شهریور 1285- تولد، تبریز، بازارچۀ میرزا نصراللّه (چای قیراغی).[1]
1288 - مهاجرت خانواده به قریۀ «خشگناب» به علت انقلابات تبریز.
1290- آغاز تحصیلات ابتدائی در مکتب قریه (گلستان و نصاب) پیش «آقا ملا محمدباقر» و «ملا ابراهیم»، آشنائی با قرآن و دیوان حافظ.
1291- بازگشت خانواده به تبریز.
حدود 1292- آغاز آشنائی و دوستی با «حبیب ساهر».
1292- آغاز تحصیلات عربی در مدرسۀ «طابیۀ» تبریز (از جامع المقدمات تا مقامات حریری و حمیدی)، تحصیل زبان و ادبیات فرانسه در منزل به وسیلۀ معلم خصوصی.
1292- آشنائی با اشعار «میرزا علی اکبر صابر» و سرودن اولین شعر که به زبان ترکی بوده (در دست نیست).
1294- سرودن دومین شعر (اولین شعر فارسی) :
من گنهکار شدم وای به من
مردم آزار شدم وای به من
یاد دارم پدرم شیشۀ می دید شکست
من چرا سبحۀ اجدادی خود داده ز دست
پی زنار شدم وای به من
مردم آزار شدم وای به من
1295- سرودن سومین شعر به تأثیر اشعار «شاتوبریان» در وصف تبریز و منظرۀ یک شب مهتابی در گردشی به همراه پدر و عده ای از دوستان پدر در کوه «عون بن علی» (عینالی) تبریز (در دست نیست).
1297 - سرودن چهارمین شعر به اقتفای شعر یکی از اجداد خود ( «خور» به «مه» یار شود گرتو به «مهیار» آئی/ آفتابا چه شود گر تو به مه یار آئی) که از «خشگناب» به «مهیار» اصفهان مهاجرت کرده بود:
کار گل زار شود گر تو به گلزار آئی / نرخ یوسف شکند گر تو به بازار آئی
1298- سرودن پنجمین شعر در کنار رودخانۀ «صافی» مراغه (صوفی چایی)، در گردشی به همراه پدر:
صوفی بیا که بر لب «صافی» مکانم است
وین صبح جاودانه صفابخش جانم است
1299- چاپ چند غزل با تخلص «بهجت» در مجلۀ «ادب» مدرسه «متوسطه» تبریز.
1299- اتمام «سیکل اول متوسطه» در مدارس «متحده» و «متوسطه» تبریز، قصد مسافرت به اروپا و انصراف از آن.
اسفند 1299- مهاجرت به تهران جهت ادامۀ تحصیل.
29 اسفند 1299- ورود به تهران، اقامت در منزل «اکرم السلطنه» (خواهر «محمد علی شاه قاجار»).
1300 - آغاز آشنائی و دوستی با «ابو الحسن صبا» و «سید عبد الکریم امیری فیروزکوهی».
1300 - ورود به «دار الفنون» جهت تکمیل تحصیلات متوسطه.
1300- تغییر تخلص از «بهجت» به «شهریار» با تفأل از دیوان حافظ.
1302- آغاز شیفتگی و عاشقی.
1302- اتمام «سیکل دوم متوسطه» در «دار الفنون» با معدل «1/13».
1303- ورود به «مدرسۀ عالی طب» به اصرار پدر.
1306- آشنائی با «قمر الملوک وزیری» در یک مهمانی بزرگ توسط «سید ابو القاسم شهیار» (دوستش) و سرودن غزل
«از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست...»
در همان مجلس.
7- 1306- طی دورۀ «انترنی» در بیمارستان «سپه».
1307 - شرکت در مجالس «احضار ارواح» که توسط «دکتر خلیل خان ثقفی» تشکیل می شد (تا سال 1309 به طول می انجامد).
1308- چاپ مثنوی «روح پروانه» (جیبی).
اواخر 1308- فوت «سید ابو القاسم شهیار» صمیمی ترین دوستش.
1308- جدایی از معشوق در تعاقب خوابی که دیده بود، بحران شدید روحی، رهاکردن تحصیل طب در آخرین ترم تحصیلی.
1310- چاپ «دیوان شهریار» (جیبی، 196 ص) با مقدمۀ «ملک الشعراء بهار» «سعید نفیسی» و «پژمان بختیاری».
1310- اشتغال در ادارۀ «ثبت اسناد و املاک».
اردیبهشت 1311- انتقال به «نیشابور» با رتبۀ «یک اداری» به سمت «مأمور» با حقوق «320 ریال» در ماه.
خرداد 1311- ملاقات با «کمال الملک» در «حسین آباد» نیشابور و اقامت ده روزه در منزل وی.
1312- انتقال از نیشابور به مشهد، آشنائی و دوستی با «میرزا رضا خان عقیلی»، «محمود فرخ»، «گلشن آزادی» و...، شرکت در انجمنهای ادبی خراسان از جمله «مکتب شاهپور».
23 رمضان 1313- فوت پدر (سید اسماعیل موسوی مشهور به «حاج میرآقا خشگنابی»)، مدفون در قم.
1313 - شرکت در جشن هزارۀ فردوسی در «طوس».
1314- بازگشت به تهران، اقامت در خیابان «ژاله»، تجدید چاپ «دیوان شهریار» جیبی، 178 ص، در این چاپ بخشی از مقدمۀ «ملک الشعراء بهار» و تمام مقدمه های «سعید نفیسی» و «پژمان بختیاری» حذف شده است؟!).
فروردین 1315- استخدام در «بانک کشاورزی و پیشه و هنر» به کمک «حاج اسماعیل امیر خیزی».
اول خرداد 1315 - آغاز کار در «بانک کشاورزی» با سمت «متصدی حسابداری».
1316- سفری کوتاه به تبریز جهت دیدار خانواده.
حدود 1317- سفر به «بارفروش» مازندران با «امیری فیروزکوهی» جهت دیدار «نیما یوشیج» (در این سفر «نیما» او را نمی پذیرد).
1318- اوج بحرانهای روحی.
1319- ورود به جرگۀ فقر و درویشی و شرکت مجدد در مجالس احضار ارواح.
حدود 1321- دیدار با «نیما یوشیج» در تهران (اولین دیدار).
1321- چاپ مثنوی «صدای خدا» با مقدمۀ «حسن ارسنجانی».
تیر 1323- آشنائی با «حبیب سماعی».
تیر 1324- شرکت در اولین کنگره نویسندگان ایران به ریاست «ملک الشعرای بهار».
1325 - چاپ منظومه «قهرمانان استالینگراد» با مقدمۀ «علی شاهنده»
حدود 1325- سفر مادرش (کوکب خانم) از تبریز به تهران جهت پرستاری او.
7- 1326- آغاز آشنائی و دوستی با «هوشنگ ابتهاج» (ه. ا. سایه).
1328 - چاپ جلد اول دیوان با عنوان «شهریار 1- غزلیات، رباعیات، قطعات» با مقدمۀ «علی زهری» (این کتاب در سال 1333 منتشر می شود).
1328- معافیت از خدمت دولت (بانک کشاورزی) به تصویب نخست وزیر وقت.
30- 1329- سرودن منظومۀ «حیدر بابایه سلام» به تأثیر حضور مادر و تجدید خاطرات کودکی.
31 تیر 1331- فوت مادر (کوکب خانم) در بیمارستان «هزار تختخوابی» تهران، مدفون در قم.
1332- بازگشت به تبریز.
25 مرداد 1332- ازدواج با یکی از خویشاوندان (عزیزه عبد الخالقی، آموزگار دبستان)، خرید خانه در خیابان «پهلوی» [وقت] نزدیک «ارک» (چوخولار کوچه سی) ب ا استفاده از وام بانک کشاورزی.
1332- چاپ «حیدر بابایه سلام» در تبریز.
1333- چاپ «منتخب آثار شهریار» توسط نشریه مهرگان.
1333- تولد اولین فرزند «شهرزاد».
1334- آغاز کتابت قرآن و انزوای تدریجی.
شهریور 1334- دیدار با «ابو الحسن صبا» و «عبد اللّه دوامی» در تبریز.
1335- چاپ جلد دوم دیوان با عنوان «شهریار 2- مثنوی ها، قصیده ها و اشعار متفرقه» در تهران.
1335- تولد دومین فرزند «ابو الحسن». (بعد از 15 روز فوت می کند).
بهمن 1335- اشتغال مجدد در «بانک کشاورزی و پیشه و هنر» ب ه علت تنگی معیشت.
1335- چاپ جلد سوم دیوان با عنوان «شهریار 3- مکتب شهریار» در تهران.
آبان 1336 - سرودن مثنوی «مولانا در خانقاه شمس» به مناسبت «روز مولانا».
1336- تولد سومین فرزند «مریم».
1336 - چاپ جلد چهارم دیوان با عنوان «شهریار 4- افسانۀ شب و سایر آثار» در تهران.
تیر 1337- دیدار با «نیما یوشیج» در تبریز (آخرین دیدار).
اسفند 1337- نامگذاری روز «16 اسفند» به نام «روز شهریار» در تاریخ آذربایجان از طرف وزارت فرهنگ وقت و تجلیل از او با حضور عده ای از شاعران و نویسندگان از جمله «حسین پژمان بختیاری».
1338- تولد چهارمین فرزند «هادی».
1338- دیدار با «ه. ا. سایه» در تبریز.
1340- ترجمۀ گزیده ای از اشعار او به زبان انگلیسی.
1342- انتشار کتاب «منوگرافیا محمد حسین شهریار» تألیف «پروفسور غلامحسین بیگدلی» در باکو.
1343- سفر به «خشگناب» و سرودن جلد دوم «حیدر بابایه سلام» (حیدر بابا گلدیم سنی یوخلیام...).
1343- انتشار کتاب «شهریار و حیدر بابایه سلام» تألیف «پروفسور احمد آتش» در ترکیه.
10 خرداد 1344- بازنشستگی از «بانک کشاوزی و پیشه و هنر».
1344- دیدار با «ه. ا. سایه» و «نادر نادرپور» در تبریز.
1345- دعوت به شوروی برای شرکت در جشن «دویست و پنجاهمین سالگرد تولد ملا پناه واقف» (دعوتنامه را چهارماه پس از جشن به او می دهند).
1345- سرودن شعر «سهندیه» در جواب بولود قره چورلو «سهند» شاعر آذربایجانی.
1346 - چاپ دوم «حیدر بابا» با مقدمه استاد «دکتر منوچهر مرتضوی» در تبریز.
تابستان 1346- دیدار با «سید ابو القاسم انجوی شیرازی» در تبریز.
1346- اصرار به قبول «ریاست کتابخانه پهلوی» و «مهاجرت به تهران» از طرف رژیم و امتناع او.
تیر 1346 - چاپ دیوان با عنوان «کلیات دیوان شهریار مجموعۀ پنج جلدی» در تبریز.
تابستان 1346- مسافرت 15 روزه به تهران، اقامت در منزل «سهند»، دیدار با «ه. ا. سایه»، «فریدون مشیری»، «نادر نادرپور» و...، تجلیل از او توسط چند محفل فرهنگی.
1348- اعطای درجۀ «استاد افتخاری» به او از طرف دانشگاه تبریز و تجلیل از وی در سالن «شیر و خورشید» تبریز.
1348- نقل مکان به خانۀ جدید (کوی مقصودیه).
خرداد 1349- چاپ جلد دوم دیوان با عنوان «کلیات دیوان شهریار، جلد دوم» در تبریز.
خرداد 1349- سفر به ارومیه به دعوت مردم و دانشکدۀ ادبیات آن شهر.
1350 - سفر به تهران و اقامت در منزل «سهند»، شرکت در نمایشگاه فرش، تجلیل از او در چند محفل فرهنگی.
6 آذر 1350- دیدار با «رستم علی اوف» (ایران شناس شوروی) در منزل «سهند».
27 آذر 1350 - تجلیل از او در انجمن روابط فرهنگی ایران و ترکیه.
دی 1350- بازگشت به تبریز.
1350 - ترجمۀ اشعاری از او به زبان فرانسه.
1350- دعوت به مسجد سلیمان، عدم سفر به علت ضعف مزاج.
1351- انتشار کتاب «آذری تورکجه سی» (ترکی آذری) تألیف «پروفسور محرم ارگین» در ترکیه (در این کتاب منظومۀ «حیدر بابایه سلام» به عنوان معتبرترین سند زبان ترکی آذری نقل و موردارزیابی قرار گرفته است).
1351- دیدار با «رسول حمزه اتوف» شاعر داغستانی در تبریز.
مرداد 1351 - سخنرانی در «سمینار دبیران زبان و ادبیات کشور» در تبریز.
آبان 1351- تشکیل «دومین کنگرۀ سراسری شعر ایران» در تبریز به ریاست او، این کنگره از طرف شاعران نوپرداز تحریم و جنجال بزرگی در اطراف آن برپا می شود.
دی 1352- مهاجرت به تهران و اقام در «امیرآباد».
بهمن 1353 - فوت همسر «عزیزه خانم» مدفون در قم.
تابستان 1356- بازگشت به تبریز و انزوا
تابستان 1357- انتشار کتاب «سیر بدآموزی در دیوان شهریار» تألیف «مهدی اکبری حامد» در تبریز.
1357- همصدائی با انقلاب اسلامی.
1361- چاپ اشعار ترکی با عنوان «شهریارین آذربایجان دیلینده اثر لری» «به کوشش یحیی شیدا» در تبریز.
29 تا 31 فروردین 1363 – برپائی «کنگرۀ بزرگداشت استاد سید محمد حسین شهریار» به مناسبت «هشتادمین سالگرد تولد او» در «تالار وحدت» دانشگاه تبریز.
1363 - چاپ مجموعه شعری با نام «نغمه های خون» همزمان با کنگرۀ بزرگداشت.
1365- سفر یک ماهه به «اسکو» به خاطر بمبارانهای تبریز.
16 خرداد 1366- دیدار با «ه. ا. سایه» و «دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی» (م. سرشک) در تبریز.
29 تیر 1366- دیدار با «آیت اللّه خامنه ای» (رئیس جمهور وقت) در رأس جمعی از شاعران آذربایجانی در استانداری تبریز.
19 آذر 1366- آغاز بیماری، بستری شدن در بیمارستان «امام خمینی» تبریز به مدت چهار ماه.
9 مرداد 1367 - شدت بیماری، انتقال به بیمارستان «مهر» تهران.
مرداد 1367- دیدار با «مهدی اخوان ثالث» در بیمارستان «مهر».
مرداد 1367 - دیدار با «مفتون امینی» در بیمارستان «مهر».
مرداد 1367 - دیدار با «فریدون مشیری» در بیمارستان «مهر».
مرداد 1367- دیدار با «سیمین بهبهانی» در بیمارستان «مهر».
مرداد 1367- عیادت «آیت اللّه خامنه ای» (رئیس جمهور وقت) از او در بیمارستان «مهر».
شهریور 1367 - شرکت در یک محفل خصوصی با حضور «اخوان ثالث»، «سیمین بهبهانی»، «دکتر حمید مصدق».
شهریور 1367- دیدار با «لطف اللّه زاهدی» (قدیمیترین دوستش) در بیمارستان «مهر».
شهریور 1367- دیدار با «مهدی اخوان ثالث» و «دکتر شفیعی کدکنی» در بیمارستان «مهر».
27 شهریور 1367- فوت، ساعت 45/6 دقیقۀ بامداد در بیمارستان «مهر» تهران، طبقۀ پنجم، اتاق 513.
28 شهریور 1367- تشییع از بیمارستان «مهر» تا فرودگاه «مهرآباد» و انتقال پیکر به تبریز با هواپیما.
29 شهریور 1367- پیش از ظهر، دفن در «مقبرة الشعرا» ی تبریز با تشییع بیش از 40 هزار نفر، اعلام عزای عمومی در سراسر آذربایجان.
این سالشمار براساس اطلاعات به دست آمده از پرونده های اداری، نامه ها، گفتگوها، و دفترهای یادداشت خود شهریار و مطالب نقل شده در کتاب حاضر تهیه گردیده است.
استاد هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه) نیز از سر لطف آن را پیش از چاپ از نظر گذرانده و تاریخ دقیق تر بعضی از وقایع را متذکر شده اند. هرکجا هست خدایا به سلامت دارش.
(نقل از کتاب «به همین سادگی و زیبایی» (یادنامۀ شهریاری به اهتمام جمشید علیزاده، چاپ اول 1374، نشر مرکز، تهران)
پی نوشت
[1] به تصریح مکرر شهریار تولد او در 1285 شمسی بوده و لی شناسنامه اش را با تاریخ تولد 1283 گرفته اند.