سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
روایت عماد افروغ از "تجزیهطلبی در دانشگاه"!
عماد افروغ، جامعهشناس و استاد دانشگاه اخیراً در بخشی از یک مصاحبه که سایت انتخاب آنرا منتشر کرد، پیرامون اغتشاشات 70 روزه گفته است: وقتی در جامعه گشتی می زنیم، می بینیم که افتخار برخی خانم ها این است که روسری را از سر بردارند. این جای بحث دارد. این جنبش نیست. به این جنبش نمی گویند.
او در ادامه به اقدامات اغتشاشگران در محیط دانشگاهها نیز اشاره و تصریح میکند: آنچیزی که ما در دانشگاهها دیده ایم جنبش نیست. جنبش؛ رهبری و سازماندهی می خواهد؛ بیانیه و عقبه هویتی و تاریخی می خواهد؛ حمایت مردمی می خواهد. من چنین خصوصیاتی را در اینها نمی بینم. مثلا می بینم فقط شعارهای سلبی کلی می دهند. مرگ بر... سر می دهند. از بالا تا پایین را می گویند. کل تاریخ را هم می گویند. یعنی مرگ بر روحانیت، مرگ بر ...، مرگ بر اسلام، مرگ بر جمهوری اسلامی، مرگ بر انقلاب اسلامی. او نمی فهمد که چه می خواهد جایگزین کند. هیچ طرح جایگزینی هم نمی گذارد.
افروغ میافزاید: من از یکی از این دوستان پرسیدم که اینها چه می خواهند؟ گفت «حالا این بره بعد یک فکری می کنیم». این یعنی تجزیه طلبی. اصلا هیچ اپوزسیون مستقلی صراحتا بحث براندازی و تجزیه طلبی در تاریخ ما نداشته است مگر اپوزیسیونی که وابسته به بیگانه باشد. حتی رژیم پهلوی هم به مخالفان خود می گفت که اینها تجزیه طلب هستند و می خواهند کشور تجزیه شود. اینقدر تابو دارد و اینقدر منع بر روی تجزیه طلبی و بعضا براندازی منتج به تجزیه طلبی است. این چیزی که حالا می بینیم ملغمه است. چندان هم نگران آن نیستم مگر اینکه در بستر جنبش اجتماعی بیفتد.[1]
*حریّت و منطق استدلالی دکتر افروغ در شرایط فعلی که حتی برخی مسئولان هم جرأت هشدار پیرامون "اغتشاش و تجزیهطلبی در دانشگاه" را ندارند؛ مغتنم و شایسته تجلیل است.
خواص و مسئولان دولتی باید بدانند که "عقلانیت" به مثابه فانوسی است که در تلاطم طوفانها مسیر درست را نشان میدهد و بیهراس از هجوم هشتگها و نظرات توییتری اما حق را بر سر دست میگیرد و همان را هم بیان و پیاده میکند.
و صحبتهای دکتر افروغ در بحث جنبش نبودن حرکت عدهای بیحجاب و تجزیهطلبی عدهای در دانشگاه؛ مصداق همین عقلانیت راهبردی است که جامعه ما بهسان یک تنشه در صحرا به ترنّم آن نیاز مبرم دارد.
اشارههای دکتر افروغ در مبحث تفکیک "اعتراض از اغتشاش" هم قابل تعمیم است.
چه اینکه بر اساس همین گفتهها و اشارات میتوان نتیجه گرفت جماعتی که بدون قانون به خیابان آمد و کشت و برد و سوخت؛ هرگز اطلاق "معترض" ندارد ولو حتی اگر در ابعادی هم اعتراض به حق داشته باشد.
جالب است بدانیم در ایام اغتشاشات 70 روزه اخیر؛ کسی از رجال ستادی اصلاحطلب به صحنه آمد و از این گفت که هرکس به رویدادهای خیابان میگوید اغتشاش؛ "کلبی مسلک" است![2]
"ذبح عقلانیت" و قلّت خواصی که مجاهدانه پا به عرصه جهاد تبیین بگذارند و به ابعاد تاریک قضیه نور بتابانند؛ تلخترین رخدادی بود که در طول بلوای 70 روزه شاهد آن بودیم.
***
اعتلای جنبش دانشجویی با پدیده "دانشجویان فحاش"!
هاشم آقاجری، چهره جنجالی اصلاحطلبان در دهه 80، اخیراً به صحنه آمده و با اشاره ضمنی به پدیده "دانشجویان فحّاش" به روزنامه هممیهن گفته است:
"اعتراضات دانشجویی ما که از سال 78 بهطور خاص در تیر 78 برآمد و سیستم را هم بهشدت دچار نگرانی کرد، بهطوریکه مسئولین سیستم در قبال آن حتی واکنشی از خود نشان داد که حاکی از نوعی نگرانی بود که البته با کمک نیروهای امنیتی و وعدههایی که دادند و ملاقاتهایی که داشتند اطمینان خاطری ایجاد کردند که میتوانند آن را کنترل بکنند و همین کار را هم کردند. حرکت دانشجویی البته در تمام این دوران وجود داشته، گاهی اوج میگرفت و گاهی در اثر برخوردها به حالت کنونی در میآمد و در این دوره اخیر هم میبینیم دوباره اعتراضات دانشجویی رو به اعتلا گذاشته است!"[3]
*ما این قضاوت را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم که آقاجری چطور توانسته نشان دادن مفاهیم رکیک با دست و پدیده دانشجویان فحاش را "اعتلای اعتراضات دانشجویی" بنامد؟!
او چطور توانسته بلوایی را اعتلا بنامد که نه مانیفست داشت، نه عقلانیت، نه هدف، نه انسانیت و نه دین! و جالب آنکه عده زیادی از متفکران و چهرههای دانشگاهی نیز به نقد آن نشستهاند و حتی آنرا تجزیهطلبی میخوانند.
بیان این نکته نیز ضروریست که "اغتشاشات 70 روزه" پدران و تئوریسینهایی داشت که اگر برخورد مقتضی در دو حوزه امنیتی و تبیینی با آنها صورت نگیرد؛ عملا راه ادامه آشوبها باز میماند.
برخی محافل تحلیلی معتقدند اغتشاشات 70 روزه اخیر نیز بخشی از یک پیش لرزه برای وقوع "فتنه اقتصادی" بوده است.
فتنهای بزرگ و دامنگیر که فرماندهان آن همچنان مشغول کار هستند...
***
یمنیها بمیرند که بنسلمان ناراحت نشود!
دلواپسی مرعشی از اصابت موشک به تشکیلات نفتی عربستان
حسین مرعشی، از فعالان اصلاحطلب و دبیر کل حزب کارگزاران در بخشی از یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرده است در حاشیه مباحث خود پیرامون اغتشاشات 70 روزه به فهرست کردن مشکلات کشور بر اساس نظر خود پرداخته و گفته است:
"در عرصه سیاست داخلی، علی لاریجانی را بعد از 12 سال ریاست مجلس و چند سال دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور، رد صلاحیت می کنید این چه معنایی دارد. اسحاق جهانگیری بعد از 8 سمت معاون اولی، رد صلاحیت می شود! و ... تا شخصی به ریاست جمهوری برسد که مورد نظر شماست؛ حتی به بهای آن که مشارکت 48 درصدی شود، مشارکت در انتخابات را حداقلی می کنید، در سیاست خارجی درگیری دائم با اسرائیل را رقم می زنید، آقای سیستانی در عراق را برای دستگیری روح الله زم می رنجانید و رابطهتان را با او را بهم می زنید. با عربستان سعودی هم به ته خط می رسید در حدی که متحدین شما تاسیسات نفتی او را می زنند، و او هم ایران اینترنشنال را برای شما تجهیز می کند تا در خیابانهای خودتان جنگ شود، با اروپا هم تمام عیار درگیر می شوید و خودتان را نفر دوم جنگ اوکراین می کنید و با امریکا هم تکلیف معلوم است؛ چه کسی گفته اتخاذ چنین سیاست هایی عاقلانه است؟ در آن واحد درگیری با سیاسیون داخلی، و رنجاندن همه از خودتان ، خون به دل کردن مردم در حوزه اقتصادی، چه دستاوردی برای نظام تاکنون داشته است. در مسائل فرهنگی، سخت گیریهای زیادی را اعمال می کنید. مسئولان مربوطه در این حوزه همه ضعیف هستند. این همه بی تدبیری برای چیست؟"[4]
*آقای مرعشی بعنوان یک رجل سیاسی به جای اینکه دست به دامان خرد شود اما گویا دست به دامان "عوامزدگی" گرفته است!
پاسخ یکانیکان شبهات و مشکلاتی که مرعشی مطرح کرده است را در ادامه بخوانید:
1_ در قضیه ردّ صلاحیت دکتر لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 البته ظلمی صورت گرفت که مقام معظم رهبری هم به آن اعتراض رسمی کردند و قرار بوده و هست که شورای نگهبان این ایراد را جبران کند. مسئله مهندس جهانگیری اما قبال قیاس با این قضیه نیست و در قبال آقای جهانگیری جهات عقلانی متقنی وجود دارد که میگوید ایشان فعلا و شاید تا همیشه صلاحیت ریاستجمهوری را ندارد.
2_ اگرچه مشارکت بالای انتخاباتی یک امتیاز است لکن چیزی که برای یک انتخابات قابل افتخار است؛ برگزاری قانونی است. یعنی مادام که یک حاکمیت میتواند انتخابات قانونی برگزار کند؛ پس مشروع و مستقر است.
در این میان اینکه میزان مشارکت، بالا باشد یا پایین؛ هرگز تأثیری در روند و سرنوشت انتخابات ندارد. بماند که در قضیه انتخابات 1400 این دوستان آقای مرعشی در ستاد اصلاحات بودند که دست به تحریم انتخابات زدند و همین مسئله موجب کاهش مشارکت کسانی از مردم شد.
اینکه چرا مرعشی به این حقیقت عقلانی اشارهای ندارد، محل سؤال و تأسف است.
3_ ما قضاوت درباره اعتراض مرعشی به درگیری با اسرائیل و ایضا اعتراض او به دستگیری روحا... زم را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم.
4_ آقای مرعشی با حالتی اعتراضی گفته است: "متحدین شما تاسیسات نفتی او(عربستان) را میزنند"!
این حرف یعنی یمن از خودش دفاع نکند و زنان و کودکان بیدفاع و مستضعف یمنی زیر چکمههای تجاوز ارضی بمیرند؛ چون کسانی در حزب کارگزاران طاقت اخم آل سعود را ندارند.
ضمنا بایستی این اصل هژمونیک را هم به آقای مرعشی یادآوری کرد که ایران اسلامی اگرچه هژمون منطقه است و از کشورهای همپیمان خود دفاع اقتصادی و نظامی و سیاسی دارد لکن این چتر هژمونیک به این معنی نیست که اگر ایران صلاح ندانست؛ فلان کشور تحت هژمونی ایران؛ امنیت خود را به حراج بگذارد و در مقابل متجاوز از خود دفاع نکند!
در بحث ایراناینترنشنال هم مگر شاهد اولین شیطنت سعودیها هستیم که آقای مرعشی قضیه را به یمن ربط میدهد؟ بماند که بروز اغتشاش در ایران هم نه به ایراناینترنشنال آماتور که به آشپزخانهای در داخل ربط دارد که اسباب "فتنه اقتصادی" در آن پخت و پز میشود.
5_ در مسئله اوکراین نیز اولا ما صرفا در مغز آقای مرعشی و دوستانشان نفر دوم جنگ هستیم!
ثانیا حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در این باب چه کرده که خلاف عقل بوده است؟!
ما در راستای انتفاع اقتصادی از فناوری نظامی، سلاح صادر کردهایم و ایضا از مواضع درست متحد کلان خود نیز در عین تأکید بر توقف جنگ حمایت کردهایم.
چرا دوستان آقای مرعشی که رسما از حامیان براندازی دولت قانونی اوکراین در سال 2014 بودند؛ اکنون اصرار دارند ایران را به واسطه اصول و عقلانیت هژمونیکش محکوم کنند و به حامیان آمریکایی و اروپایی اوکراین پاس گل بدهند؟!
مردم و نظام اسلامی ایران چه گناهی دارند که باید بخاطر دفاع یمن و روسیه از منافعشان محاکمه شوند؟!
6_ و اما بحث مشکلات اقتصادی!
آقای مرعشی کدام کشوری را میشناسد که مشکلات اقتصادی نداشته باشد؟
پاسخ مشخص است!
لکن ما فقط یک کشور را میشناسیم که برخی یا عمده رجال آن مشغول تیشه زدن به ریشه خود و بزرگنمایی از مشکلاتی هستند که در تمام دنیا یک بحث همیشگی و روزمره تلقی میشود. و آن ایران است.
بله! ما با گرانی و اجارههای بالا و تحریم و ناکارآمدی برخی دولتها مواجهیم.
اما آیا این مشکلات در سایر کشورهای جهان وجود ندارد؟ و آیا در آن کشورها هم رجال سیاسی به محض رؤیت یک مشکل، عزم اغتشاش خیابانی میکنند یا از ضرورت "رأی خوب" دادن مردم در قبال مشکلات حرف میزنند؟!
اینکه حسین مرعشی علیرغم تمام تجربه و دنیادیدگی خود اما اینچنین به سان فریبخوردگان، حوادث کشور را آنالیز میکند از شوربختی ماست...
***
و حرف آخر اینکه بدتر از تمام این بهانهها و شبهه پراکنیها که ترجمانی از لیبرالیسم هستند؛ جادهصافکنی دبیر کل حزب کارگزاران برای "فرماندهان فتنه اقتصادی" و "بانیان آشوب" است.
همانها که طی 13 سال گذشته پس از فتنه 88 تاکنون؛ دائما مردم را به خیابان فراخواندهاند، خشونت خیابانی را رواداری کردهاند، از ناامیدی و سیاهی و تباهی سرودهاند، مشکلات را بزرگنمایی کردهاند، دست به تحریم انتخابات زدهاند و مدعی نامشروع بودن نظام اسلامی شدهاند.
آقای مرعشی حتما بهتر از ما میداند که وقتی خواص یک جریان سیاسی دائما مردم را به تحریم انتخابات یا حرکت خیابانی و خشونت فرابخوانند؛ چگونه "حمام خون" در کف خیابانها شکل خواهد گرفت.
اینکه مرعشی در انتخابات 1400 با تصمیم شریرانه ستاد اصلاحات مبنی بر تحریم انتخابات همراه نشد اما اکنون مشغول جادهصافکنی برای حامیان همان حرکت شده است؛ شاید به این دلیل است که کارگزاران علیرغم عقلانیتی که در انتخابات 1400 به خرج داد و در انتخابات شرکت کرد؛ اما نمیتواند تغییر ژنتیک را چندان تحمل کند و همچون فتنه 88؛ سرانجام با ستاد اصلاحات بر سر یک سفره خواهد نشست!
***
1_https://www.entekhab.ir/002xik
2_ mshrgh.ir/1426396
3_ https://hammihanonline.ir/news/culture/tqabl-systm-w-zyst-jhan-ayrany
4_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1576907