
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، آیتالله محسن اراکی پنجشنبه، 28 آذرماه، در همایش اخلاق و اقتصاد اسلامی در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: اگر از نظر صرف اقتصادی به موضوع اخلاق نگاه کنیم باید بگوییم که اخلاق با اقتصاد تضاد دارد.
وی افزود: این تضاد در حوزههای مختلفی دیده میشود که اولین آنها در عنصر انگیزه است؛ به طور کلی انگیزه اخلاق و اقتصاد با هم متفاوت است و نمیتواند در یک مسیر حرکت کند؛ یعنی کمک به دیگران در اخلاق و سودمحوری و عدم از دست دادن مال در اقتصاد تضاد بزرگی را شکل میدهند.
تضاد اخلاق و اقتصاد در مورد مالکیت شخصی
دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تصریح کرد: اصل مالکیت، دومین اصلی است که باعث ایجاد تضاد جدی بین دو حوزه اقتصاد و اخلاق میشود؛ اخلاق مالکیت را از آن خدا میداند و انسان خلیفه و امانتدار این مالکیت است ولی اقتصاد بر مالکیت شخصی و انحصار تاکید دارد.
وی افزود: رفتارهای اقتصادی سومین عامل تضاد بین اقتصاد و اخلاق است که در این حوزه بین زهد و دوری از منفعت طلبی دنیوی با عنصر رقابت، تضادی بزرگ را به وجود میآورند؛ تضاد بین اخلاق اجتماعی و فردی با اخلاق صرف اقتصادی در کمک کردن یا نکردن به دیگران و جمع مال از دیگر تضادهایی است که مانع جدی نزدیکی این دو عرصه به هم میشود.
ایمان به رزاقیت خداوند؛ مولفه جهانبینی اسلامی
اراکی یادآورشد: در اقتصاد اسلامی خبری از این تضادها نیست و این مشکلات حل شده است؛ اساسیترین ریشه حل این مسایل، جهانبینی اقتصادی اسلام است؛ این جهانبینی مبتنی بر اصولی است که از آن جمله میتوان به ایمان به رزاقیت خداوند اشاره کرد؛ مبنای دوم آن است که هر انفاقی در راه خدا در همین دنیا به بهترین نحو جایگزین میشود؛ مبنای سوم پاداش اخروی و چند برابری اخروی است که این نگاه تنها در جهانبینی اخلاقی اسلامی وجود دارد.
تفاوت تفسیر مفهوم تجارت در اسلام و اقتصاد جهانی
وی گفت: ایمان به مالکیت خداو خلیفهاللهی انسان، ایمان به جهانی دیگر از پس این جهان و کنترل رفتارها در جهت رسیدن به بهترین رفتار برای رسیدن به آخرتی آباد؛ تفاوت تفسیر مفهوم تجارت در اسلام و اقتصاد جهانی از حیث دنیوی و غیردنیوی، از دیگر مبانی جهانبینی اقتصادی اسلامی است.
اراکی عنوان کرد: مبنای دیگر اقتصاد اسلامی، ساختار اخلاقی اقتصاد اسلامی است؛ ساختار اقتصاد اسلامی به طور کلی ساختاری اخلاقی است؛ این ساختار مبتنی بر رفتار اخلاقی اقتصادی است؛ در تفکر اقتصاد اسلامی هر عنصری در جامعه دارای منابعی از پیش تعیین شده است که از آن جمله میتوان به کارکرد خمس و زکات توجه کرد؛ خمسی که در آن خداوند چهار پنجم مال را به انسان میبخشد و یک پنجم را از او طلب میکند تا زندگی مردم دیگر را از این طریق تامین کند.
پیوستگی نظام اقتصاد اسلامی با نظام تربیتی
وی یادآور شد: پیوستگی نظام اقتصاد اسلامی از دیگر ویژگیهای این اقتصاد است؛ برای برسی آن نیز باید به نظام تربیتی اسلامی توجه کرد که در این نگاه، اخلاق محوریت دارد؛ در این نظام بهم پیوسته رفتار فردی، اخلاق اجتماعی را شکل میدهد و تجلی آن در بازار کارو سرمایه و گردش تولیدی و توزیعی خودنمایی میکند.
اخوت اسلامی؛ از مبانی اخلاقی اقتصاد اسلامی
این استاد حوزه یادآور شد: همه انبیای الهی کار یدی را تجربه کردهاند و با کار یدی امرار معاش میکردند؛ بنابراین کار یدی و پرهیز از امرار معاش بدون تولید در اسلام و اخلاق اقتصادی منع شده است؛ اخوت اسلامی از دیگر مبانی اخلاقی اقتصاد اسلامی است که این اخوت همچون ابوت اسلامی پیامبر و امام علی(ع) برای مردم، اخوتی کاملا حقیقی است نه اعتباری؛ به همین دلیل این ساختارها به شدت به هم پیوسته هستند.
وی گفت: انفاق در اخلاق اسلامی و اقتصاد اسلامی از مهمترین مبانی نظری و عملی است و به همین دلیل سوره «هل اتی» در قرآن کریم نیز از بنیادیترین آیات الهی است که در آن انفاق در اوج نیاز و علاقه به مال توصیف شده و خداوند آن را صفت پیشوایان دین بیان کرده است؛ وقتی این نظام را با این عوامل در نظر میگیریم ساختار تفکر بنیادین اسلامی نیز شکل میگیرد که همان اخلاق اقتصادی و بهم پیوستگی این نظام رفتاری و اخلاقی و ساختاری است.