اعظم حاجی یوسفی - بنیانگذار خیریه کودکان نیکوکار موعود ایرانیان
تحریریه زندگی آنلاین : هر رفتار و عملی که موجب شود کودک دچار آسیب جسمی، عاطفی و جنسی شود، خشونت و کودکآزاری نام میگیرد. این رفتار معمولا توسط والدین و یا مراقبتکننده اصلی کودک صورت میگیرد. کودک آزاری به انواع رفتارهایی که به صورت عمد باعث درد، ناراحتی و عذاب کودک میگردد گفته میشود. اینگونه رفتارها را میتوان به دستههای مختلف تقسیم نمود مانند: آزارهای جسمی، جنسی، عاطفی و حتی غفلت از کودکان و ... . متاسفانه با نیمنگاهی به پیماننامه جهانی حقوق کودک به خوبی متوجه میشویم که بسیاری از رفتارهای بزرگسالان با کودکان، مصداق کودکآزاری است.
برخی از والدین با تفکر اینکه با تنبیه بدنی باعث تربیت کودک میشوند به اینگونه رفتار دست میزنند، اما تنبیه بدنی نوعی کودکآزاری است. هل دادن، کتک زدن، ایجاد کبودی، زخم یا حتی داغ کردن اعضای بدن، پرتاب اشیا به سمت کودک و ... .
بیشتربخوانید:
از تنبیه بدنی که بگذریم، غفلت، شایعترین نوع کودکآزاری است، یعنی والدین نیازهای بچهها را به درستی برآورده نمیکنند. کودکآزاری لزوما عمدی نیست. والدین ممکن است به صورت غیرعمد موجب آسیب دیدن کودک شوند، مثلا با استدلال اینکه داریم بچهمان را تربیت میکنیم، عملا به ورطه کودکآزاری بیفتند. گاهی والدین در سن نوجوانی بچهدار میشوند و خب نسبت به فرزندپروری آگاهی کاملی ندارند، یعنی اصلا نمیدانند فرزندشان چه نیازهایی دارد، چرا که هنوز نیازهای خودشان تامین نشده است. گاهی ممکن است پدر و مادر از هوش مناسبی برخوردار نباشند و یا حتی گاهیاوقات اختلال روانپزشکی والدین، باعث این موضوع میشود. مادرانی که افسرده هستند واقعا نمیتوانند درک درستی از نیازهای بچههایشان داشته باشند یا پدر و مادری که موادمخدر مصرف میکنند، بیشتر دنبال تأمین نیازهای خودشان هستند و به همین دلیل است که از مشکلات و نیازهای فرزندشان غافل میشوند. مطالعات متعددی اهمیت مادری کردن حساس و پاسخگو را در رشد سالم کودک نشان دادهاند، البته بعضی از مادران علیرغم تمامی مشکلاتی که دارند و حتی گاهی ممکن است در عذاب باشند، قادرند در مقابل نیاز کودکشان پاسخگو باشند، اما متاسفانه برخی آنقدر غرق در فشار روانی میشوند که کودک به دلیل فشار روحی حاکم در خانه در فضای خشونت خانگی قرار میگیرد و از رابطه با کیفیت با پدر و مادر محروم میشود. در خانه و خانوادهای که برای کودک ناامن است، روند رشد، حس امنیت و اعتماد در کودک، رشد نمیکند و در نتیجه ممکن است دچار اختلالات روانتنی، مشکلات در تمرکز و توجه، پرخاشگری، ضعف تحصیلی و ... شود. دانشمندان معتقدند هرچه کودک بیشتر در معرض عوامل خطر باشد، احتمال اختلالات رفتاری در او بیشتر شده و دوره نوجوانیاش پرخطرتر میگردد. کودک حتی اگر خود، مورد خشونت قرار نگیرد، ولی شاهد خشونت در خانه باشد آزار بسیار میبیند. خشونت یکی از اعضای خانواده نسبت به دیگران مثل؛ خواهر، برادر، پدر یا مادر. حتی رفتار غیر عاطفی با کودک که ممکن است از طرف خانواده، معلمین و مربیان و یا حتی همسن و سالان او باشد، ممکن است باعث آزار کودک شود. کردارهایی مانند: اخم کردن، نگفتن جملات محبتآمیز، در آغوش نگرفتن، سرکوب کردن، دادن لقبهای نامناسب به طور مکرر، سرزنش کردن، زندانی کردن در جای تاریک و یا دربسته، مقایسه کودک با دیگری و ... .
گاهی غفلت از کودک باعث میشود کودک از چیزهایی که مورد نیازش است، محروم شود و خواستههای بجای او به درستی برآورده نشود، البته برآورده نشدن یک خواسته نمیتواند ملاک عمل باشد، اما در مجموع نباید از نیازها و خواستههای مادی و معنوی کودک غافل شد. غفلت از کودک میتواند شامل پوشش نامناسب، سر و وضع کثیف و نامرتب، بیماریهایی که درمان نشدهاند، نداشتن کتاب و اسباب و لوازم کافی، گرسنگی، کاهش وزن و غیره باشد.
سه مورد از نیازهایی که بسیار حائز اهمیت است
نیاز جسمی شامل غذای مقوی و کافی، پوشاک مناسب، تفریح، مراقبتهای درست، بهداشت، خانه امن، مراقبتهای درمانی، پزشکی و ... .
نیازهای عاطفی شامل توجه و احترام به کودک، محبت، عشق، حمایتهای روانی و ... .
نیازهای آموزشی شامل امکانات کافی برای تحصیل، پیگیری وضعیت تحصیلی و رفتاری کودک در مدرسه و ... .
در حال حاضر میتوان گفت، فرزندپروری یک علم است
بعضی بچهها خیلی راحت بزرگ میشوند، درحالیکه بعضی از بچهها بدقلق هستند. این گونه کودکان راحت زیر بار هر قانونی نمیروند و لجبازند. تربیت اینجور بچهها حتما علم فرزندپروری میخواهد. پدر و مادر چنین بچهای باید یاد بگیرند که چطور فرزندشان را تربیت کنند.
بیشتربخوانید:
خشونت حتی روی شیرخواران هم تاثیر مخرب دارد
در فاصله بین هفت ماهگی قبل از تولد و یک سالگی بعد از تولد، مغز به طور چشمگیری رشد میکند و در این دوران رشد مغز در مقابل حوادث ناگوار بسیاری آسیبپذیر است. تحقیقات نشان داده است که اگر مغز در معرض آسیبهای روحی و جسمی شدید قرار بگیرد، ساختارش تغییر میکند. لذا اگر در رفتار شیرخواری که در معرض خشونت خانگی قرار میگیرد، تغییراتی مشاهده شود، جای تعجب نیست، از جمله تحریکپذیری، اختلال خواب، وحشتزدگی و ... .
پژوهشها نشان میدهند حتی رفتار وحشتزده و فشار روانی فردی که از کودک مراقبت میکند، میتواند آشفتگی و دلبستگی را در او برانگیزد. پس کودکانی که از دلبستگی ایمن برخوردارند، کمتر دچار این فشار روحی میشوند.
بنابراین بهتر است با امن ساختن خانه برای زندگی کودکتان حس امنیت را در وجودش پرورش دهید، چرا که تحقیقات ثابت کردهاند کودکانی که به سن سه سالگی رسیدهاند و در معرض خشونت خانگی قرار دارند، دچار پریشانی و پرخاشگری میشوند، به خصوص با هم سن و سالان خود. برخی بر این باورند که دختران بیشتر دچار پریشانی و پسران، دچار پرخاشگری میشوند. همچنین احتمال فراوان خصمانه دیدن نیات دیگران، اختلالات روانتنی، وجود مشکلات در کارهای مدرسه، ضعف تحصیلی، ترس از مدرسه و مشکلات در توجه و تمرکز نیز از دیگر مسائل مربوط به ناامنی و عدم اعتماد کودک مطرح شده است.
کودکآزاری آموزشی
متاسفانه بدرفتاری با دانشآموزان در مدارس را هم میتوان نوعی خشونت علیه کودکان و کودکآزاری نامید. اینکه ما بچهها را تحت فشار آموزشی قرار دهیم، نوعی آزار برای کودکان است. در حال حاضر، در نظام آموزشی ما بچهها تحت فشار یک رقابت قرار دارند و ناچارند در این رقابت شرکت کنند و حقیقتا از این حیث مورد آزار قرار میگیرند.
اینکه کسی فرزندش را در مدرسه مناسب ثبت نام نکند و یا برعکس، در کلاسهای متعدد ثبتنام کند و بچه عملا مجال بازی و تفریح را از دست بدهد، کاملا نادرست است.
محیط جامعه باید برای پیشرفت بچهها به گونهای باشد که در گرو ورودشان به چنان رقابت سنگینی نباشد.
اینگونه؛ به جای اینکه یاد بگیرند چطور با هم متحد باشند و چگونه کار گروهی انجام دهند، باید دائما به این موضوع فکر کنند که چطور از همدیگر جلو بزنند و رتبه بهتری کسب کنند و همین موضوع برای بچهها استرس و اضطراب زیادی را به وجود میآورد.
کلام آخر
در پایان با توجه به اهمیت موضوع و نقش جدی والدین امید داریم آموزشهای قبل از ازدواج که نقش موثری در کاهش بروز رفتار پرخاشگرانه دارند، به وفور و به صورت رایگان در اختیار زوجین قرار گیرد تا با بهرهمندی از آن بتوانند کودکانی تربیت کنند که توانایی ساختن دنیایی بهتر را داشته باشند.