به گزارش "ورزشسه"، جلال چراغپور در واکنش به شایعات موجود درباره حضور رضا قوچان نژاد در لیگ برتر ایران یادداشتی را در اختیار روزنامه شهروند قرار داده است. او در این نگاه فنی به سبک بازی مهاجم سابق تیم ملی و حضور او در لیگ ایران پرداخته است.
متن این یادداشت را در ادامه می خوانید:
«به بهانه شایعاتی که در روزهای اخیر پیرامون حضور رضا قوچاننژاد در لیگ برتر ایران به ویژه تیمهایی همچون پرسپولیس و تراکتورسازی شنیده میشود، مروری بر نقلوانتقالات مشابه در چند سال اخیر داشتیم. همچنین از سویی بررسی کردیم در صورت نهاییشدن حضور گوچی در لیگ ایران، او در کدام تیم موفقتر عمل میکند.
قبل از اینکه سبک بازی بازیکنی مثل قوچاننژاد را برای حضور در لیگ ایران بررسی کنیم، بهتر است به عمر انفجار عضلات، بازدهی و سرعت عضلات چنین بازیکنانی بپردازیم. در فوتبال روز جهان وقتی عضله سیر نزولی پیدا میکند، سطح باشگاه بازیکن هم همین روند را طی میکند. قبلا امثال نکونام و شجاعی را دیدهایم که چنین سرنوشتی داشتند؛ مثلا یک بازیکن به صورت نرمال باید در هر بازی ٥ تکل برود، ٦ پاس بلند بدهد و ١٠ کیلومتر بدود یا ٢٠ جنگ هوایی داشته باشد. این آمار را آمار کیفی مینامند که وقتی کاهش مییابد، تیم آن بازیکن نیز به سطح پایینتری سوق پیدا میکند.
مثال مشخص تفاوت کیفیت ژاوی در بارسلونا و السد قطر است. این بازیکن هنوز اسمش ژاوی است اما دیگر از آن آمار و کیفیت خبری نیست. در گذشته ایران هم بازیکنانی مثل مهدویکیا، هاشمیان و علی دایی را داشت که در بوندسلیگا بازی میکردند و وقتی از نظر تعریف فوتبالی سطحشان پایین آمد، اول به کشورهای عربی رفتند. این کشورها نیز برای بازیکنانی که از اروپا جذب میکنند، تعریف مشخصی دارند؛ یعنی آنها هم فقط یکی، دو سال از این بازیکنان استفاده میکنند و بعد از آن چنین بازیکنانی باید به جایی بروند که فوتبال تعریف ندارد؛ مثل ایران! در فوتبال ایران هر بازیکنی هر طور دلش میخواهد بازی میکند. یک نمونه واضح در این رابطه کرار جاسم است که انگار در پارک بازی میکند! اصلا مشخص نیست در طول یک بازی چند تکل میزند، چند شوت میزند و چقدر به دفاع کمک میکند.
وقتی بازیکنی را دیگر در فوتبال یونان هم نمیخواهند؛ یعنی این بازیکنان ریزش معکوس میکنند. نباید بگوییم امثال شجاعی، دژاگه و قوچاننژاد به فوتبال ما میآیند؛ باید بگوییم آنها به این سمت سوق داده میشوند. اگر خودشان مایل بودند که زودتر از اینها به ایران میآمدند. مهدویکیا در ابتدا به پرسپولیس سپس استیلآذین و داماش رفت تا فوتبالش تمام شد. فریدون زندی هم چنین مسیری را طی کرد. حتی آندو تیموریان که در انگلیس بازی میکرد، مجبور شد درنهایت به تیمهای کوچک بپیوندد. جالب اینکه وقتی این بازیکنان در اروپا تمام میشوند، همچنان در تیمملی بازی میکنند؛ این نشان میدهد که تیم ملی هم کلاس بالایی از نظر جنگهای بدنی ندارد.
رضا قوچاننژاد که در انگلیس بازی میکرد، دچار مصدومیت شدیدی شد. سنش هم طوری بود که دیگر به حالت اول برنگشت. مثلا اگر این اتفاق برای او در ٢٣، ٢٤ سالگی رخ میداد، شاید می توانست در ٢٦ سالگی بار دیگر سوار فوتبال شود. شاید او از نظر ظاهری برگردد، اما از نظر کیفی دیگر آن بازیکن سابق نمیشود. کسی هم که دلار، یورو یا پوند میگیرد، ترجیح میدهد در اروپا بازی کند؛ چون سطح فوتبالش بالاتر است و پس او هم به سرنوشت همان بازیکنانی که اشاره کردیم، دچار شده است.
سبک فوتبال ٥٠ درصد مربوط به بازیکن و ٥٠ درصد مربوط به باشگاه است. قوچاننژاد از نوع دوم سانتر فورواردها و تیپ آرش برهانی است؛ یعنی باید پاس نفوذی تیز و قابل فرار به او بدهند. کیروش خیلی خوب از این ویژگی گوچی استفاده میکرد چون ٣ هافبک پاسور پشت سر این مهاجم بودند؛ مثلا مرتضی تبریزی وقتی در ذوب آهن بازی میکرد، حدادیفر و دیگر هافبکهای این تیم مصرفکننده نبودند و به او پاس میدادند؛ به خاطر همین این مهاجم موفق بود. در استقلال اما خط هافبک پشت تبریزی خودش مصرفکننده است. مثلا طارق همام خیلی سخت پاس میدهد، به همین خاطر تبریزی هم موفق نشد و گوچی هم در استقلال موفق نمیشود.
پرسپولیس خط هافبک خوبی دارد و بازیکنانی مثل کامیابینیا، بشار رسن، نوراللهی و حتی نعمتی تمایل زیادی به پاسدادن دارند؛ تراکتورسازی نیز با حضور شجاعی، دژاگه و حاجصفی چنین خاصیتی دارد. اگر قوچاننژاد بخواهد به پرسپولیس برود، برانکو باید روی نام گادوین منشا خط بکشد چون ترکیب علیپور-گوچی خطرناک و موفق میشود. با این حال من فکر میکنم حضور در تراکتورسازی برای قوچاننژاد بهتر و منطقیتر است؛ چون او سالها با شجاعی، دژاگه و حاجصفی در تیم ملی همبازی بوده و این نفرات از یکدیگر شناخت دارند.»