ماهان شبکه ایرانیان

واقعیت‌های تکان‌دهنده گسترش فقر

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، بختیاری همچنین گفته است: «در حال حاضر در کمیته امداد بیش از 700‌هزار دانشجو که حتی در مقطع دکتری تحصیل می‌کنند و بیش از 375‌هزار دانش آموز تحت پوشش هستند که به مثابه امانتی در کمیته امداد هستند.» این گفته‌ها در حالی مطرح می‌شود که آخرین نرخ تورم جامعه 41‌درصد برآورد شده و این میزان تورم بر روی زندگی مردم تاثیر بسیار زیادی گذاشته و بسیاری از دهک‌های جامعه را زیر خط فقر برده است، همان‌طور که در اردیبهشت‌ماه امسال مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارشی اعلام کرد که حدود 23 تا 40‌درصد از جمعیت ایران در سال 97 زیر خطر فقر قرار گرفته‌اند. از سوی دیگر دولت با افزایش قیمت بنزین اعلام کرد که به 60‌میلیون نفر و 18‌میلیون خانوار بسته معیشتی تعلق می‌گیرد و به اعتقاد کارشناسان اقتصادی این به معنای آن است که 60‌میلیون ایرانی محتاج بسته معیشتی 50‌هزار تومانی در یک ماه هستند و این به معنای گسترش فقر در جامعه است.

طبق این پژوهش و به گفته ناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، شاخص خط فقر 3میلیون و 400هزار تومان در سال 97 تعیین شده، اما درآمد ماهانه 55درصد خانوارها کمتر از 3میلیون و 400هزارتومان است. مرکز پژوهش‌های مجلس پیش‌تر نسبت به مخاطرات اجتماعی برخاسته از فقر و فقر مطلق هشدار داده است.

تهرانی‌ها چقدر پولدارترند؟

رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان تهران نیز روز گذشته اعلام کرد: طبق طرح یارانه بنزین که وزارت رفاه انجام داد بالغ بر 51‌درصد تهرانی‌ها مشمول یارانه بنزین نشدند، آیا جزو سه دهک بالای درآمدی هستند: نیمی از تهرانی‌ها جزو دهک‌های 8، 9 و 10 درآمدی محسوب می‌شوند. نعمت الله ترکی در مورد فقر مطلق در تهران، گفت: سرانه دریافتی یک خانوار تحت پوشش کمیته امداد و یا سازمان بهزیستی 50‌هزار تومان بود که در این سه سال سقف این دریافتی به 750‌هزار تومان رسید. وی ادامه با بیان اینکه برای بودجه سال آینده 15‌هزار‌میلیارد تومان برای فقر مطلق در نظر گرفته شده است، افزود: نمی‌گویم فقر مطلق نداریم، با این پدیده مواجه هستیم اما می‌گویم که سیاست دولت برای کاهش فقر مطلق، سیاست درستی است.

50‌درصد تهرانی جزو سه دهک بالای درآمدی هستند

از سوی دیگر دکتر صادق پیوسته جامعه‌شناس اقتصادی درباره آمار فقر می‌گوید: در مورد فقر، هم آمارهایی وجود دارد و هم نمودهای اجتماعی آن را می‌بینیم. ستاد ملی ساماندهی جوانان می‌گوید 15‌میلیون نفر زیر خط فقر در کشور وجود دارد. منظور از این زیر خط فقر چیست؟ گاهی بحث ما فقر نسبی است یعنی نداشتن سطحی به‌نسبت قابل‌قبول از دارایی‌ها و امکانات در زندگی. مرز فقر نسبی، به نسبت معیارهایی که در نظر می‌گیرند، متفاوت است. همچنین، گاهی تبعیض چنان زیاد است که با وجود پیشرفت فناوری‌ها و با وجود اینکه ما زندگی معمولی خود را داریم، احساس فقیر‌بودن می‌کنیم و برساخت اجتماعی فقیر‌بودن در ذهن ما وجود دارد و فکر می کنیم آدم فقیری هستیم چون امکاناتی را که به نسبت دیگران، حق خود می‌دانیم، در اختیار نداریم اما گاه مساله فجیع‌تر از اینها است. در مورد این 15‌میلیون نفر چنین است. آنان در خانوارهایی زندگی می‌کنند که کمتر از یک‌میلیون تومان درآمد ماهانه دارند. اینها دچار فقر مطلق هستند.

گسترش حاشیه‌نشینی

به باور کارشناسان یکی از عواملی که می‌تواند مصداق بارز گسترش فقر در جامعه باشد، پدیده حاشیه نشینی است. پیروز حناچی، شهردار تهران رشد سکونت در حاشیه‌های شهر تهران را 18‌‌درصد اعلام کرده و گفته است: رشد سکونتگاهی در تهران دو‌درصد است در حالی که در حاشیه‌های شهر 18‌درصد شده است. دکتر پیوسته در این رابطه می‌گوید: حاشیه نشینی معنی فقر را می‌گسترد و فقیر شدن خود به خود شما را به سمت حاشیه نشینی سوق می دهد. طور کلی می‌بینید که پدیده حاشیه‌نشینی در کشور همواره بیشتر شده است.

تبعات فقر در میان کارگران

به اعتقاد کارشناسان 70درصد از 40میلیون خانوار کارگری کشور زیر خط فقر قرار دارند، فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون شوراهای کار در رابطه می‌گوید: زمانی ‌که ما دو ماده قانونی کار یعنی ماده هفت به‌عنوان امنیت شغلی کارگران و ماده 41 به‌عنوان حقوق و معیشت خانواده‌های کارگری را نمی‌توانیم برای آنها اجرا کنیم، خانواده‌های کارگری به‌عنوان کوچکترین کلونی‌های اجتماعی، متزلزل می‌شوند. وقتی یک کارگر قرارداد بلندمدت ندارد و گاها با او قراردادهای سفیدامضا و شفاهی بسته می‌شود، او هر لحظه کابوس بیکارشدن را می‌بیند، پس بنابراین نمی‌تواند برنامه‌ریزی بلندمدتی برای تشکیل خانواده داشته باشد. حالا به فرض محال یک جوان کارگر توانست در این شرایط اقتصادی جامعه خانواده نیز تشکیل دهد، با این دستمزدهای یک‌میلیون و 600هزار تومانی چطور هزینه‌های مسکن، خوراک، پوشاک، درمان و... که در هر لحظه بالاتر می‌رود، فراهم نماید. وی در ادامه می‌افزاید: این استرس‌ها و نگرانی‌ها بر خانواده‌های کارگری غالب می‌شود و این استرس‌ها برای جامعه زیان‌بار است و در نتیجه در جامعه‌ای که بیشتر آمار آن را کارگران تشکیل می‌دهند، تنش‌های عصبی به حد خود می‌رسد و درگیری‌ها و بداخلاقی‌های اجتماعی هر روز بالاتر می‌رود، چون ضریب تحمل و تاب‌آوری که همان تقوا است در افراد جامعه یکسان نیست. بسیاری از کارگران در حاشیه‌های‌‌ شهر و شهرستان‌های اطراف مانند شهریار، کرج، اسلامشهر، رودهن و... زندگی می‌کنند و هر روز ترافیک سنگینی در جاده‌های منتهی به تهران وجود دارد. نیرویی که صبح در این ترافیک ساعت‌ها منتظر می‌ماند تا به سرکار برسد به‌دلیل خستگی راه، بازدهی و کارایی مناسب را ندارد و وقتی یک کارگر کارآمد نباشد امنیت شغلی او به خطر خواهد افتاد. همان فرد در حالی شب‌ها با تن خسته و پراسترس به خانه‌ می‌رود که نتوانسته سبد خانوار و مایحتاج زندگی‌اش را با توجه به گرانی و کمبود دستمزد تامین کند، نتیجه آن می‌شود که استرسش را به افراد خانواده تزریق می‌کند. همه این عوامل مانند زنجیر به یکدیگر متصل است و ما نمی‌توانیم اقتصاد را از اخلاق، و اخلاق را از تبعاتش برای اجتماع و خانواده جدا کنیم و افزایش شکاف بین هزینه خانوار و درآمد در حال دامن‌زدن به این موضوعات است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان