سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
روحانی غریب است!
اشرف بروجردی، فعال اصلاحطلب و رئیس کتابخانه ملی که در ستاد انتخاباتی رئیسجمهور نیز سمت داشته است، به تازگی طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی نوشت:
"دولت دوازدهم در یکسال پایانی خود قرار دارد و در این زمان هم در حالت غربت قرار گرفته و همه کسانی که امروز کار و وظیفهای را در دولت به عهده دارند تقابل با دولت را آغاز کردهاند و برخی هم نوعی تهاجم دارند که مجموع این رفتار و عملکردها برای دولت سنگین تمام شده است"!
او میافزاید: البته آقای روحانی تصمیم دارد وظایفی که برعهده دارد تا لحظه آخر انجام بدهد و در واقع قرار نیست دولت در یکسال پایانی خود دچار انفعال باشد. [1]
*ادعاهای خانم بروجردی با عقلانیت سیاسی سازگار نیست.
چه اینکه اولا نهادی که صاحباختیار بیش از 95 درصد از بودجه، درآمدها و اجرائیات کشور است منطقا نمیتواند غریب واقع شود. ضمن اینکه آقای روحانی در قضایایی مثل لوله و گازانبر و کنایه انداختن به منتقدان و... نشان داده است که اصولا دچار غربت نمیشود!
و ثانیا ادعای اینکه از داخل دولت علیه دولت دست به تقابل زدهاند نیز به هیچوجه پذیرفتنی نیست.
زیرا نه تنها دولت از قدرت کافی برای عزل و نصب در هر سطحی برخوردار است بلکه آقای روحانی هم نشان داده است که در هنگام نارضایتی؛ هرکسی را در هر سطحی برکنار میکند.
کما اینکه حتی دیدیم دولت در جریان اعتراض به رفتار قانونی شهرداری پیرامون "ملک جماران" نیز حضور حناچی در جلسات هیئت دولت را معلق کرد و یا قضیه لغو حضور رجالی مثل ضرغامی و رحیمپور ازغدی در جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز همچنان نقل محافل است.
پس میتوان نتیجهگیری کرد که ادعای کارسازی در دولت علیه دولت! آنهم در زمانی که آقای روحانی با صفتهای خاصشان رئیسجمهور هستند؛ صرفا یک سخن چاپلوسانه است.
فیضا... عربسرخی، از دستگیرشدگان فتنه 88 نیز به تازگی مدعی شد که دولت آقای روحانی مشغول جنگ در جبهه خارجی و جبهه داخلی است! [2]
***
صحبتهای احمد مازنی پیرامون انتخابات مجلس یازدهم:
شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان پیام "تحریم انتخابات و عدم مشارکت" را به مردم داد
احمد مازنی، نماینده اصلاحطلب تهران در مجلس دهم در مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه همدلی با اشاره به تحریم انتخابات مجلس یازدهم توسط شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گفته است: بنده معتقد هستم که شورای عالی اصلاحطلبان یکی از اشتباهات استراتژیکش این بود که برای انتخابات اسفند 98 مجلس لیست نداد. برای اینکه یک جریان سیاسی در ایران که به عنوان یک جریان اصلی در عرصه سیاست مطرح است و در چارچوب قانون اساسی کار میکند؛ این جریان وقتی لیست نمیدهد یعنی اینکه من بنا ندارم که فعالیت سیاسی بکنم و زمین بازی را کاملا در اختیار رقیب میگذارد و غیر مستقیم به مردم پیام تحریم انتخابات و عدم مشارکت میدهد.
او میافزاید: ما میتوانستیم کاندیداهای خوبی داشته باشیم و فضای مجلس اینقدر یک دست نمیشد، مشروط به اینکه شورای عالی اعتماد به نفسش را از دست نمیداد. [3]
*اصلاحطلبان اگرچه این روزها آزادانه درباره اقدام شریرانه "تحریم انتخابات" حرف میزنند اما در روزهای مانده تا انتخابات از ترس برخورد نظام با این کار منافقانه؛ پروژه خود را در سکوت به پیش میبردند.
این سکوت در حدی بود که حتی ستادیهای اصلاحات در هنگام افشای این حرکت منافقانه در وبلاگ مشرق نیز زبان به محاکمه و تمسخر گشودند.
محسن آرمین در این باره گفته بود: "این هم از طنزهای عرصه سیاست ماست که کسانی که افکارشان نسبتی با مردمسالاری ندارد و به رأی مردم اعتقاد چندانی ندارند، آن چنان شیفته و طرفدار انتخابات شدهاند که برای جلب مشارکت رقیبان در انتخابات به تهدید متوسل میشوند! "
مجید انصاری هم در آن روزها تحلیلی مبتنی بر "تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان" را تهمت دانسته بود.
و خانم آذر منصوری هم در یک صحنهآرایی آشکار برای فرار از داغ نفاق گفته بود: این کار (لیست ندادن) نه به معنی تحریم و نه به معنی عدم شرکت در انتخابات است! [4]
اما حقیقت جز همین نبود که اصلاحطلبان در حال تحریم انتخابات و خروج از مردمسالاری هستند. پروژهای شوم با هدف مشروعیتزدایی از نظام اسلامی که دست آخر به عدم مشارکت بخشی از مردم منجر شد.
و متأسفانه بازی طراحی شده از سوی اصلاحطلبان آنطور که باید مورد رصد خواص کشور نیز قرار نگرفت و نه تنها با موفقیت پیش رفت بلکه چپهای ستادی و اعضای هسته سخت اصلاحات را در قبال یکی از خطرناکترین جرمهای شناخته شده در حکومتهای مردمسالار؛ یعنی "تحریم انتخابات" از مظانّ برخورد و مؤاخذه رهاند.
لازم به توضیح است که برخی گروههای چپ همچون حزب کارگزاران سازندگی با رصد خطرناک بودن این رفتار؛ زیر بار تحریم انتخابات نرفت و لیست خود را ارائه کرد. که البته این رفتار هرگز به معنی حضور اصلاحطلبان در انتخابات نیز نبود.
کسانی مثل بهزاد نبوی و محسن هاشمی بعدها به تقبیح رفتار اصلاحطلبان در تحریم انتخابات مجلس یازدهم پرداختند. [5]
***
براندازان خارجی خطرناکترند یا فرماندهان "فتنه داخلی"؟
علیرضا علویتبار، از تئوریسینهای اصلاحطلب به تازگی در یادداشتی با عنوان "آزمون میهندوستی" که کانال تلگرامی امتداد آنرا بازنشر داد؛ با ذکر سابقهای از رفتارهای اپوزسیون سیاسی ایران در دوران جنگ تحمیلی و تقبیح این رفتارها نوشت:
«در تجربه تاریخی ما یکبار اکثریت مخالفان برانداز حکومت برای سرنگون کردن حکومت و با باور به قدرتمندی حکومت بعثی عراق، در کنار قدرتی قرار گرفتند که فقط مخالف حکومت ایران نبود و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را نیز نشانه گرفته بود. پرسش من این است؛ آیا این تجربه در حال تکرار شدن است؟ آیا باز هم مخالفان برانداز حکومت ایران با امید به توانمندی مثلث امریکا، اسرائیل و عربستان میخواهند در کنار آنها قرار گرفته و با کسانی متحد شوند که نه فقط دشمن حکومت ایران هستند بلکه مخالف ایران و پیشرفت و یکپارچگی و آرامش آن هستند؟ آیا غیر مردمسالار بودن حکومت ایران توجیه مناسبی برای همسویی و تلاش بهمنظور محاصره اقتصادی ایران، تهدید مداوم نظامی آن و بستن مجاری کسب دانش و اطلاعات و ارتباط با جهان برای مردم آن است؟ آنچه در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور و بیانیهها و ملاقاتهای ایرانیان با مقامهای امریکایی مشاهده میکنیم، گویای تکرار یک خطای راهبردی و البته ضداخلاقی در میان بخش قابل ملاحظهای از مخالفان برانداز حکومت است. »
او میافزاید: باید آرزو کرد همه از خواب غفلت برخیزند. وجود مخالف مسالمتجو شرط ضروری مردمسالاری و ایرانی قدرتمند و برخوردار از یکپارچگی و آرامش ظرف ضروری برای تحقق مردمسالاری است. [6]
*اگرچه علویتبار حتی در همین صحبتهای خوب و پرسش عقلانی هم حاضر نشده با نظام اسلامی از در مسالمت رفتار کند و کنایه مختلالمعنی "غیر مردمسالار بودن حکومت ایران" را مطرح کرده اما جدای از این؛ در سؤال و استفهام انکاری صحیح او؛ یک پرسش مهمتر نیز وجود دارد.
و آن اینکه نظر علویتبار و دوستان او درباره گروهی سیاسی در داخل کشور که دائماً مردم را به اغتشاش فرا میخوانند، از روشهای غیر قانونی برای اصلاح حکومت حرف میزنند، داعیه "حق براندازی" دارند، از این میگویند که نظام اسلامی در برابر تکرار آبان تاب مقاومت ندارد"! و مردم را به اشغال مراکز حساس نظام در هنگام اعتراض خیابانی دعوت میکنند! [7] چیست؟ مهمتر آنکه به نظر علویتبار و دوستانش؛ گروه دومی خطرناکتر هستند یا پیرمردهای گروه اول که اسلحه بدست گرفتنشان در خارج از کشور بیشتر شبیه به یک جوک خندهدار است!؟
ما نه تنها مایلیم پاسخ علویتبار به این سؤال را بدانیم بلکه به نظر میرسد پاسخ مخاطبان محترم به این سؤال نیز موجب گشایش بحث بیشتری پیرامون تهدید بزرگ "فتنه اقتصادی" نسبت به نظام اسلامی باشد.
فتنهای که توسط صاحبان جملات اشاره شده در بالا علیه نظام و مردم ایران طراحی شده و تاکنون شاهد 2 پیشلرزه آن در دیماهم 96 و آبان 98 با دهها کشته نیز بودهایم...
***
1_http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/294433
2_ khabaronline.ir/news/1419940
3_ http://www.hamdelidaily.ir/index.php?post=7600
4_ mshrgh.ir/1035158
5_ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/02/24/2265314
6_ yun.ir/ov3g38
7_ mshrgh.ir/979440