دهانِ روزه یا زبانِ روزه؟

این روزهای عزیز هر دو تعبیر"دهان روزه یا زبان روزه؟" را زیاد می شنویم و زیاد می گوییم؛ اما در معنای حقیقی کلمه، بین دهان روزه و زبان روزه، خیلی فرق است

 دهانِ روزه یا زبانِ روزه؟

این روزهای عزیز هر دو تعبیر"دهان روزه یا زبان روزه؟" را زیاد می شنویم و زیاد می گوییم؛ اما در معنای حقیقی کلمه، بین دهان روزه و زبان روزه، خیلی فرق است.

دهانی که روزه دار است، فقط چیزی نمی خورد؛ اما زبانی که روزه گرفته است، مسئولیت بزرگی را به عهده دارد.
زبانِ روزه دار به معنی روزه ی سکوت نیست؛ اصلا در اسلام چیزی به عنوان روزه ی سکوت نداریم. وقتی مومن روزه دار، زبانش را هم در حریم روزه وارد می کند، یعنی در عین اینکه دهانش چیزی نمی خورد اما زبان، به همه ی کارهای روزمره ی خود ادامه می دهد؛ اما به گونه ای دیگر.
زبان، سردمدار همه ی ارتباطات اجتماعی ماست. پس وقتی زبان روزه دار باشد، همه ی ارتباطات ما با دیگران، میتواند رنگ و بوی کبریایی روزه را به خود بگیرد.
بحث زبان روزه دار را با یک تطبیق قرآنی پی می گیریم:
آیه ی شریفه ای که فرمان روزه را اعلام مینماید، میفرماید نتیجه ی روزه داری، "تقوا" است و امید است که با روزه، به پرهیزکاری برسید. "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ" (بقره183)
به دستور قرآن گاهی باید با دشمن خدا هم نرم سخن گفت. چه برسد به کسانی که یا پاره ی تن ما هستند یا پاره ای از تنِ میهنمان.
آیه ی شریفه ی دیگری از سوره ی احزاب، "تقوا" را با یکی از ویژگی های زبان روزه دار یعنی "قول سدید" پیوند می زند. "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدا" (احزاب70) ...........
اینجا نکته ای وجود دارد: مگر تقوا که همه ی ابعاد زندگی را دربرمی گیرد، شامل زبان و سخن ما نمیشود؟ پس چرا در این آیه تقوا پیشه کردن و سخن سدید گفتن، در کنار هم و در قالب دو دستور آمده اند؟
شاید یک پاسخ این باشد که جدا آوردن ادب سخن گفتن، برای برجسته کردن و تأکید بر آن باشد. شاید این بیان ویژه ی قرآن درباره ی نحوه ی سخن گفتن، برای توجه دادن به اهمیت و تأثیر ویژه ی "تقوای زبان" باشد در زندگی ما.
بحثمان زبان روزه دار بود. میشود گفت در فرهنگ قرآن، زبان روزه دار، یعنی زبانِ باتقوا. یعنی زبانی که سخن هایش با معیارهای قرآنی همخوانی دارد.
چند معیار قرآنی برای تقوای زبان :
1- سخن نیک
مطابق این معیار قرآنی، سخن باید راست باشد، بیهوده و لغو و باطل نباشد و فتنه و دشمنی برنیانگیزد. شمولِ این واژه و معیار قرآنی برای آداب سخن گفتن، همه ی گناهانِ زبانی را از دایره بیرون می کند. یعنی قول سدید، سخنی است که شائبه ی هیچ یک از گناهان زبانی در آن نباشد.
"وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً" (بقره 83) "و با سخنان نیکو با مردم سخن گویید"
در کافى از امام ابى جعفر (علیه السلام) روایت آورده، که در ذیل جمله: (وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً) ، فرمود: به مردم بهترین سخنى که دوست می دارید به شما بگویند، بگویید. (اصول کافى ج 2 ص 165 ح 10)
و نیز امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه فرمودند: "با مردم سخن بگویید، اما بعد از آنکه صلاح و فساد آن را تشخیص داده باشید، و آنچه صلاح است بگویید." (اصول کافى ج 2 ص 164 ح 9)
و در کتاب معانى، از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده، که فرموده: به مردم چیزى را بگویید، که بهترین سخنى باشد که شما دوست می دارید به شما بگویند، چون خداى عز و جل دشنام و لعنت و طعن بر مومنان را دشمن می دارد، و کسى را که مرتکب این جرائم شود، فاحش و مفحش باشد، و دریوزگى کند، دوست نمی دارد، در مقابل، اشخاص با حیا و حلیم و عفیف، و آنهایى را که میخواهند عفیف شوند، دوست می دارد. (ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص: 331)
2- سخن نرم
کسانی که دور و بر ما هستند، یا اعضای خانواده و فامیلند، یا دوست و همکارند، یا همسایه و هم محلی، یا همشهری و هموطن. در جامعه ی ما خیلی خیلی به ندرت پیش می آید که ما با دشمنانمان (دشمنِ واقعی نه کسی که شاید یک وقتی باهم دعوایمان شده) روبرو شویم.
نکته ی مهم اینجاست که به دستور قرآن گاهی باید با دشمن خدا هم نرم سخن گفت. چه برسد به کسانی که یا پاره ی تن ما هستند یا پاره ای از تنِ میهنمان.
خدا به موسای کلیم فرمود وقتی با هارون به سراغ فرعون ستمگر-که حالا دشمن خونی توست- می روی، با او به نرمی سخن بگو. "فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى "(طه44) "به نرمى با او سخن بگویید شاید متذکر شود یا از (خدا) بترسد."
3- سخن استوار
در کافى از امام ابى جعفر (علیه السلام) روایت آورده، که در ذیل جمله: (وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً) ، فرمود: به مردم بهترین سخنى که دوست می دارید به شما بگویند، بگویید. (اصول کافى ج 2 ص 165 ح 10)
"یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً" (احزاب 70)
در نکته ی قرآنی ابتدای بحث، پیوند تقوا را با قول سدید یادآور شدیم. اما قول سدید یعنی چه؟
قول" سدید" از ماده" سد" به معنى" محکم و استوار" و خلل ناپذیر و موافق حق و واقع است، سخنى است که همچون یک سد محکم جلو امواج فساد و باطل را مى گیرد، و اگر بعضى از مفسران آن را به معنى "صواب" و بعضى به معنى "خالص بودن از کذب و لغو" یا" هماهنگ بودن ظاهر و باطن" و یا "صلاح و رشاد" و مانند آن تفسیر کرده اند همه به معنى جامع فوق بر مى گردد. (تفسیر نمونه، ج 17، ص447)
پس مطابق این معیار قرآنی، سخن باید راست باشد، بیهوده و لغو و باطل نباشد و فتنه و دشمنی برنیانگیزد. شمولِ این واژه و معیار قرآنی برای آداب سخن گفتن، همه ی گناهانِ زبانی را از دایره بیرون می کند. یعنی قول سدید، سخنی است که شائبه ی هیچ یک از گناهان زبانی در آن نباشد. و شاید به همین دلیل باشد که در آیه ی بعد، دستاورد بزرگی را برای صاحبان قول سدید بیان می نماید.
در فرهنگ قرآن، زبان روزه دار، یعنی زبانِ باتقوا. یعنی زبانی که سخن هایش با معیارهای قرآنی همخوانی دارد.
" یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِیماً" (احزاب71) " اصلاح اعمال" و "مغفرت ذنوب" را نتیجه قول سدید دانسته، و فرموده: قول سدید بگویید، تا اعمالتان صالح گردد، و گناهانتان آمرزیده شود، و این بدان جهت است که وقتى نفس آدمى عادت کرد به راستى، و به قول سدید، و به هیچ وجه آن را ترک نکرد، دیگر دروغ از او سر نمى زند، و سخن لغو، و یا سخنى که فساد از آن برخیزد از او شنیده نمى شود، و وقتى این صفت در نفس رسوخ یافت، بالطبع از فحشاء و منکر، و سخن لغو دور گشته، در چنین وقتى اعمال انسان صالح مى شود، و بالطبع از عمرى که در گناهان مهلک صرف کرده، دریغ مى خورد، و از کرده ها پشیمان مى گردد، و همین پشیمانى توبه است. و وقتى توبه کرد، و خدا هم در مابقى عمر از ارتکاب گناهان مهلک محافظتش فرمود، دیگر گناهان کوچک خیلى خطرى نیست، چون خود خدا وعده داده که اگر از گناهان کبیره اجتناب کنید، ما صغیره هایتان را مى آمرزیم،" إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ" (نساء31) و در نتیجه ملازمت قول سدید انسان را به سوى صلاح اعمال کشانیده، و به اذن خدا به آمرزش گناهان منتهى مى شود. (ترجمه تفسیر المیزان، ج 16، ص: 523)
سخنِ پایانی:
برای تمرین تقوای زبان، باید هم سخنِ خوب گفت و هم خوب سخن گفت. این یک درس قرآنی است و این روزهای گرم روزه داری، بهار قرآن، این روزها یک فرصت طلایی است تا با دهانِ روزه، زبان هایمان را و حرف هایمان را به روزه داری و تقوا تمرین دهیم.

فاطمه حسینی مجرد


منبع : پایگاه تبیان
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان