آیا راه بردگی در دالان باریک ممکن است؟

شماره روزنامه: ۵۸۲۹ تاریخ چاپ: ۱۴۰۲/۰۶/۳۰ ...

دلواپسی اصلی فردریش فون‌هایک این بود که اندیشه‌های سوسیالیستی توجیه‌کننده مداخلات دولتی به ظهور حکومتی تمامیت‌خواه منجر می‌شود با این حال تجربه نشان داد که او چیزی را نادیده گرفته بود که اساس عملکرد جامعه باز را تشکیل می‌دهد. جامعه‌ای قوی به همان اندازه که می‌تواند از مواهب مداخلات موثر دولتی برخوردار شود این قدرت را نیز دارد تا در برابر افزایش قدرت حکومت، محدودیت اعمال کند. این معجزه دالان باریک آزادی است.

نگرانی فردریک هایک ظهور حکومتی تمامیت‌خواه بود. او نازیسم را که چند سال پیش از دستش گریخته بود شکلی افراطی از چنین لویاتانی می‌دید. هایک به‌ویژه می‌ترسید که برنامه‌ریزی حکومتی و مقررات گذاری دولتی بر روی اقتصاد به نوعی تمامیت خواهی بیاجامد. او اندیشه‌هایش را درباره خطرات ریشه دواندن دستگاه اداری در اقتصاد در کتابی با عنوان «راه بردگی» منتشر کرد. هایک مخالف تمام مداخلات دولت یا راه‌اندازی بیمه تامین اجتماعی نبود. او نوشت، «شاید هیچ‌چیز به اندازه اصرار خشک برخی لیبرال‌ها بر تعدادی قواعد سرانگشتی، بالاتر از همه بازار آزاد، به آرمان لیبرال لطمه نزده است» و افزود «شکی نیست که برخی حداقل‌ها در زمینه خوراک، پوشاک و مسکن، مراقبت کافی از سلامت و فرصت اشتغال را می‌توان برای همگان تضمین کرد.» اما او درباره حکومتی که نقشی سرنوشت‌ساز در تعیین دستمزد‌ها و تخصیص منابع داشته باشد، احساس نگرانی می‌کرد. به نظر وی چنین حکومتی شاید به همان سمتی می‌رفت که بسیاری از کشورها، تا حدودی بر اثر اندیشه‌های سوسیالیستی، داشتند به سویش حرکت می‌کردند.

2 copy

دغدغه هایک آن بود که افزایش قدرت حکومت انگلستان جامعه را بی‌خاصیت می‌کند و راه را برای استبداد هموار می‌کند. از نظر هایک برخی از اهداف دولت رفاه، عملی و قابل تحسین‌اند؛ ولی این کافی نبود زیرا شاخصه روابط دولت-جامعه می‌تواند با این قدرت افزوده حکومت مورد تهدید قرار گیرد. این همان چیزی بود که او از آن وحشت داشت. با این حال او اعتقاد داشت که از این عوامل می‌توان پرهیخت.

هایک تشخیص می‌داد که تنها راه پرهیز از ظهور لویاتان مستبد آن است که جامعه در برابر قدرت و سیطره حکومت، خودش را مرتبا به اثبات برساند. هایک تا اینجا را خیلی خوب می‌گفت؛ اما تحلیل هوشمندانه او یک نیروی حیاتی را از یاد برده بود؛ یعنی اثر ملکه سرخ. تنها گزینه جامعه در برابر گسترش ظرفیت حکومت این نیست که مجددا دولت را تحت سیطره کامل خویش بگیرد. به جای این کار جامعه می‌تواند ظرفیت و نظارت‌های خود را بر حکومت افزایش دهد. این همان کاری است که مردم بریتانیا و اکثر کشورهای اروپایی در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم به انجام رساندند.

درواقع بخش عظیمی از ترقی بشر به پیشرفت در نقش و ظرفیت حکومت برای پاسخ‌گویی به چالش‌های جدید در عین قدرتمندتر و هوشیارتر شدن جامعه بستگی دارد. در نطفه خفه کردن گسترش ظرفیت حکومت چنین پیشرفت‌هایی را برای آدمیان ناممکن خواهد ساخت. توسعه حوزه عمل حکومت به‌ویژه در لحظات بحران اقتصادی و اجتماعی بسیار مهم است. پس هایک دو موضوع را نادیده گرفته بود. اولا او قدرت ملکه سرخ (توانایی جامعه در محدود کردن قدرت و در عین حال برخورداری از مواهب مداخلات موثر) را پیش‌بینی نکرد و تشخیص نداد که این نیرو می‌تواند لویاتان مقید را در دالان نگاه دارد. ثانیا نتوانست آن چیزی را که اینک مشهودتر است ببیند؛ یعنی نیاز به حکومت برای ایفای نقش بازتوزیعی، ایجاد تور ایمنی اجتماعی و مقررات‌گذاری در اقتصادهایی که هر روز پیچیده‌تر می‌شوند، همان پیچیدگی‌هایی که از نیمه اول قرن بیستم پدیدار شدند.

فروپاشی امپراتوری شوروی ادعاهای پیروزمندانه‌ای را درباره آینده لیبرال دموکراسی به‌ویژه پایان تاریخ فوکویاما، به همراه داشت. اکنون که تاریخ با خروشان بازگشته است، ما شاهد کتاب هایی مانند چگونه دموکراسی‌ها می‌میرند هستیم. برای به‌دست آوردن بینش بهتر و متوازن درباره این سوال بزرگ که آیا دولت‌ها می‌توانند از ظلم به شهروندان خود با حفظ ظرفیت محافظت از آنها جلوگیری کنند، به یک دیدگاه تاریخی بسیار طولانی‌تر و گسترده‌تر و تحلیل عمیق‌تر نیاز است. عجم اوغلو و رابینسون در کتاب «دالان باریک آزادی» تحلیلی عمیق از تاریخ را با کمیت و کیفیت عالی ارائه می‌دهند. موضوع اصلی آنها تضاد بین «جامعه‌ای» که به دنبال آزادی و «دولتی» است که به دنبال قدرت سرکوبگر است. در این کتاب عجم اوغلو و رابینسون به یکی از بزرگ‌ترین پرسش‌هایی که بشر با آن مواجه است پاسخ می‌دهند، اینکه چگونه می‌توان آزادی را در برابر خطرات متضاد بی‌نظمی از یکسو و ظلم از سوی دیگر حفظ کرد. از نظر آنها نوآوری به خلاقیت و خلاقیت به آزادی نیاز دارد. در نتیجه تداوم خلاقیت و نوآوری تنها در دالان باریک اتفاق خواهد افتاد. دالان باریک وضعیتی است که در آن جامعه قوی با به زنجیر کشیدن قدرت دولت آن را محدود می‌کند. برقراری این وضعیت تاحدود زیادی به عوامل تصادفی در تاریخ بستگی دارد و در اینجا منظور از عوامل تصادفی و شانسی، احتمال مشروط است.

منبع: Acemoglu, D, Robinson, J.A. (2019) .The Narrow Corridor: States, Societies, and the Fate of Liberty

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان