سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
بیمارستانسازی "سپاه" یعنی بیاختیاری روحانی
جلال جلالیزاده، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از مصاحبه با اعتماد آنلاین اظهار کرده است: شهروندان، دولت را مقصر این مساله (شیوه مدیریت کرونا) نمیدانند؛ مردم دیگر میدانند که دولت از اختیارات زیادی برخوردار نیست. وقتی هر نهادی به خود اجازه میدهد که اظهارنظر کند، بیمارستان و کاروان راه بیندازد و اهتمامی هم به دولت نمیدهد، مردم هم میدانند که دولت مطابق توان، امکانات، اعتبارات و پشتوانه مالی میتواند به ارائه خدمات بپردازد.
او همچنین تصریح میکند: با این اوصاف، چون مردم هم میدانند که دولت تنها در این مورد مسئول نیست، شاید طرف خطابشان کل حاکمیت باشد.[1]
*مدیریت دولت آقای روحانی در قبال بیماری کرونا نسبتا قابل قبول است و انتقادات مطروحه نیز برای بهتر شدن امور بودند نه ایجاد و القای بحران!
بحرانی که البته گویا برخی نسبت به آن بیمیل نیستند و بدشان نمیآید با مسئول جلوه دادن حاکمیت (بخوانید رهبری!) در هر مشکلی و بیاختیار نامیدن رئیسجمهور؛ ماهی خود را از آبهای گلآلود بگیرند.
این در حالی است که همانطور که دکتر علی مطهری نیز به تازگی تأکید کرد؛ ولی فقیه مسئول گوشت و نان مردم نیست و حاکم کشور، شخص رئیس جمهور است. [2]
اشاره جلالیزاده به اینکه هر نهادی به خودش اجازه میدهد بیمارستان بسازد نیز قاعدتا منظوری غیر از فعالیتهای ارتش و سپاه در کمک به دولت ندارد.
کمکهایی که اولا هیچ منتفعی جز دولت آقای روحانی نداشت و ثانیا اگر نبود؛ امروز دولت اعتدال نمیتوانست در مجامع جهانی از کارنامه موفق خود در مبارزه با کرونا صحبت کند.
این قبیل اظهارات به روشنی هرچهتمامتر، دوستان و دشمنان مردم را به افکار عمومی معرفی میکند.
و البته نشان میدهد که اگر قصدی برای فتنهانگیزی و بهانهجویی باشد؛ حتی ساخت بیمارستان توسط سپاه هم بصورت دیگری به مردم معرفی میشود!
سکوت دولت و تریبونهای آن در قبال این اظهارات تند اصلاحطلبان نیز تأملات مهمی را ایجاد میکند...
در قبال این رفتارها؛ ورود خواص به مسئله و روشنگری یک ضرورت است.
***
خوب کاری کردیم انتخابات را تحریم کردیم!
حسین نورانینژاد، عضو شورای مرکزی حزب چپ اتحاد ملت در بخشی از مصاحبه خود با شماره سهشنبه گذشته روزنامه اعتماد در اشاره به تحریم انتخابات مجلس یازدهم از سوی اصلاحطلبان گفته است:
"به نظر من اصلاحطلبانی که چشمشان تنها به قدرت نیست سنگ بنای خوبی در انتخابات اسفند گذاشتند و نشان دادند به هر قیمتی در انتخابات شرکت نمیکنند. اگرچه برنامه این جریان اینگونه است که تحولات را از طریق صندوق رای رقم بزند اما سعی میکند صندوق رای را هم معنادار کند. این رویکرد باید ادامه پیدا کند تا مرحله تجدید اعتبار و اعتماد عمومی به جریان اصلاحات طی شود."[3]
*آقای نورانینژاد باید بداند که در انتهای رفتار خیانتبار تحریم انتخابات، چیزی غیر از تباهی و طرد از حافظه ملت نخواهد بود.
کما اینکه جریان اصلاحات پس از فتنه سال 88 نیز روز به روز به محاق بیشتری نزدیک شده است.
چه اگر اینطور نبود، ابراهیم اصغرزاده از قول عدهای نمیگفت که نمیتوانیم تا ابد برای اصلاح صبر کنیم! [4]
این چه اعتماد عمومی است که صبر اصلاحطلبان ستادی را لبریز کرده و آنها را مجبور به حمایت از نامزدهای لژیونر کرده است؟
جالب است که نورانینژاد در بخشی از همین مصاحبه گریزی به سال 88 نیز میزند و میگوید: اتفاقاتی که در جریان این انتخابات رخ داد و پسا 88 دوره جدیدی برای اصلاحات بود. اصلاحات اگرچه به لحاظ امنیتی دچار لطمات زیادی شد اما به لحاظ سرمایه اجتماعی دوره کمنظیری داشت و جهش گفتمانی پیدا کرد، مثلا مولفههای حقوق بشری در گفتمان اصلاحطلبان پررنگتر شد و شمول اجتماعی بیشتری یافت!
این گزاره نشان میدهد که معمّرین اصلاحطلب نظراتی را درباره سیر تاریخی این جریان خاص سیاسی دارند که جوانترها کاملاً با آن معارضاند.
در سال 88 چه چیزی در مشت اصلاحطلبان قرار گرفت جز اعتراف رسمی و غیر رسمی به اینکه هیچ تقلبی رخ نداده است!؟
و آیا جز این بود که آنها با حمایت کسانی مثل ریگی و بنیصدر نیز مواجه شدند؟
فلذاست که باید با یک بدبینی معقول ابراز کرد که صحبتهای نورانینژاد از دلچسب بودن تحریم انتخابات مجلس یازدهم و سرمایهساز بودن فتنه 88 برای اصلاحطلبان؛ معانی به شدت ناخوبی در پشت پرده دارد.
معانی ناخوبی که اولا جوانان اصلاحطلب باید برای ماندن یا نماندن در سپهر سیاسی کشور در آنها مداقه کنند. و ثانیا خواص کشور نیز بایستی در اشاره به آنها بدانند که "فرماندهان فتنه آینده" چه کسانی هستند و چرا قصد دارند چتر خود را بر سر تمام نارضایتیها بگسترند و چه قصدی برای فردا روز دارند!؟
برخی محافل تحلیلی از این میگویند که علت این اصرار اصلاحطلبان بر رفتارهای اپوزسیونی و پشتگرمی دادن به کسانی که در سال 88 علیه نظام اسلامی خنجر کشیدند؛ را باید در اصرار تئوریسینهای این جریان بر وقوع اغتشاش در پسا کرونا جستجو کرد.
***
دکترهایی که برای درمان کرونا دارو نمیدهند!
علی ربیعی، فعال اصلاحطلب و سخنگوی دولت آقای روحانی طی یادداشتی در شماره سهشنبه گذشته روزنامه همشهری نوشته است:
"کرونا، بیرحمانه با جداییها عاطفه و با بیکار کردنها، کرامت انسانها را نشانه رفته است.
داشتم به تعبیر اگامین از «حیات برهنه» فکر میکردم. حیات برهنه یعنی آن حیات که از زیست سیاسی و کرامتی جدا شده و به جان محض تقلیل یافته است. حیاتی که از حمایتهای قانونی و اجتماعی کم بهره و دچار نوعی بیپناهی میشود. او صرفا یک موجود زنده است که به وجود جسمانی خود تقلیل مییابد.
سیاستهای نادرست توسعه در چنددهه گذشته افراد نزدیک به «حیات برهنه» در جامعه ایران به جای گذاشته است و تحریمها نیز به رغم هدف سیاسی تحریمگران، حیات باکرامت انسانها را هدف قرار داده است - به خیال تحریمگران، انسانهای با «حیات برهنه» به خیابانها خواهند ریخت تا هدف سیاسی آنها برآورده شود. -
کرونای در هم تنیده با تحریم در غایت خود بخشی از جامعه را از یک بیوس(زندگی سیاسی وبهره مند از حقوق و منزلت بشری) به یک «زئو» به یک حیات برهنه، یعنی برهنه از حقوق تبدیل میکند. چگونه باید زیست «حیاتهای برهنه» را به زیست با کرامت تبدیل کنیم؟ به نظرم هیچچیز مهمتر از لباس کرامت پوشاندن بر حیاتهای برهنه برای ساخت قدرت و جامعه وجود ندارد و این باید به یک درد بزرگ روشنفکری جامعه ایران و مدعیان خدمت در ساخت قدرت تبدیل شود. "[5]
*قبل از ربیعی، دو دیگر همکار امنیتی سابق او یعنی سعید حجاریان و محمدرضا تاجیک نیز تأکید کردهاند که بایستی در پساکرونا منتظر اغتشاش بود. [6]
و سؤال اینجاست که چرا هیچیک از این آقایان تأکید ندارند که "اغتشاش" بدترین انتخاب ممکن است، به ناکجا میانجامد، با اغتشاش و حرکت خیابانی مشکلات بیشتر میشود، اعتراض خیابانی یعنی حمام خون و اساسا در یک حکومت عقلانی، با اغتشاش هیچ چیز تازهای رخ نخواهد داد.
پاسخ به این سؤال مهم، دورکننده یا تسریعکننده رخداد سوئی به نام "فتنه اقتصادی" خواهد بود.
گفتنیست، تأکیدات ربیعی بر وجود حیات برهنه یا همان "نان بخور و نمیر" در حالی است که او پیش از این نیز در یک مفهوم برساخته دیگر از عبارت "چروکیدگی جامعه ایرانی" یاد کرده بود. [7]
معالوصف اولا مشخص نیست که چرا سخنگوی دولت که باید مدافع وضع موجود باشد؛ خود پرهیجانتر از هر دوست و دشمنی مشغول نقد کارنامه دولت خود و دولتهای دوستان خود! است و ثانیا این اظهارات با واقعیت هم تطابق چندانی ندارد.
بله! کرونا سببساز مشکلات حادّ شده است اما شاخصهای اقتصادی کشور تا قبل از شیوع کرونا اوضاع چندان بدی ندارند...
مثلا شاخص بیکاری کشور در آستانه تک رقمی شدن است، بحران کاهش قیمت نفت نتوانسته آسیب چندانی را به اقتصاد ایران وارد کند، اثر تحریمها بر اقتصاد ایران به کمتر از 30 درصد رسیده است، نرخ فقر مطلق در طول 40 سال حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به کمتر از چند دهم یک درصد رسیده است و ایران توانسته در جایگاه سیرترین کشورهای جهان قرار گیرد. [8]
واضح است که اگر کسی مثل سخنگوی دولت به این آمار متقن و عینی اعتقادی نداشته باشد و یا خدای نکرده منکر آنها باشد؛ حتما بایستی در پساکرونا منتظر اغتشاش بود!
***
1_ https://etemadonline.com/content/398919
2_ mshrgh.ir/1065486
3_ http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/146400
4_ mshrgh.ir/1063737
5_ http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/99355
6_ mshrgh.ir/1061986
7_ mshrgh.ir/960465
8_ mshrgh.ir/944980