سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دوره پیشرفته سیاهنمایی برای کادر BBC فارسی!
علی ربیعی، فعال اصلاحطلب و سخنگوی دولت آقای روحانی به تازگی در بخشی از یک یادداشت با عنوان "اتاق پژواک" که خبرگزاری دولتی ایرنا آنرا منتشر کرد، نوشته است:
"ما از مردمی سخن میگوییم که در چند سال اخیر تحت بیرحمانه ترین تحریمها و در معرض جنگ اقتصادی قرار داشتهاند. جامعهای که ترکیبی از تحریمها و انباشت بیماریهای مزمن اقتصاد ایران، به علاوه اشتباهات مدیریتی در چند دهه پیاپی، طبقات آسیب پذیر و حتی متوسط مردم را با معیشت سختی مواجه کرده است.
امروز اما به این سختیها نگرانی ناشی از کرونا و سلامت هم اضافه شده و متاثر از تمرکز بسیار شدید عملیات روانی رسانههای خارج از کشور در سه سال گذشته، امید به تحول و رسیدن به سطح زندگی مطلوبی را که حق خود میدانند، کمرنگ میبینند. جامعهای که از سال 97 به اینسو با آسیب روانی ناشی از نزاع های سیاسی بیشتری نیز روبهرو شده است."[1]
*بدیهیست که اگر عبارت "علی ربیعی" را از ابتدای این اظهارات برداریم؛ هیچکس این ظن را نخواهد برد که چنین اظهارات سیاهنمایانهای از درون ستاد دولت به گوش جامعه پمپاژ میشوند.
واقعا دلیل این حد از "سیاهنمایی" و "ناامیدسازی" که نظیر آن در رسانههای ضد انقلاب و معاند هم پیدا نمیشود، چیست؟!
و جالبتر آنکه این عبارات و جملات ناامیدانه را کسی نوشته است که بعنوان یک مقام ارشد دولتی باید پاسخگوی وضع موجود باشد و لسانش پر از مثبتات و امیدهای معقول باشد.
آقای ربیعی آیا میداند نظر رهبر معظم انقلاب راجع به ناامید کردن مردم، سیاهنمایی و بزرگنمایی از مشکلات چیست؟!
ما قضاوت درباره این معمای بزرگ سیاسی و البته امنیتی را به مخاطبان محترم واگذار میکنیم که چرا سخنگوی دولت حتی تندتر از اپوزسیون مشغول سیاهنمایی از اوضاع کشور است؟!
کشوری که اگرچه به لطف مدیریت اصلاحطلبانه همین آقایان و انزوای "مدیریت جهادی" با برخی مشکلات روبهروست اما اولا این مشکلات هرگز بیشتر از مشکلات سایر ممالک پیشرفته جهان نیست، ثانیا اثر این مشکلات، چندان که ربیعی اصرار دارد زیاد نیست و ثالثا دستاوردها و موفقیتهای کشور مثل "کاهش بیکاری، بهبود شاخص گرسنگی، کم شدن اتکای بودجه به نفت و امید به آینده" نیز آنچنان که میبینیم در نوشتار و گفتار ربیعی و دوستان اصلاحطلب او سانسور میشوند!
علی ربیعی پیش از این اظهارات دیگری مبنی بر باقی بودن حکایت آبان 98، احتمال شکست خوردن ایران از کرونا و کاهش سرمایه اجتماعی در ایران نیز داشته است.[2]
***
سؤال تلخ یک مرجع تقلید از دولت روحانی
آیتالله مکارم شیرازی هم دنبال رقابت انتخاباتی است؟!
حضرت آیتالله ناصر مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید به تازگی در دیدار با وزیر جهاد کشاورزی دولت آقای روحانی با انتقاد شدید از گرانیهای موجود در بازار و عدم نظارت دولت گفته است: چرا کالاهای اساسی با ارز دولتی وارد می شود اما بر اساس ارز آزاد به فروش می رسد؟ چرا کنترلی در این زمینه از سوی دولت صورت نمیگیرد؟ این چه قدرتی است که میتواند در مقابل قانون بایستد؟
به گزارش خبرگزاری رسا، او همچنین میافزاید: وزارت کشاورزی از وزارت خانههایی است که با زندگی مردم ارتباط بسیاری دارد و هر گونه تغییری در آن، در زندگی مردم تأثیر ایجاد می کند؛ این وزارت خانه باید قوی باشد، دست دلالها را از واسطه گری قطع کند و متخلفان را شناسایی و به قوه قضاییه تحویل دهد.
آیتالله مکارم شیرازی بخشی از گرانیهای افسار گسیخته را نتیجه بیانصافی برخی از کسبه دانسته و تأکید کرده است: برخی کسبه اجناس خود را با نرخ دلار بالا می برند، اما نرخ ارز که پایین آمد، جنس خود را ارزان نمی کنند؛ تا زمانی که جلوی این افراد گرفته نشود اوضاع تغییری نخواهد کرد.[3]
*مسئله "عدم نظارت دولت بر بازار و قیمتها" علتالعلل گرانیهای فعلی است اما شاهدیم که ستاد دولت همچنان در این زمینه در کرختی به سر میبرد و عمدا یا سهوا کاری نمیکند.
در این باره حتی شاهدیم که وزیر صمت (بعنوان مسئول نهادی که تأثیر بسزایی در بحث قیمتها دارد) به صحنه میآید و با الهام از مکاتب اقتصادی لیبرال، صراحتا تأکید میکند که مخالف قیمتگذاری است![4]
این در حالی است که طی ماههای اخیر هر انتقاد یا واکنشی نسبت به دولت آقای روحانی همواره با اتهاماتی مثل فعالیت انتخاباتی، مخالفت با دولت، تندروی، بیدانشی در مدیریت و مقولاتی اینچنینی از جانب ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان مواجه است.
برخی محافل تحلیلی ضمن تأکید بر اینکه مراجع عظام تقلید و حوزه علمیه ابزارهایی تاریخی دارند که میتوانند دولت را مجبور به نظارت بر بازار کنند اما اشاره میکنند که گرانیهای موجود که از هیچ قاعده بازاری، تورمی، دلاری و تحریمی تبعیت نمیکنند در واقع بصورت هدایت شده ایجاد میشوند تا مردم را به سمت اعتراض خیابانی و فتنه اقتصادی سوق دهند.
روشنگری در این قضیه یکی از وظایف مهم خواص کشور است.
***
دریوزگی احترام برای "جو بایدن" در کوچهپسکوچههای تهران
برخی رجال دولتی و اصلاحطلب طی روزهای اخیر صحبتهای عجیبی را برای بزک کردن جو بایدن و سفید سازی او در نزد حافظه عمومی ایرانیان انجام دادهاند.
اکبر ترکان، از مقامات سابق دولت و از مردان نزدیک به رئیسجمهور روحانی اخیراً طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در همین رابطه نوشته است:
"پس از انتخابات آمریکا، فردی که دشمن ایران بود، حذف شده و کسی در این انتخابات پیروز شده که حداقل، دشمنی خود را بهصورت علنی ابراز نمیکند. بنا نیست که ماهیت بایدن تطهیر شود، زیرا ماهیت آنها با ایالاتمتحده یکی بوده و سابقه آنها مشخص است اما ترامپ دشمنیهای علنی با ایران داشت. ارتباط این فرد با رژیم اشغالگر، عربستان، کشورهای منطقه و باجخواهیهایی که انجام میداد، تعجبآور بود. روسای جمهوری پیشین آمریکا هرگز دشمنی خود با ایران را اینچنین سخیف اعلام نمیکردند. دشمن بسیار خشنی به نام ترامپ رفته و جای خود را به کسی داده است که او هم مخالف ایران خواهد بود اما نه با درجه دشمنی که ترامپ با ایران داشت!"[5]
در کنار ترکان، حسین کمالی از رجال اصلاحطلب نیز در مصاحبه با روزنامه آرمان ملی اظهار کرده است: بنده با کسانی که عنوان میکنند «سگ زرد برادر شغال است» موافق نیستم. با کسانی که به همه روسایجمهوری آمریکا به یک چشم نگاه میکنند و بین آنها هیچ تفاوتی قائل نیستند موافق نیستم. سیاستهای خصمانه ترامپ تنها علیه ایران نبود. وی با اغلب کشورهای جهان براساس منافع آمریکا وارد جنگ و ستیز شد. ترامپ به مثابه تاجری بود که در مواجهه با دیگر کشورها تنها به منافع خود فکر میکرد. واقعیت این است که ترامپ سیاستمدار نبود؛ بلکه یک معاملهگر بود.
او میافزاید: با این وجود با پیروزی بایدن در انتخابات شرایط برای ایران به شکلی است که امکان گفتوگوی منطقی بین طرفین وجود دارد. بایدن برخلاف ترامپ تهدید نمیکند؛ بلکه عنوان میکند من قصد دارم مذاکره کنم و مناقشات را به صورت مسالمتآمیز حل کنم. این نشانه خوبی است.[6]
*دیرزمانی است که گزینههای "عقلانیت و مطالعه" در اردوگاه اصلاحات مهجور هستند و رویکردهای این جریان خاص سیاسی تأثیری از این دو مؤلفه مهم نمیپذیرد!
ادعای تفاوت بایدن و ترامپ در حالی است که "تجربه اوباما" در پیش چشم همین آقایان قرار داد و آنها در سن طولانی خود دیدند که چطور یک رئیسجمهور دموکرات(که سلف سیاسی بایدن محسوب میشود) نه تنها اجازه نداد حتی یک گلابی از وعدههای موعود برجام در دامن دولت رئیسجمهور روحانی قرار بگیرد بلکه تحریمها را بیشتر و اثربخشتر کرد و حتی در صبح روز امضای برجام نیز تحریمهای جدیدی را در دامن دولت گذاشت.
اکنون چرا باید جو بایدن که هیچ نشانهای از تفاوت او با سایر رؤسای جمهور وجود ندارد، از ترور سردار سلیمانی دفاع کرده است و بخش اعظم تحریمهای ایران در دوران حضور او در کادر سیاسی کاخ سفید رخ دادهاند؛ برادر شغال نباشد و یا دشمنی او با ایران و ایرانی کمتر باشد؟!
در سوی دیگر ماجرا افکار عمومی باید بدانند که چالش میان ایران و آمریکا یک "چالش هژمونیک" است و در چنین چالشهای ماهوی نیز با آمد و رفت یک رئیسجمهور در ایران یا آمریکا هیچ تغییری در روند دشمنیها حاصل نخواهد شد. مگر اینکه آمریکا تبدیل به یک کشور عادی شود.
تجربه 7 سال اخیر نیز بوضوح هرچهتمامتر همین گزینه را اثبات میکند.
***
1_ www.irna.ir/news/84134867/
2_ mshrgh.ir/1074504
3_ rasanews.ir/002oDr
4_ mshrgh.ir/1151034
5_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/302904
6_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/302888