سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
قرائت عجیب چپهای تحریمی از انتخابات 1402
آنارشیسم به جای انتخابات؛ چپهای تحریمی خون میخواهند
محمدصادق جوادیحصار، از چپهای تحریمی در بخشی از یک مصاحبه پیرامون انتخابات امسال گفته است: نگاه حاکمیت درباره انتخابات طبق کارنامه قبلی و چشماندازی که با قانون جدید انتخابات ایجاد شده، نشان میدهد که سیستم به دنبال انتخاباتی کنترل شده است به گونهای که انتخابات در مشت آنها باشد. در واقع جنس انتخابات دموکراتیک نخواهد بود.
او می افزاید: با انتخاباتی روبهرو هستیم که هنوز نمیتوان صفت آزاد و دموکراتیک را بر آن نهاد و انتخابات آزاد هنوز برای آن غیر متصف است.
به گزارش اعتمادآنلاین، جوادی حصار همچنین گفته است: وقتی مردم در انتخابات شرکت نمیکنند، در ابعاد درونی و بیرونی به تقویت جمهوریت و تقویت جمهوری اسلامی و همچنین تقویت منافع ملی منجر نمیشود. [1]
*این سخنان، نمایه ای واضح از تقلای یک چپ تحریمی برای هدف قراردادن مشارکت و خیانت به میثاق ملی یعنی انتخابات است.
همانطور که در اظهارات اینان دیده می شود مسئله آنان اجرای قانون، برگزاری انتخابات و عقلانیت نیست بلکه مسئلهشان این است که چرا نامزدهای بی صلاحیت، بدسابقه و ناکارآمد ما تأیید صلاحیت نمی شوند؟
اینان همچنین در این باره هم سکوت دارند که چرا فقط بر حمایت از افراد بدسابقه تأکید دارند و چپهای نجیب و چپهای کارآمد و خوش سابقه را اصلاح طلب نمی دانند و به اسم آنان وارد انتخابات نمی شوند!
پس صورت دقیق معادله را بدانیم که منظور اینان از انتخابات غیر دموکراتیک یعنی انتخاباتی که اشرار سیاسی و افراد بدسابقه در آن نامزد نیستند.
در بحث مشارکت نیز باید دانست که نمی توان منکر اثر این القائات بر روان تعدادی از مردم و تغییر تصمیم آنان شد. لکن در عین حال بدانیم که مشارکت بالای انتخابات اگرچه یک امتیاز است اما اثبات کننده چیزی نیست و در مقابل آنچه که اثبات می کند یک نظام سیاسی دموکراتیک است و در حد اعلای اقتدار و عزت قرار دارد؛ رعایت مُرّ قانون در انتخابات است که نشانگر عزم نظام سیاسی برای توجه به 2 میثاق بزرگ ملی یعنی قانون و دموکراسی است. لذاست که یک انتخابات با هر میزان مشارکتی اگر با رعایت قانون برگزار شده باشد و رأی مردم به درستی خوانده شود؛ پس قطعا آن انتخابات یک پیروزی بزرگ برای جمهور است و میزان مشارکت در این میان هیچ تأثیری ندارد.
چپهای تحریمی از بیان این حقیقت در محضر مردم امتناع دارند.
درباره تحریم انتخابات باید دانست که بر زمین گذاشتن صندوق رأی به معنای برداشتن سلاح است و هیچ راه سومی از بین این دو متصور نیست.
***
مردم برای تهیه کالاهای مورد نیاز خود مجبور به دریافت وام هستند
نماینده استان زنجان در شورای عالی استانها گفته است: سختیهای دریافت وام -ازدواج و فرزندآوری- موجب شده است که افراد بدون آگاهی، امتیاز وام خود را با مبلغ اندکی به دیگری بفروشند و این خود مشکلات حقوقی و مالی بزرگتری به وجود میآورد.
مجید اوصانلو در مصاحبه با ایرنا می افزاید: با این حال برخی از بانکها زیربار پرداخت تسهیلات تکلیفی به ویژه اعطای وام فرزندآوری نرفته و به دلایل مختلف در پرداخت آن بهانهتراشی میکنند.
او همچنین گفته است: امروزه رشد فزاینده تورم روز به روز هزینههای زندگی و خرید اقلام و کالاهای مورد نیاز را تحت تاثیر قرار میدهد و مردم برای تهیه کالاهای مورد نیاز خود مجبور به دریافت وام هستند، این در حالی است که بانکهای استان زنجان پرداخت وامهای خرد را متوقف کرده و بانک مرکزی و دولت را مقصر این تصمیم نشان میدهند. [2]
*ما قضاوت درباره اظهارات آقای اوصانلو را بر عهده مخاطبان و البته بر عهده مسئولان ذیربط می گذاریم...
مسئله فروختن وام ازدواج و فرزندآوری و البته مسئله جگرسوز تورم باید بیش از این توجه مسئولان دولتی را به خود جلب کند.
***
روزگار سخت و پر اشتباه "بهرام بیضایی"
"بهروز غریب پور" نویسنده، کارگردان تئاتر و سینما و استاد نمایش عروسکی در بخشی از گفتگوی ویدئویی خود با فریدون جیرانی (کارگردان) در برنامه اینترنتی سینما 25 که سایت اعتمادآنلاین پخش می کند؛ صحبت های جالبی را درباره مهاجرت "بهرام بیضایی" و جلای وطن برخی هنرمندان مطرح کرده است.
آنچه که در ادامه میخوانید متن دیالوگ جیرانی و غریب پور درباره مهاجرت بهرام بیضایی است:
*
جیرانی: حیف که بیضایی در بین ما نیست و ما حفظش نکردیم و مهاجرت کرده. حیف...
غریب پور: نه. من معتقدم حیف که نیست ولی ما در مورد حفظ هر هنرمندی وظیفه نداریم. برای اینکه ایشان انتخاب کرده. مگه بنده و جنابعالی را کسی اصرار کرده بمانیم... من اعتراضم به آقای بیضایی به قوت خودش باقی هست.
جیرانی: نمیتونست کار کنه!
غریب پور: چرا. (میتونست) مگه الان تو آمریکا داره کار میکنه!؟
جیرانی: به هر حال یه شرایطی...
غریب پور: نه. آدم به فارسی تو آمریکا بیاد به چند نفر ایرانی درس تئاتر ایرانی بده. یا بیاد چند شب در دانشگاه استنفورد نمایش ببره رو صحنه بیضایی ما نیست. بیضایی ما برای کارش صف می بستن. ماه ها مردم تشنه این بودن که کارش بیاد روی صحنه... به نظر من هنرمند نه اینکه بگم که حق تجربه و بیرون رفتن نداره. ما از نظر مذهبی، فرهنگی، زبان و پیشینه ای که داریم مثل یک اروپایی توی آمریکا و اروپا پذیرفته نمی شیم. من که دارم این حرف را می زنم؛ من 8 سال عضو هیئت مدیره اتحادیه بین المللی نمایشگران عروسکی جهان بودم.
جیرانی: شما سخنرانی آخر آقای بیضایی را شنیدید؟ خیلی تلخ بود.
غریب پور: اره. وقتی فردوسی فوت میکنه؛ نمی ذارن تو قبرستان مسلمان ها دفن شود! بیضایی بره سنگر خالی کند کی جایش را می گیرد...!؟ یکی از زیباترین نوشته های بهرام بیضایی تلخک بود. تلخک در صحنه آخر لباس هایش را داره پاره پاره می کنه و به طرف گرگها میگه بیایید من را بدرید. چنین شاهکاری نوشته. بنابراین من از عبدالحسین نوشین -وام- میگیرم و میگم اونایی که در ایران در اوج بودن، خارج از ایران براشون جایگاهی نیست. می پذیرم ایشان در فشار بودن. -اما- کی تحت فشار نیست!؟
جیرانی: بسیار سوال خوبی بود. [3]
*سخنان دلسوزانه و دردمندانه آقای غریب پور را باید دقیق تر شنید و درک کرد. و البته مخاطب اصلی این سخنان نیز امثال آقای بیضایی هستند که از ایران رفته اند.
ایران ما با تمام شرایطش اما وطن ماست و نظام جمهوری اسلامی نیز به اذعان دوست و دشمن و همانطور که در صحبت های غریب پور هم هویداست؛ یک نظام جائر و خفقان آور نیست. اگرچه مثل هر حکومت و کشور دیگری ممکن است مسئول ناکارآمد هم داشته باشد. پس چرا بیضایی و امثال او از ایران رفتند که به چنین بیکاری مفرطی دچار شوند؟ اگر نگوییم که به خفت نیز دچار شده اند.
قانون ایران چه ایرادی داشت که آقایان و خانم ها ترجیح داده اند قوانین سخت و گران آمریکا را به قیمت فروکاستگی اجرا کنند!؟
صحبت های غریب پور را باید دقیق تر شنید...
***
1_https://www.etemadonline.com/tiny/news-625433
2_https://irna.ir/xjN6yb
3_https://www.etemadonline.com/tiny/news-625645