اگر بخواهیم از مرد شماره یک این ماجــــرا ســخن بگوییم، محمد جلال، مشاور وزیر اقتصاد چهره اصلی طرح هوشمندسازی یا هدفمندسازی فروش آرد و نان است. از او مصاحبههای بسیاری در این زمینه موجود است و میتوان او را سخنگوی اصلی این طرح دانست.
حذف یارانه یا نه؟
جلال، در آخرین سخنانی که در این زمینه و در تاریخ 9 فروردین سالجاری در یکی از شبکههای تلویزیونی ایراد کرد، گفت: «درباره یارانه آرد و نان یک گزینه این بود که دولت با الگوهای متعارف صرفا اقتصادی با فشار و تحمیل هزینهها به مردم مساله را حل کند و گزینه متعارف دیگر، آزادسازی قیمت بود تا رانت موجود از بین برود، اما نمیخواست مساله خود را به قیمت افزایش هزینه زندگی مردم حل کند؛ بنابراین ایده هوشمندسازی یارانه نان از سوی دولت درپیش گرفته شد.»
او ادامه داد: «در این طرح مانند هر طرح دیگری در حوزه هوشمندسازی در ابتدا نیازمند دادههای الکترونیکی متولد شده در زنجیره بودیم؛ این زنجیره یک نقص دادهای در فرآیند تبدیل آرد به نان داشت که با استقرار کارتخوانهای هوشمند در دو سالاخیر تراکنشهای فروش نان یعنی فرآیند تبدیل آرد به نان برای اولینبار تبدیل به داده شد.» سخنانی که حقیقتا به سختی قابلفهم است. نخست اینکه مشخص نیست «الگوی متعارفی» که از آن سخن گفته میشود اما «آزادسازی قیمت» نیز نیست، به چه الگویی ارجاع دارد. نقص دادهای که با «متولد شدن» دادههای جدید برطرف شدهاست، هرچند باز بسیار مبهم است، اما عمده شهروندانی که به نانوایی مراجعه کردهاند کموبیش تصوری از این دادهپردازی دارند و با دستگاههایی شبیه پوز معمولی، اما با منویی متفاوت مواجه شدهاند. طرحی که به گفته مجریان آن نمونهای از «کار عظیم جهادی» دولت سیزدهم است، اما این جهاد به چه شکلی انجام گرفت؟
تولد دادهها
دادههایی که جلال از آنها سخن میگوید به واسطه طراحی دستگاههایی شبیه پوز با سیستمعامل اندروید متولد شدهاند. بانک عامل آن بانک سپه بودهاست و روایت اجرای آن را مدیرعامل این بانک در تاریخ 5 آذر سال1402 مطرح کرده و وبسایت رسمی دولت آن را منتشر کرده است. در این روز از قول مدیر بانک عامل در «آیین» ارائه دستاوردهای طرح ملی هوشمندسازی یارانه آرد و نان و رونمایی از بزرگترین سامانه اشتراکگذاری تجربه خرید، گفت: «امکان تشخیص مکان استقرار دستگاههای کارتخوان هوشمند و از همه مهمتر امکان بهروزرسانی نرمافزار موجود در سیستم هوشمندسازی یارانه آرد و نان وجود دارد. همچنین حدود 4هزار نفر از کارکنان بانک سپه در حالت آماده باش قرارگرفتند.» نقل سخنانی بیشتر از او شاید کمی مساله را روشنتر کند. در این گزارش وبسایت دولت میخوانیم: آیتالله ابراهیمی مدیرعامل بانک سپه اظهار کرد: «اواخر سال14٠٠ موضوعاتی درخصوص آزادسازی قیمت ارز و هوشمندسازی یارانهها و افزایش قیمت غلات به واسطه جنگ روسیه و اوکراین پیش آمد و بر همین اساس موضوع حفظ قدرت خرید مردم در حوزه نان و قیمت شهریور 14٠٠ و ثبات آن در بودجه14٠1 مطرح شد.» او ادامه داد: همه اینها دست بهدست دادند تا دولت سیزدهم تصمیم بگیرد سیستم هوشمندسازی یارانه آرد و نان را راهاندازی کند.
در این زمینه با دو مساله مواجه بودیم؛ یکی حفظ قیمت نان در شهریور 14٠٠ که در اینصورت دولت باید منابعی را برای نانوایان پیشبینی میکرد و در کنار آن موضوع شناسایی و جمعآوری داده در حوزه آرد و نان بود.» و حتی کمی بیشتر؛ این مدیر بانکی میگوید: «در آن زمان موضوعاتی مانند اینکه نان سهمیهبندی میشود و کارت سهمیهبندی نان در برخی استانها و... پیش آمد و لازم شد که با سرعت موضوع پیگیری شود که بر این اساس یک کار فنی دانشبنیان با همدلی و هماهنگی همه سازمانهای درگیر و با نیت خدمت به مردم ساماندهی و بدون ایجاد جو روانی منفی این کار آغاز شد و ادامه یافت. با مجموعه اقداماتی که صورتگرفت هم در حوزه نرمافزار و سختافزار و مباحث اجتماعی و روانی این سامانه طراحی شد و بحث سهمیهبندی و تولید کارت سهمیهبندی برای خرید نان و آزادسازی قیمت آرد و نان کلا منتفی شد.» این دومین اظهارنظر رسمی است که منکر آزادسازی قیمت آرد و نان میشود، اما همچنان بهنظر مبهم میرسد، ولی از این موضوع گذشته، او بالاخره به برخی مطالب قابلفهم در قالب اعداد اشاره میکند و میگوید: یک سامانه در گام دوم داشتیم که در همین فاصله یکپارچهسازی و آمادهسازی، یک سیستم مدرن برای انتقال اطلاعات مستقر شد. بیش از 8٠هزار دستگاه هوشمند با دستور نهادهای حاکمیتی با سیستمعامل اندروید و با قابلیتهای ویژه طراحی شد که امکان مشاهده عملیات بهصورت آنلاین در آنها وجود داشت و پردازشها تحترصد و کنترل قرارگرفت و امکان پشتیبانی از راه دور و تغییر نرخنامهها بهصورت آنلاین وجود دارد. ابراهیمی عنوان کرد: «همچنین امکان تشخیص مکان استقرار دستگاههای کارتخوان هوشمند و از همه مهمتر امکان بهروزرسانی نرمافزار در سیستم وجود دارد. در آن زمان حدود 4هزار نفر از کارکنان بانک سپه و 7٠٠تکنیسین در حالت آماده باش قرارگرفتند و طی 87روز سیستم را در سراسر کشور مستقر کردند که مصداق کار عظیم جهادی بود.»
از مردم بپرس
سخنان بسیار دیگری میتوان از مسوولان طرح هدفمندسازی و هوشمندسازی و این اواخر مردمیسازی نان نقل کرد، اما همگی همچنان با درجهای از ابهام هستند، اما سخن گفتن با یکی دو نانوایی در سطح شهر بهسادگی توضیح میدهد که چه اتفاقی در این مدت رویدادهاست؛ مطالبی که شاید برای بسیاری از شهروندان نیز کم و بیش روشن باشد. نانوایی اول تمایلی به گفتوگو درباره این مساله ندارد و حتی با کارت خبرنگاری نیز به سخن گفتن قانع نمیشود. مرد دیگری که در نانوایی حضور دارد تنها به گفتن این جمله بسنده میکند: «اینجا ایران است، بهترین طرح هم که برای کار تعریف شود در عمل به پارتیبازی منجر میشود.» میپرسم پارتیبازی در چه زمینهای؟ میگوید: «همین الان شما در برخی نانواییها میبینید که هرقدر دلشان بخواهد سهمیه آرد میگیرند، اما سر ما بیکلاه است.» میپرسم شواهدی برای این مساله وجود دارد که به ما نشان بدهد. اظهار بیحوصلگی میکند. نانوای دوم جوانی است با لهجهای مربوط به یکی از شهرهای مرکزی ایران.کارت خبرنگاری را چک میکند و بهسادگی گفتوگو میکند. میگوید: «تا پیش از این سیستم سهمیهبندی حاکم بود؛ یعنی شما مثلا 12 کیسه آرد تحویل میگرفتی، حالا هرکار میخواستی با آن میکردی» میپرسم مگر الان چهطور است؟ میگوید: «بر اساس هر تعدادی که روی این دستگاه پوز نان بفروشی برای تو سهمیه آرد تعیین میکنند.»میپرسم مگر این بد است؟ میگوید: «بد که نمیدانم. فروش ما کم شده، سهمیه برای خرید هر نفر نهایت 10 عدد است.»باز میپرسم برای شما چه تفاوتی دارد؟ میگوید: «ببین مثلا اینجا برخی کارگران ساختمانی را داریم که روزی 15عدد نان میخواهند؛ 3 نفری میآیند،
یکی 5 تا میخرند. خب ظرفیت ما محدود است و اینطوری نان زود تمام میشود.»میپرسم خب چه میکنید؟ میگوید: «تعطیل میکنیم میرویم خانه» به همین راحتی؟ «بله به همین راحتی» میپرسم خب آرد بازار آزاد استفاده کنید. میخندد: «اولا دست همه نمیرسد، ثانیا کیسهای یکمیلیونتومان است -10برابر قیمت آرد سهمیهای- بعد این نان با این قیمت را به چه کسی بفروشیم؟» میپرسم مشکلات مردم چیست؟ میگوید: «از مردم بپرس.» میخندم و خداحافظی میکنیم.
دولتیپزی، آزادپزی
دیگر مسالهای که احتمالا اکنون برای همه ایرانیها آشنا است وجود دو مدل نان و نانوایی در شهر است؛ یکی آزادپز و دیگری دولتیپز. با اینکه نانواییهای دولتی نانی ارزانتر به مردم میدهند – و در راستای شعار دولتمردان دولت سیزدهم مبنیبر «فشار نیاوردن به مردم» است- نانواییهای آزادپز نانواییهای باکیفیتتری هستند و نان باکیفیتی به شکل معنادار متفاوت به مردم میفروشند. هرچند ممکن است عدهای ارزانی را دلیل کافی برای دولتیپزی بدانند، برخی کارشناسان معتقدند آزادسازی آرد و نان و کیفیت بالاتر محصولات آزادپز، دلیلی بر موفقیت پروژه آزادسازی قیمتها درباره نان است.
فازهای خبازی
اما در طرف دولتی ماجرا همچنان درگیر سامانه و مردمیسازی هستیم و ظاهرا یک سامانه دیگر به تعداد پرشمار سامانههای ایران اضافه شدهاست. جلال در همان سخنان تلویزیونی گفت: «در مرحله سوم یعنی مرحله مردمی سازی، میخواهیم از ظرفیت مردمی برای رفع نواقصی که ممکن است در طرح وجود داشتهباشد، کمک بگیریم؛ بهعنوان مثال نظارت اولیه ما جلوگیری از انحراف آرد یارانهای بود اما با توجه به تراکنشهایی که اتفاق میافتد، امکان نظارت مردمی را با سامانهای با نام «نظر» برای عموم مردم فراهم کردیم که مردم میتوانند تجربه خرید خود را بلافاصله مشاهده و بازخورد داشته باشند و این دادهها موجب شناسایی نقاط قوت و ضعف در نانوایان و تجربههای خریدشان شود. مشاور وزیر اقتصاد گفت: اتفاق خوب دیگر رونمایی از زیرساختی بود که مردم به موجب آن سامانه از هر نقطهای بتوانند در هر نقطه دیگری از کشور خیرات نان خود را در هر زمانیکه مدنظرشان است انجام دهند و از این طریق این خرده فرهنگ ارزشمند نیز مستحکم میشود.»
اگر بهدنبال سخنان مبهمتر بگردید، وجود دارد. برای نمونه روز گذشته محمد رسول نظافتی مدیر اجرایی طرح هوشمندسازی یارانه آرد و نان به خبرگزاریها گفت: «با توجه به زیرساختی که در سال1401 فراهم شد، مقرر شد تا تخصیص آرد یارانهای براساس دادههای کارتخوانهای هوشمند انجام شود. کل طرح هوشمندسازی را میتوان در سه فازتعریف کرد. فازاول استقرار کارتخوانهای هوشمند در واحدهای نانوایی بود که تا شهریور ماه 1401 ادامه داشت. فازدوم تخصیص آرد یارانهای به واحدهای خبازی و فازسوم مرحله مردمیسازی بود.» اما این داستان روشنتر خواهد شد؟