ماهان شبکه ایرانیان

بررسی سیر تاریخی وجوب حجاب در صدر اسلام

حجاب یکی از مسائل مشترک بین ادیان الهی است. تمایل به پوشیده ماندن در یهود، مسیحیت و اسلام، امری درونی است و عفاف و خویشتن داری فضیلت اخلاقی شمرده میشود.

بررسی سیر تاریخی وجوب حجاب در صدر اسلام

مقدمه

حجاب یکی از مسائل مشترک بین ادیان الهی است. تمایل به پوشیده ماندن در یهود، مسیحیت و اسلام، امری درونی است و عفاف و خویشتن داری فضیلت اخلاقی شمرده میشود.

در اسلام این مسئله به دور از افراط و تفریط و به طور شفاف و روشنی بیان شده است و مسلمانان معتقدند که این امر به گونه ای طراحی شده است که در جهت فعال سازی زنان در جامعه مفید باشد. البته اشکالات و شبهاتی از سوی مخالفان امر حجاب، به وجوب و یا میزان پوشش در اسلام و که بیشتر به مسایل فقهی مرتبط میشود توجه داشته اند اما این نوشتار به دنبال زوایای تاریخی و مناسبت زمانی وجوب حجاب در اسلام میباشد به عبارت دیگر باید دید که سیر تاریخی وجوب این حکم شرعی به کدام مقطع زمانی در صدر اسلام بازگشت داشته و چه شرایط اجتماعی در تشریع این حکم به صورت تدریجی تاثیر گذار بوده است. از این رو در این مقاله به مفهوم شناسی واژه حجاب و فرهنگ موجود پیرامون حجاب در صدر اسلام و زمینه های وجوب حجاب و سیر تاریخی نزول آیات مربوط به این حکم شرعی پرداخته میشود.

مفهوم شناسی

معنای لغوی: واژه "حجاب " در لغت به معنای پرده، حاجب و چیزی است که میان دو چیز حایل و فاصله میشود. خواه از امور مادی و اشیای محسوس باشد و یا از امور معنوی و غیر محسوس. در زبان عربی به ابرو از آن جهت حاجب میگویند که به عنوان پرده و مانعی برای چشم در برابر شعاع خورشید عمل میکند. دربان را نیز از آن جهت حاجب میگویند که مانع ورود میشود (ابن منظور، ١٤١٤ق: ماده حجب؛ مصطفوی، ١٤٠٢ق: ج ٢، ١٦٦).

معنای اصطلاحی: واژه حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اصطلاحی جدید است. آن چه در گذشته ها در این مورد به کار میرفته، به ویژه در اصطلاح فقها، واژه “ستر” بود که به معنای پوشش است. (مطهری، ١٣٧٨: ٧٨؛ مصطفوی، ١٤٠٢ق: ج ٢، ١٦٧) در نهایت میتوان گفت: حجاب اصطلاحی است به معنای پوشاندن زن خود را در برابر نامحرمان.

فرهنگ حجاب در صدر اسلام

برای دانستن سیر تاریخی وجوب حجاب در اسلام باید دید در زمان بعثت پیامبر(ص) و آغاز رسالت ایشان جامعه دارای چه وضعیتی در زمینه اهتمام به پوشش داشته اند و آمدن اسلام آیا در ادامه همان فرهنگ بوده است یا این که با آن به مخالفت پرداخته و یا به گونه ای کاملا آن را نسخ نکرده بلکه اصلاح نموده است؟!

 در زمینه فرهنگ پوشش در زمان صدر اسلام محققان و تاریخ نگاران با توجه به مستندات تاریخی خود دیدگاه های متفاوتی در زمینه فرهنگ حجاب و سطح پوشش در اجتماع آن روز ارائه داده اند که میتوان در دو دیدگاه کلی تقسیم نمود:

اول: پدیدة برهنگی

از دیدگاه موافقان این فرهنگ، برهنگی مقارن با عصر پیامبر ص به دلیل عوامل گوناگونی شکل گرفته بود که میتوان مهم ترین آن ها را فقر، شرایط جغرافیایی نام برد. این عوامل موجب بازتاب برهنگی کامل، نیمه برهنگی، برهنگی موردی و برهنگی اطفال گشته بود. در توضیح این مطلب میتوان گفت: شرایط آب وهوایی به گونه ای بود که عمدتا بردگان و سیاهان جامه ای برای پوشیدن نداشتند. (مقاله، حجاب شرعی در عصر پیامبر(ص) ص، ٣٣). همچنین محققان درباره پوشش عامه مردم، اذعان به نیمه برهنگی آنان میکنند زیرا دستیابی به لباس به دلیل فقر مالی و ضعف اقتصادی کاری بسیار مشکل بوده است. «أما سواد الناس فلم یکن من السهل علیهم الحصول علی اللباس... فکانوا یسترون أجسامهم بأسمال بالیۀ و بکل ما یمکن أن یستر الجسم به». (جوادعلی، ١٣٤٧: ج ٥، ٤٧).

در برخی موارد نیز افراد در شرایط خاصی برهنه میشدند به عنوان مثال از جمله وقایع ٩٩ تاریخی مشهور این است که مردم در زمان بعثت پیامبرص بدون لباس خانه کعبه را طواف میکردند و این امر توسط زنان نیز به همین شکل و صورت اتفاق میافتاد. نابالغان و افراد کم سن و سال نیز از پوشش و لباس جدا بوده و بنابر مستندات تاریخی دختران بالغ تا پیش از سن بلوغ هیچ گونه پوششی نداشته اند. البته باید گفت: به طور کلی فرهنگ برهنگی در عصر مقارن با ظهور اسلام امری رایج گردیده بود.

دوم: پوشش نسبی

با توجه به این دیدگاه مردم آن روزگار دارای نوعی پوشش بودند که پوشش آنان در شبه جزیره عربستان به دو پوشش اشراف و پوشش رسمی و حد متوسط قابل تقسیم بندی است:

ـ پوشش اشرافی

از جمله ویژگیهای پوشش اشرافی که اختصاص به طبقه ثروتمند و متمکن اجتماع آن روز بود غالبا اندام برهنه را میپوشانید و این نمایانگر ثروت شخص بود و عده ای از آنان با تکبر و غرور گام برمیداشتند. «و قد کان الاغیاء و الشباب یبالغون فی ألبستهم، و منهم من یسبله یجر الارض و منهم من یبالغ فی ردائه خیلاء وتیها و تکبرا» (جوادعلی، ١٣٤٧: ج ٥، ٥٥).

 ـ پوشش رسمی و حد متوسط

در آن زمان به نقل مورخانی چون طبری پارچه های نادوخته ای بوده است که مردان پارچه ای را به عنوان لنگ و پارچه ای را نیز به عنوان رودوشی استفاده مینمودند و زنان نیز لباسی نیمه برهنه به نام درع داشته اند. «قال الطبری إنما ورد الخبر بلفظ الإزار لان اکثر الناس فی عهده ص کانوا یلبسون الإزار و الأردیۀ...». (عسقلانی، بیتا: ج ١٠، ٢٢٣) در متون قدیمی از پارچه های نادوخته با عنوان إزار «لنگ» و رداء «رودوشی» نام برده شده است که پوشش مردان بوده و درع نیز پوشش زنان بوده است که فاقد دوخت و دوز لازم بوده است. به نظر میرسد استفاده از لباس های دوخنه شده در آن زمان کمتر رایج بوده است.

از آن جا که نوشتار حاضر در خصوص حجاب و پوشش زن و سیر تاریخی آن در صدر اسلام میباشد از این رو با ترسیم کلی از وضعیت فرهنگ پوشش (زن و مرد) در زمانی مقارن با بعثت پیامبر ص اکنون به صورت خاص در مورد وضعیت پوشش زنان در آن روزگار می - پردازیم تا بتوان چگونگی و میزان تحول پوشش زنان در جامعه اسلامی و قبل از آن را بهتر بررسی نمود. از سوی دیگر قابل توجه است که بدانیم آن چه که تا کنون در خصوص برهنگی و یا نیمه برهنگی زنان معاصر پیامبرص بیان شد درخصوص مشرکان و بت پرستانی بودند که دارای آیین و تابع هیچ دینی نبودند. با نگاه به تاریخ چنین استفاده میشود که حجاب به معنای پوشش زنان، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکل های متفاوت وجود داشته و این حکم تأسیسی نیست؛ یعنی اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته و چنان که از تاریخ زمان پیامبر(ص) استفاده میشود، اسلام قدری محدوده آن را وسیع تر کرده و به آن شدت بخشیده است.

 «حجاب زنان از سنن قدیمی تمدن های بشری بوده است و در ادیان الاهی به خصوص یهود، مسیحیت و زرتشت مسئلۀ حجاب و رعایت آن مطرح بوده است و در بعضی از ادیان مثل یهود مسئلۀ حجاب سخت تر از حجابی است که اسلام میگوید.» (مطهری، ١٣٧٨: ١٢) پس آنان اگر بخواهند به دستورات دینی خود هم عمل کنند، ملزم به رعایت حجاب در جامعه هستند.

و حتی میتوان گفت در میان ملل گذشته نیز وجود داشته است در ایران باستان، هند و... رعایت حجاب اجباری بود. (مطهری، ١٣٧٨: ٩) ویل دورانت ضمن تصریح به وجود حجاب در ایران باستان، در خصوص فرهنگ یهود آورده که «اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت: چنانکه مثلا بیآنکه چیزی بر سرداشت به میان مردم میرفت یا با مردان درد دل میکرد و یا... مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.(دورانت، ١٣٨٠: ج ١٢، ٣٠).

آنچه را که از تاریخ استفاده میشود این است که زنان در زمان پیامبر(ص) دارای حجاب بودند، البته نه حجاب کامل. زنان عرب معمولا پیراهن هایی میپوشیدند که گریبان هایشان باز ١٠١ بود، دور گردن، سینه، در معرض دید بود. روسریهایی که به سر میانداختند، قسمت های پایین آن را به پشت سر میانداختند به طور طبیعی گوش ها و گوش واره ها و جلوی سینه و گردن نمایان بود. و گفته شده است که تا پیش از نزول آیه جلباب (در سال ششم یا هفتم هجری) میزان پوشیدگی زنان آزاد با کنیزان یکسان بوده است و زنان آزاد همان مقداری را میپوشاندند که کنیزها نیز میپوشاندند البته تفاوت در کیفیت و مرغوبیت جنس پارچه و لباس آن ها وجود داشت. طبری در تفسیرش در این باره میگوید: «عن ابن عباس... قال: کانت الحره تلبس لباس الأمۀ، فأمر الله نساء المؤمنین أن یدنین علیهن من جلابیبهن» (طبری،١٤١٢: ٢١٨؛ سیوطی، ج ٥، ٣٢٢).

از زمان جاهلیت و نیز بعد از بعثت پیامبر اسلام (ص)، و تشریع حکم حجاب از جهت توسعۀ میزان پوشش در آن زمان، برای کنیزان اجبار و لزومی در بارة رعایت کامل حجاب وجود نداشت (مکارم شیرازی، ١٤٢٥ق: ج ١، ٥٤؛ رسائل حجابیه، ج ٢، ١١٨٨؛ هاشمی شاهرودی، ١٤٢٦ق: ج ٢، ٩٤) ولی باید به این نکته توجه کرد که بیشتر کنیزها حجاب نسبی سابق خود را رعایت میکردند و فقط بعد از حکم حجاب میزان پوشش آن ها نسبت به زنان آزاد متفاوت بوده است. از احادیث زیادی نیز استفاده میشود که حجاب سر برای کنیزان لازم نبود، به گونه ای که با سر برهنه نماز میخواندند. (مکارم شیرازی، ١٤٢٥ ق، ٦٨) مذهب مشهور فقها هم همین است که کنیز اگر با سر برهنه نماز بخواند، نمازش صحیح است و پوشش سر برای کنیز در نماز واجب نیست. (عاملی،١٤١٠ق: ج ١، ٥٢٩؛ مجلسی، ١٤١٢ق: ٢٩٠؛ مجلسی، ١٤١٤: ج ١، ٤٨٣)

در نتیجه میتوان گفت پوشش عامیانه زنان عصر پیامبر(ص) "درع " بوده است. مشخصات این پیراهن را میتوان پوشیده نبودن ناحیه سینه به دلیل شکافی که در وسط پارچه ایجاد میکردند. (فیض کاشانی، ١٤٠٦: ج ٧، ٣٧٦) و برخی علاوه بر درع، از سرانداز (روسری) نیز استفاده میکردند که به آن خمار یا مقنعه میگویند. اما به دلیل این که آن را پشت بدن میانداختند سینه و پستان بسیاری از زنان پیدا بود. «انهن کن یلقین مقانعهن علی ظهورهن فتبدوا صدورهن» (نور:٣١)

از دیگر آسیب های پوشش رایج زنان، نمایان بودن دو طرف بدن بود «قیل ان المرأة کانت تلبس الدرع من اللوء لوء غیر مخیط الجانبین، تلبس الثیاب الرقاق و لا تواری بدنها...» (قرطبی،١٣٦٤: ج ١٤، ١٨٠).

از دیگر ویژگیهای پوشش زنان کوتاه بودن پیراهن های آنان بود به صورتیکه ساق پا و زانوها کاملا دیده میشد. زنان به جز دامن پیراهن کوتاه از هیچ پوشاک دیگری برای ستر عورت و ران استفاده نمیکردند و گاهی با بالا رفتن دامن پیراهن شرمگاه شان نمایان میشد. از این رو شهید مطهری میگوید: «در جاهلیت بین اعراب ستر عورت (پوشاندن شرمگاه) معمول نبوده است و اسلام آن را واجب کرد» (مطهری، ١٣٨١: ١٤٢) شواهد متعدد حاکی از این نکته است که زنان در جامعه عرب قبل از اسلام برای حضور در اجتماع، از پوشش مناسب و مطلوب برخوردار نبودند.(اسد الله جمشیدی، «تاریخچه حجاب در اسلام»، تاریخ در آیینه پژوهش، ش ٧، ١٤٧).

انواع پوشش زنان در صدر اسلام

با بررسی منابع وجود در مورد انواع پوشش در صدر اسلام به مهم ترین آن ها اشاره میشود تا اولا بتوان دیدگاه اسلام را در خصوص این پوشش ها یافت و ثانیا این که دانسته شود که آیا حجاب در شریعت پیامبر(ص) به دنبال ابداء پوششی جدید بوده است یا این که پوشش زنان پیش از اسلام را پذیرفته و به اصلاح آن پرداخته است؟!

١- جلباب

همان لباس رویی و بیرونی بوده است که در زمان پیامبر ص زنان از آن استفاده میکردند.

علامه طباطبایی میگوید: «هو ثوب تشتمل به المرأة فیغطی جمیع بدنها أو الخمار الذی تغطی به رأسها و وجهها...» (طباطبایی،١٣٧٠: ج ١٦، ٥٣١-٥٣٢)

٢- خمار 

یکی از پوشش های صدر اسلام که جامه ای نادوخته برای پوشش سر بوده است. علامه میگوید: «خمار جامه ای است که زن سر خود را با آن میپیچد و زائد آن را بر سینه اش آویزان میکند.» (طباطبایی،١٣٧٠: ج ١٥، ١٥٩) خمار و در لغت به معنای پوشاندن است. شراب را هم از آن جهت خمر میگویند که قوا، حواس ظاهری و عقل انسان را میپوشاند. خمار نیز سر انسان را میپوشاند (مصطفوی، ١٤٠٢ق: ج ٣، ١٢٩).

٣- نصیف

پوششی بوده که بسیاری از زنان استفاده میکردند و لغویون آن را لباس زینت میدانند و معتقدند زنان برای تجمل از آن استفاده میکردند.(الزبیدی، ١٤١٤ق: ج ١٢، ٥٠٢).

٤- نقاب

نقاب در عهد نبوی در متداول بوده است. و در تعریف لغویون عبارت است از پوششی که بر چشمان و بینی قرار میگرفت. (ابن منظور،١٤١٤: ج ١٤، ٢٥١).

٥- برقع

یکی دیگر از پوشش های صورت برقع بوده است. (جوده السحار، المرأة العربیۀ فی جاهلیتها و اسلامها،١٣٥٠: ١٠٩).

٦- لئام

نوعی پوشش که در حال سفر و سوار بر چهارپایان استفاده میشده است. (صدوق، بیتا: ج ١، ٢٥٥).

٧- قمیص

پوشش متداول مردم در صدر اسلام بوده است. و لغویون عرب واژه قمیص را مترادف با درع میدانند که پوشش مخصوص بانوان بوده است. (ابن منظور، ١٤١٤: ج ٤، ٣٣٤).

٨- قناع

قناع یا مقنعه برای پوشاندن سر میباشد و قناع کمی بلندتر از مقنعه بوده است (ابن منظور، ١٤١٤:ج ١١، ٣٢٣).

٩- مراط

عبایی از پشم یا کتان یا خز.به طور کلی هر لباس دوخته نشده ای را که زن آن را ازار خود قرار میداده است مراط میگویند. (دزی، ١٣٥٩: ٣٧٩).

١٠- برد

قطعه پارچه پشمی بلند و ضخیم که روز ها برای پوشاندن بدن و شب ها به جای جامه خواب به کار میرفته است. (ابن منظور،١٤١٤: ٥٧).

١١- ازار

برای پوشش پایین بدن به کار میرفت. ازار پایین پوش و رداء بالاپوش بوده و تن پوش کامل عرب این دو بوده است. این لباس مشترک بین زن و مرد بوده است و تنها ازار زنان ضخیم تر از مردان بوده است. (الجبوری، ١٩٨٩: ٦٩) جواد علی میگوید: و" الازار" الملحفۀ، وما یستر أسفل البدن، والرداء ما یستر به أعلاه. و کلاهما غیر مخیط. وقیل الازار ما تحت العاتق والظهر، ولا یکون مخیطا. فهو قطعۀ قماش، یلف به القسم الأسفل من البدن لستره. یختلف طوله وعرضه حسب رغبۀ لابسه. ویلبس الإزار مع الرداء فی الغالب، وقد تلبس معه ألبسۀ أخری. (المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام).

١٢- سروال

لباسی که ما بین ناف و ران ها را میپوشاند. و استفاده از آن سابقه طولانی داشته است چنانکه انبیائی مانند ابراهیم و موسی(علیهم السلام) نیز از آن استفاده میکردند. (ابن منظور، ١٤١٤: ١٠٥ ج ٦، ٢٤٧).

سیرتاریخی وجوب حجاب

پیش از پرداختن به این موضوع که حجاب چگونه وجوب پیدا کرد؛ پاسخ به برخی از پرسش هایی از قبیل این که آیا وجوب حجاب دفعی بوده؟ یا در طی مراحلی به مرحله وجوب رسیده است؟ ارکان حجاب اسلامی چیست؟ به آن ضروری مینمایاند.

به طورکلی ارکان حجاب اسلامی را در لابلای متون آیات و روایات میتوان یافت که در طی سیر وجوب حجاب به آن ها به طور مفصل اشاره خواهد شد لیکن در این مقطع و با توجه به متون دینی میتوان گفت: اسلام برای حجاب زن ها دو رکن اساسی را بیان کرده است:

١- از جهت فراگیری نسبت به بدن که دستور داده به جز گردی صورت و دست ها تا مچ، تمام بدن باید پوشیده شود.

٢- دوم از نظر کیفیت پوشش که نباید بدن نما یا چسبان باشد و نیز نباید موجب جلب توجه نامحرم گردد.

اما در مورد این که آیا وجوب حجاب دفعی است یا تدریجی؟ با در نظر گرفتن زمان نزول آیات حجاب در باید گفت: حکم وجوب حجاب دفعی و به یکباره بر پیامبر ص نازل نشده است بلکه به صورت تدریجی وبا اقتضای شرایط زمانی و اجتماعی آن دوره نازل شده است. که در ادامه به سیر وجوب حجاب از نظر زمان و مکان و شرایط زمانی پرداخته میشود. ابلاغ احکام حجاب در مدینه میباشد لذا اگر نصوصی دال بر وضع حجاب در زمان حضور پیامبر(ص) در مکه یا قبل از آن ارائه کنیم، در اثبات یا رد حجاب شرعی مورد قبول نخواهد بود. چون تا آن زمان اساسا حجاب تشریع نشده بود و بنابراین سکوت پیامبر دلیل بر چیزی نمیتواند باشد. از طرفی نیز حجاب مردم مدینه مشمول تدریجی بودن احکام میباشد.

وقتی پیامبر اسلام از مکه به مدینه هجرت نمود، به صورت تدریجی با برخی مظاهر فساد برخورد میکرد و حجاب یکی از آن موارد بود. مردمی که پوشش اندک جزء فرهنگشان بود، باید به صورت تدریجی به حجاب مایلشان کرد. لذا در ابتدا آیات حجاب ویژه همسران پیامبر گرامی اسلام نازل شد. تا این که در سال پنجم هجرت در پی تعرض برخی جوانان لاابالی به زنان، آیات سوره احزاب نازل گردید. و زمینه را برای مرحله سوم ایجاد کرد. آیات مبارکه سوره نور اتمام حجت و حکم قطعی حجاب را ابراز داشت.

مرحله اول: وجوب حجاب برای زنان پیامبر به عنوان الگویهای اجتماعی

 تا پیش از نزول آیات حجاب، زنان مسلمان با همان لباس معمول و مرسوم آن زمان، در جامعه حاضر میشدند، با مردان سخن میگفتند و حتی با آنان بر سر یک سفره مینشستند و از یک ظرف غذا میخوردند؛ تا این که در سال پنجم هجری، حجاب بر زنان پیامبر واجب شد:

«یا نساء النبی لستن کأحد من النساء إن اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفا* وقرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرج الجاهلیه الأولی» (احزاب: ٣٢-٣٣)

در سوره احزاب ضمن بیان وظایف و تکالیف همسران پیامبر(ص) به عنوان نزدیک ترین افراد به آن حضرت، به حجاب و پوشش آنان در اجتماع پرداخته است؛ زیرا اعمال آنان به پیامبر منتسب میشود و زنان دیگر از آنان الگو میگیرند. از این جهت آنان باید اعمال و رفتارشان بر اساس معیارهای اسلام باشد و از متابعت عادات و آداب و رسوم جاهلی متداول در جامعه دوری کنند. بر این اساس، قرآن در مورد تکلیف آنان نسبت به حجاب و پوشش و تعامل با نامحرمان به آنان فرمود: “ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید. پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید! و در خانه های خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت ١٠٧ نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد. در آیه دیگر همین سوره میفرماید: «یا أیها النبی قل لأزواجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین وکان الله غفورا رحیما». “ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش های خود را بر خود فروتر گیرند این برای آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند (علیهم السلام) به احتیاط ] نزدیک تر است و خدا آمرزنده مهربان است (احزاب: ٥٩).

مرحله دوم: وجوب حجاب به دلیل صیانت زن (مقدمه ای برای حجاب کلی حجاب)

در این مرحله خداوند ضرورت پوشش حجاب را با بیان دلیل، امری لازمی برای زنان مومن معرفی میکند و حتی چگونگی رعایت پوشش در برابر نگاه های آلوده را بیان میدارد.

چون پوشش زنان کامل نبود جوانان هرزه تحریک میشدند و بر سر راه آنان قرار گرفته و به اذیت و آزار آنان میپرداختند. بنابراین وقایع، آیه ذیل نازل گشت:

«یا أیها النبی قل لأزواجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین وکان الله غفورا رحیما»(احزاب: ٥٩).

از امام باقر(ع) روایت شده: “روزی در هوای گرم مدینه زن جوان زیبایی درحالیکه طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه عبور میکرد، مردی از اصحاب رسول خدا (ص) از طرف مقابل میآمد، آن منظره زیبا، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوی خودش را نگاه نمیکرد، آن زن وارد کوچه ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال میکرد، همان طورکه میرفت ناگهان استخوان یا شیشه ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت، وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور پیامبر(ص) رفت و ماجرا را به عرض رساند. (فیض کاشانی، بیتا:ج ٥، ٢٣٠؛ مطهری،١٣٧٨: ج ١٩، ٤٨٥؛ کلینی،١٤٠٧: ج ٥، ٥٢١؛ مجلسی، ١٤١٢: ج ٨، ٣٥٣).

آیه ٥٩ سوره احزاب از جمله آیاتی بودکه توصیه به حجاب کرد خداوند در این آیه می فرماید:

«ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو که روسریهای بلند خود را بر خویش فروافکنند که این کار برای این که (از کنیزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار واذیت قرارنگیرند بهتر است.» (مکارم شیرازی، ١٣٧٣: ج ١٧، ٤٢٥) نزول آیات حجاب در سوره نور پس از آن و در سال های میانی حیات پیامبر در مدینه، جدیترین اقدام در این خصوص بود چرا که تا قبل از آن گرچه توصیه هایی بر اصلاح پوشش از سوی پیامبر(ص) میشد اما حجاب به نحویکه در سوره نور آمده واجب نشده بود. پس از آن بود که زنان مسلمان تلاش نمودند تا در پوشش خود بر اساس دستور خداوند تغییراتی اساسی ایجاد نمایند. عایشه و به نقلی ام سلمه همواره زنان انصار را به سبب رعایت حجاب و استفاده از پوشش مشکی مورد ستایش قرار میدادند. (زمخشری، بیتا: ج ٣، ٢٣١؛ ابوداوود، بیتا: ج ٤، ٦١) در آیه ٣٠ این سوره آمده است: «قل للمومنات یغضضن من ابصارهم و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن...» یعنی ای پیامبر به زنان با ایمان بگو دیدگان خویش فروبندند و شرمگاه های خود را نیز از دید دیگران بپوشانند و زیورهای خویش را آشکار نکنند مگر آنچه که از آن پیداست و روسریهای خویش را برسینه افکنند(تا گردن وسینه پوشیده شود)»

 درشأن نزول این آیه اکثر مفسران مانند طبرسی، علامه طباطبائی، مکارم شیرازی و... میگویند چون زنان عرب معمولا پیراهن هائی میپوشیدند که گریبان هایشان باز بود و روسریهای خود را بنحوی میگذاشتند که دور گردن و سینه را نمیپوشانید و قهرا گوش ها وجلوی سینه ها نمایان میشد این آیه نازل شد و دستور داد که باید روسریها را طوری ببندید که قسمت های یاد شده پوشیده گردد و زنان مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشانند. (طبرسی، ١٣٧٤: ج ٥، ١٣٨، ذیل آیه ٣١ سوره نور؛ مکارم شیرازی، ١٣٧٣: ج ١٤، ٤٤٠؛ طباطبائی، ١٣٧٠: ج ١٥، ١٢٦). در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه مورد بحث آمده است «زنان مامور شده اند که روسری های خود را برروی سینه خود بیفکنند تا دور گردن و موها و گوش و گوشواره ها پوشیده شود.»(پیشین)

روایات و شواهد دیگری از این آیه در صدر اسلام موجود است که همگی نشانگر رعایت حجاب توسط زنان میباشد. بعنوان نمونه در تاریخ نقل شده است که حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) وقتی میخواستند به بیرون منزل و نزد پیامبر اکرم (ص) بروند از پوشش های خاصی مثل چادر و روپوش صورت استفاده میکردند. در جریان داستان غم انگیز غصب فدک آن حضرت با شکل خاصی از حجاب و پوشش برای دفاع از حق خویش از منزل به مسجد آمدند. راوی داستان شکل خاص حجاب حضرت را این گونه توصیف نموده است: آن حضرت هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم برسر بستند و جلباب و چادر را به گونه ای که تمام بدن آن حضرت را میپوشاند وگوشه های آن به زمین میرسید، به تن کردند و به همراه گروهی به مسجد حرکت نمودند». (طبرسی، بیتا:ج ١، ٩٨).

بر طبق فرمایش مفسران، واژه «جلابیب» در آیه ٥٩ سورة احزاب صراحتا به پوشش بلندی که سراپای زن را در برمیگیرد و رنگ آن نیز به سیاه تعبیر شده است؛ اشاره دارد.

مفسران بزرگی همچون: «سیوطی»، «بیضاوی»، «علامه طباطبایی»، «طبرسی» جلابیب را به «ملاحف» تفسیر کرده اند. «ملاحف» جمع «ملحفه» پارچه بزرگی است که سراپای زن را پوشاند. (ر.ک: سیوطی،١٣٤١ق: ج ٥، ٢٢١-٢٢٢؛ بیضاوی، ١٣٢٩ق: ٥٦٣؛ المیزان»(طباطبایی، ١٣٧٠: ج ١٦، ٥٣١، ٥٣٢، ٥٣٩)و «طبرسی،١٣٧٤ق: ج ١١، ٢٣).

دو حادثه در شأن نزول این آیه ذکر شده یکی آنکه در عصر پیامبر هنگامی که زنان برای نماز مغرب و عشاء به امامت نبی اکرم (ص) خارج میشدند، عده ای از جوانان بر سر راه آنان می نشستند و آن ها را اذیت میکردند. در این هنگام خداوند این آیه را نازل نمود که زنان برای آنکه مورد تعرض واقع نشوند، پوششان را بر خود بگسترانند (طباطبایی، ١٤١٧ق: ج ١٦، ٣٥٠).

دوم کنیزان در صدر اسلام بدون روسری از منزل خارج میشدند و فاسقان متعرض آنان میشدند و گاه فراتر رفته و با زنان آزاد نیز به همان سبک برخورد میکردند و وقتی مورد بازخواست واقع میشدند، میگفتند گمان میکردیم که کنیز است. این آیه نازل شد تا با پوشش، زنان آزاد از کنیزان شناخته شوند (ر.ک. لنکرانی،١٤٠٨: ٥٧٦).

با در نظر گرفتن مفهوم «یدنین علیهن من جلابیبهن» و شأن نزول آیه، فراگیر بودن پوشش زن لازم است. یعنی زنان باید علاوه بر لباس های خود، پوششی بلندتر به نام جلباب داشته باشند تا از پوشیده بودن سرتاسر بدنشان مطمئن شوند. حتی برخی بر مبنای این آیه بر لزوم پوشش صورت نیز فتوا داده اند (بروجردی، ١٤١٦ق: ج ١، ٥٧).

مرحله سوم: وجوب کلی حجاب

اگرچه آیات سوره احزاب نازل شده بود اما باز هم زنانی بودند که پای بند حجاب خود نبودند و به همان شیوه عصر جاهلی رفتار میکردند، از این رو، خداوند در سوره مبارکه نور حجاب را بر تمام زنان واجب ساخت:

«و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن إلا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر أولی الإربۀ من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء و لایضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون» (نور:٣١). (ای پیامبر به زنان مومن بگو برخی نگاه های خود را فرو بندند و دامن خویش را پاک نگه دارند و زینت خود را آشکار نسازند، مگر آنچه که خود ظاهر باشد و باید روسریهای خود را بر گردن خویش فرو اندازند و زینت خود را آشکار نکنند، مگر ١١١ برای شوهر، پدر، پدر شوهر، پسر، پسر شوهر، برادر، پسر برادر، پسر خواهرشان، زنان مومن، کنیزان، غلامان، مردان کم خرد فاقد شهوت و اطفالی که از عورت زنان چیزی نمیدانند و نباید پای خود را بر زمین بکوبند تا زینت های مخفیشان معلوم گردد. ای مومنان به سوی خدا برگردید تا رستگار شوید. در شأن نزول آیه فوق آمده: «مرد جوانی از انصار در شهر مدینه زنی را دید که از روبرو میآیدـ در آن زمان زن ها عادت داشتند که مقنعه را پشت گوش خود میانداختند- نگاه مرد همچنان بر زن بود تا از کنارش عبور کرد. وی بدون آنکه نگاهش را از زن بردارد، به راه خود ادامه داد. در این حال استخوان یا شیشه ای که بر دیوار بود، صورتش را خراشید و خون بر بدن و لباسش جاری شد. به خدمت رسول خدا(ص) رسید، وقتی پیامبر وی را در این حالت دید، فـرمود این چه وضعی است؟ در این زمان آیه فوق نازل شد» (کلینی، ١٤٠٧: ج ٥، ٥٢١؛ مجلسی،١٤١٢: ج ٨، ٣٥٣).

این آیه از مهم ترین آیات مورد استدلال برای لزوم حجاب است؛ زیرا تمام زنان مؤمن را مورد خطاب قرار داده و شبهه اختصاص حکم به زنان پیامبر در آن راه ندارد.

در مفهوم آیه از کلمه «من» چشم پوشی شده است؛ درحالیکه این کلمه میتواند به صورت جدی برداشت های مزبور را زیر سوال برد. «من تبعیضیه» در اینجا شبیه به «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم» و «قل للمومنات یغضضن من ابصارهن» است. در آنجا وقتی سخن از غض بصر است، کلمه «من» به کار میرود؛ یعنی برخی نگاه های خود را فروبندید که همان نگاه شهوت آلود است؛ ولی وقتی سخن از حفظ فرج به میان میآید از کلمه «من» استفاده نمیکند. در اینجا هم وقتی میفرماید: «یدنین علیهن من جلابیبهن»، «من» تبعیضیه میتواند هم به صورت تبعیض نسبت به جلابیب محقق گردد و هم تبعیض در زمان و مکان باشد. در صورت اول منظور آیه این خواهد بود که زنان مومن بخشی از جلباب را بر خود بگسترانند؛ یعنی به گونه ای آن را نگه دارند که به عفت شناخته شوند تا مورد اذیت واقع نشوند. در صورت دوم نیز معنی این خواهد بود که زنان در برخی مواقع و در برخی مواضع که ممکن است مورد اذیت واقع شوند، جلباب را بر خویش فروتر بگیرند.

قرآن زنان سالخورده را از قاعده حجاب مستثنی میکند. والقواعد من النساء اللائی لایرجون نکاحا فلیس علیهن جناح...(توبه: ٦٠). زنان از پا افتاده ای که امیدی به ازدواج ندارند، میتوانند لباس روی خود را برزمین نهند، مشروط براینکه نخواهند خودنمائی بکنند درعین حال اگر جانب عفاف را رعایت کنند و خود را پوشیده دارند بهتر و خدا شنوا و دانا است. در این زمینه روایات متواتری وجود دارد که در کتب حدیثی شیعه از جمله وسائل الشیعه ذکر شده است که برخی از این رو آیات در ارتباط با تفسیر آیات ذکر شده میباشد و برخی هم حکم زنان سالخورده را در مورد حجاب بیان داشته و برخی در مورد اماء و کنیز وارد شده است و بعضی نیز زمان وجوب حجاب را بیان میدارد. در کل اصل وجوب حجاب را مسأله مسلم و ضروری دانسته، به شرایط، خصوصیات، زمان و استثنائات آن پرداخته است، به طور نمونه به مواردی که به وجوب حجاب دلالت دارند اشاره مینماییم:

روایات که اصل حجاب را مسلم گرفته و زمان آن را مطرح میسازد:

- محمد بن مسلم از امام محمد باقر(ع) روایت میکند: «لا یصلح للجاریته إذا حاضت إلا أن تختمر؛ دختر زمانی که به حد بلوغ شرعی رسید، باید روسری داشته باشد.»

- از امام هشتم (ع) روایت شده است: «لا تفطی المرأئته رأسها من الفلام حتی یبلغ الفلام؛ پسر وقتی به حد بلوغ رسید زن باید حجاب را رعایت کرده و سر خود را از وی بپوشاند.» ـ مردی از امام صادق (ع) چنین میپرسد که چه مقدار از بدن زن را یک مرد نامحرم میتواند ببیند. امام می فرماید: صورت، دو دست و دو روی پا (حرعاملی، بیتا: ج ١٤، ١٤٦).

همچنین کوتاهی و بلندی یا نازکی و بدن نما بودن لباس هم مورد توجه بود چنانچه حضرت علی(ع) در دستوری خطاب زنان میفرماید: بر شما باد که لباس ضخیم بپوشید چه هر که لباسش نازک باشد دینش هم نازک است (مجلسی،١٤١٢: ١٨٤). در جایی دیگر پیامبر اکرم (ص) نیز چنین دستوری به مردی میدهد آنجا که پارچه نازکی را به آن حضرت هدیه میآورند، ایشان مقداری از آن را به یکی از صحابه اعطا نمود و فرمودند: آن را دو شقه کن، با یکی پیراهنی (یا عبا) برای خود بدوز و دیگری را به همسرت بده تا سرش را با آن بپوشاند. چون  مرد خواست برود باز پیامبر(ص) فرمود: اما به زنت دستور بده از زیر آن لباسی بپوشد تا بدنش را نشان ندهد(ابوداوود، بیتا: ٦٥).

حتی موارد احتمال ایجاد زمینۀ گناه را هم مورد اشاره قرار داده اند به عنوان مثال روزی مردی خدمت رسول خدا(ص) آمدو گفت: ای رسول خدا خواهرم در نزد من موهایش را باز میدارد حضرت میفرماید: نه سزاوار نیست. مرد میپرسد: چرا؟ فرمود: میترسم بر تو از اینکه چون زیبائیهایش را بر تو نشان دهد، شیطان سراغ تو آید. در جایی دیگر چنین دستور داده اند: هر زنی که روسری خود را در خانه ای غیر از خانۀ شوهرش بردارد همانا حجاب خود را هتک کرده است.

نتیجه گیری

پوشش در اسلام از قوانین ضروری برای همه مسلمانان است. اگر چه که میان احکام پوشش زنان و مردان تفاوت هایی وجود دارد که آن هم مطابق با فطرت و نوع آفرینش زن ومرد است. طبق تحقیق حاضر حجاب اسلامی برای زنان به معنای حفظ زن خود را با پوششی مناسب از نگاه نامحرم از ضروریات دینی است که از طریق بررسی سیر تاریخی نزول آیات حجاب و نیز روایاتی که برگرفته از گفتار و سیره اهل بیت علهم السلام است، مشهود میباشد.

احکام حجاب نیز به تدریج و با توجه به اصطلاحات نیازمند جامعه از سوی خداوند بر پیامبر برای تبیین در میان جامعه اسلامی و به ویژه زنان نازل گردید. سیر نزول این آیات به گونه ای است که به دنبال نسخ فرهنگ کلی موجود در زمان مقرون به بعثت پیامبر نبوده بلکه حجاب اسلامی زنان به گونه ای به دنبال رفع نواقص و آسیب های موجود جامعه زنان آن روز به دلیل حجاب و پوشش نامناسب بوده است. و رعایت حجاب اسلامی را به عنوان فضیلت ابتدا برای زنان پیامبر و سپس برای تمامی زنان واجب گردید.

منابع

- قرآن کریم.

- ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب؛ چاپ سوم، بیروت: دارصادر، ١٤١٤ق.

- ابوداوود؛ السنن؛ تحقیق محیی الدین عبدالحمید، بیروت: مکتبه العصریه، بیتا.

- الاصمعی، عبدالملک بن قریب؛ تاریخ العرب قبل الاسلام؛ بتحقیق محمدحسن آل یاسین، بغداد: المکتبه العلمیه، ١٣٧٩ق.

- بروجردی، ١٤١٦ق

- بیضاوی، ناصرالدین ابی سعید شیرازی؛ تفسیر بیضاوی؛ بیروت: دارالجبل، ١٣٢٩ق.

- الجبوری، یحیی؛ الملابس فی الشعر الجاهلی؛ بیروت: دارالغرب الاسلامی، ١٩٨٩م.

- جعفریان، رسول؛ رسائل حجابیه؛ قم: دلیل ما، ١٣٨٠.

- جمشیدی، اسد الله؛ «تاریخچه حجاب در اسلام»، تاریخ در آیینه پژوهش، ش ٧.

- جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام؛ بیروت: دارالعلم للملایین، ١٣٤٧ق.

- جوده السحار، سعید و شرکائه؛ المرأة العربیۀ فی جاهلیتها و اسلامها؛ چاپ دوم، مدینۀ المنورة: مکتبۀ الثقافۀ، ١٣٥٠ق.

- حر عاملی؛ وسائل الشیعۀ؛ بیروت: دار احیاء التراث العربی، بیتا.

- دزی، رینهارت؛ فرهنگ البسه مسلمانان؛ مترجم: حسینعلی هروی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ١٣٥٩ش.

- دورانت، ویل؛ تاریخ تمدن؛ ترجمه امیرحسین آریانپور، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1380.

- زمخشری، الکشاف؛ بیروت: دار الکتاب العربی، بیتا.                                 

- سیوطی، جلال الدین؛ الدر المنثور فی تفسیر المأثور؛ بیروت: دارالمعرفۀ،١٣٤١ق.

- الصدوق، جعفر محمد بن علی؛ من لا یحضره الفقیه؛ چاپ دوم، قم: جامعۀ المدرسین، بیتا. - طباطبایی، سیدمحمدحسین؛ المیزان؛ ترجمه سیدمحمدباقر موسویهمدانی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ١٣٧٠.

- طبرسی، الاحتجاج؛ موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیتا.

- ـــــــــ، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، دارالفکر و دارالکتاب اللبنانی، بیروت، ١٣٧٤ ق.

- طبری، محمدبن جریر؛ جامع البیان فی تاویل القرآن؛ ١٢ جلد، چاپ اول، بیروت: دارالکتب العلمیه، ١٤١٢ ق.

- عاملی، زین الدین بن علی؛ (شهید ثانی) الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه (المحشی –

کلانتر)، چاپ اول، قم: داوری، ١٤١٠ ق.

- عسقلانی، ابن حجر؛ فتح الباری؛ بیروت: دارالمعرفه، بیتا.

- فاضل لنکرانی، محمد؛ قم: مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)، ١٤٠٨.

- فیض کاشانی، محمدمحسن؛ الوافی؛ چاپ اول، اصفهان: کتابخانه امام أمیرالمؤمنین علی(ع)، ١٤٠٦ق.

- ـــــــــــــــ، ملامحسن؛ تفسیر صافی؛ ٥ جلد، بیروت: مؤسسۀ الاعلمی للمطبوعات، بیتا.

- قرطبی، محمد بن احمد؛ الجامع لأحکام القرآن؛ تهران: ناصرخسرو،١٣٦٤ش.

- کلینی، ابوجعفر محمد؛ الکافی؛ الطبعۀالرابعه، تهران: دار الکتب الإسلامیۀ، ١٤٠٧ق.

- مجلسی، محمدباقر؛ بیست و پنج رسالۀ فارسی؛ چاپ اول، قم: کتابخانۀ آیۀالله مرعشی نجفی، ١٤١٢ ق.

- ـــــــــ، محمدتقی؛ لوامع صاحبقرانی؛ چاپ دوم، قم: مؤسسه اسماعیلیان، ١٤١٤ق.

- ـــــــــ، محمدباقر؛ بحارالانوار؛ چاپ دوم، تهران: مکتب الاسلامیه، ١٣٦٦.

١١٦ - مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ ج ١٢، چاپ اول، تهران: مرکز الکتاب للترجمۀ و النشر، ١٤٠٢ق.

- مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار؛ تهران: صدرا، ١٣٧٨.

- ـــــــــــــــــــــ؛ مسئله حجاب؛ چاپ ٥٦، تهران: صدرا، ١٣٨١.

- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران؛ تفسیر نمونه؛ ٢٧ جلد، چاپ سیویکم، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ١٣٧٣.

- ـــــــــــــــــــــــــــ؛ انوار الفقاهه؛ کتاب النکاح، چاپ اول، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابیطالب (ع)، ١٤٢٥ ق.

- نجفی (صاحب جواهر)، محمد حسن؛ مجمع الرسائل (محشی صاحب جواهر)؛ چاپ اول، مشهد: نشر مؤسسه صاحب الزمان (ع)، ١٤١٥ق.

- واسطیزبیدی، محب الدین سیدمحمدمرتضی؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ بیروت: دارالفکر، چاپ اول، ١٤١٤ق.

- هاشمی شاهرودی، محمود؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)؛ چاپ اول، قم: مؤسسه دائره المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (ع)، ١٤٢٦ ق.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان