سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
**کرباسچی:80 درصد ناکامی دولت روحانی بخاطر ترامپ بود
«غلامحسین کرباسچی» دبیرکل حزب کارگزاران و از فعالین اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «اگر آقای ترامپ روی کار نیامده بود 80 درصد آنچه در مورد آقای روحانی گفته بودیم، اتفاق میافتاد...آقای روحانی کارش نقص داشته، ولی این با اینکه ارزیابی واقعبینانه از قضیه داشته باشیم، منافات ندارد. اگر بخواهیم طبقهبندی کنیم، قطعا اولین مسئله در شکست دولت تحریمهاست، دومی حوادث(طبیعی مثل سیل و زلزله و...) و کرونا، سومی و چهارمی برمیگردد به ضعف مدیریت و اقدامات رقبا. اگر غیر از این بگوییم منصفانه نیست».
کرباسچی در ادامه گفت: «من میگویم اصلاحطلبان نحلهای از قدرت در جمهوری اسلامی هستند که حرفهای خوبی میزنند؛ اما هیچ وقت نشده که حرفهایشان را چارچوبدار کنند. بگویند اگر دموکراسی برای کشور خوب است، در داخل گروه و حزب خودمان هم خوب است، نه اینکه در داخل خودمان با تمهیداتی لابی کنیم و یک گروه را جلو بیاوریم و با هر گروه یک جور حرف بزنیم».
وی تصریح کرد: «اگر واقعا اصلاحطلبان میخواستند و میخواهند در انتخابات برنامهمحور شرکت کنند، اصل این است که بگویند ما با هفت کاندیدا صحبت میکنیم ببینیم کدامشان برنامه ما را قبول دارند. حالا کاندیداهای ما را زدهاند و خیلی هم ناراحت هستیم، اما اگر اینها برای هشت سال آینده حاضرند برنامه ما را اجرا کنند مشکلی نداریم».
کرباسچی کارنامه ضعیف روحانی را به پای ترامپ و سیل و زلزله گذاشته، این در حالی است که وی پیش از این گفته بود: «به نظر من مشکل دولت دوم روحانی، بیش از آنکه به عوامل خارجی و آمدن ترامپ یا مسائل داخلی بیرون دولت و کارشکنیهای مخالفان داخلی نسبتی داشته باشد، به خود این دولت و عملکردش در این دوره، یعنی از فردای انتخابات 29 اردیبهشتماه 96 مربوط است؛ چنانکه در دولت دوم روحانی از انتخاب نیروها تا انتخاب سیاستهای خود، رویکردهایی پیش گرفته شد که مسبب وضعیت امروز است... بحران مدیریت مدیران ناکارآمد در دولت اول آقای روحانی در دولت دوم نیز نمایان شد و مشکلات امروز را به وجود آورد».
روزنامه اصلاح طلب آرمان نیز چندی پیش در مطلبی نوشته بود: «میگویند رئیسجمهور روحانی بدشانس است. ترامپ، سیل، زلزله و ملخ همه از نشانههای بدشانسی حسن روحانی است! اما آیا واقعاً میشود سرنوشت یک کشور را به شانس گره زد؟ نه؛ اداره کشور هیچ ارتباطی با شانس ندارد. امور تنها با تدبیر و عقلانیت اداره میشود و بهسمت پیشرفت حرکت میکند…شانس هیچ جایی در ایفای وظیفه دولتمردان ندارد. نهتنها روحانی بلکه هر رئیسجمهور دیگری هم دچار این حوادث میشد، نمیشد او را بدشانس نامید. لطفاً بیتدبیری را بدشانسی ننامیم».
و اما کرباسچی در این مصاحبه در لفافه به روحیه دیکتاتوری طیف اصلاح طلب و اظهارات نمایشی برخی اصلاح طلبان درباره مسائلی از جمله دموکراسی اشاره کرده که در جای خود قابل تأمل است.
**عباس عبدی: مردم ایران «کوته بین» و «فاقد آینده نگری» هستند!
«عباس عبدی» از فعالین اصلاح طلب که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به 8 سال زندان محکوم شد و پیش از این مدعی شده بود که باید خرید و فروش مواد مخدر و مشروب خواری در ایران آزاد شود و در عین حال، الگوی پیشرفت ایران را خیالی نامیده بود، در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «کوته بینی» نوشت: «یکی از تفاوتهای بارز انسان با حیوانات و نیز تفاوت نسبی میان خود انسانها، عمق آیندهنگری آنان است...متاسفانه جامعه ایران از حیث آیندهنگری به کلی فاقد توانایی شده است. هر چه هست همین حالاست».
عبدی در ادامه نوشت: «اکنون نیز در انتخابات این کوتهبینی را به وضوح میبینیم. هیچ نامزدی درباره رشد تولید، پسانداز، آموزش، زیرساختهای نرمافزاری توسعه همچون حاکمیت قانون، نهادهای مدنی و... سخن جدی نمیگوید. اینکه بگوییم تولید و اشتغال را راه میاندازیم کافی نیست، مساله چگونه راه انداختن است؟ بیشتر شعارها معطوف به امور کوتاهمدت مثل دادن پول و وام و مسکن است...مهمتر اینکه برخی مردم نیز این وعدههای سر خرمن و کوتاهمدت را باور میکنند و هیچگاه هم زحمت این را به خود نمیدهند که بپرسند این آقا اولا براساس چه قانونی و دوم اینکه از چه منبعی این پولها را تهیه کرده و خواهد داد».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه تصریح کرد: «کوتهبینی و فقدان نگاه بلندمدت در همه حوزهها اعم از سیاست و اقتصاد و فرهنگ حاکم است...تغییر این ویژگی رفتاری نیازمند یک تغییر اساسی است که ظاهرا به زودی تحقق نخواهد یافت».
توهین به مردم، بخش جدایی ناپذیر رفتار برخی فعالین اصلاح طلب است. چندی پیش «علیرضا علوی تبار» از فعالین تندروی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشته بود: «ناکامیهای مکرر در تلاش برای بهبود وضعیت و تحقیر همراه با هر ناکامی، آرزوهای سرکوبشده را به خشم و نفرت تبدیل کرده است. بیحوصلگی، افراط و تفریط، بیاعتمادی، فردگرایی خودخواهانه، منفیبافی مداوم و پرهیز از هر نوع اقدام جمعی نظمیافته از ویژگیهای جامعه کنونی ماست...در فضایی که فحش بیشتر از هر صدایی شنیده میشود و سیاه و سفید دیدن مقبول همگان است، اصلاحکردن گام به گام و با حوصله امور تا چه حد از پشتیبانی مردم برخوردار خواهد شد؟».
جالب اینجاست که همان طیفی که در سال 96 مدعی بود که اگر رقبای روحانی پیروز شوند، در پیاده روها دیوار می کشند و دلار 5 هزارتومان خواهد شد، حالا دیگران و عموم مردم را به کوته بینی متهم می کنند.
کوته بینی زمانی بروز می کند که ما سیاست شکست خورده و خطرناک «آزادی خرید و فروش مواد مخدر» را برای جوانان این مرز و بوم تجویز کنیم و همزمان توانایی نخبگان کشورمان را در حد طبخ قرمه سبزی و آبگوشت بزباش توصیف کنیم.
کوته بینی زمانی بروز می کند که ما بجای تشویق جوانان به ازدواج و تلاش برای افزایش اشتغال و حمایت از تولید داخلی، نسخه «آزادی مشروب خواری» را برای آنان بپیچیم.
یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در دو سال اخیر، حدود 2 هزار واحد تولیدی را احیاء کرده و چندین هزار کارگر را به سر کار بازگردانده است.
در انتخابات امسال، مسائلی همچون تولید یک میلیون واحد مسکن در سال، حمایت از سهامداران در بورس، توجه ویژه به تولید داخلی، حمایت از مرزنشینان و توجه ویژه به مسائلی از جمله کولبری در اولویت برنامه برخی نامزدها بوده است اما طیف افراطیون اصلاح طلب عادت دارد که چشم خود را بر نقاط قوت بسته و صرفا نقاط ضعف را بزرگنمایی کرده و با یأس آفرینی و و توهین، مردم را از آینده ناامید کند.
**آقای عطریانفر؛ دیپلماسی انفعالی را به پای مقاومت ننویسید
«محمد عطریانفر» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه ایران گفت: «بخش بزرگی از مسائلی که ما در حوزه اقتصادی و شرایط موجود در کشور داریم خارج از اراده دولتها بوده و هم در آینده خارج از اراده دولت خواهد بود. چون این سیاستها و این محدودیتها و محرومیتهایی که حادث شده ناشی از موقعیت و موضع تمام عیار سیاسی ایران در مقابل جبهه استکبار و مخالفین ایران و مشخصاً امریکا است. هر دولتی با هر ترکیبی سر کار بیاید تا زمانی که سیاست نظام مقاومت جدی است قاعدتاً هزینه های طبیعی آن هم ادامه خواهد داشت و از این جهت تفاوتی بین دولتها نیست».
عطریانفر در ادامه گفت: «اما آنچه که ما در افق پیش رو ترسیم میکنیم متفاوت است. با توجه به فشار زیادی که این سیاست بر زندگی و معیشت مردم وارد کرده مقامات ارشد نظام در کشور در تدارک این هستند که سطح مناقشههای جاری در سیاست خارجی را کاهش بدهند تا بستری فراهم شود برای اینکه ایران در مدار اقتصاد جهانی جایگاه خودش را پیدا کند. بر این اساس چشمانداز مثبت است و مورد استقبال ملت ایران هم خواهد بود».
دولت روحانی در 8 سال اخیر در حوزه های مختلف و از جمله حوزه سیاست خارجی دقیقا در مسیری حرکت کرد که خواسته اصلاح طلبان بود.
متاسفانه سیاست خارجی در دولت روحانی نتوانست سه ویژگی «عزت، حکمت و مصلحت» را را پوشش داده و ما شاهد دیپلماسی انفعالی در 8 سال اخیر بودیم. این دیپلماسی در برهه ها و حوزه های مختلف و از جمله برجام، فاجعه منا، قرارداد توتال، تبعات قرارداد کرسنت، دیپلماسی منطقه ای، اخراج و بازداشت غیرقانونی دیپلمات های ایرانی و...خسارت های زیادی به کشور و مردم وارد کرد.
برای نمونه، دولت آقای روحانی در اجرای برجام به 28 شرط ابلاغی عمل نکرد و خسارت های فراوان برجام نیز از همین جا نشأت می گیرد.
بر همین اساس، وضعیت فعلی نتیجه غفلت دولت در اجرای دیپلماسی مقتدرانه و غفلت از فاکتور «مقاومت» در حوزه سیاست خارجی است. بنابراین این ظلم بزرگی است که ما خسارت های دیپلماسی انفعالی را به پای مقاومت بنویسیم.