در روزگاری نه چندان دور افراد برای شنیدن داستان های شاهنامه در مناسبت های متفاوت سال مثل شب یلدا و نوروز لحظه شماری می کردند؛ داستان هایی مثل رستم و سهراب، سیاوش، زال و رودابه، رستم و اسفندیار و رستم و شغاد، همه از داستان هایی هستند که با اجرای آن در شب چره های متفاوت از سال، شور توامان با سکوت بر مجلس حاکم می شد و هیجان را به نقطه ی اوج خود می رساند.
فرهنگ شاهنامه خوانی در گذشته تنها منحصر به این رویدادها نمی شد؛ شاهنامه خوانی زورخانه ای، شاهنامه خوانی نقالی و البته شاهنامه خوانی مجلسی از دیگر انواع شاهنامه خوانیست که اکنون کمتر از آن یاد می شود.
به بهانه 25 اردیبهشت، روز بزرگداشت فردوسی، آن شاعر حماسی سرای پارسی گو که شاهنامهاش شاهکاری برای زنده نگه داشتن زبان و ادب و فرهنگ و هویت و آئینهای پارسی است، با ابوتراب خسروی، رمان نویس شیرازی معاصر، که اعتقاد دارد، شاهنامه فراتر از یک شعر و فردوسی فراتر از یک شاعر است، گفت و گویی انجام دادهایم.
نویسنده اسفار کاتبان، ضمن بزرگداشت فردوسی، گفت: اساسا شاهنامه چیزی فرا تر از شعر است چراکه سبب بسط و توسعه ی زبان فارسی شد و فارسی را احیا کرد.
خسروی به مفهوم دیگر کلمه ی « وطن» و « میهن» اشاره و اضافه کرد: وطن یا میهن مفهوم دیگری هم دارد و آن وطن فرهنگیست که از جنس زبان است؛ زبان فارسی معنای وطن را می دهد چراکه وطن یا میهن تنها معنای آب و خاک، کوه و دشت را دربر نمی گیرد؛ بخش دیگر وطن فرهنگ است که از جنس زبان است.
نویسنده رمان "رود راوی" خاطرنشان کرد: فردوسی در زمانی ظهور می کند که زبان فارسی تحت هجوم زبان های بیگانه بود، در واقع وجود شاهنامه فرهنگ این سرزمین و فرهنگ زبانی آن را بسط و توسعه داد.
خسروی با اشاره به تاثیر وجود شاهنامه در حفظ هویت ملی، ادامه داد: شاهنامه به ما این هویت را داد؛ یک هویت دوباره را داد. فرهنگ ما بعد از گذشت هزار سال از فردوسی همچنان هویت و ایرانی بودن خود را به مدد شاهنامه حفظ کرده است. دوره ای که در آن زبانمان را از دست دادیم جریان شاهنامه نویسی در ایران اوج گرفت و بهترین شاهنامه را ابوالقاسم فردوسی سرود؛ جامعه در انتظار همچنین شاهکاری بود.
این نویسنده شهیر معاصر ادامه داد: باید در نظر داشت آثار حماسی باستانی و کهن تنها منحصر به شاهنامه و زبان فارسی نیست و در دیگر ملت ها و زبان ها وجود دارد؛ از جمله ی آن «ایلیاد» و «ادیسه» اثر هومر، شاعر و داستان سرای یونانی، است. «مهابهاراتا» که به دست « ویاسا» گرداوری شده و البته « رامیانا» اثر « والمیکی» هر دو از آثار حماسی متعلق به فرهنگ و زبان هندی سانسکریت است. این ها همه از آثار حماسی معروف جهان است.
در این گفت و گو، ابوتراب خسروی در پاسخ به این پرسش که میزان شهرت شاهنامه نسبت به سایر آثار حماسی جهان چقدر است؟، گفت: شاهنامه اثری فراتر از این عناوین است؛ هویت فرهنگی ایرانیان به شمار میرود؛ بسیار هنرمندانه خلق شده و از نظر ارزش شعری و حماسی فوقالعاده است؛ علاوه بر این احیاگر هویت فرهنگی جامعه ی ماست.
او تاکید کرد: به اعتقاد من این عناوین (آثار حماسی سایر ملل) قابل قیاس با شاهنامه نیست. شاهنامه یک ارزش فرهنگی دارد؛ شاهنامه یک ارزش هنری و علاوه بر آن یک ارزش سیاسی دارد. بازخورد شاهنامه در دوران خود احیای یک ملت و ارزش های زبانی آن بود؛ در واقع وطن زبانی ما را احیا کرد؛ این از ارزشگذاری معمول فراتر می رود.
خسروی با تاکید براینکه شاهنامه تقلید ناپذیر است، گفت: شاهکار فقط یک بار اتفاق می افتد و اثر بعدی کلیشه است. شاهنامه اثری فراتر از تاثیر بر کار دیگر شاعران داشته، شاهنامه زبان و فرهنگ ما را احیا کرد؛ البته شاعران فارسی زبان بزرگ هر کدام وجوهی از این میهن فرهنگی را احیا کردند ولی شاهنامه یکی از مهمترین کار های فرهنگی همه ی دوران هاست.
نویسنده ملکان عذاب، ادامه داد: آثار کسی را در هیچ دوره ای در تراز، ابعاد و وسعت اشعار حماسی فردوسی نمی شناسم؛ البته در دنیا اثار هومر را در قیاس با آن می دانند اما به اعتقاد من شاهنامه یک قد و بالا وسیع تر و بزرگ تر از دیگر آثار حماسی است.
ابوتراب خسروی خاطرنشان کرد: شاهنامه به عنوان یک اثر حماسی بزرگ، در میان دیگر ملتها شناخته شده است و این ما فارسی زبانان هستیم که کمتر از فرهنگ و شاهکار فرهنگیمان مطلعیم.