خبرگزاری تسنیم: عماد افروغ جامعهشناس و دانشیار دانشگاه باقرالعلوم ، در پاسخ به این سوال که بنظر شما چه ساختارهایی در کشور به تولید نابرابری و افزایش شکاف اجتماعی میانجامند، گفت: برعکس آنچه عدهای خیال می کنند که بزرگترین مشکل و درد کشور به قدرت مدنی و اجتماعی آن باز میگردد اما بزرگترین درد ما درد قدرتِ رسمی کشور است و اتفاقا قدرت اجتماعی و مدنی ما همواره یکی از ظرفیتها و قابلیتهای نظام در این سالها بوده است.
** از بین رفتن رابطه ساختاری خادم و مخدوم عامل افزایش شکاف اجتماعی
وی افزود: در نظام جمهوری اسلامی مردم همواره تاثیرگذارترین بُعد نظام سیاسی حاکم بودهاند. این تاثیرگذاری چه در شکل گیری انقلاب اسلامی چه در دفاع مقدس و چه در مواجهه با بلاهای طبیعی همچون سیل و زلزله و یا بحران کرونا همواره به خوبی خود را نشان داده است اما در طول این سالها برخی مسئولان نظام جمهوری اسلامی فراموش میکنند که این نظام بر پایه چه ظرفیتهایی بنا شده و همین مسئله موجب می شود تا به مرور رابطه ساختاری خادم و مخدوم دچار تغییراتی شود. تغییراتی که ماحصل آن طی سالیان گذشته افزایش شکاف و نابرابری بوده که این موضوع در آمارها و مستندات تحلیلی نیز به وضوح قابل درک است.
** ساختار متکی به نفت افزایشدهنده فاصله مردم و مسئولان است
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مسئله دیگری که باعث شده برخی ساختارهای رسمی کشور ایجاد کننده نابرابری ها در سطح اجتماع شود، این است که ظرفی که در آن مدیریت اجرایی ما پیش می رود، ظرفی متمرکز است. ظرفی متمرکز و تک محصولی و متکی به نفت که طبعاً زمام آن نیز تماماًً در اختیار دولت است و همین مسئله فاصله میان مردم و مسئولان را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است.
** شعارهای عامه پسند داده میشود اما راه تحققاش را نمیدانیم
وی با بیان اینکه در چنین سیستمی، نوآوری ها، ابتکارات و خلاقیت های زیست بوم ما پیشِ پای یک رابطه «مرکز_ پیرامونی» ذبح میشود، گفت: متاسفانه ما هیچگاه در مدیریت کشور به ظرف مدیریتی توجه نکردهایم و در بهترین حالت به مظروف توجه شده و صرفاً شعارهای عامه پسندی چون مبارزه با بی عدالتی و گسترش اخلاق مداری را سر دادهایم ولی هیچگاه به راههای تحقق این شعارها توجهی نشده است. حتی هم اکنون هم که بحث توسعه درون زا و استفاده از ظرفیتهای بالقوه و بالفعل جامعه و اقتصاد مقاومتی مطرح میشود باز هم ظرفِ متمرکزِ متکی به اقتصاد نفتی امکان تحقق چنین هدفهایی را به ما نخواهد داد.
افروغ با تاکید بر اینکه اقتصاد نفتی که چندین دهه است در کشور در حال پیاده سازی بوده، تبدیل به اوج حقارت ما شده است، تصریح کرد: امروز کشورهای بیگانه به راحتی قادرند با تحریم اقتصاد تک محصول ایران، خواستههای خود را بر ملت و دولت ما تحمیل کنند. در حالی که قبل از پیروزی انقلاب منتقدان اقتصاد تک محصولی متکی به نفت بر این باور بودند که این سیاست ثمره یک رابطه استعماری است ولی سوال این است که بعد از انقلاب برای اصلاح و برون رفت از چنین ساختار معیوب اقتصادی چه اقدام مشخصی صورت گرفته است؟
** «آمایش سرزمینی»، تمرکز زدایی و تفویض اختیار به خارج پایتخت
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم درباره اینکه برای اصلاح این ساختارها باید چه کار کرد، گفت: سوال اصلی این است که ما تا چه میزان به سمت پیادهسازی مقوله «آمایش سرزمینی»، تمرکززدایی و تفویض اختیار به مناطق و شهرهای دیگر به جز پایتخت و شهرهای بزرگ کشور انجام دادهایم.
این جامعهشناس مطرح با بیان اینکه متاسفانه در شرایط کنونی شاهد هستیم که هر دولتی که سر کار میآید بدون اینکه اولویت خود را اصلاح ساختار تک محصولی اقتصاد کشور قرار دهد، در همان ظرف موجود یا به گذران عمر میپردازد یا اینکه سعی در آن دارد که جای پای خود را برای مدت طولانی در ساختارهای مدیریتی کشور سفت کند، گفت: کشور ما متاسفانه در حوزههای مختلف از حوزه مدیریت گرفته تا حوزه مواجهه جامعه با اتفاقات نامترقبه از جمله سیل و زلزله و اخیرا نیز کرونا، کشوری است که در شرایط غیرعادی نوع دوستی و هم بستگی بالا پیدا میکند و ایدههای اقتصادی نیز تنها در چنین شرایطی به کار میافتد ولی در شرایط عادی که بیشتر اوقات نیز همین شرایط بر کشور حاکم است، هیچ گونه فکر و ایدهای برای مدیریت بهینه کشور اتخاذ نمیشود.
** آرمانهای انقلاب اسلامی را نمیتوان در ظرف پهلوی محقق کرد
وی افزود: بارها تاکید شده که برای تحقق الگوهای مختلف حکمرانی از جمله پیادهسازی سیاست اقتصاد مقاومتی ابتدا باید ظرف و ساختار کشور اصلاح شود. مشکل ما امروز این است که میخواهیم آرمانهای انقلاب اسلامی را در درون ظرف پهلوی محقق کنیم. بحث ظرف مدیریتی، بحث بسیار مهمی است و اینکه شما میبینید که امروز کشور با معضل تمرکزگرایی دچار است به این دلیل است که هنوز کشور در ظرف پهلوی در حال مدیریت است. در حالی که ظرفی که در دوران پهلوی برای اداره کشور تعبیه شد، با هدف چپاول و غارت منابع کشور بود حال آنکه یکی از عوامل اصلی که منجر به پیروزی نهضت انقلاب اسلامی شد، تلاش برای فروپاشی نظام استثماری شبه سرمایهداری بود اما متاسفانه امروز شاهد هستیم که هم چنان چنین رویهای بویژه در حوزه اقتصادی در کشور حاکم است.
** مراکز علمی و دینی طرح مشخصی برای فلسفه اقتصادی ندارند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه متاسفانه هیچ یک از مراکز علمی و دینی کشور در این 4 دهه برنامه و طرح مشخصی برای فلسفه اقتصادی نداشتهاند، گفت: امروز نمیتوان جایگاه مشخصی برای اقتصاد در ایران بیان کرد. تنها در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی بود که تئوری های اقتصادی شهید صدر مطرح بود که متاسفانه پرداختن به این تئوری نیز محدود به همان سالها شد و ادامه پیدا نکرد. بنابراین با چنین شرایطی نمی توان این توقع را داشت که در بحث عدالت اجتماعی کارنامه قابل قبولی ارائه دهیم.
افروع در عین حال خاطرنشان کرد: البته اینکه ما امروز به فکر برون رفت از اقتصاد تک محصولی متکی به نفت هستیم مسئله بسیار مبارکی است ولی مسئله این است که این هدف با چه طرح و نقشهای میخواهد پیاده سازی شود؟ در حالی که این امر واضحی است که قانون اساسی بدون تعریف ظرف غیرمتمرکز، جوابگوی اهداف و آرمانهای ساختار و نظام جمهوری اسلامی نیست.
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) گفت: بنده در گذشته در مقالهای تحت عنوان چالش های انقلاب اسلامی اشاره کرده بودم که یکی از چالش های نظام این است که فاقد یک تفکر منظومهای است. البته بسیاری از مسئولان در سخن مدعی این هستند که اندیشه امام خمینی پاسخگوی تمامی نیازهای کشور خواهد بود ولی هیچگاه نمیتوانند به شکل دقیق درباره منظومه فکری حضرت امام (ره) در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سخن بگویند و نحوه حرکت نظام در راستای این منظومه فکری را تشریح کنند. اینکه دولتهای مختلف بی ارتباط با یکدیگر تنها در پی دنبال کردن تعدادی شعار و برنامههای کاریکاتوری باشند که نمیشود منظومه فکری.
افروغ در پایان اظهاراتش با اشاره به شعار سال 99 که از سوی رهبر انقلاب «جهش تولید» نامگذاری شده گفت: عدالت در تولید زمانی فراهم می شود که ما به سمت آمایش سرزمینی و فرصت سازی برای مردم برویم که این کارها باید توسط دولت صورت گیرد. اما به فرض اینکه تمامی مشکلات تولید بر سر راه مردم و تولید کننده برداشته شود نیز مشکل دیگری که در راستای تحقق این مسئله وجود دارد، نگاه امنیتی و سیاست زده ای است که در میان بخش های مختلف کشور حاکم است که تا وقتی این نگاه اصلاح نشود، نمی توان انتظار داشت که در مسیر جهش تولید توفیق مدنظر را داشته باشیم.