مقدمه
دعا از مفاهیمی است که در قرآن و روایات به آن توصیه و مکرر به ارزش و اهمیت آن اشاره شده است. دعا آثار و برکاتی دارد که یکی از آن ها، دمیدن روح امید در انسان است. هر چه انسان امیدوارتر باشد با تلاش و مجاهدت بیشتری به سوی هدف مطلوب حرکت می کند. در واقع امید فردی، امید اجتماعی را نیز به همراه دارد چون کسی که امیدوار نیست به طور طبیعی، رفتاری خارج از عرف طبیعت انسان از خود بروز داده و در جهت دادن جامعه به سمت ناامیدی و افسردگی نیز اثر خواهد داشت.
هیچ مسلمانی را نمی توان پیدا نمود که به دعا علاقه مند نباشد. لذا باید در زندگی فردی و اجتماعی کسانی که اهل دعا هستند امید و امیدواری را مشاهده کرد. اما می بینیم که در همۀ آن ها این گونه نیست. در بسیاری از موارد انسان درک صحیح و کاملی از موضوعات نداشته و به همین دلیل در عمل و عینیت زندگی به نتیجۀ مطلوب نمی رسد.
در این نوشتار پس از بررسی حقیقت دعا و مفهوم امید، عوامل امیدبخشی را در دعای افتتاح که یکی از منابع غنی و سرشار از معارف است، واکاوی می نماییم. در گردآوری مطالب این نوشتار از منابع کتابخانه ای استفاده شده و روش آن توصیفی-تحلیلی است.
حقیقت دعا
دعا یکی از مفاهیم ارزندۀ الهی است که در منابع دینی از ارزش والایی برخوردار است. هنگامی که از امام باقر (ع) سؤال شد: آیا زیاد قرآن خواندن بهتر است یا زیاد دعاکردن؟ حضرت فرمودند: دعای بیشتر، افضل است. مگر فرمایش خدای متعال را نشنیدی که فرمود: «قُل ما یعبَؤُا بکَم رَبّی لَولا دُعاؤُکُم » (فرقان/77)؛ اگر دعاهای شما نباشد، پروردگار من هیچ اعتنایی به شما ندارد » (مجلسی، 1403 ق، ج90، ص299).
قرائت قرآن لازم و ضروری است اما اثری که دعاکردن در وجود و سرنوشت دارد، بسیار با فضیلت تر است. قرآن مجید، قرآن نازل است و دعا، قرآن صاعد است. چون روی قرآن و خطابش به مردم بوده تنزل کرده ولی روی دعا إلی الله می باشد. دعا دست انسان را می گیرد و بالا می برد؛ بالایی که اهلش آن را می فهمند (خمینی، 1389، ج13، ص32).
«دعا» در لغت به معنی بانگ زدن و خواندنی است که پیوسته با اسم طرف مقابل همراه است (راغب اصفهانی، 1412ق، ج1، ص315). دعا دارای مفهومی عام و گسترده است؛ یعنی اگر کسی را با هر زبانی و به هر کیفیتی خواه از راه دور یا نزدیک و خواه بلند یا آهسته صدا بزنند و خواه آن فرد آشنا باشد و خواه بیگانه به همۀ این صدازدن ها، دعا می گویند (مصباح یزدی، 1384، ص18). دعای بندگان به درگاه الهی به این معناست که بنده با خواندن پروردگارش، رحمت و عنایت خداوند را به سوی خود جلب می کند و خود را در مقام عبودیت و مملوکیت قرار می دهد (طباطبایی، 1374، ج10، ص52).
تصور رایج و معمول از دعا، خواستن و طلب از خداست که انسان در وقت احساس نیاز به ویژه هنگام گرفتاری ها و سختی هایی که خود قادر به حل آن ها نیست، با بیان لفظی به آن مبادرت می کند و یا این که دعا را برای ثواب بردن می خواند. در حدیثی امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند: «أُولئِک قَومٌ اتَّخَذوا... القُرآنَ شِعاراً وَ الدُّعا دِثاراً » (نهج البلاغه، حکمت 104)؛ آنان مردمی هستند که قرآن را لباس دل و دعا را جامۀ رو نموده اند.
قرآن همانند لباس زیرین و همیشه همراه انسان و دعا نیز بالاپوشی زیبا بر قامت اوست که به خوبی خودنمایی می کند. تصویر امیرمؤمنان(ع) از دثار برای دعا نشان می دهد دعا مربوط به تنگناها نیست؛ بلکه همیشه همراه انسان و موجب زیبایی و محافظت اوست.
با عنایت به فرازی از دعای افتتاح: «اَللهُمَّ اَذِنتَ لی فی دُعائِک وَ مسئَلَتِک... » متوجه می شویم که طلب حاجت از خدا پس از دعاست و تا دعا و اجابت آن محقق نشده است، طلب حاجت مفهومی پیدا نمی کند. دعا عبارت است از اینکه صاحب دعا نظر طرف را به خودش متوجه کند و مسألت این است که بعد از متوجه کردن او فایده و بهره ای از او درخواست نماید. بنابراین مسألت در حکم غرض و نتیجۀ دعاست (زمردیان، 1350، ص97).
در کتاب مصباح الشریعه از قول امام صادق(ع) نسبت به حقیقت دعا این گونه آمده است: «حقیقت دعا این است که تمام قوای درونی ات را متمرکز به خداوند کنی و قلب در مشاهده و حضور پروردگار متعال فانی گشته، تمام اختیار در مقابل عظمت و حکومت او سلب شده و همۀ امور خود را در ظاهر و باطن به خداوند متعال تسلیم و واگذار کنی. این ها شرایط دعا بود و اگر شرایط را رعایت نکردی منتظر اجابت و قبولی دعای خود مباش. زیرا خداوند متعال از ظاهر و ضمیر تو آگاه است و ممکن است تو مطلبی را در ظاهر طلب کنی که برخلاف درخواست و طلب باطنی تو باشد. زیرا شرایط ارتباط ادراکی را فعال نکرده ای».[1] لذا دعا هنگامی محقق می شود که تمام قوای فکری و روحی انسان بر وجود بینهایت خداوند متمرکز شود و با آن منبع غنی و فیّاض ارتباط برقرار کرده، از ماسوی الله منقطع گردد (احمدی ثانی، 1394، ص12).
دعا از نظر محتوا دارای دو ویژگی روح و راه است. نمایانگر راه است؛ بدین معنی که نیازهای انسان را جهت و سامان می دهد لذا بهترین وسیلۀ تربیتی و فرهنگ زایی است. این که دعا روح دارد یعنی به کمک آن می توان در بیکران بارگاه قرب الهی به پرواز در آمد و با او به گفت وگو نشست و از او درخواست کرد. دعا ابزار این سیر متعالی است (صادقی، 1382، ص28). امام صادق (ع) می فرمایند: «عَلَیکُم بِالدُّعا فَإِنَّکُم لا تَقَرَّبُونَ بِمِثلِهِ» (کلینی، 1407ق، ج2، ص467)؛ برشما باد به دعاکردن که چیزی مانند آن شما را به خدا نزدیک نمی سازد.
یکی از راه های تعمیق فهم ما از دعا، تأمل در دعاهایی است که از معصومین نقل شده و کسب معارف این ادعیۀ مأثوره است. چون مخاطب ادعیه، خدای متعال است لذا حضرات آنچه حق مطلب است ادا فرموده اند و آداب عبودیت را مراعات نموده اند. از طرف دیگر بسیاری از معارف عالی و بلند از راه ادعیه منتشر شده است. در حالی که مخاطب روایات و احادیثی که از ائمۀ معصومین نقل شده است، مردم متعارف بودند. بنابراین امکان بیان تمام معارف نبوده بلکه متناسب با فهم عرف و افق عقل مردم به بیان حقایق می پرداختند (مصباح یزدی، 1382، ص80).
وقتی این معارفی که در دعاهای مأثور وجود دارد، کسب شد و دعا محقق گردید، اثرات دعا بر انسان مترتب می شود. یکی از دستاوردهای دعا، دمیدن روح امید در انسان است. طول غیبت امام، انسان را مأیوس می کند ولی اگر اهل دعا باشیم، این ادعیه ما را بانشاط و زنده نگه می دارد. در دعای عصر غیبت که از امام زمان(ع) نقل شده است: از خدا می خواهیم که به ما توفیق دهد تا ذکر و انتظار حضرت را از خاطر نبریم و دعا برای ایشان را فراموش نکنیم تا طول غیبت حضرت ما را از قیام ایشان ناامید نکند (مفاتیح الجنان، دعای عصر غیبت).
مفهوم امید
«امید» در لغت به معنای چشم داشت، توقع و انتظار است(دهخدا، 1341ش، ج2). مفهوم امید در قرآن کریم از راه کلیدواژه هایی همچون رجا، طمع، أمل و تمنی قابل پیگیری است. در ادامه به توضیح مختصری هر یک از واژه ها می پردازیم؛
«رجا» انتظار امری محبوب و پسندیده است که اکثر اسباب و موجبات آن امر نیز محقق باشد.
«طمع» تمایل نفس از روی حرص، آرزوی شدید و آزمندی به چیزی است که خارج از دسترس انسان باشد.
«أمل» آرزویی است که انتظاری طولانی در آن وجود دارد؛ یعنی امکان حصول و دستیابی به آن دور و بعید است.
«تمنی» میل به حصول امری است همراه با تقدیر و اندازه گیری آن (محققیان، 1395، ص106 -100).
گرچه کلمات ذکر شده در مفهوم امید، مشترک معنوی اند ولی در متعلقشان یکسان نیستند. مثلاً واژۀ «أمل» بیشتر متعلق به امور مادی و مرتبط با زندگی دنیوی است. واژۀ «رجا » بیشتر به مسائل معنوی نظر دارد. هر یک از این واژه ها با توجه به متعلقشان می توانند مذموم یا ممدوح باشند. اگر متعلق آن ها امور معنوی و اخروی باشد یا امور مادی و دنیوی که مقدمه ای است برای رسیدن به کمالات اخروی و کسب رضای الهی، امری پسندیده و مطلوب است. ولی اگر متعلق آن ها آرزوهای دنیا و لذت های پست آن است که انسان را از رسیدن به تعالی و پیشرفت در مسیر کمال باز می دارد، امری ناپسند است (مصباح یزدی، 1390، ص274). در اکثر کتب اخلاقی واژۀ امید، ترجمۀ رجاست.
در کتاب جامع السعادات آمده است: «رجا عبارت است از انبساط و نشاط قلب به جهت انتظار امر محبوبی. این سرور را وقتی رجا و امیدواری گویند که آدمی بسیاری از اسباب رسیدن به محبوب را تحصیل کرده باشد » (نراقی، بی تا، ج1، ص281). به عبارت دیگر وقتی انسان گمان داشته باشد که در آینده نعمتی نصیب او خواهد شد، از این اندیشه، احساس خوب و شیرینی برای او حاصل می شود که رجا و امید نامیده می شود. این احساس خوشایند او را به حرکت و تلاش وامی دارد (مصباح یزدی، 1384، ص215).
به طور کلی در اسلام، امید جایگاه رفیعی دارد تا جایی که در روایات معصومین از آن به عنوان رحمت الهی یاد شده است. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «الأَمَلُ رَحمَتٌ لِأُمَّتی وَ لَولا الأَمَلُ ما رَضَعَت والدَة وَلَدَها وَ لا غرَسَ غارسٌ شَجَراً (مجلسی، 1403، ج74، ص173)؛ امید رحمتی است برای امت من و اگر امید نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی داد و هیچ باغبانی نهالی نمی کاشت. البته امید حقیقی، امیدی است که منجر به عمل صالح و فعالیت مثبت در جهت رشد و ارتقای انسان شود، به دور از هرگونه رخوت و سستی باشد و صرف ادعا نمودن و آرزوهای واهی در ذهن پروراندن نباشد. خداوند در آیۀ 110 سورۀ کهف می فرماید: «فَمَن کان یَرجوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلیَعمَل عَمَلاً صالِحاً »؛ کسی که امید به ملاقات پروردگارش و پاداش الهی دارد، باید عمل صالح انجام دهد.
امید اساس همۀ تلاش های مفید و پرثمر انسانی، رسیدن شخص به آرامش و سعادت ابدی است. اما هر کس در زندگی خود با حوادثی مواجه می شود و چالش هایی پیدا می کند که برای یافتن قدرت مقاومت در مقابل آن ها باید خود را مجهز به سلاح کند. یکی از این سلاح ها که در روایات ذکر شده است، دعا[2] (کلینی، 1430، ج4، ص302) است. در مواجهه با حوادث، توجه به خدای متعال، آن منبع غنی و فیاض، دل انسان را مستحکم کرده، امید را در او تقویت می کند و فرد به برکت دعا، بانشاط و اهل حرکت می شود. همچنین امیدواری افراد نقشی مؤثر در نشاط و پویایی جامعۀ اسلامی و تلاش و کوشش مفید و مستمر آن ها در جهت نیل به اهداف متعالی داشته و رشد، پیشرفت و بقای جامعۀ اسلامی را تضمین می کند.
عوامل امیدبخش در دعای افتتاح
همان طور که گفته شد ادعیۀ مأثوره یکی از عمده ترین منابع غنی و سرشار دریافت معارف دین است. دعای افتتاح منقول از امام زمان(ع) می باشد که توصیه شده تا بهترین لحظات مناجات با خدا در ماه مبارک رمضان به مدد آن سپری شود. این دعا مانند سایر ادعیه چنان با تاروپود توحید، نبوت و امامت به هم آمیخته که تفکیک آن ها کاری دشوار است. در دعای افتتاح پس از حمد وثنای الهی به آستان مقدس پیغمبر اکرم (ص) عرض ادب می شود و پس از صلوات بر وجود پربرکت ایشان با یادآوری خاندان آن حضرت، درخواست درود الهی بر تک تک آن بزرگواران شده وسپس با دعا برای استقرار دولت کریمه و ظهور امام زمان(ع) به پایان می رسد.
یکی از مهم ترین تربیت هایی که به آن نیاز داریم این است که نیازهای ما ساماندهی و هدفمند شود. بعضی از نیازها باید حذف شود، برخی باید کوچک یا بزرگ شود و عده ای از نیازها در فطرت ما وجود دارد که باید شکوفا شود و ما از آن غافل هستیم. دعاهایی که از معصومین نقل شده، ترس ها و امیدهای ما را سامان می دهد. این ادعیه بهترین وسیلۀ تربیتی است که افق هایی را پیش روی ما باز می کند، اولویت ها را به ما نشان می دهد و کم کم در ما تعلق و نیاز ایجاد می کند. ما نباید نیازمان را به دست مدیران مادی بدهیم، آن ها ما را حریص به دنیا می کنند. در صورتی که همۀ نیازهای ما باید در طریق سیر إلی الله باشد و به جایی برسیم که به کمتر از مقام رضوان قانع نباشیم.
دعای افتتاح در عصر غیبت ما را به انتظار می رساند و امید را تقویت می نماید؛ اگر انسان بداند امام در این عالم چه طرحی دارد و خود را در محیط ولایت آن ها قرار دهد، نیازهایش رفیع می شود، افق های بزرگتری را می بیند و این دنیا برای او کوچک می گردد. لذا دعای افتتاح از دعاهای استثنایی است که تعلق به دوران ظهور و اهل آن دوران شدن را در انسان ایجاد کرده و او را به خواسته های بزرگ و درک عظیمی از ظهور می رساند (سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدمهدی میرباقری، ماه رمضان 1397، به نقل از سایت سمت خدا).
شیطان چون جمال را نمی بیند و مأیوس است ما را به سوءظن می اندازد. لذا تمام تلاشش این است که از طریق بزرگنمایی سختی ها، مشکلات، نقص ها و عذاب ها انسان را نسبت به خدا بدبین و مأیوس کند. اما امام چون جمال را می بیند و امیدوار است، از طریق معارف دعا، روح امیدواری و حسن ظن به خدا می دهد و افق دید ما را الهی می کند.
در این مجال با نگاهی کلی به دعای افتتاح به معرفی سه عامل مؤثر در امیدبخشی می پردازیم.
1. شناخت خداوند متعال
عمده ترین دلیل نیایش و دعا، شناخت پروردگار است. این معرفت ریشۀ همۀ سعادت ها و موجب تمام اصلاحات است. عده ای به حضور امام صادق (ع) رسیدند و عرض کردند: چرا ما دعا می کنیم ولی مستجاب نمی گردد. حضرت فرمودند: برای این که شما کسی را می خوانید که او را نمی شناسید (مجلسی، 1403، ج93، ص368).[3] اسامی متعال خداوند که او را بدان ها می خوانیم و می ستاییم، همه سرشار از معانی متعدد است. تکرار و توجه به معانی وصفی آن ها، در معرفت انسان به خداوند کمک می نماید. دعاکننده با تدبر و تعمق در این صفات، خود را مرتبط با خدایی می بیند که هیچ چیز در برابر قدرت او مشکل نیست، این مسأله امید و نشاط تازه ای به شخص می دهد (مصباح یزدی، 1382، ص41).
در دعای افتتاح نیز به بسیاری از صفات خداوند متعال اشاره شده است. حضرت در همان مقدمۀ دعا می فرمایند: خداوند سه موضع دارد؛ موضع عفو و رحمت، موضع نکال و نقمت، موضع کبریایی و عظمت: «أَیقَنتُ أَنک أَنتَ أَرحَم الرّاحمین فی مَوضِع العَفو و الرّحمه و أَشَدُّ المُعاقِبین فی موضِع النَّکال و النَّقِمَه و أَعظم المُتَجَرین فی موضِع الکبریاء و العَظَمَه»(مفاتیح الجنان، دعای افتتاح). می توان سایر صفات خدا را نیز که در فرازهای بعدی دعا، ذیل همین سه موضع قرار داد. به عنوان نمونه «أرحم الراحمین، یُؤمِن الخائِفین، یُنَجِّی الصالحین، یَرفَع المستَضعَفین» در موضع عفو و رحمت. «اَشدُّالمُعاقبین، قاصِم الجَبّارین، مُبیرِالظالمین، یَضَعُ المستکبرین» در موضع نکال و نقمت. «أعظَم المُتَجبِّرین، مالِک المُلک، مُسَخِّرالرّیاح، فالِقِ الإصباح» در موضع کبریایی و عظمت.
ذاتی می تواند از صفت عظمت و کبریایی برخوردار باشد که دو امر در او یافت شود:
الف. به کامل بودن ذات خود آگاهی داشته باشد.
ب. برکلیۀ ماسوای خود شرافت و برتری داشته باشد.
خدای متعال دارای کمال مطلق و بی نهایت است و تمام کمالات از وجود او نشأت می گیرد و هر موجودی هستی خویش را از او دریافت می کند. پس عظمت و کبریایی مخصوص خداست و او به تمام وقایع کلی و جزئی آگاهی دارد (نظری و دیگران، 1395، ج5، ص176). هیچ کس در عالم چیزی ندارد همه مخلوق اویند و ذاتاً فقیر هستند (فاطر / 15).[4]
بنابراین وقتی انسان بداند سراسر فقر و نیاز است؛ یعنی تمام هستی او به حق وابسته است و خداوند عین غنا و بی نیازی است، لذا سرمایۀ انسان امیدواری به خدا می شود و برای حرکت موفق و پایدار در شبکۀ هستی، رسیدن به هدف و غایت حرکت که همان قرب الهی است و تأمین نیازهای مادی و معنوی خود به آن منبع فیاض و غنی متصل شده، استمداد می طلبد و احساس انبساط و نشاط در دل دارد.
از طرفی طبق تعریف قرآن، انسان فطرتاً حیّ متأله است یعنی موجود زنده ای که حیات او در خداخواهی مسبوق به خداشناسی وی و ذوب شدن در خدا ظهور دارد. غیرت خداخواهی او با غبار غیرت پذیری یعنی کفردر توحید، نبوت، معاد و... منافات دارد. تحمل هیچ گونه شرک و تعدد طلبی را ندارد؛ به گونه ای که اندک گزارشی از غیرخدا و ذره ای گرایش به سوی غیر او، مایۀ پژمردگی روح با طراوت توحیدی و افسردگی جان بانشاط یگانه جویی و یکتاپرستی است (جوادی آملی، 1397، ص104).
خداوند در قرآن کریم بارها از رحمت واسع (احسان به مخلوق با افاضه وجود و توابع آن) و بی انتهایش سخن گفته و انسان ها را به امید و انتظار برای بهره مندی از آن جلب کرده است.
همۀ موجودات به فراخور ظرفیتشان از نعمت ها و مواهب الهی بهره مند می گردند. اما رحمت خاصۀ پروردگار مشمول کسانی می شود که تقوا پیشه کنند، در برابر اوامر الهی خاشع و پیرو رسول الله و ائمه اطهار(ع) باشند (زمردیان، 1350، ص89). وقتی انسان این سرچشمۀ فضل را درک کند و خود را در اقیانوس بیکران رحمت الهی ببیند، امیدوار می شود.
محیط ولایت پیامبر و اهل بیت(ع) موضع عفو و رحمت الهی است؛ در این محیط بشر غیرمعصوم ممکن است گناه کند و خطا نیز داشته باشد اما چون در وادی بندگی است و پیرو امامی است که عبدمطلق خداست و او هم می خواهد عبد شود و قصد طغیان و سرکشی ندارد، امید به عفو و رحمت الهی دارد. شیطان در مقابل حق قرار دارد بنابراین محیط ولایت ابلیس و اولیای طاغوت موضع نکال و نقمت است؛ مستکبرینی که مقابل خدا گردن فرازی کرده و طغیان می کنند، فراعنۀ دیروز و امروز که بندگان خدا را زیر دست و پایشان له می کنند در موضع نقمت قرار گرفته، عقوبت می شوند و نجات نمی یابند (سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدمهدی میرباقری، ماه رمضان 1397، به نقل از سایت سمت خدا). لذا در مؤمنین امید به از بین رفتن بساط ظلم و جور تقویت می گردد.
2. صلوات بر نبی اکرم و اهل بیت(ع)
حضرت ولی عصر(ع) در دعای افتتاح پس از حمد و ثنای الهی با صلوات بر پیامبر(ص) به بارزترین اوصاف و مقامات ایشان اشاره کرده و سپس بر چهارده معصوم صلوات فرستاده و برخی از ویژگی های خاص ایشان را بیان می کنند. یکی از راه های تقرب به معرفت امام، صلوات بر نبی اکرم و ائمه اطهار(ع) است. صلوات، حقیقت خشوع در مقابل خلیفه الله، عبادت خداوند و اقرار به مقامات ایشان است. این اقرار یعنی انسان خود را تحت مقامات آن ها قرار داده و به نوعی تجدید عهد و میثاق با نبی اکرم و اهل بیت(ع) می کند (میرباقری، 1396، ص223).
گرچه این خاندان به ما محتاج نیستند ولی به ذات اقدس خداوند نیازمندند و باید دائماً فیض الهی بر آن ها نازل شود. از طرفی ما با صلوات از خداوند مسألت می کنیم که رحمت خود را بر پیامبر و آل او بفرستد، وقتی رحمت بر آن ها نازل شد، به دیگران هم می رسد. چون آن ها مجاری فیض هستند و اگر بخواهد خیری به بقیه برسد باید به عنوان رحمت خاصه نخست بر آن ها نازل شود، سپس به دیگران برسد (طاهرزاده، 1387، ص94).
همان طور که گفته شد هر کس در محیط ولایت پیامبر و اهل بیت(ع) باشد در موضع عفو و رحمت الهی است. هر فیضی که به عالم می رسد در پرتو صلوات خدای متعال بر این خاندان است. در فرازی از صلوات بر پیغمبر(ص) داریم که: «وَ صلِّ علی محمَّدٍ کَما غفَرتَ به الذُّنوب و سَتَرتَ به العیوب و فرَّجتَ به الکُروب»؛ (مفاتیح الجنان، صلوات بر حجج طاهره-صلوات بر پیغمبر(ص)) خدایا به وسیلۀ او گناهان را پاک کردی، عیوب را پوشاندی و سختی ها را گره گشودی. این ها از جمله رحمت هایی است که در پرتو صلوات نازل می شود. البته هرکس متناسب با ظرفیتش از آثار و برکات صلوات بهره مند می گردد. لذا صلواتی که بر این خاندان می فرستیم علاوه براینکه ما را به ایشان نزدیک می کند، امید به عفو و رحمت الهی را نیز تقویت می کند.
3. انتظار فرج
حضرت در فرازهای پایانی دعای افتتاح می فرمایند: «اللهم إنّا نَرغَبُ إلیک فی دَولَة کَریمَة تعِزُّ بها الاسلام وَ أَهلَه وَ تُذِلُّ بِها النِّفاق وَ أَهلَه وَ تَجعَلُنا فیها من الدُّعاة إلی طاعَتِک»؛ خدایا ما خواهان دولت کریمه ای هستیم که در آن اسلام و مسلمین، عزیز شوند و نفاق و منافقین ذلیل و خوار گردند و ما در آن دولت از داعیان به طاعت تو و راهبران به راه تو باشیم.
سید بن طاووس نقل می کند: وقتی در حضور امام(ع) از غیبت امام عصر(ع) سخن به میان آمد، یکی از حاضران گفت: وظیفۀ شیعیان شما چیست؟حضرت فرمودند: دعا و انتظار فرج.
انتظار فرج از آن جهت مورد تأکید و توصیۀ اهل بیت(ع) قرار گرفته که در انسان منتظر، امید به آینده ایجاد خواهد کرد و همین امید، نقش بزرگی را در سعی و کوشش ایفا می کند. زیرا اگر کسی بداند دیر یا زود حکومت زمین به صالحان خواهد رسید، امور جامعه اصلاح خواهد شد و ظلم و جور از بین خواهد رفت، برای رسیدن به چنین جامعه ای نه تنها خودسازی خواهد کرد بلکه تلاش می کند تا با دیگرسازی زمینۀ تشکیل دولت کریمه را فراهم آورد (جوادی آملی، 1394، ص42).
حضرت پس از اینکه معارف توحید، نبوت و امامت را بیان کردند و ما را وارد فرهنگ انتظار نمودند که به نیازها و تلاش های انسان جهت می بخشد، می فرمایند: «اللهم ما عرَّفتنا مِن الحق فَحَمِّلناه»؛ خدایا آنچه از حق به ماشناساندی تاب تحملش را نیز عنایت کن.
دریافت و درک این معارف که از عوامل ایجاد، تقویت و تحکیم امید در انسان ها می باشد. نیاز به افزایش آستانۀ تحمل و شرح صدر دارد. با شرح صدر، انسان استعداد دریافت معارف و حقایق الهی را می یابد. در قرآن و روایات راهکارهایی جهت دستیابی به شرح صدر بیان شده است. یکی از راهکارها تهجد و عبادت شبانه است. با توجه به آیات سورۀ مزمل می توان دریافت که نماز شب به عنوان یک عبادت خاص تأثیرات شگرفی در شرح صدر دارد، لذا خداوند دریافت قول ثقیل[5] (مزمل/ 5) معارف قرآنی و مانند آن را مرتبط با نماز شب دانسته است.
نتیجه
بهترین قالب ارتباطی انسان با خدا، قالب دعا و نیایش است به طوری که در فرهنگ اسلامی، مهم ترین آموزه های دینی از این طریق بیان شده است. دعا بهترین وسیلۀ تربیتی و جهت دهی به نیازها می باشد. همچنین سلاحی است برای مؤمن که به او قدرت مقاومت در برابر حوادث را می دهد.
با توجه به اینکه دعای افتتاح در بردارندۀ سه اصل از مهم ترین اصول دین، یعنی توحید، نبوت و امامت است، می تواند یکی از تأثیرگذارترین ادعیه در جهت تعمیق آثار معنوی دعا و تحکیم زیربنای اعتقادی افراد شود. دستیابی به اعتقادات دینی و تعلقات مذهبی نقش اساسی در تقویت امید به آینده دارد. امید واقعی از معرفت نسبت به خدا و قرار گرفتن در محیط ولایت پیامبر و ائمۀ اطهار(ع) حاصل می شود. تکیه بر قدرت واحد که تمامی امیدها به طرف او باشد و امیدواری به رحمت او، عامل حرکت و تلاش های مفید و پرثمر انسانی به سوی سعادت ابدی است. لذا دعای افتتاح افق های بزرگی را به ما نشان می دهد، نیازهای ما را رفیع می کند و با ترسیم دولت کریمه امید به آینده را مضاعف می نماید.
منابع
* قرآن کریم
** نهج البلاغه
*** مفاتیح الجنان
1. احمدی ثانی، سعید؛ نگرشی دیگر به دعا، مشهد، مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، 1394.
2. جوادی آملی، عبدالله؛ انسان از آغاز تا انجام، قم، اسراء، چاپ هشتم، 1397
3. ................................؛ عصارۀ خلقت، قم، اسراء، 1394.
4. خمینی، روح الله؛ صحیفه امام، ج13، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1389.
5. دهخدا، علی اکبر؛ لغتنامه دهخدا، تهران، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، 1341.
6. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، ج1، بیروت، دارالقلم، 1412.
7. زمردیان، احمد؛ بیان حقیقت بیانات ولی عصر، شیراز، چاپخانه موسوی، 1350.
8. صادقی، اصغر؛ بر بساط نیایش، تهران، آفاق، 1382.
9. طاهرزاده، اصغر؛ صلوات بر پیامبر عامل قدسی شدن روح، اصفهان، لب المیزان، چاپ ششم، 1387.
10. طباطبایی، سیدمحمدحسین؛ ترجمه تفسیرالمیزان، ج10، قم، جامعۀ مدرسین حوزه علمیه، 1374.
11. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق؛ الکافی، ج2، تهران، دارالکتب الاسلامی،1407.
12. .......................................................؛ .........، ج 4، قم، دارالحدیث، 1430.
13. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی؛ بحارالأنوار، ج90، بیروت، دارإحیاءالتراث العربی، 1403.
14. محققیان، زهرا؛ نظریه امید، قم، پژوهشگاه باقرالعلوم، 1395.
15.. مصباح یزدی، محمدتقی؛ اخلاق در قرآن، قم، دارالفکر، چاپ سوم، 1384.
16. ...................................؛ بر درگاه دوست، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ چهارم، 1382
17. ................................؛ سجاده های سلوک، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی،1390.
18. ................................؛ شکوه نجوا، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1384.
19. میرباقری، سیدمحمدمهدی؛ مقام محمود، قم، تمدن نوین اسلامی، 1396.
20. نراقی، محمدمهدی؛ جامع السعادات، ج1، بیروت، موسسه الاعلمی المطبوعات، چاپ چهارم، بی تا.
21. نظری، محمد، و دیگران؛ درسنامه نهج البلاغه، ج5، قم، دارالعلم، 1395.
پی نوشت ها:
[1] ...الدُّعا استِجابة الکُلِّ منک للحَقِّ و تَذویبُ المُهجَة فی مشاهَدة الرَّبِّ و تَرکُ الاِختیار جمیعاً و تسلیمُ الاُمور کُلِّها ظاهراً و باطناً إِلی الله فَإن لم تَأتِ بِشرطِ الدُّعا فَلا تَنتَظِرِ الإِجابة فَإِنَّه یَعلَمُ السِّرَّ و أَخفی فَلَعَلَّک تَدعوهُ بِشیءٍ قَد عَلِمَ مِن سِرِّکَ خِلافَ ذلک....
[2] امام رضا(ع) می فرمایند: «عَلیکُم بِسلاح الأَنبیا» فقیل: و ما سلاح الانبیا؟ قال: «الدُّعا» خود را مجهز کنید به سلاح انبیا و پرسیده شد: سلاح انبیا چیست؟ حضرت فرمودند: دعا (کلینی،1430ق، ج4، ص302).
[3] «قال قومٌ لِلصادق(ع): «نَدعو فَلایُستجاب لَنا ». قال: «لِأَنکُم تدعون مَن لا تَعرفونه»» (مجلسی، 1403، ج93، ص368).
[4] «یا ایهاالناس أنتم الفقراء إالی الله و الله هو الغنی الحمید».
[5] «إنّا سَنُلقی عَلیک قولاً ثَقیلا».