آداب دعا کردن و برخی حکمت های عدم استجابت دعا

حضرت صادق علیه السّلام فرمودند: هر کس درست و نیکو وضو بگیرد و پس از آن دو رکعت نماز بخواند و رکوع و سجود آن را به طور کامل انجام دهد، سپس سلام دهد و خدای عزّ و جلّ و رسول خدا صلّی الله علیه و آله را مدح کند و آن گاه حاجتش را بخواهد، هر آینه به جا طلب نموده و هر کس به جا طلب خیر کند مأیوس نمی گردد.

آداب دعا کردن و برخی حکمت های عدم استجابت دعا

حضرت صادق علیه السّلام فرمودند: هر کس درست و نیکو وضو بگیرد و پس از آن دو رکعت نماز بخواند و رکوع و سجود آن را به طور کامل انجام دهد، سپس سلام دهد و خدای عزّ و جلّ و رسول خدا صلّی الله علیه و آله را مدح کند و آن گاه حاجتش را بخواهد، هر آینه به جا طلب نموده و هر کس به جا طلب خیر کند مأیوس نمی گردد.

آداب استجابت دعا

در این نوشته به بررسی آداب دعا پرداخته و تعدادی از آداب دعا را بیان می کنیم و در قسمت نهائی، اشاره ای به برخی از حکمت های عدم استجابت دعا خواهیم داشت.

1- تسلیم امر خداوند بودن

(بیان ذکرمَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ).عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: «إِذَا دَعَا الرَّجُلُ فَقَالَ بَعْدَ مَا دَعَا-مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ- قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَبْسَلَ عَبْدِی وَ اسْتَسْلَمَ لِأَمْرِی اقْضُوا حَاجَتَه». از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که حضرت فرمودند: هر گاه انسان دعا کند و بعد از دعای خود بگوید- مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ(هر چه خدا بخواهد و هیچ حول و قوّه ای نیست مگر از جانب خدای متعال)-خدای عزّ و جلّ می فرماید: بنده من، دل به من نهاد و تسلیم امر من گردید، حاجتش را برآورید. [١]

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: «بَعَثَ اللَّهُ نَبِیاً إِلَی قَوْمٍ فَشَکا إِلَی اللَّهِ الضَّعْفَ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیهِ أَنَّ النَّصْرَ یأْتِیک بَعْدَ خَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةً فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی بِقِتَالِ بَنِی فُلَانٍ فَشَکوْا إِلَیهِ الضَّعْفَ فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَوْحَی إِلَی أَنَّ النَّصْرَ یأْتِینِی بَعْدَ خَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةً فَقَالُوا مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ قَالَ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ بِالنَّصْرِ فِی سَنَتِهِمْ تِلْک لِتَفْوِیضِهِمْ إِلَی اللَّهِ لِقَوْلِهِمْ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه». از حضرت صادق علیه السّلام روایت است که آن حضرت فرمودند: خدای متعال پیغمبری را به سوی قومی مبعوث نمود، او به درگاه خدا از ضعف خود شکایت کرد، خدای عزّ و جلّ به او وحی نمود که بعد از گذشت پانزده سال پیروز خواهی شد. آن پیغمبر خدا به اصحابش فرمود که خداوند عزّ وجلّ مرا به جنگ با بنی فلان امر نموده است و من به درگاه او از ضعف و ناتوانی خود شکایت نمودم، خدای متعال به من وحی نمود که بعد از پانزده سال پیروز خواهم شد، اصحاب او گفتند:«مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ»، پس خدای تعالی در همان سال پیروزی را نصیبشان کرد، به خاطر آن که امر خود را به خدای متعال تفویض نموده و تسلیم خواسته او گردیدند، به جهت گفتن «مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ». [٢]

رُوِی: «أَنَّ مَنْ أَصَابَتْهُ شِدَّةٌ وَ کانَتْ لَهُ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی حَاجَةٌ بَالِغاً مَا بَلَغَتْ فَلْیصْبِحْ یوْمَ الْجُمُعَةِ صَائِماً وَ لْیقُلْ سِتَّمِائَةِ مَرَّةٍ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ ثُمَّ یسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَی حَاجَتَهُ تُقْضَی سَرِیعاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی» سیّد بن طاووس رحمة الله علیه می فرماید که روایت شده است: هر کس مبتلا به سختی و بلائی شده و از درگاه خداوند متعال حاجتی بخواهدهر اندازه که حاجتش بزرگ باشد، پس باید صبح جمعه درحالی که روزه است ششصد مرتبه بگوید:« مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» سپس از خداوند حاجت خود را بخواهد، ان شاء الله حاجتش سریعاً برآورده خواهد شد. [٣]

2- خواندن دو رکعت نماز.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: «مَنْ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ ثُمَّ صَلَّی رَکعَتَینِ فَأَتَمَّ رُکوعَهُمَا وَ سُجُودَهُمَا ثُمَّ سَلَّمَ وَ أَثْنَی عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله ثُمَّ سَأَلَ حَاجَتَهُ فَقَدْ طَلَبَ فِی مَظَانِّهِ وَ مَنْ طَلَبَ الْخَیرَ فِی مَظَانِّهِ لَمْ یخِب». از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: هر کس درست و نیکو وضو بگیرد و پس از آن دو رکعت نماز بخواند و رکوع و سجود آن را به طور کامل انجام دهد، سپس سلام دهد و خدای عزّ و جلّ و رسول خدا صلّی الله علیه و آله را مدح کند و آن گاه حاجتش را بخواهد، هر آینه به جا طلب نموده و هر کس به جا طلب خیر کند مأیوس نمی گردد. [٤]

3- به دست کردن انگشتر فیروزه و عقیق.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ: «إِنِّی لَأَسْتَحْیی مِنْ عَبْدٍ یرْفَعُ یدَهُ وَ فِیهَا خَاتَمُ فَیرُوزَجٍ فَأَرُدُّهَا خَائِبَةً». رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: خدای عزّ و جلّ می فرماید: من حیا می کنم از این که مأیوس سازم بنده ای را که دستش را به سوی من بلند می کند در حالی که در انگشتش نگین فیروزه ا ست. [٥]

عَنِ الصَّادِقِ علیه السّلام قَالَ: «مَا رُفِعَتْ کفٌّ إِلَی اللَّهِ أَحَبُّ إِلَیهِ مِنْ کفٍّ فِیهَا خَاتَمُ عَقِیقٍ». از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: دستی به سوی خدای متعال بالا برده نشده است که محبوب تر از دستی باشد که در آن انگشتر عقیق است. [٦]

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله:«مَنْ تَخَتَّمَ بِالْعَقِیقِ قُضِیتْ حَوَائِجُهُ». رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: هر کس انگشتر عقیق در دست داشته باشد، حوائجش برآورده خواهد شد. [٧]وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ «(مَنْ تَخَتَّمَ بِالْعَقِیقِ) لَمْ یقْضَ لَهُ إِلَّا بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ». و در حدیث دیگری آمده است (هر کس انگشتر عقیق به دست کند) حاجتش به بهترین شکل برآورده خواهد شد. [٨]

4- مسواک زدن.

عن النّبیّ صلّی الله علیه و آله: «مَنِ اسْتَاک کلَّ یوْمٍ فَلَا یخْرُجُ مِنَ الدُّنْیا حَتَّی یرَی إِبْرَاهِیمَ علیه السّلام فِی الْمَنَامِ وَ کانَ یوْمَ الْقِیامَةِ فِی عِدَادِ الْأَنْبِیاءِ وَ قَضَی اللَّهُ تَعَالَی لَهُ کلَّ حَاجَةٍ لَهُ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ یکونُ یوْمَ الْقِیامَةِ فِی ظِلِّ الْعَرْشِ یوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ وَ یکونُ فِی الْجَنَّةِ رَفِیقَ إِبْرَاهِیمَ علیه السّلام وَ رَفِیقَ جَمِیعِ الْأَنْبِیاء». از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت است که فرمودند: هر کس هر روز مسواک بزند، از دنیا خارج نمی شود تا اینکه ابراهیم علیه السّلام را در خواب ببیند و روز قیامت در شمار انبیاء خواهد بود و خداوند تعالی هر حاجتی از امر دنیا و آخرت او را برآورده خواهد ساخت و روز قیامت، روزی که هیچ سایه ای جز سایه(رحمت) خدا نیست، در سایه عرش قرار گرفته و در بهشت همراه و رفیق ابراهیم علیه السّلام و رفیق تمام انبیاء خواهد بود. [٩]

5- بلند کردن دست ها به هنگام دعا.

عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِی رَضِی اللَّهُ عَنْهُ عَنِ النَّبِی صلّی الله علیه و آله: «أَنَّهُ قَالَ إِنَ اللَّهَ لَیسْتَحْیی مِنَ الْعَبْدِ أَنْ یرْفَعَ إِلَیهِ یدَیهِ فَیرُدَّهُمَا خَائِبَتَین ». از سلمان فارسی رضی الله عنه روایت است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می کند که حضرت فرمودند: خدای متعال حیا می کند از این که محروم بازگرداند دو دست بنده ای را که (به هنگام دعا) دو دستش را به سمت خدا بلند می کند. [١٠]

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: «مَا أَبْرَزَ عَبْدٌ یدَهُ إِلَی اللَّهِ الْعَزِیزِ الْجَبَّارِ إِلَّا اسْتَحْیا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یرُدَّهَا صِفْراً حَتَّی یجْعَلَ فِیهَا مِنْ فَضْلِ رَحْمَتِهِ مَا یشَاءُ فَإِذَا دَعَا أَحَدُکمْ فَلَا یرُدَّ یدَهُ حَتَّی یمْسَحَ عَلَی وَجْهِهِ وَ رَأْسِهِ». هیچ بنده ای دستش را به سوی خداوند عزیز و جبار آشکار نمی کند مگر آنکه خداوند عزیز و جلیل، شرم دارد از این که آن را خالی برگرداند، پس هر یک از شما که دعا کرد، دستش را برنگرداند، تا این که آن را بر صورت و سرش بکشد. [١١]

6- ختم کردن دعا به آمین.

عَنْ أَبِی زَحِیرٍ قَالَ: «خَرَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله ذَاتَ لَیلَةٍ فَأَتَینَا عَلَی رَجُلٍ قَدْ أَلَحَّ فِی الْمَسْأَلَةِ فَوَقَفَ النَّبِی صلّی الله علیه و آله لِیسْمَعَ مِنْهُ فَقَالَ صلّی الله علیه و آله أَوْجَبَ أَنْ یخْتِمَ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ بِأَی شَی ءٍ یخْتِمُ فَقَالَ بِآمِینَ إِذَا خَتَمَ بِآمِینَ فَقَدْ أَوْجَبَ فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ الَّذِی سَأَلَ النَّبِی صلّی الله علیه و آله فَأَتَی الرَّجُلَ فَقَالَ لَهُ اخْتِمْ یا فُلَانُ بِآمِینَ وَ أَبْشِرْ». از ابی زحیر روایت است که گفت: شبی خدمت رسول خدا صلّی الله علیه و آله بودیم، به مردی رسیدیم که در دعا کردن و درخواست از خدا اصرار و پافشاری داشت، نبیّ اکرم صلّی الله علیه و آله ایستادند تا به دعایش گوش دهند، سپس حضرت صلّی الله علیه و آله فرمودند: سزاوار است که برای لازم شدن (حتمی شدن اجابت) دعایش، دعایش را ختم کند. مردی پرسید: به چه دعایش را ختم کند؟ حضرت فرمودند: به آمین، هر گاه دعایش را به آمین ختم کند، (اجابت دعایش را) لازم ساخته است. پس آن مردی که از نبیّ اکرم صلّی الله علیه و آله سؤال کرده بود بازگشت تا به آن مرد (که دعا می کرد) رسید و به او گفت: ای فلانی! دعایت را به آمین ختم کن و بشارت باد بر تو (به اجابت دعایت). [١٢]

7- اصرار در دعا.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ أَبِی جَعْفَرٍ علیهما السّلام قَالا: «وَ اللَّهِ مَا یلِحُ عَبْدٌ عَلَی اللَّهِ إِلَّا اسْتَجَابَ لَه ». از امام صادق و امام باقر علیهما السّلام روایت شده است که فرمودند: قسم به خدا بنده ای به درگاه خداوند اصرار و پافشاری نکرد مگر این که خدای متعال دعایش را مستجاب کرد. [١٣]

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: «إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ السَّائِلَ اللَّحُوحَ». رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: به درستی که خدا سائل اصرار کننده(در دعا) را دوست می دارد. [١٤] عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام: «أَنَّ اللَّهَ کرِهَ إِلْحَاحَ النَّاسِ بَعْضِهِمْ عَلَی بَعْضٍ فِی الْمَسْأَلَةِ وَ أَحَبَّ ذَلِک لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ أَنْ یسْأَلَ وَ یطْلَبَ مَا عِنْدَه». خداوند متعال دوست ندارد که مردم هنگام درخواست از یکدیگر، اصرار ورزند امّا این را برای خودش دوست دارد، خدا دوست دارد که مردم آنچه نزد اوست، بخواهند و طلب کنند. [١٥]

8- با وضو بودن.

عَنِ الصَّادِقِ علیه السّلام قَالَ: «مَنْ ذَهَبَ فِی حَاجَةٍ عَلَی غَیرِ وُضُوءٍ فَلَمْ تُقْضَ حَاجَتُهُ فَلَا یلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَه ». از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: هر کس که بی وضو به دنبال حاجتی برود و حاجتش روا نشود، فقط خود را ملامت کند. [١٦]

9- رو به قبله بودن.

حضرت امام صادق علیه السّلام در ذیل بیان آداب دعا، رو به قبله بودن را متذکّر شده، می فرمایند:«مَدَّ یدَهُ بِإِزَاءِ وَجْهِهِ إِلَی الْقِبْلَة». دستش را مقابل صورتش به سمت قبله دراز کند. [١٧]همچنین مرحوم علّامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار[١٨]، به نقل از «کفعمی در کتاب جنّة الواقیة»، «استقبال القبلة» (رو به قبله بودن) را به عنوان پنجمین ادب از آداب پیش از دعا، ذکر می نماید.

در پایان این فصل به ذکر برخی از نماز ها، اذکار و ادعیه مأثوره، پیرامون اجابت دعا می پردازیم. نکته ای که در این جا باید به آن اشاره شود این است که در باب نماز و دعا و ذکر، خود رأیی و اصطلاحاً اختراع، مورد نهی حضرات اهل بیت علیهم السّلام قرار گرفته است، مِن باب نمونه به این روایت توجّه فرمائید: قد رُوِی أَنَّه: «جاءَ رَجُلٌ إِلَی الصّادقِ علیه السَّلامُ فَقال لَهُ: اِختَرَعتُ دُعاءً، فَقالَ علیهِ السّلامُ دَع مَا اختَرَعتَ وَ اقرَء ما نَقُولُ». روایت شده است که: مردی خدمت امام صادق علیه السّلام رسید و به حضرت عرض کرد: دعائی از خود اختراع کرده ام، امام علیه السّلام فرمودند: آن چه را که اختراع کرده ای رها کن و هر چه ما(اهل بیت) می گوئیم بخوان. [١٩]

اختراع در نماز و دعا و اذکار، در بسیاری از موارد دارای خطرات عدیده ای است که این مختصر را مجال پرداختن به آن نمی باشد. گذشته از آن، با مراجعه به روایات خاندان عصمت صلوات الله علیهم اجمعین، به سادگی در می یابیم که اگر انسان تمام عمر خود را به انجام نماز ها و اذکار و ادعیه وارد شده از ناحیه ائمّه اطهار علیهم السّلام اختصاص دهد، تنها موفّق به انجام قسمت کوچکی از دستورات ایشان در این باب خواهد شد. حال با وجود این منبع عظیم و گران بها از نماز، اذکار و ادعیه مأثوره از خاندن عترت علیهم السّلام، چه زیان کار است کسی که در باب نماز و دعا و ذکر به اختراع خود و یا دیگران(غیر از اهل بیت علیهم السّلام) عمل نماید.

آن چه ذکر شد تازه مربوط به آن جائی است که پای بدعتِ در دین به میان نیاید، امّا اگر این اختراع منجر به بدعت شود، مثل این که آن ذکر یا دعایِ خود ساخته را به دین انتساب دهند، دیگر فقط بحث خسران مطرح نیست و صاحب این بدعت، مرتکب حرام شده است و جایگاه او جهنّم خواهد بود. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: «کلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ وَ کلُّ ضَلَالَةٍ سَبِیلُهَا إِلَی النَّار». رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: هر بدعتی گمراهی است و مسیر هر گمراهی منتهی به آتش جهنّم است. [٢٠]

قَالَ النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: «مَنْ أَتَی ذَا بِدْعَةٍ فَوَقَّرَهُ فَقَدْ سَعَی فِی هَدْمِ الْإِسْلَام». نبیّ مکرّم اسلام صلّی الله علیه و آله فرمودند: هر کس نزد صاحب بدعتی برود و او را گرامی بدارد، به تحقیق که در نابودی اسلام تلاش کرده است. [٢١]

عَنْ یونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ علیه السّلام: «بِمَا أُوَحِّدُ اللَّهَ فَقَالَ یا یونُسُ لَا تَکونَنَّ مُبْتَدِعاً مَنْ نَظَرَ بِرَأْیهِ هَلَک وَ مَنْ تَرَک أَهْلَ بَیتِ نَبِیهِ صلّی الله علیه و آله ضَلَّ وَ مَنْ تَرَک کتَابَ اللَّهِ وَ قَوْلَ نَبِیهِ کفَر». از یونس بن عبد الرّحمن روایت است که گفت: خدمت امام کاظم علیه السّلام عرض کردم: به چه چیز(چگونه) خدا را یگانه بدانم؟ امام علیه السّلام فرمودند: ای یونس بدعت گذار نباش، هر کس نظر به رأی خود داشته باشد(نه به رأیخداوند متعال) هلاک می شود و هر کس اهل بیت نبیّ خدا صلّی الله علیه و آله را رها کند گمراه خواهد شد و هر آن کس کتاب خدا و کلام نبیّش را رها کند کافر است. [٢٢]

قَالَ عَلِی علیه السّلام: «مَا أَحَدٌ ابْتَدَعَ بِدْعَةً إِلَّا تَرَک بِهَا سُنَّة». امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمودند: هیچ کس بدعتی در دین نگذاشت مگر این که سنّتی را رها کرد. [٢٣]

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: «أَبَی اللَّهُ لِصَاحِبِ الْبِدْعَةِ بِالتَّوْبَةِ قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ کیفَ ذَلِک قَالَ إِنَّهُ قَدْ أُشْرِبَ قَلْبُهُ حُبَّهَا». رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: خدای متعال از توبه کردن صاحب بدعت ابا دارد، گفته شد: ای رسول خدا چگونه چنین چیزی اتّفاق می افتد؟ حضرت فرمودند: به دلیل این که قلب او با محبّتِ بدعتی که گذارده عجین شده است. [٢٤]ملّا صالح مازندرانی در شرح این حدیث شریف می فرماید: «و المقصود أنّه لَمّا دَخَلَ حُبُّ البِدعَةِ فِی أَعماقِ قَلبِهِ. . . مقصود این است که: هر گاه محبّت بدعت در اعماق قلب صاحبِ بدعت داخل شود و مایه محبّتش در تمام اجزاء او جریان پیدا کند، قلبش به وسیله امراض مُهلِک مریض شده بلکه می میرد، به گونه ای که زشتی و فساد عملش را درک نمی کند، به همین جهت هرگز از بدعتی که گذارده پشیمان نمی گردد، لذا امیدی به حیات او به وسیله روح توبه و ندامت نخواهد بود و همین سبب می شود تا از میان ملّت های فاسد و مبتلا به جهل مرکّب، به سمت حقّ باز نگردد، مگر عدّه قلیلی از کسانی که توفیق یافته و به راه راست هدایت می شوند». [٢٥]

بدیهی است، وقتی که خدای متعال، چهارده معصوم علیهم السّلام را به جهت اختصاص به گنجینه بی کران فضل و علم الهی و عصمت، اسوه و پیشوای مؤمنین قرار داده است، دیگر دلیلی برای مراجعه به غیر ایشان وجود نخواهد داشت.

و امّا روایات مربوط به اذکار و ادعیه و نماز های وارد شده از ائمّه اطهار علیهم السّلام، پیرامون اجابت دعا:

١- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: «لَمَّا نَزَلَتِ الْخَطِیئَةُ بِآدَمَ وَ أُخْرِجَ مِنَ الْجَنَّةِ أَتَاهُ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ یا آدَمُ ادْعُ رَبَّک قَالَ [یا] حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ مَا أَدْعُو قَالَ قُلْ رَبِّ أَسْأَلُک بِحَقِّ الْخَمْسَةِ الَّذِینَ تُخْرِجُهُمْ مِنْ صُلْبِی آخِرَ الزَّمَانِ إِلَّا تُبْتَ عَلَی وَ رَحِمْتَنِی فَقَالَ لَهُ آدَمُ ع یا جَبْرَئِیلُ سَمِّهِمْ لِی قَالَ قُلْ: ((رَبِّ أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِیک وَ بِحَقِّ عَلِی وَصِی نَبِیک وَ بِحَقِّ فَاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیک وَ بِحَقِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ سِبْطَی نَبِیک إِلَّا تُبْتَ عَلَی وَ رَحِمْتَنِی [فَارْحَمْنِی ] ))فَدَعَا بِهِنَّ آدَمُ فَتَابَ اللَّهُ عَلَیهِ وَ ذَلِک قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی [جَلَّ ذِکرُهُ ] فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ مَکرُوبٍ یخْلِصُ النِّیةَ وَ یدْعُو بِهِنَ إِلَّا اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ». رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: زمانی که آدم مرتکب آن خطیئه (ترک اولی) شد و از بهشت اخراج شد، جبرئیل نزد او آمد و گفت: ای آدم! خدایت را بخوان، آدم گفت ای حبیبم جبرئیل! چه بگویم؟ جرئیل گفت بگو: ای پروردگار من از تو می خواهم به حقّ این پنج تنی که ایشان را از صلب من در آخر الزّمان خارج خواهی کرد، مرا ببخشی و رحمتت را شامل حال من کنی. پس آدم ع به جبرئیل گفت: ای جبرئیل! ایشان را برایم نام ببر، جبرئیل گفت: « رَبِّ أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِیک وَ بِحَقِّ عَلِی وَصِی نَبِیک وَ بِحَقِّ فَاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیک وَ بِحَقِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ سِبْطَی نَبِیک إِلَّا تُبْتَ عَلَی وَ رَحِمْتَنِی [فَارْحَمْنِی ]» (یعنی: ) ای پروردگار من از تو می خواهم به حقّ محمّد نبیّ تو و به حقّ علی وصیّ نبیّ تو و به حقّ فاطمه دختر نبیّ تو و به حقّ حسن و حسین دو نوه بزرگوار نبیّ تو که مرا ببخشی و رحمتت را شامل حال من کنی. پس آدم به این نام ها دعا کرد و خدای متعال او را بخشید، و این همان کلام خدای تعالی است که فرمود: «فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ» (یعنی: ) آدم از پروردگارش کلماتی آموخت و به واسطه آن ها خداوندتوبه اش را پذیرفت و او را بخشید. هیچ بنده اندوهناکی نیست که نیّتش را خالص گرداند و (خدای متعال را) به این نام ها بخواند، مگر این که خداوند متعال دعایش را مستجاب می گرداند. [٢٦]

عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّی قَالَ: إِنِّی کنْتُ أَسْمَعُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام أَکثَرَ مَا یلِحُ بِهِ فِی الدُّعَاءِ عَلَی اللَّهِ بِحَقِّ الْخَمْسَةِ یعْنِی رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله وَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ صلوات الله علیهم. داود رقی گوید: من شنیدم که حضرت صادق علیه السّلام بیشترین چیزی که در هنگام دعا بر آن اصرار داشت این بود که خدا را بحقّ پنج تن می خواند، یعنی رسول خدا و امیر المؤمنین و فاطمة و حسن و حسین صلوات اللَّه علیهم اجمعین. [٢٧]

٢- قالَ امیرُ المُؤمنینَ عَلیٌّ علیه السّلامُ: «مَنْ قَرَأَ مِائَةَ آیةٍ مِنَ الْقُرْآنِ مِنْ أَی الْقُرْآنِ شَاءَ ثُمَّ قَالَ یا اللَّهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ فَلَوْ دَعَا عَلَی الصَّخْرَةِ لَقَلَعَهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ». حضرت امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمودند: هر کس صد آیه از قرآن، از هر جای قرآن که خواهد، قرائت کند، سپس هفت مرتبه بگوید: «یا الله»، اگر بر صخره ای دعا کند، هر آینه ان شاء الله آن را خواهد کند. [٢٨](کنایه از اجابت دعا)

٣- قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام: «مَنْ قَالَ یا مَنْ یفْعَلُ مَا یشَاءُ وَ لَا یفْعَلُ مَا یشَاءُ أَحَدٌ غَیرُهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ اسْتُجِیبَ لَهُ وَ هُوَ الدُّعَاءُ الَّذِی لَا یرَدُّ». امام صادق علیه السّلام فرمودند: هر کس سه مرتبه بگوید: «یا مَنْ یفْعَلُ مَا یشَاءُ وَ لَا یفْعَلُ مَا یشَاءُ أَحَدٌ غَیرُهُ» دعایش اجابت می شود و آن دعائی است که ردّ نمی شود. [٢٩]

٤- عَنِ الثُّمَالِی قَالَ: قُلْتُ لِعَلِی بْنِ الْحُسَینِ علیه السّلام: «عَلِّمْنِی دُعَاءً فَقَالَ یا ثَابِتُ قُلِ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِأَنَّ لَک الْحَمْدَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمَنَّانُ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکرامِ أَنْ تَفْعَلَ بِی کذَا وَ کذَا ثُمَّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله هُوَ الَّذِی إِذَا دُعِی بِهِ أَجَابَ وَ إِذَا سُئِلَ بِهِ أَعْطَی». از ثمالی نقل شده است که می گوید: به امام سجّاد علیه السّلام عرض کردم: دعائی به من بیاموزید، حضرت فرمودند: ای ثابت بگو: « اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِأَنَّ لَک الْحَمْدَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمَنَّانُ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکرامِ أَنْ تَفْعَلَ بِی کذَا وَ کذَا(و به جای کذا و کذا حاجت خود را بگوید)» سپس حضرت سجّاد علیه السّلام به نقل از رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: این دعائی است که هر زمان خدای متعال با آن خوانده شود، اجابت می کند و هر گاه به وسیله آن از او در خواست شود، عطا می کند. [٣٠]

٥- عثمان بن عیسی به نقل از برخی از اصحاب امام صادق علیه السّلام آورده است: به حضرت عرض کردم: دو آیه در کتاب خدا هست که من تأویل آنها را نمی دانم. حضرت فرمودند: آن دو کدامند؟ عرض کردم: فرمایش خداوند متعال که می فرماید: ادْعُونِی، أَسْتَجِبْ لَکمْ. [٣١]مرا بخوانید، تا دعایتان را اجابت کنم. ولی من دعا می کنم و مستجاب نمی گردد. حضرت فرمودند: آیا مقصودت این است که خداوند- تبارک و تعالی- خلف وعده می نماید؟ عرض کردم: خیر. فرمودند: آیه دیگر کدام است؟ عرض کردم: گفتار خداوند متعال که می فرماید: وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَی ءٍ فَهُوَ یخْلِفُهُ، وَ هُوَ خَیرُ الرَّازِقِینَ. [٣٢]- و هر چه انفاق کنید، خداوند عوض آن را [به شما] برمی گرداند، و او بهترین روزی دهندگان است. امّا من انفاق می کنم و عوض آن را نمی بینم. حضرت فرمودند: آیا منظورت این است که خداوند خلف وعده نموده؟ عرض کردم: خیر. فرمودند: پس چه؟ عرض کردم: نمی دانم. فرمودند: لیکن من- ان شاء اللَّه تعالی- برای تو بیان می کنم. توجّه داشته باش که اگر شما از دستورات خداوند اطاعت می کردید و سپس دعا می نمودید، مسلّما خداوند دعای شما را مستجاب می فرمود، ولی چون مخالفت و نافرمانی خدا را می کنید لذا او دعایتان را مستجاب نمی نماید. و امّا اینکه گفتی: انفاق می کنید و عوض آن را نمی بینید، بدان که اگر شما مال را از راه حلال به دست آورده و سپس در راه حقّ و موارد درست انفاق می نمودید، هر کس حتّی یک درهم انفاق می کرد، خداوند عوض آن را به او پس می داد. و اگر از سمت و سوی دعا او را می خواندید، حتماً دعای شما را اجابت می نمود، اگر چه نافرمان و گناهکار باشید. وی می گوید، عرض کردم: روش دعا کردن چیست؟

حضرت فرمودند: هنگامی که نماز واجب را بجا آوردی، ستایش خدا را نموده و او را به بزرگی یاد کن و با تمام توان مدح و ثنایش را بگو، و بر پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله صلوات فرست و در صلوات بر او نهایت کوشش را بکن، و گواهی بده که حضرتش، رسالت خویش را به خوبی تبلیغ نموده، و بر ائمّه هدی علیهم السّلام درود بفرست، بعد از ستایش و ثنای خداوند و صلوات بر پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله، عطایا و نیکی های خداوند نسبت به خود را یاد آور شده و نعمت های او را ذکر کن، آنگاه خدا را ستایش نموده و او را بر تمام این امور شکرگزاری کن، و بعد به تک تک گناهانت اعتراف نموده و به آنها و یا به هر کدام که به یاد داری اقرار نما و به گناهانی که از یادت رفته و بر تو پوشیده است به صورت اجمالی اقرار کرده و از تمامی گناهانت به درگاه خداوند توبه کن، و تصمیم بگیر که هرگز به سوی آنها باز نگردی، و با حالت پشیمانی و نیت صادق و احساس هراس و امیدواری، از تمامی گناهانت طلب آمرزش کن. و بخشی از گفتارت این باشد: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعْتَذِرُ إِلَیک مِنْ ذُنُوبِی وَ أَسْتَغْفِرُک وَ أَتُوبُ إِلَیک فَأَعِنِّی عَلَی طَاعَتِک وَ وَفِّقْنِی لِمَا أَوْجَبْتَ عَلَی مِنْ کلِّ مَا یرْضِیک فَإِنِّی لَمْ أَرَ أَحَداً بَلَغَ شَیئاً مِنْ طَاعَتِک إِلَّا بِنِعْمَتِک عَلَیهِ قَبْلَ طَاعَتِک فَأَنْعِمْ عَلَی بِنِعْمَةٍ أَنَالُ بِهَا رِضْوَانَک وَ الْجَنَّة». «خداوندا، از گناهانم به درگاه تو پوزش می خواهم، و از تو طلب آمرزش نموده و به سوی تو توبه می کنم، پس مرا بر فرمانبری از خود یاری فرما، و بر هر عمل که موجب خشنودی توست و بر من واجب نموده ای، موفّقم گردان، زیرا من هیچ کس را ندیده ام که به چیزی از اطاعتت نایل شده باشد، مگر اینکه تو پیش از آن، نعمتت را بر او ارزانی داشته ای، پس نعمتی را بر من ارزانی دار که به واسطه آن به خشنودی و بهشتت نایل گردم». و بعد از همه اینها، خواسته های خویش را مسألت کن، و من امیدوارم که- ان شاء اللَّه تعالی- خداوند تو را محروم برنگرداند. [٣٣]

به جهت جلوگیری از اطاله کلام، از ذکر متن عربی روایت خودداری کردیم، امّا به دلیل وجود نکات لطیف و کاربردی در متن حدیث، تمام آن خدمت مخاطبین گرامی تقدیم شد.

٦- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْجَوَادِ علیه السّلام قَالَ: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْقَدْرِ فِی صَلَاةٍ رُفِعَتْ فِی عِلِّیینَ مَقْبُولَةً مُضَاعَفَةً وَ مَنْ قَرَأَهَا ثُمَّ دَعَا رُفِعَ دُعَاؤُهُ إِلَی اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ مُسْتَجَاباً». از امام جواد علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: هر کس در نمازی سوره قدر را بخواند، نمازش در علیّین بالا می رود در حالتی که قبول شده و اجر آن مضاعف گردیده است و هر آن کس که ابتدا سوره قدر را بخواند و بعد از آن دعا کند، دعایش در حالی که مستجاب شده است تا لوح محفوظ بالا می رود. [٣٤]

٧- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام: «أَنَّهُ قَالَ لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ أَ لَا أُعَلِّمُک اسْمَ اللَّهِ الْأَکبَرَ الْأَعْظَمَ قَالَ بَلَی قَالَ اقْرَأِ الْحَمْدَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ آیةَ الْکرْسِی وَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ ثُمَّ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ فَادْعُ بِمَا أَحْبَبْت ». از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که به بعضی از اصحابشان فرمودند: آیا دوست نداری بزرگ ترین و با عظمت ترین اسم خدا را به تو بیاموزم؟ عرض کرد: آری، حضرت فرمودند: حمد و قل هو الله احد و آیة الکرسی و إِنَّا أَنْزلْناه بخوان، سپس رو به قبله شو و دعا کن به هر چه دوست می داری. [٣٥]

٨- قالأَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا قَالَ أَی رَبِ ثَلَاثاً صِیحَ مِنْ فَوْقِهِ لَبَّیک سَلْ تُعْطَه ». امام صادق علیه السّلام فرمودند: وقتی بنده سه بار «أی ربّ» بگوید از بالای سرش فریادی برآید: لبیک درخواست کن تا آن را عطا کنم. [٣٦]

٩- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: «مَنْ قَالَ عَشْرَ مَرَّاتٍ یا رَبِّ یا رَبِّ قَالَ لَهُ رَبُّهُ لَبَّیک سَلْ حَاجَتَک». از امام صادق علیه السّلام روایت است که فرمودند: هر کس ده مرتبه بگوید: «یا ربّ یا ربّ»، پروردگارش به او می گوید: لبّیک، حاجتت را بخواه. [٣٧]

١٠- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: «إِذَا أَلَحَّتْ بِهِ الْحَاجَةُ یسْجُدُ مِنْ غَیرِ صَلَاةٍ وَ لَا رُکوعٍ ثُمَّ یقُولُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ سَبْعَ مَرَّاتٍ ثُمَّ یسْأَلُ حَاجَتَهُ ثُمَّ قَالَ مَا قَالَهَا أَحَدٌ سَبْعَ مَرَّاتٍ إِلَّا قَالَ اللَّهُ تَعَالَی هَا أَنَا أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ سَلْ حَاجَتَک». از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: هر گاه حاجتی به انسان فشار بیاورد، بدون اینکه نمازی بخواند و رکوعی به جا آورد، سجده کند و هفت مرتبه بگوید: «یا ارحم الراحمین» سپس حاجتش را بخواهد. سپس حضرت فرمودند: احدی این ذکر را هفت مرتبه نگفت مگر این که خدای تعالی فرمود: آگاه باش منم ارحم الراحمین، حاجتت را بخواه. [٣٨]

١١- عَنْ عَلِی علیه السّلام قَالَ: «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ تَعَالَی بِاسْمِهِ الْأَعْظَمِ فَیسْتَجَابَ لَک فَاقْرَأْ مِنْ أَوَّلِ سُورَةِ الْحَدِیدِ إِلَی قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ وَ آخِرِ الْحَشْرِ مِنْ قَوْلِهِ لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ ثُمَّ ارْفَعْ یدَیک وَ قُلْ یا مَنْ هُوَ هَکذَا أَسْأَلُک بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلْ حَاجَتَک». حضرت علی علیه السّلام فرمودند: هر گاه خواستی خدا را به اسم اعظمش بخوانی تا دعایت مستجاب شود، پس آیات اوّل سوره حدید را تا «و هو علیم بذات الصدور» و آیات آخر سوره حشر از آیه شریفه «لو انزلنا هذا القرآن» را تا پایان سوره قرائت کن، سپس دو دستت را بالا ببر و بگو: « یا مَنْ هُوَ هَکذَا أَسْأَلُک بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»و حاجتت را بخواه. [٣٩]

١٢- رُوِی: «أَنَّ مَنْ قَرَأَ الْجَحْدَ عَشْراً قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ مِنْ یوْمِ الْجُمُعَةِ وَ دَعَا اسْتُجِیبَ لَهُ». روایت شده است: هر کس روز جمعه، سوره جحد(کافرون) را ده مرتبه قبل از طلوع خورشید قرائت کند و دعا نماید، دعایش مستجاب می شود. [٤٠]

١٣- قَالَ عَلِی علیه السّلام لِابْنِهِ: «إِذَا نَزَلَ بِک أَمْرٌ عَظِیمٌ فِی دِینٍ أَوْ دُنْیا فَتَوَضَّأْ وَ ارْفَعْ یدَیک وَ قُلْ یا اللَّهُ سَبْعَ مَرَّاتٍ ثُمَّ سَلْ حَاجَتَک فَإِنَّهُ یسْتَجَابُ لَک ». حضرت علی علیه السّلام به پسرشان فرمودند: هر گاه امر بزرگی در دین یا دنیای تو نازل شد، وضو بگیر و دو دستت را بالا ببر و هفت مرتبه بگو: «یا الله» سپس حاجتت را بخواه، پس همانا برای تو مستجاب خواهد شد. [٤١]

١٤- قَالَ النَّبِی صلّی الله علیه و آله لِعَلِی علیه السّلام: «یا عَلِی إِذَا خَرَجْتَ مِنْ مَنْزِلِک تُرِیدُ حَاجَةً فَاقْرَأْ آیةَ الْکرْسِی فَإِنَّ حَاجَتَک تُقْضَی إِنْ شَاءَ اللَّه». پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله به امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمودند: علی جان چون برای کاری بیرون می روی، آیة الکرسی را بخوان که حاجتت ان شاء الله بر آورده می شود. [٤٢]

١٥- عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ علیه السّلام قَالَ: «مَا مِنْ أَحَدٍ دَهِمَهُ أَمْرٌ یغُمُّهُ أَوْ کرِبَتْهُ کرْبَةٌ فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَی السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِلَّا فَرَّجَ اللَّهُ کرْبَتَهُ وَ أَذْهَبَ غَمَّهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی ». از حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: به هیچ کسی، کاری مهمّ و رنجی بزرگ نرسیده، که سر به سوی آسمان بلند کند، و سه بار (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ) بگوید، مگر آن که، خداوند رنجش را بر طرف کند، و غمش را ببرد ان شاء اللَّه تعالی. [٤٣]

١٦- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: «إِذَا أَصَابَ الرَّجُلَ کرْبَةٌ أَوْ شِدَّةٌ فَلْیکشِفْ عَنْ رُکبَتَیهِ وَ ذِرَاعَیهِ وَ لْیلْصِقْهُمَا بِالْأَرْضِ وَ یلْصِقُ جُؤْجُؤَهُ بِالْأَرْضِ ثُمَّ یدْعُو». از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: چون به مردی سختی و ناراحتی برسد، ساق پاها و ساعد هایش را برهنه کند و به زمین بچسباند، و سینه را نیز روی زمین قرار دهد و دعا کند. [٤٤]

١٧- عَنْ عَلِی علیه السّلام قَالَ: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُکمُ الْحَاجَةَ فَلْیبَکرْ فِی طَلَبِهَا یوْمَ الْخَمِیسِ وَ لْیقْرَأْ إِذَا خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ آخِرَ سُورَةِ آلِ عِمْرَانَ وَ آیةَ الْکرْسِی وَ سُورَةَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ وَ أُمَّ الْکتَابِ فَإِنَّ فِیهَا قَضَاءَ حَوَائِجِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَة». از حضرت علی علیه السّلام روایت است که فرمودند: هر کس حاجتی دارد، بامداد روز پنجشنبه به دنبال آن برود و وقت خروج از منزل آخر سوره آل عمران و آیة الکرسی و انّا انزلناه(سوره قدر) و حمد را بخواند که در آنهاست روا شدن حاجات دنیا و آخرت. [٤٥]

١٨- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: مَنْ أَحَبَّ أَنْ لَا یرَدَّ دُعَاؤُهُ فَلْیقَدِّمْ هَذَا الدُّعَاءَ أَمَامَ دُعَائِهِ وَ هُوَ-از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: «هر کس دوست داشته باشد که دعایش ردّ نشود، پیش از دعا بگوید: ((مَا شَاءَ اللَّهُ تَوَجُّهاً إِلَی اللَّهِ، مَا شَاءَ اللَّهُ تَعَبُّداً لِلَّهِ، مَا شَاءَ اللَّهُ تَلَطُّفاً لِلَّهِ، مَا شَاءَ اللَّهُ تَذَلُّلًا لِلَّهِ، مَا شَاءَ اللَّهُ اسْتِنْصَاراً بِاللَّه، مَا شَاءَ اللَّهُ اسْتِکانَةً لِلَّهِ، مَا شَاءَ اللَّهُ تَضَرُّعاً إِلَی اللَّهِ، مَا شَاءَ اللَّهُ اسْتِغَاثَةً بِاللَّهِ، مَا شَاءَ اللَّهُ اسْتِعَانَةً بِاللَّهِ، مَا شَاءَ اللَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیم )). [٤٦]

١٩- عَنِ الثُّمَالِی قَالَ: «قُلْتُ لَهُ(زین العابدین) علیه السّلام: عَلِّمْنِی دُعَاءً فَقَالَ یا ثَابِتُ قُلِ: ((اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِأَنَّ لَک الْحَمْدَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمَنَّانُ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکرامِ أَنْ تَفْعَلَ بِی کذَا وَ کذَا))، ثُمَّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: هُوَ الدُّعَاءُ الَّذِی إِذَا دُعِی بِهِ أَجَابَ وَ إِذَا سُئِلَ بِهِ أَعْطَی». از ثمالی روایت است که گفت: به امام زین العابدین علیه السّلام عرض کردم: به من دعائی بیاموزید، حضرت فرمودند بگو: ((اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِأَنَّ لَک الْحَمْدَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمَنَّانُ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکرامِ أَنْ تَفْعَلَ بِی کذَا وَ کذَا [و به جای کذا و کذا حاجت خود را می گوئی]))، سپس حضرت فرمودند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: این دعائی است که هر گاه خدای متعال با آن خوانده شود، پاسخ می گوید و زمانی که با آن از خداوند درخواست شود، عطا می کند. [٤٧]

٢٠- عن الباقر علیه السّلام: «إِذَا کانَتْ لَهَا(للمرأة) إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةٌ صَعِدَتْ فَوْقَ بَیتِهَا وَ صَلَّتْ رَکعَتَینِ وَ کشَفَتْ رَأْسَهَا إِلَی السَّمَاءِ فَإِنَّهَا إِذَا فَعَلَتْ ذَلِک اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهَا وَ لَمْ یخِبْهَا [یخَیبْهَا]». هر گاه زنی حاجتی به سوی خدا داشته باشد، بر بام خانه خود رفته و دو رکعت نماز بخواند و سرش را به سوی آسمان برهنه کند (به شرط این که نامحرمی او را نبیند و الّا جایز نیست)، زیرا که چون چنین کند، خداوند دعای او را پذیرفته و او را ناامید نمی کند. [٤٨]

٢١- رُوِی: «أَنَّ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ علیه السّلام کانَ إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ لَبِسَ أَنْظَفَ ثِیابِهِ وَ أَسْبَغَ الْوُضُوءَ وَ صَعِدَ أَعْلَی سَطْحِهِ فَصَلَّی أَرْبَعَ رَکعَاتٍ یقْرَأُ فِی الْأُولَی الْحَمْدَ وَ إِذَا زُلْزِلَتْ وَ فِی الثَّانِیةِ الْحَمْدَ وَ إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ فِی الثَّالِثَةِ الْحَمْدَ وَ قُلْ یا أَیهَا الْکافِرُونَ وَ فِی الرَّابِعَةِ الْحَمْدَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ثُمَّ یرْفَعُ یدَیهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ یقُولُ: ((اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِأَسْمَائِک الَّتِی إِذَا دُعِیتَ بِهَا عَلَی مَغَالِقِ أَبْوَابِ السَّمَاءِ لِلْفَتْحِ انْفَتَحَتْ وَ إِذَا دُعِیتَ بِهَا عَلَی مَضَایقِ الْأَرَضِینَ لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ وَ أَسْأَلُک بِأَسْمَائِک الَّتِی إِذَا دُعِیتَ بِهَا عَلَی أَبْوَابِ الْعُسْرِ لِلْیسْرِ تَیسَّرَتْ وَ أَسْأَلُک بِأَسْمَائِک الَّتِی إِذَا دُعِیتَ بِهَا عَلَی الْقُبُورِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْلِبْنِی بِقَضَاءِ حَاجَتِی)) قَالَ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ علیه السّلام: إِذاً وَ اللَّهِ لَا یزُولَ قَدَمُهُ حَتَّی تُقْضَی حَاجَتُهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی». روایت است که هر گاه چیزی حضرت زین العابدین علیه السّلام را محزون می کرد، تمیزترین جامه ها را می پوشیدند، و وضوء می ساختند، و به بام می رفتند و چهار رکعت نماز می خواندند(دو نماز دو رکعتی)، در رکعت اوّل حمد و (اذا زلزلت) و در دوّم حمد و (اذا جاء نصر الله) و در سوّم حمد و (قُلْ یا أَیهَا الْکافِرُونَ ) و در چهارم حمد و توحید را می خواندند، بعد سر به آسمان برمی داشتند و می فرمودند: ((اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِأَسْمَائِک الَّتِی إِذَا دُعِیتَ بِهَا عَلَی مَغَالِقِ أَبْوَابِ السَّمَاءِ لِلْفَتْحِ انْفَتَحَتْ وَ إِذَا دُعِیتَ بِهَا عَلَی مَضَایقِ الْأَرَضِینَ لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ وَ أَسْأَلُک بِأَسْمَائِک الَّتِی إِذَا دُعِیتَ بِهَا عَلَی أَبْوَابِ الْعُسْرِ لِلْیسْرِ تَیسَّرَتْ وَ أَسْأَلُک بِأَسْمَائِک الَّتِی إِذَا دُعِیتَ بِهَا عَلَی الْقُبُورِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْلِبْنِی بِقَضَاءِ حَاجَتِی))، (یعنی: ) خداوندا ترا قسم میدهم به اسمائی که اگر بر درهای بسته آسمان بخوانی باز می شود، و اگر برای گشاده شدن تنگی های زمین ها بخوانی گشاده می گردد، و به اسماء تو که اگر برای مشکلات بخوانی آسان می گردد و به اسمائی که اگر بر قبرها برای بر انگیختن مردگان بخوانی برانگیخته می شوند، بر محمّد و آل او درود بفرست و مرا حاجت روا باز گردان. حضرت زین العابدین علیه السّلام فرمودند: به خدا هیچ کس پس از این عمل قدم بر نمی دارد مگر آنکه حاجتش روا می گردد ان شاء اللَّه تعالی. [٤٩]

٢٢- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: «إِذَا مَضَی ثُلُثُ اللَّیلِ فَقُمْ وَ صَلِّ رَکعَتَینِ بِسُورَةِ الْمُلْک وَ تَنْزِیلِ السَّجْدَةِ ثُمَّ ادْعُهُ وَ قُلْ: ((یا رَبِّ قَدْ نَامَتِ الْعُیونُ وَ غَارَتِ النُّجُومُ وَ أَنْتَ الْحَی الْقَیومُ لَا تَأْخُذُک سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَنْ یوَارِی عَنْک لَیلٌ دَاجٍ وَ لَا سَمَاءٌ ذَاتُ أَبْرَاجٍ وَ لَا أَرْضٌ ذَاتُ مِهَادٍ وَ لَا بَحْرٌ لُجِّی وَ لَا ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ یا صَرِیخَ الْأَبْرَارِ وَ غِیاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ بِرَحْمَتِک أَسْتَغِیثُ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْضِ لِی حَاجَةَ کذَا وَ کذَا وَ لَا تَرُدَّنِی خَائِباً وَ لَا مَحْرُوماً یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ))، فَإِنَّهَا فِی قَضَاءِ الْحَاجَاتِ کآخِذٍ بِالْید».

از امام صادق علیه السّلام روایت شده است: پس از گذشت ثلث شب، دو رکعت نماز به جای آور و در آن (سوره ملک) و (سجده) را بخوان و بعد بگو: ((یا رَبِّ قَدْ نَامَتِ الْعُیونُ وَ غَارَتِ النُّجُومُ وَ أَنْتَ الْحَی الْقَیومُ لَا تَأْخُذُک سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَنْ یوَارِی عَنْک لَیلٌ دَاجٍ وَ لَا سَمَاءٌ ذَاتُ أَبْرَاجٍ وَ لَا أَرْضٌ ذَاتُ مِهَادٍ وَ لَا بَحْرٌ لُجِّی وَ لَا ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ یا صَرِیخَ الْأَبْرَارِ وَ غِیاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ بِرَحْمَتِک أَسْتَغِیثُ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْضِ لِی حَاجَةَ کذَا وَ کذَا [به جای کذا و کذا حاجت خود را می گوئی] وَ لَا تَرُدَّنِی خَائِباً وَ لَا مَحْرُوماً یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ))، (یعنی: ) خداوندا چشمان خوابند و ستارگان فرو رفته اند، و تو زنده و نگهدارنده ای هستی که چرت و خواب نداری، شب های بلند و تاریک و آسمانهای پر بروج و زمین گهواره شده از تو پنهان نماند، و دریای ژرف، و ظلمت های انباشته بر هم از تو مستور نباشد، ای فریادرس خوبان به رحمت تو استغاثه می کنم، پس بر محمّد و آلش درود فرست و فلان. . . حاجت مرا روا کن و محروم و زیان بار برم مگردان، ای ارحم الراحمین. و این کار برای قضاء حاجت، چنانست که خواسته خود را با دست گرفته باشی. [٥٠]

٢٣- عَنِ الرِّضَا علیه السّلام قَالَ: «یصَلِّی رَکعَتَینِ یقْرَأُ فِی کلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا الْحَمْدَ مَرَّةً وَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ ثَلَاثَ عَشْرَةَ مَرَّةً فَإِذَا فَرَغَ سَجَدَ وَ قَالَ: ((اللَّهُمَّ یا فَارِجَ الْهَمِّ وَ کاشِفَ الْغَمِّ وَ مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ یا رَحْمَانَ الدُّنْیا وَ رَحِیمَ الْآخِرَةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْنِی رَحْمَةً تُطْفِئُ بِهَا عَنِّی غَضَبَک وَ سَخَطَک وَ تُغْنِینِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاک))، ثُمَّ یلْصِقُ خَدَّهُ الْأَیمَنَ بِالْأَرْضِ وَ یقُولُ: ((یا مُذِلَّ کلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ مُعِزَّ کلِّ ذَلِیلٍ قَدْ وَ حَقِّک بَلَغَ الْمَجْهُودُ مِنِّی فِی أَمْرِ کذَا فَفَرِّجْ عَنِّی))، ثُمَّ یلْصِقُ خَدَّهُ الْأَیسَرَ بِالْأَرْضِ وَ یقُولُ مِثْلَ ذَلِک ثُمَّ یعُودُ إِلَی سُجُودِهِ وَ یقُولُ مِثْلَ ذَلِک، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یفَرِّجُ غَمَّهُ وَ یقْضِی حَاجَتَه». از حضرت رضا علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت حمد یک بار و انا انزلناه ١٣ بار، و بعد از نماز سجده کند و بگوید: ((اللَّهُمَّ یا فَارِجَ الْهَمِّ وَ کاشِفَ الْغَمِّ وَ مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ یا رَحْمَانَ الدُّنْیا وَ رَحِیمَ الْآخِرَةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْنِی رَحْمَةً تُطْفِئُ بِهَا عَنِّی غَضَبَک وَ سَخَطَک وَ تُغْنِینِی بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاک))، (یعنی: ) خداوندا! ای بر طرف کننده غم ها و اندوه ها و پاسخ دهنده بیچارگان، و ای رحمان دنیا و رحیم آخرت، بر محمّد و آل او درود بفرست و بر من رحمتی آر که بدان غضبت را فرو نشانی، و مرا از غیر خودت بی نیاز گردانی. بعد گونه راست را بر زمین بگذارد و بگوید: ((یا مُذِلَّ کلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ مُعِزَّ کلِّ ذَلِیلٍ قَدْ وَ حَقِّک بَلَغَ الْمَجْهُودُ مِنِّی فِی أَمْرِ کذَا [و به جای کذا خواسته اش را بگوید] فَفَرِّجْ عَنِّی)) (یعنی: ) ای ذلیل کننده هر جبّار و ای عزیزکننده هر ذلیل، به حقّ خودت فلان مشکل مرا گشایشی ده. بعد گونه چپ را بر زمین نهد و همین را بگوید، بعد برگردد به سجده و باز همین را بگوید، که خداوند غمش را بر طرف و حاجتش را روا سازد. [٥١]

٢٤- عَنِ الرِّضَا علیه السّلام قَالَ: «إِذَا حَزَنَک أَمْرٌ شَدِیدٌ فَصَلِّ رَکعَتَینِ تَقْرَأُ فِی إِحْدَاهُمَا الْفَاتِحَةَ وَ آیةَ الْکرْسِی وَ فِی الثَّانِیةِ الْفَاتِحَةَ وَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ ثُمَّ خُذِ الْمُصْحَفَ وَ ارْفَعْهُ فَوْقَ رَأْسِک وَ قُلِ: ((اللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ إِلَی خَلْقِک وَ بِحَقِّ کلِّ آیةٍ فِیهِ وَ بِحَقِّ کلِّ مَنْ مَدَحْتَهُ فِیهِ عَلَیک وَ بِحَقِّک عَلَیهِ وَ لَا نَعْرِفُ أَحَداً أَعْرَفَ بِحَقِّک مِنْک یا سَیدِی یا اللَّهُ عَشْرَ مَرَّاتٍ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ عَشْراً بِحَقِّ عَلِی عَشْراً بِحَقِّ فَاطِمَةَ عَشْراً بِحَقِّ إِمَامٍ بَعْدَ کلِّ إِمَامٍ بَعْدَهُ عَشْراً حَتَّی ینْتَهِی إِلَی إِمَامِ حَقٍ الَّذِی هُوَ إِمَامُ زَمَانِک))، فَإِنَّک لَا تَقُومُ مِنْ مَقَامِک حَتَّی تُقْضَی حَاجَتُک». از حضرت رضا علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: چون گرفتاری شدیدی برایت پیش آید که ترا غمگین سازد، دو رکعت نماز بخوان، در رکعت اول فاتحه و آیة الکرسی و در رکعت دوم فاتحه و (انا انزلناه. . . )، بعد قرآن را بالای سرت ببر و بگو: ((اللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ إِلَی خَلْقِک وَ بِحَقِّ کلِّ آیةٍ فِیهِ وَ بِحَقِّ کلِّ مَنْ مَدَحْتَهُ فِیهِ عَلَیک وَ بِحَقِّک عَلَیهِ وَ لَا نَعْرِفُ أَحَداً أَعْرَفَ بِحَقِّک مِنْک یا سَیدِی یا اللَّهُ (ده مرتبه) بِحَقِّ مُحَمَّدٍ (ده مرتبه) بِحَقِّ عَلِی (ده مرتبه) بِحَقِّ فَاطِمَةَ (ده مرتبه) و بعد یکی یکی ائمه را به همین نحو نام ببر، تا به امام حقّی برسی که امام زمان توست)). از جای خود بر نخواهی خواست مگر اینکه حاجتت روا شده است. [٥٢]

٢٥- سعید بن جبیر از ابن عبّاس نقل می کند که گفت: علی بن ابی طالب علیه السّلام نزد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله آمدند و از ایشان چیزی خواستند، پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به او فرمودند: یا علی! سوگند به کسی که مرا به حق به پیامبری مبعوث کرد، که چیزی از کم و زیاد نزد من نیست(یعنی من از خود چیزی ندارم و همه عنایت خداست)، ولی به تو چیزی یاد می دهم که دوستم جبرئیل آن را برای من آورده و گفته است: یا محمّد، این هدیه ای از جانب خدای عزّ و جلّ به توست و خداوند تو را با آن گرامی داشته و به هیچ یک از پیامبرانِ پیش از تو آن را عطا نکرده است، و آن نوزده حرف است که هیچ مصیبت زده و غمگینی آن را نمی خواند و برای سرقت و آتش سوزی (خوانده نمی شود) و هیچ بنده ای که از سلطان می ترسد آن را نمی گوید، مگر اینکه خداوند فرجی به او می دهد (حاجت او را برآورده می سازد) و آن نوزده حرف است که چهار حرف آن به پیشانی اسرافیل نوشته شده و چهار حرف آن به پیشانی میکائیل نوشته شده و چهار حرف آن اطراف عرش نوشته شده و چهار حرف آن به پیشانی جبرئیل نوشته شده و سه حرف از آن، آنجا که خدا خواسته است. علی بن ابی طالب علیه السّلام عرض کردند: چگونه با آن ها دعا کنیم یا رسول اللَّه؟ رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند، بگو: ((یا عِمَادَ مَنْ لَا عِمَادَ لَهُ وَ یا ذُخْرَ مَنْ لَا ذُخْرَ لَهُ وَ یا سَنَدَ مَنْ لَا سَنَدَ لَهُ وَ یا حِرْزَ مَنْ لَا حِرْزَ لَهُ وَ یا غِیاثَ مَنْ لَا غِیاثَ لَهُ وَ یا کرِیمَ الْعَفْوِ وَ یا حَسَنَ الْبَلَاءِ وَ یا عَظِیمَ الرَّجَاءِ وَ یا عَوْنَ الضُّعَفَاءِ وَ یا مُنْقِذَ الْغَرْقَی وَ یا مُنْجِی الْهَلْکی یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ أَنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَک سَوَادُ اللَّیلِ وَ نُورُ النَّهَارِ وَ ضَوْءُ الْقَمَرِ وَ شُعَاعُ الشَّمْسِ وَ دَوِی الْمَاءِ وَ حَفِیفُ الشَّجَرِ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ أَنْتَ وَحْدَک لَا شَرِیک لَک، سپس می گوئی: اللَّهُمَّ افْعَلْ بِی کذَا وَ کذَا-خدایا برای من چنین و چنان کن[و حاجتت را می خواهی]. ))، از جای خود برنمی خیزی مگر این که به خواست خدا، دعای تو مستجاب می شود. [٥٣]

خاتمه

بررسی برخی حکمت های عدم استجابت دعا، با وجود شرایط و آداب دعا و نبودن موانع استجابت دعا

بسیاری اوقات، از خدای کریم تقاضا می کنیم و به درگاهش عرضه حاجت می نمائیم، و با توجّه به این که دعا کردن نیز مانند سایر امور، قوانین مخصوص خودش را دارد، (گاهی!) تلاش می کنیم تمامی اصول و فروع دعا کردن را (اعمّ از شرایط و آداب دعا و ترک موانع اجابت) رعایت کنیم، ولی ظاهرا از اجابت، خبری نیست. در این حالت انسان وارد آزمایش بزرگی شده است و خوشا به حال بندگانی که از این آزمایش، سربلند بیرون می آیند. متأسّفانه بسیاری از ما انسان ها در این آزمایش نمره خوبی کسب نمی کنیم، امّا گروهی از بندگان خدا که دلشان به نور ایمان و عمل صالح نورانی شده و قلوبشان با یاد خدا به اطمینان و آرامش رسیده است-أَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ-، حتّی اگر علّت عدم اجابت دعایشان را ندانند، لحظه ای در وجودشان سوء ظنّی نسبت به ساحت مقدّس معبود یکتا پیدا نمی کنند و هرگز لب به ناشکری و ناسپاسی نمی گشایند، به جهت این که باور دارند که خدای متعال کریم است، باور دارند که او حکیم و مهربان است، و بیش از هر کس دیگری صلاح بنده خود را می خواهد و اساساً دلیلی برای خلف وعده او وجود ندارد و ذات مقدّسش از این پندارهای آلوده منزّه و مبرّاست. پس اگر به ظاهر دعا به اجابت نرسیده است، حتماً حکمتی در کار بوده، که بنده کوچک او از آن بی اطّلاع است. فلذا در این فصل، که در واقع آخرین فصل از مباحث مربوط به استجابت دعا است، و مکمّل بحث های گذشته محسوب می شود، تلاش می کنیم تا با استناد به آیات قرآن و روایات ائمّه اطهار علیهم السّلام، دلائل مستجاب نشدن برخی از دعاهایمان را- حتّی با وجود شرایط اجابت، و رعایت آداب دعا و ترک موانع استجابت دعا- بررسی کنیم. امید است، با مطالعه کلمات نورانی قرآن و ذوات مقدّس اهل بیت علیهم السّلام، در راستای قدر شناسی و شکر گذاری به آستان مقدّس پروردگار عالم، قدمی نو برداشته و راه نفوذ شیاطین را، به سرزمین جانمان مسدود سازیم.

«عَسی أَنْ تَکرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکمْ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون »چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی دانید. [٥٤]

انسان ها هر قدر که در علم و فناوری پیشرفت کنند، باز هم دائره معلوماتشان از خود و جهان هستی، در مقابل آن چه نمی دانند، ناچیز و تقریبا هیچ است- همان طور که بسیاری از بزرگان و دانشمندان دنیا به این مطلب معترفند- و همین مطلب عامل آن است که گاهی در تشخیص مصالح و مفاسد خود و جامعه دچار اشتباه می شوند. آن چه در این راستا مزید بر علّت است، این است که انسان ها- جز انبیاء و اولیاء خدا، که معصومند و از گنجینه علم الهی بهره مند- چون معصوم از خطا و گناه نیستند، گاهی شهوات و امیال نفسانی در تعیین خواسته هایشان تأثیر گذارده و ایشان را از درخواست آن چه برایشان حقیقتاً مفید است، باز می دارد و آن ها را به سمت آن چه برایشان در واقع مضرّ است سوق می دهد. بر همین اساس است که خدای متعال دعایی را که برای بنده مفسده دارد، اجابت نمی کند، گرچه بنده در خواستن آن پافشاری نماید. نظیر کودکی که به جهت زیبائی آتش و جذّابیّت آن، تمایل دارد که با آتش بازی کند، امّا پدر او که از خطر آتش مطّلع است و فرزند خود را دوست می دارد، اجازه این بازی کودکانه امّا خطرناک را به او نمی دهد، هر چند کودک از این کار خوشش نیاید و صدا به گریه بلند کند. امیر کلام، مولا علی علیه السّلام در بیان شیوایشان اشاره به این مطلب نموده، می فرمایند:«فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ وَ فِیهِ هَلَاک دِینِک وَ دُنْیاک لَوْ أُوتِیتَه». چه بسیار امری که تو طالب آن هستی، در حالی که اگر به تو داده می شد، هلاک دین و دنیای تو در آن بود. [٥٥]

نبیّ اکرم صلّی الله علیه و آله به نقل از جَبْرَئِیلَ ع فرمودند که خدای تبارک و تعالی می فرماید: « برخی از بندگان مؤمن من هستند که می خواهند عبادتی را انجام دهند ولی منصرفشان می کنم، تا عجب و خود بینی به ایشان راه نیابد و فاسدشان نکند، و عدّه ای از بندگان مؤمن من، سلامتی ایمانشان صرفاً با فقر است، به طوری که اگر غنی شوند ایمانشان فاسد می شود یا بعضی دیگر هستند که سلامتی ایمان آنها فقط با ابتلاء به بیماری تأمین می گردد، لذا اگر جسمشان سالم شود، فاسد الایمان می شوند و به عکس جمعی از اهل ایمان می باشند که تنها در صورت سالم بودن (مریض نبودن) ایمانشان سالم می ماند، از این رو اگر آنها را مبتلا به بیماری کنم ایمانشان فاسد می گردد، بنا بر این با علم به قلوب و دلهای بندگان، بین ایشان تدبیر می کنم، چون من عالم و خبیر هستم». [٥٦]

گاهی شیاطین انس و جنّ در گوش مردم وسوسه نموده و مثلاً می گویند: این همه شما مؤمنین دعا کردید و خبری نشد، امّا کفّار و اهل معصیت و کبائر، در وفور نعمت بسر می برند، پس یا شما(به خاطر اسلام و ایمانتان) در اشتباهید و آن ها در طریق درست حرکت می کنند و یا این که خدایتان به شما کاری ندارد و دعایتان را مستجاب نمی کند، امّا با دقّت در روایات گذشته و آیات و روایاتی که می آید، پاسخ واضح و روشن است.

«مَنْ کانَ یریدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصیب»هر کس کشت آخرت بخواهد (بذر عمل برای محصول آخرت بکارد) بر کشت او می افزاییم و هر کس کشت دنیا بخواهد (عمل به قصد دنیا کند، ما طبق تقدیر خود) از آن به او می دهیم و دیگر او را در آخرت نصیبی نخواهد بود. [٥٧]

«وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذینَ کفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ» آن ها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند، ) تصور نکنند اگر به آنان مهلت می دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت می دهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزایند و برای آنها، عذاب خوارکننده ای (آماده شده) است. [٥٨]

قَالَ رسول الله علیه و آله یقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عَظَمَتِی وَ بَهَائِی إِنِّی لَأَحْمِی وَلِیی أَنْ أُعْطِیهُ فِی دَارِ الدُّنْیا شَیئاً یشْغَلُهُ عَنْ ذِکرِی حَتَّی یدْعُوَنِی فَأَسْمَعَ دُعَاءَهُ وَ صَوْتَهُ وَ إِنِّی لَأُعْطِی الْکافِرَ أُمْنِیتَهُ حَتَّی لَا یدْعُوَنِی فَأَسْمَعَ صَوْتَهُ بُغْضاً مِنِّی لَه». رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند که خدای عزّ و جلّ می فرماید: قسم به عزّت و جلالم و عظمت و جمالم، که من در دنیا به دوستم چیزی نمی دهم که او را از یاد من غافل کند تا این که مرا بخواند و من دعا و صدایش را بشنوم و همانا من به کافر آن چه را آرزو دارد می دهم تا مرا صدا نزند که (در نتیجه صدا زدن او) صدایش را بشنوم، به سبب بغضی که نسبت به او دارم. [٥٩]

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ:«إِنَّ اللَّهَ یعْطِی الْمَالَ الْبَارَّ وَ الْفَاجِرَ وَ لَا یعْطِی الْإِیمَانَ إِلَّا مَنْ أَحَب ». از امام صادق علیه السّلام روایت است که فرمودند: خدای متعال مال را به نیکوکار و فاجر(اهل گناه و فسق) می دهد ولی ایمان را تنها به کسی که دوست می دارد می دهد. [٦٠]

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السّلام قَالَ: «إِنَّ هَذِهِ الدُّنْیا یعْطَاهَا الْبَرُّ وَ الْفَاجِرُ وَ إِنَّ هَذَا الدِّینَ لَا یعْطِیهِ اللَّهُ إِلَّا خَاصَّتَه ». از امام باقر علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: همانا دنیا به نیکوکار و فاجر داده می شود ولی خدای تعالی این دین را فقط به خاصّان درگاهش می دهد. [٦١]

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً ابْتَلَاهُ وَ تَعَهَّدَهُ بِالْبَلَاءِ کمَا یتَعَهَّدُ الْمَرِیضَ أَهْلُهُ بِالطُّرَفِ وَ وَکلَ بِهِ مَلَکینِ فَقَالَ لَهُمَا أَسْقِمَا بَدَنَهُ وَ ضَیقَا مَعِیشَتَهُ وَ عَوِّقَا عَلَیهِ مَطْلَبَهُ حَتَّی یدْعُوَنِی فَإِنِّی أُحِبُّ صَوْتَهُ فَإِذَا دَعَا قَالَ اکتُبَا لِعَبْدِی ثَوَابَ مَا سَأَلَنِی فَضَاعِفَاهُ لَهُ حَتَّی یأْتِینِی وَ مَا عِنْدِی خَیرٌ لَهُ وَ إِذَا أَبْغَضَ عَبْداً وَکلَ بِهِ مَلَکینِ فَقَالَ أَصِحَّا بَدَنَهُ وَ وَسِّعَا عَلَیهِ فِی رِزْقِهِ وَ سَهِّلَا لَهُ مَطْلَبَهُ وَ أَنْسِیاهُ ذِکرِی فَإِنِّی أُبْغِضُ صَوْتَهُ حَتَّی یأْتِینِی وَ مَا عِنْدِی شَی ءٌ لَه». از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: خدای متعال هنگامی که بنده ای را دوست بدارد، او را مبتلا می کند و با بلا به او رسیدگی می نماید همان گونه که اطرافیان مریض با هدیه ها به او رسیدگی می کنند، و دو فرشته را به او می گمارد و به آن دو می گوید: بدنش را مریض کنید، معیشتش را سخت کنید و خواسته اش را به تعویق(تأخیر) اندازید، تا مرا بخواند پس به درستی که من صدایش را دوست می دارم، و هنگامی که دعا می کند، خداوند دستور می دهد که برای درخواستش پاداش بنویسید و آن را مضاعف گردانید تا نزد من آید که آن چه پیش من است برای او بهتر است. و ان گاه که خدای متعال نسبت به بنده ای(به جهت اعمال ناپسندش) تنفّر داشته باشد، دو ملک را بر او مأمور می کند و به آن ها دستور می دهد که بدنش را صحیح کرده و روزیش را وسعت بخشید و رسیدن به خواسته هایش را آسان گردانید و او را از یاد من غافل سازید، چراکه صدای او نزد من مبغوض است، تا به این شکل به دیدار من آید، در حالتی که برای او نزد من چیزی نیست. [٦٢]

پس آبادانی دنیا و دارائی های دنیوی، ملاک درستی و بر حق بودنِ صاحبان آن، و فقر و نداری، ملاک گمراهی و بر حق نبودن اهل آن نیست.

گاهی تأخیر در اجابت دعا می شود و برای بنده در این تأخیر، ثمرات فراوانی است، از آن جمله این که ممکن است گاهی اجابت دعا به تأخیر بیافتد به جهت آن که هنوز زمان مناسب آن فرا نرسیده است و اگر زودتر از موعد اجابت شود، به ضرر دعا کننده خواهد بود. دیگر آن که خدای متعال دوست دارد با تأخیر در اجابت، بنده بیشتر به درگاه خداوند دعا کند و در نتیجه دعای بیشتر، درجات انس و قرب او به خدای متعال بیشتر گردد. و گاهی به جهت آن است که با دعای بیشتر، پاداشی بزرگتر و بیش از آن چه بنده خواسته است، به او عنایت کند.

احمد بن محمّد بن أبی نصر می گوید به حضرت ابوالحسن الرّضا علیه السلام عرض کردم: قربانت گردم: من چند سال است که از خدا حاجتی درخواست کرده ام و از تأخیر اجابتش در دلم شبهه و نگرانی به وجود آمده است؟ فرمودند: ای احمد! مبادا شیطان بر (دل) تو راهی باز کند، تا تو را ناامید کند، همانا امام باقر علیه السلام می فرمودند: هر آینه مؤمن حاجتی از خدا می خواهد و اجابت آن به تأخیر می افتد، به خاطر محبوبیت آوازش (نزد خداوند) و شنیدن صدای گریه اش، سپس فرمودند: به خدا سوگند آنچه خدای عزّ و جلّ برای مؤمنین به تأخیر می اندازد، بهتر است برای ایشان از آنچه زود به آن ها عطا فرماید، و دنیا چیست؟ امام باقر علیه السلام می فرمودند: سزاوار است برای مؤمن که دعایش در حال آسایش همانند دعای او در حال سختی باشد، و چون به او داده شد (آنچه درخواست کرده از دعا) سست نشود. . . . (سپس در ادامه حضرت فرمودند: ) همانا کسی که در این دنیا دارای نعمت است، اگر هر گاه درخواست (چیزی از خدا) کند و به او داده شود، (حرصش زیاد می گردد) و غیرِ آن چیز را نیز می خواهد، و (در نتیجه) نعمت خدا در چشم او کوچک و خوار می گردد، و از هیچ چیز سیر نمی شود، و چون نعمت فراوان می شود، مسلمان از این راه به خطر می افتد، (و این خطر) به خاطر آن حقوقی (است) که بر او واجب می شود، به خاطر آن که بیم آن می رود، بواسطه این حقوق در فتنه و آزمایش قرار گیرد(و در أداء آنها کوتاهی کند)، بگو بدانم: اگر من به تو چیزی گفتم، به آن اعتماد داری؟ عرض کردم: فدایت گردم، اگر من به گفته شما اعتماد نکنم، پس به گفتار چه کسی اعتماد کنم؟! با اینکه شما حجّت خداوند بر خلق او هستید؟ فرمودند: پس تو به خدا (و وعده ها و گفتارهای او) اعتمادت بیشتر باشد، زیرا خداوند به تو وعده اجابت داده است، و همانا اجابت دعای تو به موعدی واگذار شده است، آیا خدای عزّ و جلّ نمی فرماید:«وَ إِذا سَأَلَک عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعان» و هر گاه بندگان من، درباره من بپرسند از تو، پس همانا من نزدیکم و اجابت می کنم دعای آن که مرا بخواند. [٦٣]؟ و فرموده است:«لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه» نومید نباشید از رحمت خدا. [٦٤]و نیز فرموده است:«وَ اللَّهُ یعِدُکمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلا» و خداوند از جانب خود به شما مژده آمرزش و فضل می دهد. [٦٥]پس تو به خدای عزّ و جلّ اعتمادت بیشتر باشد از دیگران، و در دل خود جز خوبی راه ندهید، که شما آمرزیده اید. [٦٦]

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام در نامه ٣١ نهج البلاغه خطاب به حضرت مجتبی علیه السّلام می فرمایند:«رُبَّمَا أُخِّرَتْ عَنْک الْإِجَابَةُ لِیکونَ ذَلِک أَعْظَمَ لِأَجْرِ السَّائِلِ وَ أَجْزَلَ لِعَطَاءِ الْأَمَل »چه بسا اجابت دعا به تأخیر می افتد تا اجر بیشتر و عطائی بالاتر از آن چه آرزو داشته به داده شود.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله:«مَا مِنْ مُسْلِمٍ یدْعُو اللَّهَ بِدُعَاءٍ إِلَّا یسْتَجِیبُ لَهُ فَإِمَّا أَنْ یعَجِّلَ فِی الدُّنْیا وَ إِمَّا أَنْ یدَّخِرَ فِی الْآخِرَةِ وَ إِمَّا أَنْ یکفِّرَ عَنْ ذُنُوبِه». رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: هیچ مسلمانی نیست که با دعائی خدای متعال را بخواند مگر این که خداوند دعایش را مستجاب می کند، (به این صورت که) یا در همین دنیا به او می دهد و یا برای آخرتش ذخیره می کند و یا این که از گناهانش می آمرزد. [٦٧]

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام: «أَنَّ الْکافِرَ لَیدْعُو فِی حَاجَتِهِ فَیقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَجِّلُوا حَاجَتَهُ بُغْضاً لِصَوْتِهِ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیدْعُو فِی حَاجَتِهِ فَیقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَخِّرُوا حَاجَتَهُ شَوْقاً إِلَی صَوْتِهِ فَإِذَا کانَ یوْمُ الْقِیامَةِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دَعَوْتَنِی فِی کذَا وَ کذَا فَأَخَّرْتُ إِجَابَتَک وَ ثَوَابُک کذَا وَ کذَا قَالَ فَیتَمَنَّی الْمُؤْمِنُ أَنَّهُ لَمْ یسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ فِی الدُّنْیا فِیمَا یرَی مِنْ حُسْنِ الثَّوَاب ».از حضرت صادق علیه السّلام روایت است که فرمودند: همانا کافر به خاطر حاجتش دعا می کند و خدای عزّ و جلّ می فرماید: زود حاجتش را بدهید به خاطر این که از صدای او بدم می آید و مؤمن به خاطر حاجتی که دارد، دعا می کند، امّا خدای عزّ و جلّ می فرماید: حاجتش را به تأخیر اندازید، چون مشتاق صدای او هستم، پس هنگامی که روز قیامت می شود، خدای عزّ و جلّ می فرماید: در فلان حاجت به درگاهم دعا کردی و من اجابتش را به تأخیر انداختم، (حال) ثواب تو فلان مقدار است، حضرت فرمودند: مؤمن به خاطر ثواب نیکوئی که می بیند، آرزو می کند که ای کاش هیچ دعائی از او در دنیا مستجاب نمی شد. [٦٨]

گاهی نیز دعا اجابت می شود ولی بنا به دلایل و مصالحی، برآورده شدن آن به تأخیر می افتد. عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: «قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام أَ یسْتَجَابُ لِلرَّجُلِ الدُّعَاءُ ثُمَّ یؤَخَّرُ قَالَ: نَعَمْ عِشْرُونَ سَنَة»اسحاق بن عمّار می گوید به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: آیا می شود دعای بنده ای اجابت شود اما(برآورده شدنش) به تأخیر افتد؟ فرمود: بلی، حتی بیست سال. [٦٩]

عَنْ ابی عبد الله علیه السّلام قَالَ: «کانَ بَینَ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکما[٧٠]وَ بَینَ أَخْذِ فِرْعَوْنَ أَرْبَعُونَ عَاماً». از امام صادق علیه السّلام روایت است که فرمودند: از زمان وعده خداوند به حضرت موسی و حضرت هارون- علیهما السّلام- که فرمود: دعای شما اجابت شد، تا زمان نزول عذاب بر فرعون، چهل سال فاصله بود. [٧١]

در پایان، خداوند منّان را شکرگذاریم که ما را به طریق مستقیم-قرآن و عترت- راهنمائی نمود و از پیشگاه او خواستاریم تا به حقّ مقرّبین درگاهش و اشرف مخلوقاتش، محمّد و آل او صلوات الله علیهم اجمعین، این اثر کوچک را به لطف و کرمش از ما قبول بفرماید و از لغزش هایمان در گذرد. آمین.

فرازی از زیارت امین الله:

«اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِک رَاضِیةً بِقَضَائِک مُولَعَةً بِذِکرِک وَ دُعَائِک مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِیائِک مَحْبُوبَةً فِی أَرْضِک وَ سَمَائِک صَابِرَةً عَلَی نُزُولِ بَلَائِک شَاکرَةً لِفَوَاضِلِ نَعْمَائِک ذَاکرَةً لِسَوَابِغِ آلَائِک مُشْتَاقَةً إِلَی فَرْحَةِ لِقَائِک مُتَزَوِّدَةً التَّقْوَی لِیوْمِ جَزَائِک مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أَوْلِیائِک مُفَارِقَةً لِأَخْلَاقِ أَعْدَائِک مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْیا بِحَمْدِک وَ ثَنَائِک ». [٧٢]

پی نوشتها:

[١]اصول کافی ج ٢ ص ٥٢١.

[٢]مجموعة ورّام ج ١ ص ١٦.

[٣]جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع ص ٣٤٦.

[٤]بحار الأنوار ج ٩٠ ص ٣١٤.

[٥]وسائل الشیعة ج ٧ ص ١٤٤.

[٦]وسائل الشیعة ج ٧ ص ١٤٤.

[٧]وسائل الشیعة ج ٧ ص ١٤٤.

[٨]وسائل الشیعة ج ٧ ص ١٤٤.

[٩]جامع الأخبار(للشعیری) ص ٥٨.

[١٠]مکارم الأخلاق ص ٢٦٧.

[١١]اصول کافی ج ٢ ص ٤٧١.

[١٢]بحار الأنوار ج ٩٠ ص ٣٩٤.

[١٣]مکارم الأخلاق ص ٢٦٩.

[١٤]عدة الداعی و نجاح الساعی ص ١٥٥.

[١٥]عدة الداعی و نجاح الساعی ص ١٥٦.

[١٦]مکارم الأخلاق ص ٣٤٦.

[١٧]مکارم الأخلاق ص ٢٧٢.

[١٨]بحار الأنوار ج ٩٠ ص ٣٠٦.

[١٩]منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة(خوئی) ج ١٣ ص ٣٨١.

[٢٠]وسائل الشیعة ج ١٦ ص ٢٧٠.

[٢١]إعتقادات الإمامیة (للصدوق) ص ١١٠.

[٢٢]اصول کافی ج ١ ص ٥٦.

[٢٣]اصول کافی ج ١ ص ٥٨.

[٢٤]اصول کافی ج ١ ص ٥٤.

[٢٥]شرح الکافی-الأصول و الروضة (للمولی صالح المازندرانی) ج ٢ ص ٢٨٦.

[٢٦]تفسیر فرات الکوفی ص ٥٧.

[٢٧]اصول کافی ج ٢ ص ٥٨٠.

[٢٨]ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ١٠٤.

[٢٩]الدعوات (للراوندی) ص ٤٥.

[٣٠]بحار الأنوار ج ٩٢ ص ١٦٣.

[٣١]غافر/ ٦٠.

[٣٢]سبأ / ٣٩.

[٣٣]ادب حضور (ترجمه فلاح السائل) ص ٨٦.

[٣٤]بحار الانوار ج ٨٢ ص ٦٦.

[٣٥]مهج الدعوات و منهج العبادات ص ٣١٦.

[٣٦]محاسبة النفس ص ٣٨.

[٣٧]وسائل الشیعه ج ٧ ص ٨٩.

[٣٨]بحار الانوار ج ٩٠ ص ٢٣٤.

[٣٩]بحار الأنوار ج ٩٠ ص ٢٣٠.

[٤٠]بحار الأنوار ج ٨٦ ص ٣٣٣.

[٤١]مکارم الأخلاق ص ٣٤٦.

[٤٢]مکارم الأخلاق ص ٣٤٦.

[٤٣]مکارم الأخلاق ص ٣٤٦.

[٤٤]مکارم الأخلاق ص ٣٤٦.

[٤٥]مکارم الأخلاق ص ٣٤٦.

[٤٦]فلاح السائل و نجاح المسائل ص ٩٧.

[٤٧]الدعوات (للراوندی) ص ٥٧.

[٤٨]. الخصال ج ٢ ص ٥٨٦.

[٤٩]مکارم الأخلاق ص ٣٣٨.

[٥٠]مکارم الأخلاق ص ٣٣٧.

[٥١]بحار الأنوارالجامعة ج ٨٨ ص ٣٥٥.

[٥٢]مکارم الأخلاق ص ٣٢٦.

[٥٣]الخصال ج ٢ ص ٥١٠.

[٥٤]بقره/٢١٦.

[٥٥]بحار الأنوار ج ٧٤ ص ٢٠٥.

[٥٦]علل الشرائع ج ١ ص ١٢.

[٥٧]شوری/ ٢٠.

[٥٨]آل عمران/ ١٧٨.

[٥٩]مشکاة الأنوار ص ٩٧.

[٦٠]التمحیص ص ٥١.

[٦١]التمحیص ص ٥١.

[٦٢]التمحیص ص ٥٥.

[٦٣]بقره/ ١٨٦.

[٦٤]زمر/ ٥٣.

[٦٥]بقره/ ٢٦٨.

[٦٦]اصول کافی ج ٢ ص ٤٨٨.

[٦٧]جامع الأخبار(للشعیری) ص ١٣٣.

[٦٨]المؤمن ص ٣٤.

[٦٩]عدة الداعی و نجاح الساعی ص ٢٠٣.

[٧٠]یونس/ ٨٩.

[٧١]عدة الداعی و نجاح الساعی ص ٢٠٣.

[٧٢]الغارات (ط - الحدیثة) ج ٢ ص ٨٤٧.

 

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر