ماهان شبکه ایرانیان

راهبرد پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در فرهنگ سازی وحدت اسلامی

فرهنگ واژه ای است که از جانب بسیاری از متفکران مورد توجه قرار گرفته و از آن تعریف های متعددی ارائه شده است

راهبرد پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در فرهنگ سازی وحدت اسلامی

مقدمه

فرهنگ واژه ای است که از جانب بسیاری از متفکران مورد توجه قرار گرفته و از آن تعریف های متعددی ارائه شده است. با توجه به این تعریف ها، فرهنگ را می توان حیات فکری و اجتماعی هر جامعه دانست؛ مجموعه ای از سنّت های زنده و تاریخی و اعتقادات که دربردارنده کل زندگی جمعی و ارزش های موجود در حیات یک ملت است و در هر عصر فرهنگی نوعی تفکر شاخص زندگی فرهنگی آن عصر می باشد.

در هنگام بعثت حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، در شبه جزیره عربستان فرهنگ جاهلی حکم فرما بود. اجزای مهم این فرهنگ مواردی هم چون زور، شمشیر، جنگ، خون ریزی، انتقام، ارزش نهادن به حسب و نسب، عدم رواج خواندن و نوشتن، فساد، ظلم، اختلاف طبقاتی، پای بندی به پیمان های قومی و برخی دیگر از رذائل اخلاقی و رفتاری بود که در قرآن به برخی از آنها اشاره شده و مورد نکوهش قرار گرفته است.

یکی از بارزترین خصوصیات فرهنگی این جامعه اختلافات عمیق میان مردم و قبایل مختلف بوده است. البته در نگاه عام، این واقعیت دردناک در همه اعصار و در جوامع مختلف دیده می شود. با وجود این، به سبب عدم وجود حکومت مرکزی و نبود کشوری واحد، ظهور اختلافات، درگیری و جنگ دراین جامعه تبلور بیشتری یافته است به گونه ای که تنها ملاک بسیار مهم برای قبیله های مختلف که عموما به صورت پراکنده وتقریبا مستقل زندگی می کردند و بیسواد و ناآگاه بودند تعصبات قومی ونژادی بود. زندگی مبتنی بر پرورش دام و کمبود مراتع نیز مزید بر علت بود. برتری طلبی، کسب افتخار و شرافت، گاه وبیگاه آتش جنگی را میان آنان شعله ور می ساخت(ابن عبدربه، 1986 م، ج 5، ص 151)که در برخی موارد به علت عصبیت و یک دندگی آنها سال ها متمادی به طول می انجامید.

رسالت جهانی پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نجات و سعادت همۀ انسان ها از جهالت و انحراف و رستگاری همگی آنان بود. اولین چیزی که اسلام و قرآن از مردم زمان جاهلی گرفت تشتت آرا و عقاید مذهبی بود که به جای آن وحدت عقیده بر مبنای توحید را مطرح نمود. تا قبل از آن، فرهنگ بت پرستی در حجاز، فرهنگ موبدی در ایران و فرهنگ تثلیث در روم نتوانسته بود چنین وحدتی را ایجاد نماید (مطهری، 1359 ش، ص 269).

این که رسول گرامی اسلام چگونه توانست در جامعه ای که اختلاف و تشتت همه ارکان زندگی آنان را فراگرفته بود و در واقع بخشی از فرهنگشان بود برای اقامه وحدت میان آنان تلاش نماید وحتی به گونه ای طراحی نماید که از طریق بیان الگویی اجتماعی -فرهنگی، آن را به جامعه عصر خود و همه اعصار آینده بباوراند، موضوعی است که به بررسی و مطالعه جدی نیاز دارد. خوشبختانه با تلاش علمای متعهد و بیدار اسلامی در قرون اخیر گام هایی جدی و استوار برای احیای این سنّت نبوی برداشته شده است و از این رو بسیاری از دسیسه ها و تلاش های مذبوحانه نمود. طرح مطالعات عمیق به منظور شناخت و آگاهی یافتن از راهبرد حضرت ختمی مرتبت در بنیان وحدت و انسجام اسلامی علاوه بر آگاه کردن مسلمانان از این مهم می تواند دریچه ای در جهت الگوگیری ازسنّت آن حضرت برای همگان بگشاید.

این پژوهش با استفاده از روش پژوهش تاریخی -تحلیلی به مطالعه رهیافت های پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در گذر دادن جوامع پراکنده و متفرق به امت واحده اسلامی می پردازد. نتایج این قبیل پژوهش ها می تواند طرح های نوینی فراروی جوامع اسلامی در تأسی به سنّت حسنه آن آخرین فرستاده الهی بگشاید.

مبانی نظری پژوهش

ابتدا ضرورت دارد برخی واژگان این پژوهش به منظور درک بهتر مباحث تبیین شود. راهبرد، معادل واژه لاتین  (strategy) و به مفهوم هنر راه بردن و قصد موفقیت یم باشد. این واژه رااصطلاحا بر خط مشی های نسبتا بلند مدت نظامی، سیاسی، اخلاقی، و اقتصادی دولت ها اطلاق کرده اند. گاهی نیز آن را هنر علم و فن و هدایت و رهبری یک مجموعه و نظامات مربوطه به امری خاص تعریف کرده اند (آراسته خو، 1370 ش، ص 41) این واژه در پژوهش حاضر به معنای هنر طرح ریزی و دانش ترکیب و تلفیق عملیات کارکردها و کنش های مختلف برای دست یابی به اهدافی مشخص با تجهیز همه امکانات انسانی، سیاسی، نظامی و معنوی می باشد.

واژه فرهنگ نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته و از آن تعریف های مختلفی ارائه شده است. پیچیدگی این واژه تنها به سبب دلالت بر پدیده تهیا مختلف و متعدد نیست بلکه به نظر می رسد که چون موضوع فرهنگ، انسان می باشد این پیچیدگی به عرصه فرهنگ نیز راه یافته است. از آن جا که رکن اصلی بشر را عقل و تفکر وی شکل می دهد و از این طریق وی حیات فردی و اجتماعی را نیز شکل می دهد، بنابراین فرهنگ عبارت است از تفکر (اندیشه) و احساسات و عمل و همان گونه که درمقدمه ذکر گردید، فرهنگ، حیات فکری و اجتماعی هر جامعه است.

ممکن است چنین تصور شود که فرهنگ ها برای حفظ خود در مقابل تغییر، پایداری و مقاومت نشان می دهند ولی واقعیت آن است که جذب و دفع فرهنگی ویژگی مستمر فرهنگ ها می باشد. در تغییر و تحول فرهنگی پدیده هایی مانند معرفت، عقاید، آیین های دینی و اخلاقی، هنرها، بینش ها و جز اینها دخالت دارد (باتامور، 1357 ش، ص 339).

چنین به نظر می رسد که وقتی بنابر شرایط و ضرورت های زندگی اجتماعی پدیده ای فرهنگی، هم چون قانون اینرسی (ماند) در فیزیک و یا مفهوم نیروی عادت (FUNCTIONAI AUTONOMY) یعنی تداوم یک رفتار در غیاب انگیزش ابتدایی و اصلی در روان شناسی (لمان، 1352 ش، ج 1، ص 466-467)، زاییده می شود تمایل دارد که تاحد امکان به حیات خود ادامه دهد.

با این حال، عناصر فرهنگی هر جامعه در عین تمایل به بقا بر اثر عواملی مختلف دچار تغییر و تحول نیز شده است. مواردی از قبیل مهاجرت اقوام بیگانه، نبردها، ارتباطات اجتماعی و ظهور و گسترش افکار و ادیان جدید از عوامل تأثیرگذار در روند تغییر و تحول فرهنگی می باشد. قابل ذکر است که شدت و مقدار تحول پذیری فرهنگی، به میزان نوع جذب عناصر مفید و سازگار و دفع عناصر غیرمفید و ناسازگار از دیگر فرهنگ ها بستگی دارد(گران پایه، 1377 ش، ج 1، ص 160).

الف- اختلاف و تفرقه جوامع بشری هم زمان با بعثت پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم

شناختی هرچند اجمالی از اختلافات عمیق در شبه جزیره عربستان و برخی از امپراتوری های همسایۀ آن مقارن با بعثت رسول اعظم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می تواند بخشی از تأثیرات عظیم فرهنگی اسلام را دراین راستا تبیین نماید. آن چه در آن هنگام بر عربستان کاملأ تسلط داشته، جاهلیت بوده است. بااین که معنای مشهور جهل، نداشتن علم است معانی دیگر آن سفاهت، حماقت، حقارت، خشم و تسلیم پذیری در برابر اسلام و احکام آن ذکر شده است (جواد علی، 1367 ش، ج 1، ص 40) و از نظراسلام به برخی روحیات اعراب از قبیل مزاج جنگی، حساسیت عربی، قساوت در انتقام و مسائلی هم چون شرب خمر، قماربازی و آن چه در ردیف آن است صفت جاهلی اطلاق شده است (بلاشر، 1363 ش، ص 47). از نظر راغب اصفهانی این واژه در قرآن به سه معنا به کار رفته است: 1- نادانی؛ 2- اعتقاد به آن چه خلاف واقع است؛ انجام عملی برخلاف آن چه حق است (راغب اصفهانی، بی تا، ص 102).

شاخصه اصلی جامعه جاهلی عرب، تشتت و پراکندگی بود. بت پرستی نه تنها موجب وحدت آنان نشده بود بلکه وجود بت های متعدد، عامل تفرقه بیشتری بود. قبیله هم تنها سبب اجتماع مردم وابسته به خود می شد. در یک قبیلۀ وحدت خونی پایه های آن را استوار می کرد. بر همین اساس، نسب در میان عرب ارزش یافته و در واقع ارزش های هر فرد را موقعیت قبیله او معین می کرد (آلوسی، بی تا، ج 1، ص 140). در نتیجه محور حیات اجتماعی و حتی فردی آنان را تعصبات قومی و خونی تشکیل می داد. خداوند متعال در مورد این ویژگی آنان می فرماید: «هنگامی که کفار در قلب هایشان تعصب جاهلیت قرار دادند» (قرآن کریم، سورۀ 48، آیۀ 26). البته این جامعه با مشکلات دیگری نیز روبه رو بود، چنان که بنابر گفته امیر المؤمنین علی علیه السّلام خداوند حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را زمانی برانگیخت که هیچکدام از اعراب کتاب نمی خواندند (ابن کثیر، 1409 ق، ج 2، ص 114).

در سایر جوامع از جمله روم و ایران نیز با این که از تمدن های بزرگ عصر خود محسوب می شدند، مشکلات مختلف از جمله تفرقه حکم فرما بود. برای مثال، در امپراتوری ساسانیان که نظام حکومتی آنها بر تقویت حکومت مرکزی مبتنی بود و قرن ها نیز حاکمیت آنها به طول انجامید، فاصلۀ عمیق طبقاتی موجب رشد اختلافات گسترده ای میان عامۀ مردم با حکومت و طبقه حاکم گردید. این نکته که تنها هفده سال پس از پادشاهی اردشیر، جنبش مانویان به اوج خود رسید دلیلی آشکار بر ناخرسندی توده های مردم است. بعدها در اوایل سلطنت قباد، نهضت مزدک نیز نشانه ای از نارضایتی هایی بود که دوام حکومت مبتنی بر قشربندی اجتماعی را تحمل ناپذیر نشان می داد (زرین کوب، 1364 ش، ص 536).

موبدان و روحانیون زردشتی نه تنها به جمع آوری ثروت های کلان پرداختند بلکه خود توجیه گر تبعیض ها و فاصله طبقاتی شدند. در نامه ای منسوب به تنسر که موبد بزرگ دوران اردشیر بود، چنین آمده است: «شهنشاه. . . میان اهل در حیات و عامه تمییزی ظاهر و تمام با دید آوردبه مرکب و لباس و سرای و بستان و زن و خدمتکار. بعد از این میان ارباب درجات هم تفاوت نهاد. . . » (نامه تنسر، 1311 ش، ص 19). موبدان از مقدسات دینی و ملی محسوب شده و در کنار ایزدان و فرشتگان ستوده می شدند و در نماز و نیایش دینی از آنان یاد می شد، چنان که در متون دینی آنان آمده است: «موبد پاک و سرور پاکی را که در داخل ممکلت در خدمت است می ستاییم، موبد فرخنده پاک و سرور پاکی را که در خارج در گردش است ما می ستاییم » (پورداود، بی تا، ص 168).

در کنار تشکیلات اداری کارآمد و برخی دست آوردها و پیشرفت های فنی و نظامی ساسانیان نمی توان از اختلاف شدید طبقاتی، نارضایتی عامه مردم، سخت گیری بر پیروان مذاهب غیر زردشتی، تحقیر و تضعیف طبقات محروم و برخی مشکلات دیگر که آثار آن بر جامعه ایرانی نامطلوب بود و موجب تفرقه بیشتر میان مردم شده بود صرف نظر نمود.

ب- اقدامات پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در ایجاد فرهنگ وحدت و انسجام اسلامی

البته بررسی برنامه های عمیق فرهنگی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به فرصتی، جداگانه و مفصل نیاز داردبه ویژه آن که راه حل های مناسب، جامع و اصولی دین اسلام برای محدوده زمانی و مکانی خاصی طراحی نشده است بلکه برای سعادت بشریت می باشد که یکی از مقدمات و لوازم ضروری آن، وحدت نشده است بلکه برای سعادت بشریت می باشد که یکی از مقدمات و لوازم ضروری آن، وحدت و انسجام می باشد. به چالش کشیدن فرهنگ مبتنی بر خودگرایی و تفرقه که در میان مردم ریشه دوانده و به عنوان یکی از خصلت های آنان درآمده بود امری دشوار و شاید غیرممکن به نظرمی رسید.

به طور قطع تنها با چند توصیه اخلاقی آن حضرت، وضیعت مذکور به شرایط مطلوب تبدیل نمی شد. فرایندی که ایشان برای مبارزه با این آفت عمیق اجتماعی برگزید و توانست درتمام جوامع در آن زمان و اعصار بعد همواره رهنمودی برای رهایی آنان از کشمکش های همیشگی قلمداد گردد در قالب راهبرد فرهنگ سازی وحدت اسلامی در سیره پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مطرح می شود.

امیر المؤمنین علی علیه السلام راه کارهای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را در ایجاد فرهنگ وحدت این گونه بیان می کند:

«دل های نیکوکاران شیفتۀ او گشت. نگاه ها به او دوخته شد، خداوند به وسیله او کینه های دیرینه را دفن کرد، شعله های فروزان دشمنی و عداوت را خاموش نمود. دل ها را باهم الفت داد و مردم را با هم برادر ساخت و دوستان را (در کفر و جهالت) از هم جدا کرد، ذلت ها را به عزت و عزت ها را به ذلت تبدیل کرد » (نهج البلاغه، 1385 ش، ص 208). در شرایط کنونی دشمنان با بهره گیری از تجارب گذشته و به ویژه ضرباتی که از جانب بیداری اسلامی و اتحاد میان مسلمانان دریافت نموده اند از برخی زمینه های موجود و عوامل نفوذی خود استفاده کرده به گسترش اختلافات و ایجاد تضاد و درگیری بین مسلمانان پرداخته اند، ازاین رو ضرورت دارد راهبردهای کارآمد آن حضرت با دقت شناسایی واجرایی گردد. مهم ترین این راه کارها در مواردی که ذکر می گردد قابل مطالعه و بررسی است:

1- ارائه تعالیم اعتقادی توحیدی

بررسی وضعیت اجتماعی جوامع مختلف گویای این واقعیت است که بخش مهمی از اختلافات بشری به علت عدم گرایش و آگاهی نسبت به خداوند متعال بوده است. تسلیم و اظهار عبودیت در برابر انواع بت ها و یا برخی موجودات و اشخاص از قبیل پادشاهان سبب ظهور مرزهایی جاهلانه در میان انسان ها شده است، در نتیجه، به بهانه های واهی آتش اختلافات در بین آنها زبانه کشیده و به جان یک دیگر افتاده اند. همگی پیامبران تشریعی و به تبع آنان پیامبران تبلیغی دعوت خود را بر محور توحید بنا نهاده اند اما پیروانشان دعوت آنها را تحریف نموده و خود سبب اختلافات دیگری گشتند.

توحید به بهترین و کامل ترین شکل در دین اسلام بیان گردید. آیات متعدد قرآن و کلام گویای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در این راستا نیازمند فرصتی جداگانه است. از جمله در کتاب آسمانی اسلام چنین آمده است: «خدای شما، خدایی یکتاست و هیچ خدایی نیست جز او که بخشاینده و مهرباناست» (قرآن کریم، سوره 2، آیه 163). تبلور راستین این باور در جامعه، ترک فردگرایی و غفلت از جهان اسلام است که در نتیجه، انسجام و وحدت همۀ موحدان با یک دیگر عمیق می شود. اهتمام پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به رواج فرهنگ توحیدی علاوه بر ابعاد مهم و معنوی آن، از نظر اجتماعی نیز موجب وحدت و هم دلی گردید.

برمبنای توحید در خلقت و یگانگی خالق، انسان ها چون از منشأ واحدی هستند در خلقت وفطرت مشترک، برابر و یکسان می باشند. جامعۀ انسانی باید در راستای همین وحدت نوعی، انسانی و فطری سازمان یافته و میان افراد تبعیضی نباشد. خداوند، معبود و مدبر امور همگان است و همه افراد از اصل و ریشه واحدی آفریده شده اند. بین آنها در آفرینش، امتیاز و مزیتی که منشأ برخورداری های حقوقی باشد، وجود ندارد و تنها به واسطه تلاش تها و مجاهدات خود می توانند از مواهب طبیعی و نعمت های خدادادی بهره مند گردند. (موثقی، 1370 ش، ج 1، ص 50).

مهم ترین چالش استعمار در قرون اخیر در تسلط کامل بر ملت های مسلمان وجود حس مشترک و عمیق خداپرستی در میان آنان بوده است. این حس هرگاه در پرتو شناخت و درک عمیق در بین مسلمانان استحکام یافته است، راهبردهای شیطانی استعمارگران در جهت ایجاد نفاق، تجزیه، قومیت گرایی افراطی و مانند آن، بی اثر مانده است.

2- طرح امت واحد

یکی دیگر از مؤلفه های بنای فرهنگ وحدت در میان مسلمان طرح امت واحد در اجتماع است. ازجمله معانی این واژه، گروهی از افراد است که در جهتی مانند عقیده، زمان، مکان و. . . مشترک باشند (رازینی، 1386 ش، ص 26). امت هم به عنوان امت بشری و همن به عنوان امت اسلامی مورد توجه قرآن است، زیرا امت بشری همان امت واحد است، همان گونه که دین تمام بشر یکی است. در اندیشه توحیدی جنسیت، رنگ، نژاد، قبیله و دیگر خصوصیات مانع تشکیل امت نمی شود، همان گونه که خداوند متعال می فرماید: «همانا این امت شما، امت واحده است و من پروردگار شمایم پس مرا عبادت کنید» (قرآن کریم، سوره 21، آیه 92).

به نظر راغب اصفهانی، این که خداوند متعال در آیه 120 سوره نحل، ابراهیم را به تنهایی یک امت قلمداد می کند به این خاطر است که او در عبادت خدا در مقام یک جماعت بود (راغب اصفهانی، پیشین، ص 23). در همین خصوص هم چنین گفته اند ابراهیم امتی بود که فقط یک فرد داشت، زیرا آن روز فقط او موحد بود (قرشی، 1352 ش، ج 1، ص 118). در نتیجه، وحدت در رهنمودهایی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به بشریت ارائه نموده فرایندی راهبردی بود که نزدیکی دل ها و اندیشه ها را به یک دیگر در حد یک ضرورت تعقیب می نمود. این وحدت در نمودهایی چون وحدت در جهان بینی، فرهنگ، بینش، معتقدات مذهبی، پرستش، آداب و سنن اجتماعی پدیدار می شود.

وجود برخی سوء تفاهمات در بین جوامع مسلمانان در کنار وسوسه هایی که به ویژه در چند قرن اخیر معمولا از جانب بیگانگان در میان آنها رواج یافته به دردی ویرانگر مبدل شده است. بیداری اسلامی و وحدت تحت لوای امت اسلامی با وجود برخی اختلاف نظرهای موجود، مسلمانان را به قدرتی شکست ناپذیر تبدیل خواهد نمود به گونه ای که هیچ نیرویی جرأت جسارت به مقدسات اسلامی و مسلمانان را پیدا نکند.

3- اجتماع و اتحاد در انجام برخی مناسک دینی

دین اسلام عالی ترین راه کمال را برای سعادت بشر در قالب آموزه هایی جامع در قرآن مجید وسنت در برابر انسان ها قرار داده است. عبادات نقش بسیار مهمی برای رسیدن به این هدف ارزشمند دارد و جالب این که برخی از این عبادات به گردآمدن چند نفر مشروط است و یا این که فضیلت آن در صورت حضور اجتماع بیشتر است. نماز جمعه، نماز جماعت و حج از عبادات محسوب می شود.

ایده ها، تصورات و مفاهیم مذهبی در پیوند با علایق به عنوان ارزش ها، انگیزه ها، اهداف وجهان بینی های عاملین اجتماعی در ضمن کنش های آنان بروز می یابد و بر مسیر تاریخ تأثیر می گذارد. معمولا مذاهب، پیروان خود را خلوت و به گونه ای فردی و شخصی تحت تأثیر قرار می دهند اما برگزاری عبادات دسته جمعی مسلمانان به شکل پویا و در متن جامعه به طور مؤثری نهادهای اجتماعی را به خود جلب نموده و قدرت آرمانی اندیشه های دینی را برمی انگیزاند. تحکیم علایق اجتماعی را به خود جلب نموده و قدرت آرمانی اندیشه های دینی را برمی انگیزاند. تحکیم علایق اجتماعی با این ارزش های مذهبی موجب گردید تا به تدریج نه تنها باورهای دینی بلکه برخی اجزای مربوط به آنها از قبیل روح وحدت و هم دلی نیز در میان جامعه اسلامی تقویت گردد.

در فرهنگ سازی انجام عبادات به طور دسته جمعی و بیان برخی از فضایل و دستاوردهای آن درکنار رهنمودهای قرآن، پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و عترتش نقش بسیار مهمی داشتند؛ چنان که حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از اوایل بعثت به همراه خدیجه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و علی علیه السّلام نماز را با جماعت می خواند (طبری، 1978 م، ج 2، ص 213). در حدیثی از امام صادق علیه السّلام که توسط صحابی فاضل ایشان هشام بن حکم نقل شده آثار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اجتماع مسلمانان در حج بیان شده است. اماممی فرماید:

«همانا خداوند مردم را آفرید. . . و آنان را به اموری که مصلحت دین و دنیای آنها در آن است فرمان داد که از جمله آنها تشکیل یک اجتماع بزرگ با حضور مسلمانان از شرق و غرب عالم -درفریضه حج- بود تا یک دیگر را بشناسند. هم چنین با آثار و اخبار رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آشنا شده همواره آنها را در خاطره ها زنده بدارند. . . و اگر هر ملیت به شهرها و امکاناتی که در آنها دارند بسنده و تکیه می کردند، نابود می گشتند، شهرها ویران می شد و جذب سود و کالا از بین می رفت و از خبرها نیز آگاه نمی شدند. . . » (حر عاملی، 1382 ش، ج 11، ص 14).

شکل گیری روحیه معنوی و هم بستگی در انجام مناسک عبادی به تدریج فرهنگ اتحاد و هم دلی را در میان مسلمانان گسترش داد، در غیر این صورت با وجود اختلافات قومی و برخی تنگ نظری ها، در مدتی کوتاه هیچ نشانه ای از محبت مسلمانان نسبت به یک دیگر باقی نمی ماند. امام رضا علیه السلام درکلامی عمیق به برکات گسترده این مناسک اشاره نموده و می فرماید: «منفعت حج به کسانی که درشرق و غرب و در خشکی و دریا و به کسانی که حج به جای آورده اند و یا موفق به انجام حج نشده اندخواهد رسید» (صدوق، 1374 ش، ص 404).

4- طرح حقوق مشترک انسانی

یکی از مهم ترین محورهایی که در ذیل آن امکان همراهی و هم دلی انسان تها با یک دیگر فراهم می شود طرح حقوق مشترک برای آنها می باشد. در آیات متعددی از قرآن به حقوق انسان ها، از قبیل حفظ حیات انسان ها، حق برخورداری از نعمت تهای الهی، حق امنیت و آرامش، حق برابری در برابر قوانین و مقررات و موارد دیگر اشاره شده است و حتی به صراحت هرگونه امتیاز نژادی، قومی و قبیله ای طرد شده و بر حفظ عزت و کرامت انسانی تأکید گردیده است.

پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در گفتار و علم خود اهمیت به حقوق انسانی را در بالاترین حد رعایت نموده است. ایشان پس از ورود فاتحانه به مکه ضمن جلوگیری از هرگونه انتقام و کشتار، خطاب به مسلمانان مردم شهر مکه فرمود: «ای گروه قریش! خدا در پرتو اسلام مخوت و غرور و فخرفروشی جاهلیت به آباء و اجداد را از بین برد، انسان ها همگی از آدم اند و آدم نیز از خاک برگرفته شده است» (سقا-ابیاری-شلبی، 1363 ش، ص 884).

پیمان هایی که آن حضرت با اهل کتاب منعقد نمود در این راستا ارزیابی می شود. نکته جالب، پای بندی کامل آن حضرت به این قراردادها بود مگر این که از جانب طرف مقابل خلف پیمان انجام می گرفت. در بخشی از پیمان با مسیحیان چنین آمده است: . . . «ب هر حال من متعهدم که دورترین افراد مسیحی را در مرزهای خودم با سواران و پیادگان و تمام نیرو و سلاح و پیروان مسلمانخودم. . . حفظ کنم و ایشان کرد به تن خویش و همراه یاران و پیروانم و مسلمانان از آنان حمایت کنم و چون من دارای سلطنت بر ایشانم از همین جهت رعایت ایشان بر من لازم است. . . » (حمید اللّه 1377 ش، ص 237-239).

پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم هم چنین پس از ورود به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، با یهودیان براساس تعهد آنان به عدم خیانت به مسلمانان، پیمانی در چند بند منعقد نمود که براساس برخی مفاد آن امنیت جان و مال و دیگر حقوق آنان تضمین گردید (مجلسی، 1403 ق، ج 19، ص 110). آن حضرت به موازات این قبیل پیمان ها، قراردادهای بین قبایل را که در اصطلاح، «حلف قبایل» خوانده می شد باطل نمود، زیرا این قراردادها یکی از عوامل مهم اختلافات بین آنان بود.

پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با ارائه طرح های مختلف، به تحکیم راهبرد گسترش وحدت در جامعه اسلامی پرداخت؛ برای مثال، با وجود رقابت و دشمنی دیرینه میان اعراب جنوبی (قحطانی)، شمالی (عدنانی) جریان عقد برادری (مؤاخات) میان مهاجرین -که از اعراب عدنانی بودند- و انصار -که از اعراب قحطانی- بودند در مدتی کوتاه و به نحو شگرفی کینه های دیرینه را از بین برد. روند این تحولات با رهنمود رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که فرمود: «در راه خدا دو تا دو تا باهم برادری کنید» (بلاذری، 1424 ق، ج 1، ص 318) و نفوذ معنوی وی در بین آنان ادامه یافت. این تحولات فرهنگی وحدت بخش در حالی حاصل شد که اجزای تفرقه یکی پس از دیگری در جامعه کنار می رفت، از جمله دشمنی دیرینه اوس و خزرج که با ورود آن حضرت به مدینه از میان رفت.

این رویکرد بسیار کارآمد نیاز کنونی همه جوامع اسلامی است تا بتوانند با تمرکز بر حقوق مشترک میان همه انسان ها که خداوند در خلقت آنها لحاظ کرده و در تمام ادیان الهی و به خصوص در شرع مقدس اسلام بر آن تأکید نموده است گرد هم آیند. گسترش این راهبرد که بنی آدم از یک خانواده بوده و در شادی و غم یک دیگر سهیم می باشند. به صورت فزاینده ای تمامی جوامع به ویژه ملل اسلامی را که دارای مشترکات متعدد دیگری نیز می باشند به یک دیگر نزدیک می کند و بسیاری از تنش ها را از بین می برد.

5- مبارزه با افکار و باورهای اختلاف برانگیز

پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در برنامه های کارآمد و منسجم خود جهت ایجاد تحول بنیادین در فرهنگ جامعه، علاوه بر طرح راه کارهای مناسب در ایجاد و تقویت وحدت در میان مردم به مبارزه قاطع با برخی افکار متحجرانه و رسوم جاهلی که از عوامل مهم تفرقه و دشمنی میان آنان بود برخاست. ارائه آموزش های مناسب در همه ابعاد از جمله عدم مجادله و اختلاف برای کوچک ترین واحد اجتماعی، یعنی خانواده، تا کل جامعه همواره از جانب ایشان تعقیب گردید.

این نکته مهم از نظر برخی نویسندگان غربی دور نمانده است، چنان که توماس کارلایل محقق انگلیسی می گویند: «محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم قوانین مدنی و اخلاقی را عرضه کرد تا وحشی گری و ددمنشی را براندازد و بی قانونی و هرج ومرج را با نظم و تمدن جای گزین سازد» (صمیمی، 1382 ش، ص 348). ویل دورانت نیز با تأکید بر تلاش های بسیار زیاد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در ایجاد تحولات عمیق در جوامع مسلمان شده، وضعیت آنان را این گونه ارزیابی می کند: «طی پنج قرن از لحاظ نیرو، نظم، بسط قلمرو حکومت، تصفیه اخلاق و رفتار، سطح زندگی، وضع قوانین منصفانه انسانی و تساهل دینی، ادبیات، دانشوری، علم، طب و فلسفه پیشاهنگ جهان بودند» (دورانت، 1368 ش، ج 1، ص 432).

تحصیل این تحولات در نتیجه فرایندی اعتقادی-تربیتی بود که قادر گردید ابعادی از برخی باورها، ارزش ها و رفتارهای نامناسب فرهنگی این جوامع را دچار چالش نماید. اهتمام فداکارانه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و رهنمودهای مستمر ایشان در تبیین و تفسیر آیات الهی نتایج خود را آشکار نمود. البته بخش عمده جهت گیری ایشان برای دست یابی به وحدت، در راستای از بین بردن ریشه های اختلاف بود، چنان که در بخشی از سخنان خود در فتح مکه فرمود: «هیچ عربی را بر عجمی و هیچ عجمی رابر عربی جز پرهیزکاری برتری نست» (یعقوبی، 1373 ش، ج 2، ص 110). آن حضرت حتی درآخرین لحظات عمرش نیز بر وحدت تأکید نمود؛ در حال بیماری با کمک علی علیه السّلام و فضل بن عباس به مسجد وارد شد و در بخشی از سخنان خود چنین فرمود: «شما بر من وارد می شوید و من از این نگران نیستم که شما مشرک شوید ولی نگران دنیای شما هستم که بر سر آن باهم رقابت و کشمکش کنید» (ابن سعد، 1405 ق، ج 2، ص 239).

برخورد قاطعانه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با هرگونه نگرش و عوامل تفرقه به ویژه پس از استقرار در مدینه موجب گردید تا زمینه های بروز اختلاف به حد اقل خود برسد. با این حال، عناصر تفرقه افکن و در رأس آنها منافقان و یهودیان هربار به طریقی برای دست یابی به اهدافشان تلاش نمودند. البته پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نیز بلافاصله در برابر حرکت آنان اقدام می نمود. دستور آن حضرت به تخریب مسجد ضرار در شهر مدینه از جمله این اقدامات بود.

در دوران حساس کنونی که ندای اسلام با وجود تمامی مخالفت ها در سراسر جهان طنین انداز شده است نقشه هایی شیطانی به برخی اختلاف نظرها دامن می زند، از این رو بر تمامی علمای اسلامی و همه روشن فکران و جوانان است که در برابر این فتنه ها هوشیار بوده و از تکرار اتهامات ناروا نسبت به یک دیگر خودداری نمایند.

6- جذب حداکثری با اخلاق اسلامی

از عرصه هایی که معمولا موجب پراکندگی و تفرقه در میان مردم می شود نداشتن تحمل اخلاقی، تنگ نظری، عبوس بودن و نداشتن جاذبه اخلاقی نسبت به یک دیگر است. بخش مهمی از اتحاد امت اسلامی در ذیل رهبریت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مرهون جاذبه اخلاقی و رفتاری ایشان بود. در قرآن چنین آمده است: «رحمت خداوند تو را با مردم خوش خوی گردانید و اگر سخت دل بودی مردم از اطراف تو متفرق می شدند پس چون امت بد کنند از آنان درگذر و از خدا برای آنها طلب آمرزش کن» (قرآن کریم، سوره 3، آیه 159).

ذکر ابعاد مهربانی و آثار گذشت آن حضرت در اجتماع مردم اطراف ایشان در این مختصر نمی گنجد، ازاین رو تنها به نقل چند مورد مختصر اکتفا می شود. از جمله، آن حضرت پس از فتح مکه، از دشمنان بی رحم خود انتقام نگرفت، حتی به «هند» مادر معاویه و «وحشی» که عمویش حمزه را تکه تکه کرده بودند، هیچ آسیبی نرساند (ابن اثیر، 1385 ق، ج 2، ص 252). تحمل، محبت، گذشت و دلسوزی وی چنان بود که وقتی یارانش تقاضا کردند قبیله ثقیف را نفرین کند، فرمود: «خدایا ثقیف را هدایت فرما و آنان را در زمره ما درآور (واقدی، 1409 ق، ج 3، ص 937). می فرمود: «اسلام دینی متعادل است در انجام دستورات آن با مدارا رفتار کنید» (ابن اثیر، بی تا، ج 1، ص 148). خطاب به مشرکان نیز فرمود: «من تنها برای رحمت مبعوث شده ام» (کلینی، 1365 ش، ج 5، ص 494).

این سیره اخلاقی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که الگویی برای تمام امت های اسلامی و به ویژه دولت مردان و صاحب منصبان است تنش ها و اختلافات را به حداقل رسانده و موجب هم دلی و اجتماع آنان با یک دیگر خواهد شد و در نتیجه، دشمنان از بسیاری نقشه ها و برنامه های خود مأیوس خواهند شد. نقل شده که عروة بن مسعود سفیر قریش، نزد آن حضرت گفت: «هرگز پادشاهی را ندیده ام که در میان یاران خود این قدر محبوبیت داشته باشد که محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در میان اطرافیان خود دارد. صدای خود را در حضور وی بلند نمی کنند و به هر کاری فرمان دهد فورأ انجام می دهند» (واقدی، 1409 ق، ج 3، ص 937).

نتیجه

یکی از مهم ترین محورهای دعوت پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم پی ریزی و مستحکم نمودن بنیان های وحدت در میان مسلمانان بود. با توجه به این که فرهنگ به مثابه فضایی برای حیات فرد و جامعه است که در آن حیات و فعالیت همگان جریان داشته و در واقع به عنوان هدایت گر اصلی مادی و معنوی فرد و جامعه ایفای نقش می نماید، آن حضرت بخش مهمی از فعالیت خود را مصروف فرهنگ سازی در این خصوص نمود. استفاده از پیمان های ارزشی که با شناخت دقیق ظرفیت های اجتماعی حاکم بر جامعه انجام پذیرفت نقش مهمی در گرایش عمومی به سوی ایجاد اتحاد عمومی داشت.

از آن جا که دعوت جهانی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برای همه زمان ها و مکان ها بود، آرمان ها و اهداف ایشان در تمامی ابعاد، از جمله اسلامی، در ظرف محدود زمانی و مکانی خاص قرار نمی گیرد. در فرهنگ همه جوامع اسلامی به رغم اختلافات و پراکندگی های موجود در طول تاریخ، بن مایه های وحدت به شکلی کاملا ملموس وجود دارد. برخی از متفکران و دلسوزان جهان اسلام در قرون اخیر با استناد به همین موضوع و با توجه به اهتمام پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در حفظ وحدت مسلمین قضیه وحدت جهان اسلام را به عنوان اولین و مهم ترین مسئله ملل اسلامی پی گیری کرده اند. چنان چه استراتژی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در پی ریزی مناسب وحدت در فرهنگ اسلامی انجام نمی پذیرفت به طور قطع اکنون هیچ نشانه و حتی زمینه ای برای آن در جوامع کنونی مسلمان قابل تصور نبود. به بیان دیگر، چنان چه مسلمانان به حقیقت وجودی و فرهنگ غنی اسلامی خویش توجه نمایند از فاصله های نژادی، فرقه ای، منطقه ای، حزبی و غیره فاصله گرفته و تحت راهبردهای این فرهنگ به یک دیگر نزدیک می شوند.

منابع و مأخذ

1- قرآن کریم.

2- نهج البلاغه، تحقیق و ترجمه: محمد دشتی، پیام عدالت، قم، 1385 ش.

3- آراسته خو، محمد، فرهنگ اصطلاحات علمی-اجتماعی، نشر گسترده، تهران.

4- آلوسی، محمد، بلوغ الادب فی عرفه احوال العرب، بی نا، بی جا، بی تا.

5- آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، دانشگاه تهران، تهران، 1366 ش.

6- ابن اثیر، علی بن ابی الکریم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.

7- ابن اثیر، علی بن ابی الکریم، الکامل فی التاریخ، دار صادر، بیروت، 1385 ق.

8- ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، دار صادر، بیروت، 1405 ق.

9- ابن عبدربه، شهاب الدین احمد، تقدیم خلیل شرف الدین، دار و مکتبه الهلال، بی جا، 1986 م.

10- ابن کثیر، ابو الفداء(1409 ق)، البدایه و النهایه، بیروت، دارا الکتب العلمیه.

11- باتامور، تی بی، جامعه شناسی، ترجمه: حسن منصور، حسن حسین کلجاهی و دیگران، کتاب حبیبی، تهران، 1357 ش.

12- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض رزکلی، دارالفکر، بیروت، 1424 ق.

13- بلاشر، رژی، تاریخ ادبیات عرب، ترجمه: آذرتاش آذرنوش، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، 1363 ش.

14- پورداود، ابراهیم، (گزارش)خرده اوستا، انجمن زرتشتیان ایران و انجمن ایرانی لیگ، بی تا.

15- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت الاحیاء التراث، قم، 1382 ش.

16- حمید اللّه محمد، نامه ها و پیمان های سیاسی حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و اسناد صدر اسلام، ترجمه: محمد حسینی، سروش، تهران، 1377 ش.

17- دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه: ابو طالب صارمی و دیگران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، تهران، 1368 ش.

18- رازینی، علی، پژوهشی پیرامون مفردات قرآن، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، تهران، 1386 ش.

19- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب الفاظ القرآن، دارا المعرفه، بیروت، بی تا.

20- زرین کوب، عبد الحسین، تاریخ مردم ایران قبل از اسلام، امیرکبیر، تهران، 1364 ش.

21 - سقا، مصطفی، ابیاری، ابراهیم-شلبی، عبد الحفظی، سیرة النبویه لابن هشام، مهر، قم، 1363 ش.

22- صدوق(ابن بابویه)، محمد بن علی، الخصال، مطبعه الشفیعی، بی جا، 1374 ش.

23- صمیمی، مینو، محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در اروپا، ترجمه: عباس مهرپویا، انتشارات اطلاعات، تهران، 1382 ش.

24- طبری، محمد بن حریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، عز الدین، بیروت، 1987 م.

25- علی، جواد، تاریخ مفصل عرب قبل از اسلام، ترجمه: محمد حسین زمانی، کتابسرای باب بابل، بابل، 1367 ش.

26- قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، دارا الکتب الاسلامیه، تهران، 1352 ش.

27- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارا الکتب الاسلامیه، تهران، 1365 ش.

28 - گرانپایه، بهروز، فرهنگ و جامعه، شریف، تهران، 1377 ش.

29- لمان، نرمان، اصول روان شناسی، ترجمه: محمود ساعتچی، امیرکبیر، تهران، 1352 ش.

30- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق.

31- مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1359 ش.

32- موثقی، احمد، استراتژی وحدت در اندیشه سیاسی اسلام، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1370 ش.

33- نامه تنسر، تصحیح: مجتبی مینوی، چاپخانه مجلس، تهران، 1311 ش.

34- واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق: مارسدن جونز، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1409 ق.

35- یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، منشورات الشریف الرضی، قم، 1373 ش.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان