سرویس سیاست مشرق - در آستانه سفر رئیسجمهور به مسکو، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه میگوید که دیدار آتی سید ابراهیم رئیسی به روسیه رویدادی بسیار مهم است. لاوروف در نشست خبری که با شرکت دهها خبرنگار گفت که دیدار رئیسجمهوری اسلامی ایران از مسکو رویدادی تاریخی بوده و باید تماسهای سیاسی بین تهران و مسکو ازسر گرفته شود.
این روزها «احیاء روابط» میان ایران و روسیه از زبان بسیاری از کارشناسان شنیده میشود؛ شاید برخی گمان کنند که تهران و مسکو در ماهعسل با یکدیگرند و سفر رئیسجمهور به آن کشور تنها جنبه نمادین دارد، اما در واقعیت رابطه میان دو همسایه قدیمی جز در مسائل دفاعی و امنیتی آنقدرها هم داغ نیست؛ در طول هشت سال گذشته دولت روحانی در ادامه تخریبهای داخلی و خارجی بهشدت روابط دو کشور را مخدوش کرده و حالا وقت آن است که رئیسی باهدف چندجانبه گرایی در دیپلماسی و اولویت به همسایگان به روسیه سفرکرده و آجر به آجر دیوار تخریبشده را بازسازی کند.
ظریف وزیر امور خارجه سابق اعتقاد داشت که روابط ایران و روسیه بدون برداشتن تحریمها و اجازه از آمریکاییها مخرب بوده و باید از مسیر کدخدا با دیگران گفتگو کرد. اما حالا مشخصشده است که «جهان منهای آمریکا» گزینهای مطلوب برای سیاست خارجه است. شعیب بهمن کارشناس مسائل روسیه و قفقاز دراینباره به «مشرق» میگوید: «روسها حاضر بودند مشکل بانکی و ارزی ایران را حل کنند؛ اما جریانی در داخل حاضر بود مردم زجر بکشند؛ اما زیر بار رابطه با روسها نروند». آقای بهمن اعتقاد دارد که روابط میان تهران و مسکو استراتژیک نیست و باید دوباره از نو آن را تعریف کرد.
در ادامه بخشهای مهم گفتگوی کارشناس مسائل روسیه با مشرق را میخوانید:
غربگراها علیه رابطه با مسکو سمپاشی میکنند
** مشکل بزرگ ما در داخل کشور آن است که بهخوبی روسیه را نمیشناسیم و اصلاً روس شناس در داخل کشور نداریم. یکی از دلایلی که دائماً دچار خطاهای تحمیلی میشویم در مورد روسیه، همین فقدان افرادی است که واقعاً روسیه را بشناسند. ما در برابر همین انگلیسیهایی که ایران را میشناسند، یا روسهایی که ایران را شناسند؛ چیزی برای عرضه نداریم. طرف مثلاً ایرانشناس است سالها رفتوآمد داشته و در مورد قومیت خاص در ایران مطالعه کرده، سالها بینشان زندگی کرده، ما اصلاً چنین چیزی را نداریم.
مشکل بزرگتر ما هم در بین کارشناسانمان و هم در بین رسانههایمان آن است که روسیه و روسها را عمدتاً از منابع غربی میشناسیم، یعنی شناخت ما شناخت بیواسطه نبوده، ما دائماً داریم در رسانههایمان، اخبار و اطلاعات و گزارشها را از منابع غربی و انگلیسی داریم ترجمه میکنیم. بهطور طبیعی آنها هم کاملاً نگاه منفی و جنگ سردی نسبت به روسیه دارند. همین دائم نگاه منفی دارد داخل کشور ما نگاه منفی و ضد روسی بازتولید میشود. متأسفانه این چالش ضد روسی در حوزه سیاست خارجی ایران هم وجود دارد، ما نه در وزارت خارجه بیواسطه روسها را نشناختیم و نگاه درستی هم نداریم.
** آن چیزی که در آستانه این سفر اهمیت دارد؛ تعاملات دوجانبه تهران و مسکو است. پس از اعلام رسمی خبر سفر سید ابراهیم رئیسی به روسیه، میبینیم که هجمههای رسانهای و تبلیغاتی گستردهای دارد علیه این دیدار انجام میشود. بهعنوان نمونه چهرههای شاخص جریان غربگرا و رسانههای اصلاحطلب از احساسات مردم استفاده میکنند و بهدروغ میگویند روسها هم در شهادت شهید سلیمانی دخیل بودند. جالب آنکه همین افراد در برابر اقدام تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی در شهادت حاج قاسم هیچ موضعگیری نکردند. این نشان میدهد که با تمام ظرفیتشان به میدان آمدند و دارند این سفر را تخریب میکنند.
صدا ضعیف است!
** در حوزه مناسبات دوجانبه روابط دو کشور در بسیار سطح پایینی قرار داشته و صدای دو طرف در پایتخت دو کشور بهخوبی شنیده نمیشود. برخلاف آن چیزی که برخی تصور میکنند ایران و روسیه روابط نزدیک، پیوستگی و همگرایی عمیقی ندارند. ما به هرکدام از شاخصههای روابط دوجانبهمان بنگریم؛ خواهیم دید که روابط بسیار ضعیف بین دو کشور برقرار است. مثلاً در حوزه سیاسی تعاملات ایران و روسیه، نسبت به روابط روسیه و ترکیه که همسایه ما هستند بسیار اندک است.
** در حوزه اقتصادی، روابط ایران و روسیه در دو دهه گذشته زیر دو میلیارد دلار بوده، در تعاملات اقتصادی کشورها دو میلیارد دلار یعنی پول خرد و اصلاً رقمی محسوب نمیشود! بازهم وقتی این را با ترکیه (بهرغم تمام آن مشکلات و چالشهایی که با روسها در حوزه سیاسی و منطقهای دارند) میبینیم که تعاملات اقتصادی روسیه و ترکیه در یک دهه اخیر بین سی تا چهل میلیارد دلار بوده ریلگذاری هم کردند که این را برسانند به صد میلیارد دلار و این در برابر زیر دو میلیارد دلار مناسبات اقتصادی ما، ا نشان میدهد که ما در حوزه اقتصادی هم هیچ کار مهم و جدی با روسها نکردیم.
** همین شرایط تقریباً در حوزههای فرهنگی و اجتماعی هم وجود دارد، یعنی ما تعاملاتمان با روسها در حوزههای فرهنگی و اجتماعی، حالا اگر نگوییم صفر است ولی نزدیک به صفر است، ما اصلاً ارتباطات انسانی، ارتباطات رسانهای با آنها نداریم، تبادل دانشجو در سطح بسیار پایین است، توریسم و گردشگریمان به شکل متقابل در سطح بسیار پایینی است، و تقریباً میتوان گفت که ما تعاملات گستردهای در هیچ حوزهای با روسها نداریم.
روسیه چرا قطعنامههای ضد ایرانی را وتو نمیکند؟
** باوجود مناسبات ناچیز با روسیه برخی (غربگراها) به مسکو نگاه طلبکارانه داشته و انتظار دارند که روسها همهجا پشت ما دربیایند یا قطعنامههایی که غربیها میآورند را روسها وتو کنند، درحالیکه، وقتی در شرایط عادی هستیم تمام امتیازها و فرصتهای اقتصادی ما به سمت کشورهای غربی و شرکتهای غربی میرود. ما در فضای پس از برجام عملاً دیدیم دولت روحانی، تمام امتیازات اقتصادی کشور را برای شرکتها و کشورهای اروپایی ارسال کرده و وقتی شرایط دگرگون شد باز ما برگشتیم به سمت روسها! این باعث شده روسها مانند چینیها از ما انتقاد کرده و بگویند شما از سر اضطرار و اجبار به همکاری با ما نگاه میکنید و اگر شرایطتان و روابطتان با غرب خوب شود و بهبود پیدا کند، ذاتاً غربگرا هستید و غش میکنید به سمت غرب. ولی هر وقت دچار مشکل و چالش میشوید تقاضای همکاری را مطرح میکنید.
** ما اگر بخواهیم کار جدی انجام بدهیم، باید نگاه به روسیه را در این سفر تغییر دهیم، با توجه به جایگاه آقای رئیسی و نوع نگاه ایشان؛ این سفر میتواند موقعیتی برای تغییر فضا و نگاه دو طرف به یکدیگر باشد. منتهی ما باید برنامهریزی داشته باشیم، باید راهبرد دقیق ارائه داده و روسها را درست بشناسیم، چینیها را درست بشناسیم و بتوانیم بر مبنای نیازهای خودمان و ظرفیتهایی که وجود دارد، توانمندیهایی که طرف مقابل دارد، برای توسعه رابطه برنامهریزی کنیم.
برخی تحریمها را به جان خریدند اما سراغ سوئیفت روسی نرفتند
**آقای رئیسی در این سفر باید به روسها القاء کند که نگاه به مسکو عوضشده است. البته تغییر رویکرد نسبت به شرق باید ملموس و عملیاتی باشد بهعنوانمثال اگر همین حالا یک قرارداد صد میلیارد دلاری بین دو کشور منعقد شود، معتقدم یک میلیارد دلار آنهم اجرایی نخواهد شد. کما اینکه ما همین امروز 25 میلیارد دلار قرارداد امضاشده با روسها داریم اما سطح مناسبات اقتصادی ما زیر دو میلیارد دلار است. در داخل کشور جهتگیری مدیران غربگرا (بهویژه در لایههای میانی مدیران) اجازه اجرایی شدن این قراردادها و توافقات را نمیدهند. ما برای توسعه رابطه با روسیه نیاز به یک تحول جدی در داخل کشور خودمان داریم و اگر نگاهها در حوزه مدیریتی تغییر نکند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
** اولین قرارداد مترو را ایران با روسها بست، آنها حتی واگن هم ساختند که به ایران بفرستند، اما در داخل برخی در دقیقه 90 زیر قرارداد زده و شرکت روسی دچار خسارت میشود. یا در حوزههای بانکی در دور اول تحریمها، طرف روس گفته بود که ما حاضریم به شما کمک کنیم و اصلاً مشکل ارزی و دلاری شمارا حل کنیم. آقای بهمنی یک به مسکو سفرکرده و توافق میشود. سفیر وقت ایران میگفت ما همه کارها را انجام دادیم، گره بزرگی از کشور میتوانست باز شود در آن مقطع، برخی اصلاً اجازه ندادند این مسئله اتفاق بیفتد! یا در همین تحریمهای اخیر هم روسها گفتند بیایید ما «سوئیفت روسی» درست کردهایم، اما کسی از داخل آن را پیگیری نکرد؛ دولت وقت حاضر شد؛ تمام روابط بانکی کشور با دنیا مختل و بسته باشد ولی مذاکره با غرب قطع نشود.
ماجرای کریدور کاغذی
** روسها به کریدور شمال – جنوب «کریدور کاغذی» میگویند، به این معنا که این ماجرا فقط روی کاغذ است. این کریدور از مرز ایران، یعنی از جمهوری آذربایجان تا روسیه که مشکلی ندارد، خط آهن از زمان شوروی بوده، مشکل از جنوب ایران به شمال ایران است. بخش اعظم این خط آهن یا وجود داشته یا ساختهشده است، الآن فقط تکه انزلی تا آستارا مانده است، پرسش اصلی باید این باشد که چرا 500 میلیون دلار پول برای تکمیل این کریدور تأمین مالی نمیشود. روسها احساس میکنند که این کریدور روی هواست!