خبرگزاری تسنیم: عباس سلیمینمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی با موضوع بررسی انتخابات آمریکا نوشت: نظرات برخی اصولگرایان، که افول آمریکا را قرینهای بر فروپاشی عنقریب آن تفسیرمیکردند موجب شده که این روزها عمدتاً بر اعمال و رفتار طرفداران ترامپ متمرکز شوند.
این رویکرد، ما را از دستاوردی بزرگ که از طریق رای اقشار عمدتاً رنگین پوست مخالف اعمال نژادپرستانه و ضدانسانی کسب شد، غافل ساخته است. حضور کم سابقه در انتخابات به معنای ارادت ویژه به دموکراتها نیست بلکه این تنها راه شکست ترامپ در چارچوب ساختار قانونی کنونی آمریکا بود. آیا فرصت یافتهایم از این رویکرد تبلیغاتی که رسانه ملی نیز از آن تاثیر گرفته است، رهایی یابیم و به نقش بیبدیل ایران در به زیر کشیدن این نماد بیپروای نژادپرستی در آمریکا بیاندیشیم؟
این واقعیتی است غیرقابل کتمان، که رقیب ترامپ نیز در عرصه سیاست خارجی صرفاً ظاهری آراستهتر دارد. زیرا اصولاً در ساختار آمریکای امروز، فردی غیرمتعهد به منافع زرسالاران، به ویژه نژادپرستان حاکم بر فلسطین اشغالی، اجازه رقابت در انتخابات را نمییابد. با این وجود آیا از اینکه فردی مانند ترامپ به زیر کشیده شده است نباید شادمان بود؟
در آستانه روشن شدن پیروزی بایدن، جریانی که به ویژه در دوسال گذشته مرتباً با صدور بیانیه و نوشتن مقاله تنها راه کاستن از فشار تحریمهای غیرانسانی را مذاکره با ترامپ تبلیغ میکرد، این تغییر پیش رو در کاخ سفید را گواهی بر صحت مواضع خود مینمایاند در حالیکه همه صاحب نظران به خوبی بر این واقعیت واقفند که کمترین گرایش تهران به مذاکره با ترامپ منجر به پیروزی وی در انتخابات میشد.
اکنون احساس شعف عمومی از شکست ترامپ را به عنوان تنها دلیل این عده برای دفاع از تغییر در کاخ سفید دانست. به عبارت دیگر با تلاش کسانیکه نوعی تسلیم در برابر گردن کشیهای ترامپ را نسخه پیچی می کردند، برای مصادره این موضوع مواجهیم.
مسلّم بدانیم جابجایی قدرت در کاخ سفید آنهم به صورت یک دورهای، به نفع معتقدین به مقاومت در برابر زورگوییهای آمریکا است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این دومین رئیسجمهور آمریکا است که به دلیل شهره شدن در مقابله با ملت ایران یک دوره ای شده است (کارتر دموکرات و ترامپ جمهوریخواه).
ایران امروز یک مرحله از سیاستهای خاص ضد ایرانی را سرفرازانه پشت سر گذاشت. بایدن برای ملت ما یک تجربه جدید خواهد بود؛ نه اینکه ملت ما دموکراتها را نمی شناسد، بلکه برای اینکه دولت آینده آمریکا دارای موقعیتی ضعیف خواهد بود.
از سوی دیگر طرفداران آشکار شدن ماهیت نژادپرستانه سرمایهداری، دارای پایگاه اجتماعی نزدیکی به جناح مقابل پیروز است. این بدان معناست که دولت بایدن با چالش جدی در داخل مواجه خواهد بود و این اقلیت سرکش تقویت شده به سهولت قابل مهار نخواهد بود.
بازگشت دولت جدید به برجام نیز شکستی مفتضحانه برای اقتدار آمریکا به حساب خواهد آمد بویژه اگر ایران در چارچوب راهبرد مقاومت خود شروط منطقی را بدین منظور رسماً اعلام کند.
این امر اقتدار ملت ایران را در معرض قضاوت جهانیان قرار خواهد داد. بنابراین در برابر تحول در دو سطح اجتماعی (مردم) و سیاسی (حاکمیت) در آمریکا نه می بایست بی تفاوت بود و نه شیفته؛ بلکه میبایست متعادل و سنجیده به حرکت خود ادامه داد.
برخی دعوت کنندگان به تسلیم در برابر ترامپ امروز می خواهند شناسنامه احمدی نژادیها را به عنوان پوپولیسمهای وطنی روی شناسنامه معتقدین به مقاومت بگذارند و با توسل به این ترفند سیاسی به زعم خویش، گذشته خود را قابل قبول سازند.
بی اعتنا به چنین تحرکاتی میبایست منطق مقاومت ملت ایران در مقابل هرنوع نژاد پرستی چه آشکار و چه پنهان را به گوش جهانیان برساند. امروز بیش از هر زمانی حتی در داخل آمریکا گوش شنوا برای شنیدن چنین منطقی وجود دارد.