متأسفانه در میان مردم، اکثراً تفاهم با توافق اشتباه گرفته میشود. تفاهم یعنی فهم نزدیک به هم داشتن اما توافق یعنی تلاش برای رسیدن به یک فهم نزدیک به هم.
افرادی که با هم تفاهم دارند به راحتی و سهولت با هم روزگار میگذرانند اما آنها که با هم توافق کرده اند ممکن است در طول زمان به توافقات خود پایبند نباشند و از توافق خود عدول کنند. تفاهم یعنی من و تو بدون اینکه از قبل با هم توافق کرده باشیم، نظراتمان نزدیک به هم است. اما توافق یعنی من و تو لازم است انرژی مصرف کنیم و نظراتمان را به هم نزدیک کنیم.
تفاهم بدون نیاز به صرف انرژی به دلایل مختلف از جمله پیشینه ی همانند، از قبل در همسران وجود دارد. دلیل اصلی اینکه ذکر میشود افرادی که تفاوت زیاد سنی، فرهنگی اجتماعی، تحصیلی، دینی و … دارند برای ازدواج با یکدیگر مناسب نیستند، این است که این افراد تفاهم زیادی با هم نخواهند داشت. تفاوتهای فرهنگی، قومی، نژادی، سنی، مذهبی، اجتماعی و تحصیلی باعث میشود که نگرش افراد به دنیا و موضوعات زندگی متفاوت باشد. وقتی که نگرشها متفاوت باشد تفاهم با مشکل روبرو خواهد شد.
تفاهم در ازدواج چقدر مهم است
ابتدا بهتر است به تعریف تفاهم بپردازیم. زمانی که دختر و پسر از نظر فکری ، ذهنی و اخلاقی و حتی مذهبی اشتراکات زیادی با هم دارند و در مورد مسائل مختلف زندگی فهم مشترکی دارند می توان گفت بین آنها تفاهم وجود دارد.
از نظر عامه مردم دختر و پسری که با یکدیگر تفاهم دارند بهتر می توانند زندگی کنند. در واقع یکی از آنها طوری رفتار و برخورد می کند که طرف مقابل هم انها را می پسندد و دوست دارد.
از آنجایی که افکار ، اخلاق و باور جزء اصول مهم زندگی مشترک است ، پس ضروری است که تفاهم در ازدواج بین دختر و پسر وجود داشته باشد. از طرفی تغییر شخصیت و نحوه افکار عمل و اخلاق طرفین در دوران پس از ازدواج در واقع موضعی نشدنی یا سخت است. بزرگترین اشتباه در ازدواج این است که افراد تصور کنند اگر پیش از ازدواج تفاهم نباشد پس از شروع زندگی مشترک می توان به تفاهم رسید.
اگر ازدواج صرفا به خاطر عشق و دوست داشتن باشد احتمال دارد که از موضوعات مورد اختلاف چشم پوشی شود و در نتیجه به خاطر عدم تغییر رفتار و شخصیت در طول رابطه ، جدایی و طلاق اتفاق می افتد.
لذت جنسی و عاطفی بین دختر و پسر ممکن است باعث شود تفاهم در ازدواج به صورت موقتی بین دختر و پسر صورت گیرد.
با توجه به شرایط پیچیده امروزی تفاهم در ازدواج به صورت صد در صد امکان پذیر نیست و یافتن فردی که به طور کامل از نظر فکری ، اخلاق و باورها در یک سطح باشد ، سخت است.
برای رسیدن به تفاهم در زندگی زناشویی عواملی دخیل است که یکی از آنها پذیرش همدیگر است به همسرتان اجازه بدهید همان که هست باشد نه آن طور که شما دوست دارید از او توقع نداشته باشید، نوع دیگری فکر کند و یا طوری باشد که با خود واقعیش هماهنگی ندارد.
درک احساسات همسرتان عامل دیگری است که به شما کمک می کند تفاهم داشته باشید خود را جای یکدیگر بگذارید.
داشتن رابطه ی صادقانه و قابل اعتماد میان همسران سبب می شود که همسرتان با اطمینان کامل راز خود را به شما بگوید مطمئن باشید که بعدا بر ضد خودش به کار نمی برید.
هر فردی باید زمانی را برای خودش صرف کند و برای نیازهای شخصی خود نیز اهمیت قائل شود اگر ما برای رفع نیازهای دیگران از جمله همسر و فرزندان تلاش کنیم و برای خود وقت صرف نکنیم از عدم کمال خود احساس رنجش و خشم می کنیم بنابراین باید بین این دو تعادل برقرار کنیم و از زندگی شخصی خودمان نیز رضایت داشته باشیم.
تفاهم پس از ازدواج به وجود میآید؟
تفاهم به معنی تناسب و اشتراک طرفینی در حیطه فکر و اخلاق و عمل نقش اساسی در زندگی مشترک دارد چون دو نفری که این مقدار اشتراک دارند بهتر و با اختلاف کمتری میتوانند با هم زندگی کنند.
با توجه به اینکه تفاهم اشتراک فکری و اخلاقی و عملی است، لازم است این اشتراک قبل ازدواج وجود داشته باشد چون ایجاد تفاهم بعد ازدواج در گرو تغییر فکر و اخلاق و رفتاری است که در معمول افراد کار مشکلی میباشد. بخاطر اینکه وقتی یک نفر سالها با یک نوع فکر و اخلاق و رفتار پرورش پیدا کرده است، بعید است که بعد از ازدواج به راحتی بتواند تغییر کند.
البته اگر اختلاف فکری اخلاقی رفتاری طرفین در موارد اصلی و زیاد نباشد، جذابیتهای عاطفی و جنسی طرفین سبب میشود که هر کدام بخاطر طرفش کوتاه بیاد یا او را به همین صورتی که هست بپذیرد و یا اینکه سعی کند خودش را تغییر بدهد. لذا وجود تفاهم در موارد اصلی به شرط وجود عشق و علاقه بین طرفین احتمالا کافیست و به تفاهم یا گذشتن از اختلافات جزئی کمک خواهد کرد.
منبع : بیتوته