مقدمه
ایثار و شهادت دو محور اساسی در فرهنگ اسلامی است و آنچه باعث بقای اسلام و نظام اسلامی می شود، فرهنگ ایثار و شهادت است. بر اساس این دو محور است که اسلام بر روی پایه های خود ایستاده و در قبال هر طوفانی ایستادگی می کند. در نگاهی واقع بینانه به تاریخ حیات اجتماعی بشر و تحلیلی منطقی از حوادث و وقایع اجتماعی می توان به شواهدی استناد نمود که گزارۀ مذکور را حمایت کند. مقاومت پیامبر اکرم(ص) و اصحابش در شعب ابی طالب، پیروزی خون بر شمشیر در حادثۀ عاشورا، ظفرمندی لشکر اسلام در هشت سال دفاع مقدس، پیروزی حزب الله در جنگ نابرابر33 روزۀ لبنان، مقاومت خونین و سرافرازانۀ فلسطینیان در غزه، از جمله نمونه های گویا و روشنی است که اعتبار گزارۀ اشاره شده را تأیید می کند. بر این اساس، گرایش، باورمندی و تعهد به ایثار و شهادت از نیازهای حیاتی جامعۀ اسلامی و جهان اجتماعی است. از طرف دیگر، فقدان یا کمبود تعلق و پایبندی به ایثار و شهادت در عرصه های مختلف می تواند در شکل گیری و گسترش مظاهر فساد و تیره بختی از جمله فقر، تبعیض، ظلم، ذلت و حقارت اجتماعی تأثیرگذار باشد (جناب علیزاده، 1388: 112). شهادت یعنی فدا کردن جان خویش در راه ارزش های الهی و دستیابی به حیات ابدی است. به همین دلیل اگر کسی فاقد مایه های معنوی باشد، شهادت طلبی او معنایی نخواهد داشت. این خداباوری و معاد اندیشی است که به شهادت معنا می دهد و از آنجا که در این نوع جهان بینی، شهید به حیاتی والاتر و لایزال می رسد، جان نثاریش معقول است؛ وگرنه عقلانی نیست که کسی برای دست یابی به رفاه و زندگی دنیایی خود یا دیگران، از جان خویش درگذرد (مؤسسۀ امام خمینی، 1375: 5).
انسان از آغاز تا پایان زندگی خود به طور فطری به ارزش های اخلاقی گرایش دارد و شخصیت وی همواره با معیار فضایل و رذایل اخلاقی محک می خورد و هرکس در این سنجش به امتیاز بالاتری دست یابد، در خاطر مردمان و نزد خدای خود جایگاهی رفیع و ارزشمند خواهد داشت (دیلمی و همکاران، 1383: 5). از جملۀ این ارزش های اخلاقی، ایثار و شهادت و یا به صورت گسترده، فرهنگ ایثار و شهادت است که از مؤلفه ها و ارزش های ادیان الهی می باشد و در دین اسلام هم به صورت مؤکد بر این فرهنگ غنی تأکید شده است؛ چون یکی از محورهایی که نشان دهندۀ این است که ارزش های اسلامی در جامعه پایدار است و انحرافی در آن ها حاصل نگردیده، همین فرهنگ ناب ایثار و شهادت است.
فرهنگ ایثار و شهادت در دامن خود انسان هایی را پرورش داده که دارای خصوصیات و روحیات والا و متعالی هستند. داشتن همت بزرگ، برخورداری از روح بزرگ، عزت نفس و روحیۀ قوی، بزرگواری و بزرگ منشی، زهدگرایی و عدم دل بستگی به دنیا و... از مهم ترین خصوصیات انسان های تربیت یافته در فرهنگ ایثار و شهادت است (سید علی پور، 1384: 131).
برای شکل گیری فرهنگ ناب ایثار و شهادت به مؤلفه ها و شاخص هایی نیاز است، چون بدون وجود مؤلفه ها و شاخصه ها نمی توان انتظار شکل گیری فرهنگ نابی چون ایثار و شهادت را داشت. در قرآن کریم و روایات معصومین و بزرگان دینی، به صورت مؤکد بر این مؤلفه ها و شاخص های آن ها تأکید شده است و هر یک از این موارد، جامعه را به توجه به این مؤلفه ها توصیه کرده است؛ چون فقدان این مؤلفه ها در جامعه، یعنی از بین رفتن فرهنگ ایثار و شهادت و نابودی فرهنگ ایثار و شهادت، یعنی تزلزل و در آخر نابودی مکتب اسلامی. در مقالات و کتاب های مختلف به مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ ایثار و شهادت توجه شده است، ولی در رابطه با مؤلفه های ایثار و شهادت از منظر شهید مطهری، پژوهشی صورت نگرفته و نویسنده درصدد است که پژوهشی تحت عنوان مؤلفه های ایثار و شهادت از منظر شهید مطهری را مورد بررسی قرار دهد؛ البته نویسنده در پژوهش حاضر، مواردی از این مؤلفه ها را مورد بررسی قرار می دهد و پژوهش در رابطه با موارد دیگر را، به مقاله ای دیگر موکول می کند. هدفی که نویسنده از پژوهش حاضر دارد این است که فرهنگ ناب ایثار و شهادت در جامعه فراگیرتر شود و در جامعه به مؤلفه های اصیل اسلامی توجه گردد تا این فرهنگ دچار آسیب نشود و سؤالی که نویسنده درصدد پاسخ دهی به آن است این که، مؤلفه های فرهنگ ایثار و شهادت از منظر شهید مطهری کدامند؟ نویسنده درصدد است که با استفاده از مدل محقق ساخته در رابطه با فرهنگ ایثار و شهادت و با استفاده از روش اسنادی، به پاسخ این سؤال بپردازد.
الف. مفاهیم و مبانی نظری
1. مفاهیم
1-1. مفهوم ایثار
ایثار در لغت به معنای برگزیدن، غرض دیگران را بر غرض خود مقدم داشتن و مانند آن است. به عبارتی، به معنای از خود گذشتن و ترجیح و برتری دادن به آنچه مطلوب دیگران است و در اصطلاح عبارت است از: بخشش مال به کسی، با وجود نیاز به آن (فهیمی، 1387: 542).
شهید مطهری در رابطه با مفهوم ایثار می فرماید:
ایثار یک اصل قرآنی است. ایثار یعنی گذشت، یعنی مقدم داشتن دیگران بر خود در آنچه مال خود انسان است و به آن کمال احتیاج را دارد و در عین کمال احتیاج، دیگری را بر خود مقدم می دارد. ایثار یکی از باشکوه ترین مظاهر انسانیت است و قرآن، عجیب ایثار را ستوده است (مطهری، 1386: 257).
1-2. مفهوم شهادت
شهید و شهادت از ماده «ش ه د» اخذ گردیده است. شهد در لغت، معانی متعددی دارد. مصدر شهادت به معنای حضور، علم به امور ظاهری، شهادت دادن، خبر قاطع دادن و مشاهده نمودن است. شهید کسی است که در راه خدا کشته می شود و یا مجاهدی است که در طریق حق جان می سپارد (ابراهیمی، 1387: 27). در اسلام، کشته شدن آگاهانه و انتخاب گرایانه در راه آرمانی مقدس و پاک، که به تعبیر قرآن کریم «فی سبیل الله» نامیده می شود، شهادت نام دارد و کسی که به چنین مقامی دست می یابد، شهید است. البته پذیرفتن مرگ، هنگامی ارزشمند است و قداست دارد که از سویی آگاهانه باشد و از سوی دیگر، رضایت و خشنودی خداوند را در پی داشته باشد (نیری، 1384: 21).
شهید مطهری در رابطه با مفهوم شهادت می فرماید:
مرگی شهادت است که انسان با توجه به خطرات احتمالی یا ظنّی یا یقینی، فقط به خاطر هدفی مقدس و انسانی و به تعبیر قرآن «فی سبیل الله»، از آن استقبال می کند. شهادت دو رکن دارد: یکی این که در راه خدا و فی سبیل الله باشد. هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فدای هدف نماید. دیگر این که، آگاهانه صورت گرفته باشد (مطهری1387: 71).
از منظر شهید مطهری، منطق شهید، منطق سوختن و روشن کردن است، منطق حل شدن و جذب شدن در جامعه برای احیای جامعه است، منطق دمیدن روح به اندام مردۀ ارزش های انسانی است، منطق حماسه آفرینی است، منطق دورنگری، بلکه بسیار دورنگری است (مطهری، 1387: 87).
2. مبانی نظری: شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت
هر مکتب و آئینی و هر ملت و قومی دارای فرهنگ ویژه ای است، فرهنگی که بیانگر معیارها و ارزش ها و ضابطه ها و زاویه ها و نمایشگر کارمایه و مبناها است که بدون فهم الفبای آن فرهنگ، درک و تفسیر و تبیین برنامه و قوانین مکاتب و ملل میسر نیست.
هر فرهنگی برخاسته از جهان بینی خاصی است که الگوها و تشخص ها و معیارها و مبناها و برداشت ها و ادراک هایش در رابطه با آن جهان بینی تحلیل و جمع بندی می شود. یعنی همۀ این ها بر اساس هویت و خواستگاه و هدف کلی آن جهان بینی خواهد بود (هاشمی، 1388: 13). در رابطه با فرهنگ اسلامی هم، وضع به همین صورت است، یعنی ارزش هایی که در جامعۀ اسلامی مطرح است، برخاسته از فرهنگ اسلامی می باشد. مثلاً ایثار و شهادت را در نظر بگیرید که از طریق ارزش های اسلامی مستقر در جامعه شکل می گیرد و تا زمانی که ارزش ها و محورهای اسلامی در جامعه حاکم نباشد، نمی توان انتظار شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت را در جامعه داشت. زمینه های شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت که یکی از ابعاد اصلی جهاد و مبارزه علیه باطل است به صدر اسلام برمی گردد. اما این فرهنگ در زمان های مختلف فراز و فرودهایی داشته است. ابتدای شکل گیری آن را، اگر همان ابتدای درخشش اسلام در نظر بگیریم، بعد از یک فراز در طی جنگ های پیامبر(ص) و بعد از آن، جنگ های حضرت علی(ع) با فرودی کوتاه مدت مواجه شد. اما نقطۀ اوج و تاریخی ترین لحظات این فرهنگ ناب، همان عاشورای سال 61 هجری می باشد که در واقع، این فرهنگ رسمیت یافت و نهادینه شد و تا الان ادامه دارد. (غفاری هشجین و همکاران، 1390: 15) مؤلفه ها و شاخص های شکل گرفته در اسلام، در اوایل توسط پیغمبر خاتم گسترش داده شد؛ ولی در سال 61 هجری در زمان امام حسین(ع)، این مؤلفه ها و شاخص ها در حالت کم رنگ شدن بودند که با ایثار و فداکاری امام حسین(ع)، از این انحرافات جلوگیری به عمل آمد. وقتی در این بحث، ایثار و شهادت مطرح می شود، منظور فرهنگ سیاسی تشیع با محوریت شهادت اباعبدالله الحسین(ع) است. جامعۀ امروز، نیازمند گسترش فرهنگ ایثار و شهادت است. آنچه باعث بقای اسلام و نظام اسلامی است، فرهنگ ایثار و شهادت می باشد. شهادت به معنای کشته شدن در راه خداوند، در دین و فرهنگ اسلامی، به ویژه فرهنگ شیعه، جایگاه بلندی دارد و این فرهنگ برگرفته از فرهنگ عاشورا بوده است که باید به آن توجه گسترده ای شود (صفری، 1389: 101).
با این وصف، برای این که فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه شکل بگیرد، نیاز به مؤلفه ها و شاخص هایی هست که این مؤلفه و شاخصه ها، از ارزش های اسلامی و فرهنگ سیاسی تشیع برگرفته می شود. بیشتر این ارزش ها، از سه مبنا در اسلام تحت عنوان توحید و معاد و عدل حاصل می شود، یعنی فردی که از جان خود گذشت می کند تا جامعه به ایده آل برسد، بیشتر از این سه مبنا سرچشمه گرفته است. فرد با اعتقادی که به وحدانیت خدا دارد و با توجه به اعتماد و باوری که به خدا دارد و از این نظر که به وعده های الهی اعتماد دارد و از طرف دیگر، با توجه به اعتقادی که به معاد و بازگشت مردگان و زنده شدن آن ها و مقام شهید و جان بازی و امثالهم دارد، خود را مقید به عملی کردن این فریضه می داند و وقتی این امر و این نوع دیدگاه در جامعه عملی شد، شاهد شکل گیری فرهنگی ناب در جامعه تحت عنوان فرهنگ ایثار و شهادت خواهیم شد. پس فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه را می توان با محوریت توحید و معاد و عدل ترسیم کرد و نشان داد که این سه محور از خود، مؤلفه هایی را در جامعه تزریق می کنند تحت عنوان مؤلفه های اسلامی که در صورت توجه و پذیرش عمومی آن در جامعه فرهنگی به بار خواهد آمد، که نام این فرهنگ ایثار و شهادت است.
موضوع بعدی این که، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بدون ایدئولوژی مشروعیت بخش غیرممکن است و نقش ایدئولوژی ها در اشاعۀ آن، زمانی که سخن از نهادینه سازی این فرهنگ می شود بیشتر آشکار می گردد. مطابق با ایدئولوژی اسلامی، اوج تجلی رفتار ایثارگرایانه جایی است که انسان از عزیزترین کالای خود که جان اوست درگذرد، مثل امام حسین(ع) که جان و مال و خانوادۀ خود را در راه اسلام گذاشت و در آخر با شهادت خودش مؤلفه های اسلامی را در جامعه جانی تازه داد (هاشمی، 1389: 219). بدین ترتیب، نویسنده سه محور اصول دین تحت عنوان توحید و معاد و عدل را در نظر می گیرد که شکل دهندۀ مؤلفه های اسلامی هستند و این مؤلفه ها، باعث شکل گیری فرهنگ هایی چون فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه می شود.
البته شاید برای خواننده این تصور پیش آید که چرا نویسنده سه اصل از اصول دین را در رابطه با شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت مورد بررسی قرار داده و به دو اصل امامت و نبوت، نپرداخته است. جواب این که، سه اصل توحید، عدل و معاد عامل شکل دهنده به فرهنگ ایثار و شهادت هستند، درحالی که دو اصل نبوت و امامت اصولی هستند که فرهنگ ایثار و شهادت را در جامعه گسترش داده اند و به عبارتی، نقش گسترش دهنده داشته اند.
به همین خاطر، در این بحث هم که به عوامل شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت پرداخته خواهد شد، نویسنده سه اصل اول را مورد توجه قرار داده است. اصل توحید، در شکل گیری مؤلفه هایی چون خدامحوری و شاخص های آن و موارد دیگری همچون آن ها نقش اساسی دارد و به عبارتی، با استناد به این مؤلفه است که عمدۀ مؤلفه ها شکل می گیرد و در رابطه با اصل معاد هم، وضع به این شکل است. یعنی با توجه به آخرت گرایی و زندگی پس از مرگ است که ایثار و شهادت مفهوم پیدا می کند. مؤلفه هایی چون عدم تعلق به دنیا و عمل صالح و مواردی از این قبیل، از این اصل حاصل می شود و اصل دیگر عدل است، که محور حکومت شیعه بر اساس آن است. مثل حکومت امام علی(ع) که عدالت را در رأس امور قرار می داد؛ چون بدون وجود چنین اصلی نباید انتظار داشت که فرهنگ نابی چون ایثار و شهادت در جامعه شکل گیرد و مؤلفه هایی چون عزت نفس و مبارزه با ظلم به نوعی حاصل از این اصل است. مجموع این سه اصل است که باعث شکل گیری مؤلفه های فرهنگ ایثار و شهادت و در نهایت، باعث استقرار فرهنگ ناب ایثار و شهادت می گردد.
در مدل حاضر، نویسنده در مرحلۀ اول سه اصل توحید و عدل و معاد در اسلام را مطرح کرده است و بعد مؤلفه هایی را نشان داده که از این سه اصل، تحت عنوان مؤلفه های اسلامی به وجود آمده اند و بعد، شاخص هایی که از این مؤلفه ها منتشر می شود تحت عنوان شاخصه های اسلامی و بعد، به این نکته اشاره می کند که جمع همۀ این مؤلفه ها و شاخصه ها، آن است که فرهنگ ناب ایثار و شهادت را در جامعه موجب می شود.
در رابطه با تناسب بحث با عاشورا و شهادت امام حسین(ع)به بیانات شهید مطهری استناد می شود که ایشان می فرمایند:
لازم است ما از خود سؤال بکنیم که چه رابطه ای میان حسین بن علی(ع) و نیرو گرفتن اسلام و زنده شدن اصول و فروع دین وجود دارد؟زیرا می دانیم صِرف این که خونی ریخته شود، منشأ این امور نمی شود. بنابراین، میان قیام و نهضت و شهادت حسین بن علی(ع) و این آثاری که ما می گوئیم و مدعی آن هستیم و واقعاً تاریخ هم نشان می دهد که حقیقت دارد، چه رابطه ای وجود دارد؟ شهادت حسین بن علی(ع) حیات تازه ای در اسلام دمید، اثر و خاصیت یک سخن یا تاریخچه و یا شخصیت حماسی این است که در روح موج به وجود می آورد، حمیّت و غیرت به وجود می آورد، شجاعت و صلابت به وجود می آورد. در بدن ها، خون ها را به حرکت و جوشش در می آورد و تن ها را از رخوت و سستی خارج می کند، و آن ها را چابک و چالاک می نماید. چه بسیار خون ها در محیط هایی ریخته می شود که چون فقط جنبۀ خون ریزی دارد، اثرش مرعوبیت مردم است، اثرش این است که از نیروی مردم و ملت می کاهد و نفس ها بیشتر در سینه ها حبس می شود. در مقابل، یک سلسله پدیده های اجتماعی است که به اجتماع صفا می دهد و جرأت و شهامت می دهد. بعد از شهادت امام حسین(ع) یک چنین حالتی به وجود آمد، یک رونقی در اسلام پیدا شد (مطهری، 1376، 162).
شکل1: ترسیم مدل نظری محقق ساخته در تناسب با فرهنگ ایثار و شهادت
در این پژوهش و مدلی که ساختۀ محقق است، وقتی بحث از مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ ایثار و شهادت توسط شهید مطهری می شود، با توجه به رونقی است که امام حسین (ع) در اسلام به وجود آورده، چون یکی از این رونق ها این بود که جان تازه ای به فرهنگ ایثار و شهادت بخشید و به مؤلفه هایی که زمینه های شکل گیری این فرهنگ ناب را در پی دارد، جان تازه ای بخشید و آنها را از انحراف مصون داشت.
در این پژوهش، نویسنده درصدد است که با استفاده از مدل محقق ساخته، مؤلفه ها و شاخص هایی که در شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت با توجه به فرهنگ عاشورا، از منظر شهید مطهری تأثیر دارند و یا به نوعی، فرهنگ ایثار و شهادت با استناد به این مؤلفه ها و شاخص ها شکل می گیرد را، با روش اسنادی مورد تجزیه وتحلیل قرار دهد؛ البته در این پژوهش، به همۀ مؤلفه ها اشاره نمی گردد و به مواردی چندگانه به صورت مبسوط اشاره می گردد.
ب. مؤلفه ها و شاخصه های فرهنگ ایثار و شهادت
برای شکل گیری فرهنگ ناب ایثار و شهادت، نیاز به مؤلفه ها و شاخص هایی است که این شاخصه ها از مبانی اسلامی ریشه می گیرند. در پژوهش حاضر، به مواردی از این مؤلفه ها و شاخص ها با تمرکز بر بیانات شهید مطهری به صورت مبسوط پرداخته می شود:
1. مؤلفۀ عمل صالح و پرهیزکاری
اعمال و رفتارهایی در طول زندگی از انسان سر می زند، هرگاه این اعمال و رفتارها بر اساس موازین و قوانین الهی و ضوابط معقول و سالم بشری باشد، در قاموس دین اسلام و فرهنگ قرآنی با عنوان اعمال صالح یاد می شوند. لذا، قرآن کریم و در ادامه، پیامبران و ائمۀ معصومین (ع) همگان را به انجام این اعمال که باعث تعالی و بالندگی و زیبایی و صفای زندگی می شود، سفارش و تأکید می کنند و از رفتارهای ضدونقیض و مخالف آن که موجب سقوط می شوند، نهی می کنند. بنابراین، عمل صالح همۀ رفتارهای نیکو، شرعی و عبادات واجب و مستحب را شامل می شود که بخشی از عناصر و مؤلفه های سبک زندگی اسلامی و معنوی را تشکیل می دهند (خدایار، 1393، 16). شاخص های مؤلفۀ عمل صالح و پرهیزکاری از این قرار است:
1-1. أمر به معروف و نهی از منکر
ازجمله مهم ترین شاخص ها برای شکل گیری و استمرار فرهنگ ناب ایثار و شهادت در جوامع اسلامی، بحث أمر به معروف و نهی از منکر است. امربه معروف و نهی از منکر عبارت است از دستور دادن به انجام کارهایی که در نظر عقل و شرع، به خوبی و نیکویی شناخته شده باشند و بازداشتن از انجام کارهایی که، عقل یا شرع به بدی و ناروایی آن حکم می کنند (نگارش، 1386، 111). امر به معروف و نهی از منکر از واجبات ضروری دین اسلام است و این فریضه به حدی مورد تأیید قرار گرفته، که سعادت جامعه را در گرو اجرای آن و ترک آن را، موجب گمراهی و شقاوت دانسته اند. امر به معروف و نهی از منکر از گسترۀ زیادی برخوردار است و در تمام شئون زندگی انسان، قادر به دخالت می باشد (زنجانی و عنایتی، 1386، 9).
شهید مطهری در رابطه با شاخصۀ أمر به معروف و نهی از منکر می فرماید:
أمر به معروف و نهی از منکر عامل اصلاح است. متروک شدن أمر به معروف و نهی از منکر در جامعه ای، عامل فنا و اضمحلال و تباهی آن جامعه است (مطهری، 1376، 321).
1-2. دوری از فساد
یکی دیگر از شاخص هایی که برای شکل گیری فرهنگ ناب ایثار و شهادت در جامعه لازم می باشد، دوری جامعه از فساد است. شهید مطهری این شاخص را با آوردن مثالی به این صورت توضیح می دهد:
نمونۀ عینی «فساد اخلاق» و شاهد زندۀ آن، «اندلس» اسلامی (اسپانیای فعلی) است که استعمار غرب با نقشۀ ترویج فساد جنسی در آن سرزمین، جوانان مسلمان را ابتدا در بُعد اخلاق و سپس اراده و اندیشه، به تباهی کشاند و در نتیجه، عنصر مقاومت و ایستادگی در برابر غارتگران جهانی را در میان ملت مسلمان اندلس، تضعیف و راه را برای جدا ساختن این عضو زنده و کارآمد از پیکر تمدن اسلامی هموار ساخت. آیت الله مطهری دراین باره می گوید: «همین که خوب اخلاق مسلمین را فاسد کردند، هجوم آوردند و قتل عامی از مسلمین کردند که گوستاو لوبون فرانسوی می گوید چنین فاجعه ای دنیا به خودش ندیده است» (مطهری، 1376، 317).
بدین ترتیب، یکی از محورهایی که فرهنگ ایثار و شهادت را تهدید می کند، رسوخ فساد در ابعاد فردی و اجتماعی جوامع است و راه کار در قبال آن، دوری از فساد است.
1-3. دوری از بدعت
شاخص دیگری که در فرآیند شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت نقش دارد، دوری از بدعت است. در تاریخ اسلام، اصطلاح بدعت از پربسامدترین اصطلاحاتی بوده است که گروه های مختلف مسلمان، در ستایش و نکوهش رقیبان و مخالفان به کار گرفته اند (مهربانی، 1392، 178). بدعت در شرع، از نظر اصطلاح فقها به نوآوری گفته می شود که در شریعت نباشد، اعم از این که نوآوری در فعل یا کلام و عقیده باشد. پس بر هر نوع اندیشۀ نو، فعل نو و کلام نو که در شریعت نیست و وارد شریعت شود و به این عبارت بیان شود که خداوند فرموده است، بدعت اطلاق می شود (سبحانی، 1393، 48).
شهید مطهری به شاخص دوری از بدعت توجه داشته و در رابطه با آن می فرماید:
نوآوری در غیر امر دین عیبی ندارد. یک کسی در شعر می خواهد نوآور باشد، یا در هنر می خواهد نوآور باشد، این مانعی ندارد؛ ولی در دین، نوآوری معنی ندارد، چون آورندۀ دین ما نیستیم. نوآوری یا بدعت یعنی کسی بیاید چیزی را که جزء دین نیست، به نام دین وارد دین بکند، به طوری که مردم خیال کنند این جزء دین است. عکسش هم هست، چیزی را که جزء دین است کاری بکند که مردم خیال کنند این جزء دین نیست (دژاکام، 1380، 118).
1-4. تقوا
شاخص تقوا و دوری از مسائلی که خدا انسان را از آن ها منع کرده است، یکی دیگر از محورهای شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه می باشد. تقوا، سپری پولادین در مقابل جنود جهل و شیطان و شالودۀ اسلام است، انسان را در همۀ جهات انسانی سوق می دهد و به کمال سعادت می رساند. مقدمۀ همه عروج ها، شهادت ها و وصلت هاست و مایۀ برتری انسان بر دیگران می شود (زمانپور، 1378، 5).
شهید مطهری، در رابطه با تقوا به عنوان یکی از شاخص های اساسی در اسلام می نویسد:
لازمۀ خروج انسان از زندگی حیوانی به یک زندگی انسانی این است که، از اصول معین و مشخصی پیروی کند؛ البته لازمۀ پیروی از اصول معین و مشخص این است که خود را در چارچوب همان اصول محدود کرده و از حدود آن ها تجاوز نکند، به تعبیری آنجا که هوا و هوس های آنی او را تحریک می کند که از حدود خود تجاوز کند، می بایست خود را نگهداری نماید. نام این خود نگهداری که مستلزم ترک برخی از افعال و گفتار است، تقوا می باشد. نباید تصور کرد که تقوا از مختصات دین داری است از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا لازمۀ انسانیت است (مطهری، 1389، 71).
2. مؤلفۀ مردم داری
یکی دیگر از مؤلفه هایی که برای شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت در جوامع اسلامی نقش اساسی را ایفا می کند، مؤلفۀ مردم داری است، که خود این مقوله دارای شاخص هایی است که از این قرارند:
2-1. اجتناب از غیبت
دوری از غیبت، از شاخص های دیگری است که در فرآیند شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت نقش دارد. برای حفظ سلامتی و صلح در معاشرت، ضرورت دارد از بعضی رذایل اخلاقی، که آفت و آسیب جدی سبک زندگی اسلامی می باشد، به شدت دوری و خودداری کنیم. ازجملۀ این زشتی های اخلاقی و رفتاری که در قرآن و روایات مؤکداً بر آن تأکید شده، بحث غیبت است (خدایار، 1393، 33).
شهید مطهری در رابطه با شاخص غیبت می فرماید:
یک آدم شریف، یک آدم قوی، یک آدمی که در روح خودش احساس عزت و قدرت و قوت و شرف می کند، همان عزت و شرفش اجازه نمی دهد کاری چنین پست را، یعنی پشت سر مردم غیبت و بدگویی کند. آدم های ضعیف، زبون، ذلیل، عاجز و ناتوان هستند که وقت خود را به غیبت کردن می گذرانند و پشت سر این و آن بد می گویند. غیبت ناشی از عجز است (مطهری، 1381، 237).
2-2. خدمت به مردم
از شاخص های دیگر که در فرآیند شکل گیری ایثار و شهادت نقش اساسی دارد، شاخصۀ خدمت به خلق است. انسان، موجودی اجتماعی است و برای همزیستی مسالمت آمیز ناگزیر به ارتباط با دیگران است. توسعۀ هرچه بهتر روابط صحیح اجتماعی افراد یک جامعه، بستگی به ارائۀ تربیت اجتماعی برپایۀ فرهنگ آن جامعه دارد. ازآنجاکه فرهنگ جامعۀ ما اسلامی است، بر پیروان این مکتب لازم است که به شناسایی نحوۀ معاشرت مطلوب افراد با دیگران که منطبق بر موازین اسلامی است، اقدام کنند. ازاین رو، معصومین(ع) بهترین الگوی تربیتی بوده و ارائه سیرۀ تربیتی آنان، یک ضرورت انکارناپذیر است (نقی زاده و قاضی زاده، 1394، 81).
شهید مطهری در رابطه با ارزش خدمت به مردم می فرماید:
ایمان، مقدمۀ خدمت به خلق نیست، عبادت مقدمۀ خدمت به خلق نیست، برعکس است، خدمت به خلق مقدمۀ ایمان است، خدمت به خلق مقدمۀ عبادت است، خدمت به خلق مقدمۀ عاقل شدن است، خدمت به خلق مقدمۀ سایر ارزش های انسانی است، یعنی ما باید به خلق خدمت کنیم تا آن ها را در مسیر ایمان بیندازیم، تا آن ها را در مسیر خداپرستی بیندازیم، تا آن ها را در مسیر سایر ارزش ها بیندازیم. یکی از ارزش های قاطع و مسلّم، که اسلام آن را صددرصد تأیید می کند و واقعاً ارزشی انسانی است، خدمتگزار خلق خدا بودن است (مطهری، 1367، 38).
2-3. اجتناب از خودمحوری
از دیگر شاخص هایی که در فرآیند شکل گیری فرهنگ ناب ایثار و شهادت باید به آن توجه داشت، اجتناب از خودمحوری است. شهید مطهری در رابطه با این شاخص می فرماید:
«لایَجْری لِاَحَدٍ اِلاّ جَری عَلَیْهِ وَ لا یَجْری عَلَیْهِ اِلاّ جَری لَه حق»، له هیچ کس قرار داده نشده، مگر آنکه علیه او نیز قرار داده شده و علیه هیچ کس قرار داده نشده، مگر آنکه له او نیز قرار داده شده، حقوق مردم بر مردم یک طرفی نیست، متبادل است. اگر کسی بر کسی حقی دارد، معادل آن هم حقی از آن طرف بر عهدۀ او هست. هرکس به هراندازه از اجتماع طلبکار است و اجتماع را در برابر خود موظف می داند، به همان نسبت، مدیون اجتماع است. حق و تکلیف دوش به دوش یکدیگرند. این طور نیست که همۀ حق ها را به بعضی داده باشند و همۀ تکلیف ها را بر دوش بعضی دیگر گذاشته باشند. «حق» بهره است و «تکلیف» زحمت و کار و مشقت. هرکس که از اجتماع بهره ای می برد، باید به همان نسبت متحمل زحمت و به دوش کشیدن بار اجتماع باشد (مطهری، 1385، 102).
2-4. وفای به عهد
از دیگر شاخص هایی که برای شکل گیری فرآیند فرهنگ ناب ایثار و شهادت در اسلام و روایات به آن تأکید وافری شده، وفای به عهد است. شهید مطهری در رابطه با وفای عهد در اسلام می فرماید:
در مسئلۀ پیمان، یک بیانی هست در نهج البلاغه که باید آن را برای شما بخوانم تا ببینید که از نظر علی(ع) مسئلۀ وفای به پیمان، یک مسئلۀ عمومی و انسانی است.
در فرمان معروفی که به فرماندار خودش و به مقیاس امروز، به استاندار خودش، مالک اشتر می نویسد، یکی از دستورهایش این است که مبادا با مردمی عهد و پیمان برقرار کنی و بعد هر جا که دیدی منفعت این است که عهد و پیمان را نقض کنی، آن را نقض نمایی. بعد، حضرت استناد می کند به جنبۀ عمومی و بشری عهد و پیمان که، اگر بنا بشود پیمان در میان بشر احترام نداشته باشد، دیگر سنگ روی سنگ نمی ایستد.
عبارت این است: «وَ اِن عقَدْتَ بَیْنَک وَ بَیْنَ عَدُوٍّ لَک عُقْدَةً اَوْ اَلْبَسْتَهُ مِنْک ذِمَّةً فَحُطْ عَهْدَک بِالْوَفاءِ» اگر با دشمن خودت پیمان بستی یا آنها را با شرایط ذمه قبول کردی، به پیمانت وفادار باش «وَارْعَ ذِمَّتَک بالْاَمانَةِ وَاجعَلْ نَفْسَک جُنَّةً دونَ ما اَعْطَیْتَ» عهدۀ خودت را که پیمان بستی به امانت رعایت کن و خودت را سپر قولی که داده ای قرار بده (مطهری، 1381، 238).
3. عدم تعلق به دنیا
از شاخص های دیگری که فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه را به وجود می آورد و در ماندگاری آن تأثیر قابل توجهی دارد، عدم تعلق به دنیا است. علاقه نشان ندادن به دنیا و زرق وبرق آن، در کسی پدید می آید که باور کند دنیا و تعلقات آن پوچ و بی ارزش است و آنچه نزد خدا است، اصیل و ماندنی و دارای ارزش است (مصباح، 1391، 14).
شاخص های عدم تعلق به دنیا عبارت اند از:
3-1. عدم دنیاپرستی
از عوامل شکست و ناکامی در عرصۀ جهاد و دفاع، وابستگی به جهان مادی و دنیادوستی است. از نظر قرآن کریم، دنیادوستی و دل خوش کردن به حیات دنیا، شوق به جهاد و دفاع را در دل می میراند، آدمی را به کندی و سنگینی وامی دارد و از رفتن به مصاف با دشمن منصرف می سازد (تقی زاده اکبری، 1380، 160).
شهید مطهری، هم بر عدم دنیاپرستی به عنوان یکی از شاخص های شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت که در مقالۀ حاضر مدنظر است توجه کرده و در این رابطه، با ارائۀ داستانی به این صورت بیان کرده است:
در اسلام، رابطۀ انسان با طبیعت، رابطۀ کشاورز با مزرعه، رابطۀ بازرگان است با بازار تجارت، رابطۀ عابد است با معبود برای کشاورز، مزرعه هدف نیست ولی وسیله هست، یعنی محل زندگی و کانون زندگی کشاورز، شهر است؛ اما از این مزرعه است که وسایل خوشی و سعادتش را به دست می آورد. یک کشاورز باید به مزرعه برود و زمین را شخم بزند، بذر بپاشد و زمین را آباد کند. بعد که محصول رویید، اگر علف هرزه ای پیدا شد، وجین کند و بعد درو و سپس خرمن کند. کلام پیامبر است: «الدنیا مرزرعة الاخرة» دنیا کشتزار عالم آخرت است. بله، اگر کشاورز مزرعه را با خانه و مقر خود اشتباه کند، خطا کرده است. مزرعه را به عنوان مزرعه بودن، نباید با چیز دیگری اشتباه کند. بازار برای یک بازرگان، جای کار است که سرمایه و عمل و تلاشی را برای سود و درآمد بیشتری به کار اندازد و بر آنچه دارد بیفزاید. دنیا هم برای انسان چنین چیزی است (مطهری، 1386، 177).
3-2. قانع بودن
در ادبیات عرب، قناعت به مفهوم راضی شدن به مقدار اندکی از بخشش و رضایت دادن به سهم خویش، به کار می رود. در منابع رایج اخلاق اسلامی، «قناعت» در مقابل حرص آمده و عبارت است از ملکۀ نفسانی که به موجب آن، انسان نیاز خود به اموال را، محدود می کند و خود را در مشقت و تلاش برای تحصیل مقدار بیشتر از آن نمی اندازد. قناعت، خود آثار فراوانی را به دنبال دارد و از سوی دیگر، موجب پیش گیری از بسیاری رذایل اخلاقی می گردد (دیلمی، 1383، 117).
قناعت، یکی از فضایل مهم اخلاقی است که در تعالیم دینی بر آن تأکید فراوان شده است. شهید مطهری در رابطه با موضوع قانع بودن با ذکر عبارتی از امام علی (ع) می فرماید:
یک نوع دیگر، بردگی و آزادی هست که مربوط به مال و ثروت است. تمام علمای اخلاق، بشر را از اینکه بردۀ مال و بندۀ ثروت باشد برحذر داشته اند، تحت همین عنوان که ای انسان! بنده و بردۀ مال دنیا نباش. باز جمله ای دارد علی(ع) می فرماید: «اَلدُّنْیا دارُ مَمَرٍّ لا دارُ مَقَرٍّ» دنیا برای بشر گذشتن گاه است نه قرارگاه. بعد می فرماید: «وَالنّاسُ فیها رَجُلانِ» مردم در دنیا دو صنف می شوند:
«رَجُلٌ باعَ نَفْسَهُ فیها فَأَوْبَقَها وَ رَجُلٌ ابْتاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَها» مردم که در این بازار دنیا و گذشتن گاه دنیا می آیند دو دسته اند: بعضی می آیند خودشان را می فروشند، برده می کنند و می روند. بعضی دیگر می آیند خودشان را می خرند، آزاد می کنند و می روند (مطهری، 1388، 28).
3-1. دوری از حسد
شاخص دیگری که در فرآیند شکل گیری و استمرار فرهنگ ایثار و شهادت، نقش تأثیرگذاری دارد و در مکتب اسلامی هم به این مهم اشارۀ گسترده ای شده، شاخص دوری از حسد است. حسد، آرزوی زوال نعمت از کسی است که سزاوار داشتن آن است. شخص حسود علاوه بر آرزوی قلبی، چه بسا در زوال و نابودی آن نعمت، اقدام می کند. یکی از گناهان خطرساز و کلیدی که گناهان متعددی را در پی دارد، حسد است. یکی از بیماری های اخلاقی که سلامت جسمی و روحی فرد را به خطر انداخته و موجب اختلال و برهم ریختگی امور عادی زندگی می شود، حسادت است.
حسادت، بحران روحی است که بیش از همه، خود حسود را آزار می دهد و تا حد عذاب، اضطراب دائم و به خطر افتادن سلامت جسمی نیز پیشرفت می کند. با توجه به این مشکلاتی که برای حسادت مطرح شد، بر فرد از لحاظ تعالیم دینی واجب است که از این امر دوری کند (مهدی پور، 1391، 134). شاخص دیگری که زمینه های دوری از فرهنگ ایثار و شهادت را در جامعه فراهم می کند، همین مبحث حسد است که شهید مطهری در نقل داستانی در رابطه با این معضل اجتماعی چنین می فرماید:
داستان خیلی معروفی در کتب تاریخ نقل می کنند: در زمان یکی از خلفا، مرد ثروتمندی غلامی خرید. یک شب درد دل خود را با غلام در میان گذاشت و گفت: من حاضرم تو را آزاد کنم و این مقدار پول هم بدهم، فقط برای یک تقاضا. غلام گفت: هرچه تو بگویی اطاعت می کنم. مرد گفت پیشنهاد من این است که در یک موقع و جای خاصی که من دستور می دهم، سر مرا از بیخ ببر. غلام گفت: آخر چنین چیزی نمی شود. گفت: خیر، من از تو قول گرفتم و باید این کار را انجام دهی. نیمه شب غلام را بیدار کرد، کارد تیزی به او داد و باهم به پشت بام یکی از همسایه ها رفتند. در آنجا خوابید و گفت: همین جا سر من را ببر و هر جا که دلت می خواهد برو. غلام گفت: برای چه؟ گفت: برای اینکه من این همسایه را نمی توانم ببینم. مردن برای من از زندگی بهتر است. ما رقیب یکدیگر بودیم و او از من پیش افتاده و همه چیزش از من بهتر است. من دارم در آتش حسد می سوزم، می خواهم قتلی به پای او بیفتد و او را زندانی کنند. اگر چنین چیزی شود، من راحت شده ام. راحتی من فقط برای این است که می دانم اگر اینجا کشته شوم، فردا می گویند جنازه اش در پشت بام رقیبش پیداشده، پس حتماً رقیبش او را کشته است، بعد رقیب مرا زندانی و سپس اعدام می کنند و مقصود من حاصل می شود! پس این یک حقیقتی است که واقعاً انسان به بیماری حسد مبتلا می شود (مطهری، 22، 1386).
4. مؤلفۀ خدامحوری
آخرین مؤلفه ای که در مقاله حاضر مدنظر است و نقش اساسی را در فرآیند شکل دهی به فرهنگ ایثار و شهادت بر عهده دارد، مؤلفۀ خدامحوری است. شاخص هایی برای این مؤلفه مطرح است که از این قرارند:
4-1. ایمان به خدا
در ساختار اخلاق اسلامی، ایمان به عنوان عالی ترین صفت نفسانی هدایت گر، مورد تأکید فراوان واقع شده و به همین دلیل، تحصیل مبادی و مقدمات آن همانند علم و یقین نیز، به شدت مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته است و ابزارها و راه هایی که می تواند آدمی را به این صفات نفسانی ارزشمند برساند، همانند تفکر و خواطر و الهامات پسندیده، جایگاه ویژه ای در نظام اخلاقی اسلامی دارند (دیلمی و همکارش، 1383، 65).
شهید مطهری به اصل ایمان داشتن به خدا به عنوان یکی از شاخص های اسلامی، توجهی خاص داشته و دراین باره می فرماید:
انسان نمی تواند بدون داشتن ایمان و آرمان، زندگی سالم داشته باشد و یا کاری مفید و ثمربخش برای بشریت انجام دهد. انسان فاقد هرگونه ایمان، یا به صورت موجودی غرق در خودخواهی درمی آید که هیچ وقت از لاک منافع فردی خارج نمی شود و یا، به صورت موجودی سرگردان که تکلیف خویش را در زندگی در مسائل اخلاقی و اجتماعی نمی داند (مطهری، 1369، 33). از منظر آیت الله مطهری، ایمان به خدا با سه چیز تحقق پیدا می کند: اعتقاد قلبی، اقرار به زبان، و عمل با اعضا و جوارح (مطهری، 1380، 37).
4-2. بی نیازی از غیر خدا
یکی از شاخص هایی که زمینه های شکل گیری فرهنگ ناب ایثار و شهادت را در جامعه به وجود می آورد، شاخص بی نیازی از غیر خداست. شهید مطهری در رابطه با شاخص بی نیازی از غیر خدا می فرماید:
بدون شک، ما در زندگی خودمان احتیاج داریم به خوراک و هرچه بهتر، احتیاج داریم به پوشاک و هرچه عالی تر بهتر، احتیاج داریم به مسکن و هرچه مجلّل تر بهتر. همین طور احتیاج داریم به زن و فرزند، احتیاج داریم به تجملات زیاد زندگی و به پول و مادیات علاقه مند هستیم. اما در یک جا ما سر یک دوراهی قرار می گیریم، احساس می کنیم که اینجا یا باید شرافت و عزّت و سیادت و آقایی خودمان را حفظ کنیم، ولی با فقر بسازیم، نان بخوریم ولی نان خشک وخالی، لباس بپوشیم لباس ژنده، خانه داشته باشیم خانۀ تنگ و کوچک و محقّر، پول نداشته و در مضیقه باشیم و یا از عزّت و آقایی و سیادت خودمان صرف نظر کنیم، تن به یک ذلّت بدهیم، تن به خدمت بدهیم، آن وقت تمام نعمت های مادی برای ما فراهم می شود. می بینیم بسیاری از افراد مردم اساساً حاضر نیستند تن به ذلّت بدهند اگرچه به قیمت اینکه مادیات زندگی شان خیلی زیاد شود. البته بعضی ها حاضر می شوند، تن به این ذلّت می دهند، ولی درعین حال همین آدم در عمق وجدانش، احساس یک سرشکستگی می کند (مطهری، 1388، 25).
4-3. توکل بر خدا
توکل بر خدا از جمله شاخص های مؤثر در شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت است. توکل از ماده «وکل» به معنای واگذار کردن یا واگذاشتن کار خویش به دیگری است و «توکیل» به صورت خاص، به معنای اعتماد کردن یا سپردن کارها به خداست. از نظر قرآن کریم، یکی از سرمایه های سعادت و موفقیت در انسان، همین مبحث توکل بر خداوند است. توکل به خدا، عامل مهمی در تقویت روح بشر است. در قرآن نیز، آیات زیادی وجود دارد که مردم را به توکل تشویق می کند. هر جا که قرآن نظر دارد که بشر را وادار به عمل کند و ترس ها و بیم ها را از انسان بگیرد، می فرماید نترس و توکل به خدا کن و در همۀ امور، تکیه ات به خدا باشد. توکل بر خداوند، نقش بسیار مؤثری در امور معنوی و تربیتی آدمی دارد و بی توجهی به این جنبه، می تواند آثار زیان باری در تربیت روحی و مادی او به دنبال داشته باشد (فقهی زاده و همکارانش، 1393، 2).
شهید مطهری در رابطه با شاخص توکل بر خدا می فرماید:
توکل که خودش یک مفهوم اخلاقی تربیتی اسلامی است. اسلام می خواهد مردم مسلمان، متوکل بر خدا باشند. توکل در قرآن، یک مفهوم زنده کننده و حماسی است؛ یعنی هر جا که قرآن می خواهد بشر را وادار به عمل کند و ترس ها و بیم ها را از انسان بگیرد، می گوید نترس و توکل بر خدا کن، تکیه ات به خدا باشد (مطهری، 1381، 58).
نتیجه گیری
ایثار و شهادت دو محور اساسی در فرهنگ اسلامی می باشد و آنچه باعث بقای اسلام و نظام اسلامی است فرهنگ ایثار و شهادت است. براساس این دو محور است که اسلام بر روی پایه های خود ایستاده و در قبال هر طوفانی ایستادگی می کند. در مقاله حاضر، در مرحلۀ اول تعریفی از ایثار و شهادت با تمرکز بر اندیشۀ شهید مطهری ارائه شد و در مرحلۀ بعد، با بررسی هایی که صورت گرفت، این نتیجه به دست آمد که برای شکل گیری و در ادامه، حفظ فرهنگ ناب ایثار و شهادت به مؤلفه ها و شاخص هایی که برگرفته از مبانی و ارزش های اسلامی هست، نیاز است و بدون این مؤلفه ها و شاخص ها، شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت غیرممکن می باشد. در مقالۀ حاضر، نویسنده درصدد برآمده تا به چند مؤلفه و شاخص های آن ها که در فرآیند شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت نقش اساسی داشتند، با تمرکز بر اندیشۀ شهید مطهری پرداخته شود. به عبارت دیگر، در این پژوهش سعی بر این شد که به این سؤال پژوهشی پاسخ داده شود که مؤلفه ها و شاخص های شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت در جوامع اسلامی از منظر شهید مطهری کدامند؟ و جوابی که در مقالۀ حاضر به آن دست یافته شد این که، برای شکل گیری فرهنگ ناب ایثار و شهادت در جامعه، نیاز به مؤلفه هایی است. اقسام این مؤلفه ها و شاخص های آن زیاد بود و به همین دلیل، نویسنده درصدد برآمد که مؤلفه هایی چون مردم داری و خدامحوری و عدم تعلّق به دنیا و عمل صالح و شاخصه های آن ها مورد بررسی قرار گیرد و مدلی که در ابتدای این بحث آورده شده، به نوعی مدلی است که فرآیند آن، شکل گیری فرهنگ ایثار و شهادت است. به عبارت دیگر، در ابتدای این مدل به سه اصل از اصول دین که به عنوان اصول شکل دهندۀ مؤلفه ها هستند پرداخته شده و بعد در قسمت بعدی این مدل، به مؤلفه هایی که از این سه اصل حاصل می شود، پرداخته شده و در اولویت بعدی، شاخص های هر یک از این مدل ها مورد کنکاش قرار گرفته، که حاصل این فرآیند، باعث شکل گیری فرهنگ نابی چون فرهنگ ایثار و شهادت شده است.
پیشنهادات
ازجمله پیشنهاد های عملی که می تواند برای شکل گیری و استمرار فرهنگ ایثار و شهادت مؤثر واقع شوند، عبارتند از:
1. مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ ایثار و شهادت از منظر شهید مطهری در کتب درسی آورده شود.
2. برگزاری همایش ها و اجلاس هایی با محوریت فرهنگ ایثار و شهادت از دیدگاه شهید مطهری.
3. استفاده از متخصصان مجرب در برنامه های صداوسیما به منظور ترویج مؤلفه های فرهنگ ایثار و شهادت از منظر شهید مطهری.
4. استفاده از مراسم های دینی و مذهبی مانند عاشورا و همچنین مکان های زیارتی و مذهبی مانند مناطق عملیاتی جنوب کشور برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت.
کتاب شناسی
1. قرآن کریم.
2. ابراهیمی، نبی الله، جایگاه مفهوم شهادت در داستان های جنگ (مجموعه مقالات همایش ملی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت)، انتشارات دانشگاه اصفهان، 1387.
3. تقی زاده اکبری، علی، عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس، انتشارات مرکز تحقیقات اسلامی، 1380.
4. جناب علیزاده، حیدر، چالش های ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه، نشریۀ مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره 14، 1388.
5. خدایار، دادخدا، تأثیر اعمال صالح در زندگی معنوی از دیدگاه قرآن، فصلنامۀ اخلاق پزشکی، شماره27، 1393.
6. دیلمی، احمد و آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، قم: انتشارات دفتر نشر معارف، 1383.
7. زمانپور، مجید، فرهنگ شهدا، انتشارات تندیس، 1378.
8. زنجانی، عمید و عنایتی، لطفعلی، الگوی امنیت در جامعۀ اسلامی و سازوکار امر به معروف و نهی از منکر، ماهنامۀ نگرش راهبردی، شماره 79 -80، 1386.
9. سید علیپور، سید خلیل، جایگاه فرهنگ ایثار و شهادت در اسلام و دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) (مجموعه مقالات و سخنرانی ها)، انتشارات نقش گستر، 1384.
10. سبحانی، جعفر، بدعت از دیدگاه قرآن و حدیث، نشریۀ اُسوه، 1393.
11. صفری، جلیل، تأثیر نقش فرهنگ ایثار و شهادت بر ارتقای معنوی بسیجیان، نشریۀ حصون، شماره 27، 1389.
12. عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی اندیشۀ سیاسی اسلام، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، 1385.
13. غفاری هشجین، زاهد و دژگیر، مریم، نقش فرهنگ ایثار و شهادت به مثابۀ سرمایۀ اجتماعی در پیشرفت نظام جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه مقام معظم رهبری، فصلنامۀ پژوهش های انقلاب اسلامی، شماره5، 1392.
14. غفاری هشجین، زاهد و افضلیان سلامی، موسی، گفتمان ایثار و شهادت در انقلاب اسلامی، تهران: انتشارات دانشگاه شاهد، 1390.
15. فقهی زاده، عبدالهادی و دیگران، کارکردهای معنوی توکل به خدا در قرآن و روایات، نشریۀ بصیرت و تربیت اسلامی، شماره 30، 1393.
16. فهیمی، محمدصادق، فرهنگ ایثار و شهادت و شاخص های آن (مجموعه مقالات همایش ملی ترویج فرهنگ ایثار و شهادت)، انتشارات دانشگاه اصفهان، 1387.
17. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی (عج)، انتشارات صدرا، 1387.
18. ، حماسۀ حسینی (جلد دوم)، انتشارات صدرا، 1376.
19. ، حماسۀ حسینی (جلد اول)، انتشارات صدرا.
20. ، پانزده گفتار، انتشارات صدرا، 1376.
21. ، تقوا، مجلۀ دندانپزشکی جامعۀ اسلامی دندانپزشکان، شمارۀ 2، 1389.
22. ، انسان کامل، انتشارات صدرا، 1367.
23. ، احیای تفکر اسلامی، انتشارات صدرا، 1380.
24. ، امامت و رهبری، انتشارات صدرا، 1370.
25. ، آزادی معنوی، انتشارات صدرا، 1378.
26. ، قیام و انقلابی مهدی (عج)، انتشارات صدرا، 1387.
27. ، انسان و ایمان (جلد اول)، انتشارات صدرا، 1369.
28. ، حکمت ها و اندرزها (جلد اول)، انتشارات صدرا، 1385.
29. مهدی پور، مهدی، حسد و آثار آن در زندگی، نشریۀ مبلغان، شماره 155، 1391.
30. مهربانی، امین، تطور شناسی واژۀ بدعت، پژوهشی در تأثیر قرآن و حدیث بر تکوین معناشناختی و واژه ای از ادبیات دینی، نشریۀ تحقیقات علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا (س)، شمارۀ 1، 1392.
31. مؤسسۀ نشر آثار امام خمینی، ایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)، انتشارات عروج، 1375.
32. نعمتی پیر علی، دل آرا و طاهر، مهری، غیبت و پیامدهای اجتماعی آن در تعالیم اسلامی، نشریۀ بصیرت و تربیت اسلامی، شمارۀ 32، 1394.
33. نیری، محمد یوسف و خیراندیش، سید مهدی، شهید و شهادت در عرفان اسلامی، فصلنامۀ علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، شمارۀ 42، 1384.
34. نقی زاده، حسن و قاضی زاده هاشمی، زهرا سادات، بررسی الگوی کیفیت معاشرت با مردم از منظر امیر مؤمنان علی(ع) در نهج البلاغه، نشریۀ معرفت، شمارۀ 208، 1394.
35. نگارش، حمید، شاخص های فرهنگ عاشورا، فصلنامۀ پیام، شمارۀ 86، 1386.
36. نبوی، محمدحسن، عزت حسینی، نشریۀ مبلغان، شمارۀ 28، 1381.
37. هاشمی، سید علی، راه کارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت (مجموعه مقالات همایش ملی فرهنگ ایثار و شهادت)، انتشارات دانشگاه زنجان، 1389.
38. هاشمی نجف آبادی، سید رضا، فرهنگ شهادت، انتشارات بنیاد شهید.