زکات زبان و دست و پا

منابع مقاله: کتاب  : عرفان اسلامى جلد ششم نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان   زکات زبان مسئله نصیحت مسلمانان و بیدار کردن اهل غفلت با خواست حق در باب شصت و چهارم بحث امر به معروف و نهى از منکر مفصل خواهد آمد و مسئله تسبیح و تحمید و تهلیل در باب پنجم «مصباح الشریعة» در رابطه با ذکر گذشت

 

 

منابع مقاله:

کتاب  : عرفان اسلامى جلد ششم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

زکات زبان

مسئله نصیحت مسلمانان و بیدار کردن اهل غفلت با خواست حق در باب شصت و چهارم بحث امر به معروف و نهى از منکر مفصل خواهد آمد و مسئله تسبیح و تحمید و تهلیل در باب پنجم «مصباح الشریعة» در رابطه با ذکر گذشت.

 [وَزَکاةُ الْیَدِ الْبَذْلُ وَالْعَطاءُ وَالسَّخاءُ بِما أنْعَمَ اللّهُ عَلَیْکَ بِهِ، وَتَحْریکُها بِکِتابَةِ الْعِلْمِ وَمَنافِعَ یَنْتَفِعُ بِهَا الْمُسْلِمُونَ فى طاعَةِ اللّهِ، وَالْقَبْضُ عَنِ الشُّرُورِ]

 

زکات دست

امام صادق علیه السلام مى فرماید:

زکات دست، بخشش و عطا و سخا از نعمت هایى است که خداوند به تو عنایت کرده که توضیح مفصل این مسئله در باب پنجاه و سوم در بحث سخا خواهد آمد.

و مرحله دیگر زکات دست، نوشتن کتاب ها و مقالات علمیه براى حفظ دین و بیدارى مسلمانان است و انجام کارهایى که مسلمانان در طاعت حق از آن بهره ببرند، مانند ساختن مسجد، مدرسه علمى، صندوق قرض الحسنه و از این قبیل امور و نیز زکات دیگر دست حفظ آن از ایجاد شر است، مثل زدن به سر مردم بى گناه، دعواى بدون دلیل، امضاى ناحق، نوشتن و پخش کردن باطل و شبیه این امور.

 

حیات دین با تألیف کتاب

راستى از جمله علل مهمى که تاکنون باعث حفظ دین الهى از دستبرد حوادث زمان و قرون و حملات شیاطین شده، نوشتن آثار الهى و اسلامى به وسیله عالمان ربانى است.

براى این که بدانید در این زمینه بزرگان شیعه متحمل چه زحماتى شدند باید به کتاب هاى بى نظیر «اعیان الشیعة»، «الذریعة الى تصانیف الشیعة» و «الغدیر» و فهرست کتابخانه هاى آستان قدس، مجلس، ملک، وزیرى یزد مراجعه کنید.

اگر نوشته هاى با عظمت اصول چهارصدگانه اصحاب بزرگوار ائمه و نوشته هاى شیخ متقدمین حضرت صدوق هم چون، «من لا یحضره الفقیه»، «الخصال»، «التوحید»، «عیون اخبار الرضا»، «الاعتقادات»، «علل الشرایع»، «معانى الأخبار» و نوشته هاى ثقة المحدثین محمد بن یعقوب کلینى هم چون: «الکافى» و نوشته هاى مرجع کم نظیر شیعه در سخت ترین عصر، مرحوم شیخ طوسى هم چون: «التهذیب»، «الاستبصار»، «الرجال»، «التبیان»، «الخلاف» و پانصد و سى جلد نوشته هاى علامه حلى و سیصد جلد نوشته هاى فیض کاشانى و چندین جلد نوشته هاى شیخ حر عاملى و از جمله «وسائل الشیعة» و هفتاد جلد نوشته هاى علامه مجلسى رحمه الله و از همه مهم تر «مرآة العقول» و «بحار الأنوار» و نوشته هایى هم چون «مستدرک الوسائل»، «جواهر الکلام»، «ریاض»، «المسالک»، «الشرایع» و نوشته هاى شیخ انصارى و سایر فقها، مفسران، ادبا، شعرا، حکما و عرفاى شیعه نبود، امروز ما از دین خدا چه خبر داشتیم؟!

اینان بودند که با زکات دست در مقام حفظ دین و حفظ امت از انواع شرور و فتن و محن برآمدند، ورنه تاکنون یهود و نصارى و یا دیگران کم ترین اثرى از دین خدا و فرهنگ انبیا و امامان علیهم السلام در صفحه زمین باقى نگذاشته بودند! و اگر این همه مساجد و محافل و مدارس و حوزه ها و صندوق هاى قرض الحسنه و خیریه و ایتام که با زکات مال و دست اهل جود و کرم بنا شده، نبود ملت اسلام با چه مشکلات و سختى هایى روبرو بودند؟

در هر صورت زکات دست، نوشتن حقایق و انجام اعمال نیک در طاعت خدا و جود و بخشش و عطا و حفظ آن از شرور و ایجاد ضربه و ضرر نسبت به مسلمانان است.

 [وَزَکاةُ الرِّجْلِ السَّعْىُ فى حُقُوقِ اللّهِ تَعالى مِنْ زِیارَةِ الصَّالِحینَ وَمَجالِسِ الذِّکْرِ وَإصْلاحِ النَّاسِ وَصِلَةِ الرَّحِمِ وَالْجِهادِ وَما فیهِ صَلاحُ قَلْبِکَ وَصَلاحُ دینِکَ ]

 

زکات پا

امام صادق علیه السلام مى فرماید:

زکات پا رفتن به جایى است که از حقوق خداست مانند:

1- زیارت عباد شایسته.

2- مجالس علم.

3- جلسه اصلاح و صلح بین مسلمانان.

4- صله رحم.

5- جهاد.

6- و هر جا که صلاح قلب و دین در آن است.

 

زیارت بندگان شایسته

اسلام به مسئله زیارت حق و عباد شایسته و دیدار عالمان ربانى و مؤمنان اهمیت فوق العاده اى داده است، چرا که در این زیارات بهره هاى دنیایى و آخرتى و گاهى منافع بى نهایت براى فرداى آخرت نصیب انسان مى شود.

امام على علیه السلام در تفسیر «قد قامت الصلاة» فرموده اند:

حانَ وَقْتُ الزِّیارَةِ وَالْمُناجاةِ وَقَضاءِ الْحَوائِجِ وَدَرْکِ الْمُنى وَالْوُصُولِ إلىَ اللّهِ عَزَّوَجَلَ «1».

وقت زیارت حضرت حق و مناجات با او و قضاى حوائج و درک آرزو و اتصال و وصول به حضرت اللّه رسید!

در روایت آمده:

روزى پیامبر صلى الله علیه و آله نشسته بودند، در حالیکه على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام اطراف حضرت بودند، فرمود: چگونه است وقتى کشته شوید و قبور شما پراکنده باشد. امام حسین علیه السلام عرضه داشت: کسى ما را زیارت مى کند؟ فرمود: آرى، گروهى از امتم به امید برّ و صله من شما را زیارت مى کنند، چون قیامت شود، به نزد آنان آیم و از اهوال قیامت نجاتشان خواهم داد «2».

و حضرت فرمودند:

اگر کسى مرا زیارت کند، یا یکى از افراد ذریّه مرا زیارت کند، قیامت به زیارتش خواهم آمد و او را از رنج هاى قیامت نجات خواهم داد «3».

پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله فرمود:

هر کس در زمان حیات یا بعد از موت من مرا زیارت کند در روز قیامت در جوار من خواهد بود «4».

امام صادق علیه السلام فرمود:

هر کس امیرالمؤمنین علیه السلام را عارف به حقش بدون تجبر و تکبر زیارت کند همانند اجر صد هزار شهید براى اوست و گناهان گذشته و آینده اش مورد بخشش قرار خواهد گرفت و در قیامت به حال امن وارد خواهد شد و حساب بر او سبک گرفته شود و ملائکه از او استقبال خواهند کرد، چون شیعه از زیارت به منزلش برگردد، به وسیله ملائکه عیادت شود اگر مریض شود و مشایعت گردد اگر بمیرد و تا هنگام قرار گرفتن در قبر ملائکه براى او استغفار کنند «5».

و در روایت آمده:

هر کس حسین علیه السلام را زیارت کند در صورت عرفان به حقش، ثواب هزار حج مقبول و هزار عمره مقبول به او داده شود و گناه گذشته و آینده اش آمرزیده شود «6».

در روایات آمده:

زیارت حضرت سید الشهدا علیه السلام موجب طول عمر و حفظ نفس و مال و زیادى رزق و رفع ناراحتى ها و علت قضاى حاجات است «7».

امام صادق علیه السلام مى فرماید:

اگر بر اثر مشقت و دورى خانه نتوانستید به زیارت ما بیایید، بالاى منزل روید و دو رکعت نماز بگذارید و با سلام به قبر ما اشاره کنید که این سلام و زیارت شما به ما مى رسد «8».

راوى به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد:

وقتى قادر به زیارت شما نباشم چه کنم؟ فرمود: اگر نتوانستى بیایى روز جمعه غسل کن یا وضو بگیر و بر بام خانه برو و دو رکعت نماز بخوان و به طرف من توجه کن که هر کس مرا در حیاتم زیارت کند، پس در مماتم زیارت کرده و هر کس در مماتم مرا زیارت کند، مانند این است که در حیاتم زیارتم کرده است «9».

در باب زیارت همه ائمه علیهم السلام چه در حیات، چه در ممات، روایات زیادى به مضامین بالا وارد شده که دلالت بر اهمیت زیارت عباد شایسته چه در حیات آنان، چه در ممات آنان دارد.

امام صادق علیه السلام مى فرماید:

هر کس قدرت بر صله نسبت به ما را ندارد، شایستگان از موالیان ما را صله کند و هر کس قدرت بر زیارت ما را ندارد، خوبان از موالیان ما را زیارت کند که ثواب زیارت آنان، زیارت ماست «10».

امام صادق علیه السلام فرمود:

دوستانم را از جانب من سلام برسانید، من مى گویم خدا رحمت کند آن بنده اى که با دیگرى بنشیند و در مسائل ما سخن بگوید که سومى آن ها ملکى است که جهت آنان استغفار کند، در نشستن شما با یک دیگر و سخن در فرهنگ ما احیاى دین ماست، بهترین مردم بعد از ما کسانى هستند که در امر ما سخن بگویند و به امر ما برگردند «1.

امام صادق علیه السلام مى فرماید:

کسى که به دیدار برادر مؤمنش در منزلش برود و نیتى جز زیارت برادر مؤمن نداشته باشد، او را از زیارت کنندگان خدا مى نویسند و بر خداست که زائرش را اکرام کند «21».

و نیز آن حضرت فرمود:

زیارت مؤمن براى خدا بهتر از آزاد کردن ده بنده مؤمن است و هر کس عبد مؤمنى را آزاد کند، به هر عضوش، عضوى از جهنم آزاد مى شود «31».

و اما کسى که به زیارت برادر مؤمن برود، براى خدا، نه براى این که مشکلى از او حل کند، یا حاجتى از او روا نماید، یا در مرضش از او عیادت کند، ثواب هاى عظیم به او خواهد رسید «41».

 

مجالس علم

رفتن به مجالس علم جهت رشد عقل و کمال روح و یافتن واقعیت ها و به دست آوردن معرفت، به حقیقت زکات پاى انسان است و در اداى این زکات، بهترین بهره هاى مادى و معنوى نصیب انسان مى گردد.

به حقیقت که در تمام روى زمین هیچ مجلسى، ارزنده تر و پر بهره تر و نافع تر از مجلس علم نیست، مجلس علم مجلس حق، مجلس نور و بنابر روایات باغى از باغ هاى بهشت است.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

هر که راهى رود که در آن دانشى جوید، خداوند او را به راه بهشت برد و به راستى فرشته ها براى طالب علم پرها و بال هاى خود را فرو نهند به نشانه رضایت از او و این محقق است که براى طالب علم هر که در آسمان و زمین است آمرزش خواهد، تا برسد به ماهیان دریا. فضیلت عالم بر عابد چون فضیلت ماه است بر ستارگان در شب چهارده و براستى علما وارث پیامبرانند زیرا پیامبران دینار و درهمى به ارث نگذاشتند ولى ارث آن ها علم بود و هر کس از آن برگرفت بهره فراوانى برده است «15».

ابوبصیر مى گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم مى فرمود:

هر که کار خیرى یاد بدهد، مانند کسى که بدان عمل کند اجر مى برد، گفتم: اگر او هم به دیگرى یاد دهد به معلم اول ثواب آن عمل مى رسد؟ فرمود: این ثواب براى او جارى است، اگر به همه مردم هم یاد بدهد، گفتم: اگر معلم بمیرد؟

فرمود: اگر چه بمیرد «16».

امام سجاد علیه السلام فرمود:

اگر مردم مى دانستند در طلب علم چه فایده اى است دنبال آن مى رفتند گرچه خون دل در راه آن بریزند و به گرداب ها فرو شوند، براستى خداى تبارک وتعالى به دانیال علیه السلام وحى فرمود، مبغوض ترین بندگانم نزد من نادانى است که حق اهل علم را سبک شمارد و از آنان پیروى نکند و دوست ترین بندگانم نزد من پرهیزکار طالب ثواب شایان و ملازم علما و پیرو بردباران و پذیراى از حکمت شعاران است «17».

 

جلسه صلح بین مسلمانان

بر اثر حوادث و پیش آمدها و امور مالى و خانوادگى و گاهى کم ظرفیتى ها بین دو دوست مسلمان، دو ملت مسلمان، دو خانواده مؤمن، دو زن و شوهر، پدر و مادر، فرزند و مادر، معلم و متعلم، دو شریک در کار، نزاع و اختلاف پیش مى آید. چه بهتر که خود اینان در پى قوانین ثمربخش الهى به صلح و مصالحه با هم برخیزند و اگر نشد بر سایر مؤمنان و افراد مسلمان است که براى اصلاح و صلح بین آنان حرکت کنند که این حرکت به فرموده امام صادق علیه السلام زکات پا است و این حرکت در پیشگاه حضرت حق از ثواب بسیار عظیم برخوردار است.

قرآن مجید در آیات متعددى به این حقیقت ثمربخش امر مى کند و از مردم مى خواهد براى صلح بین افرادى که نزاع دارند بپا خیزند و به این امر مهم الهى اهتمام ورزند.

[فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ] «18».

پس اگر مؤمن هستید [نسبت به انفال ] از خدا پروا کنید و [اختلاف و نزاع ] بین خود را اصلاح نمایید و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید.

[وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِی ءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ* إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ] «19».

و اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر بجنگند میان آن ها صلح و آشتى برقرار کنید و اگر یکى از آن دو گروه بر دیگرى تجاوز کند، با آن گروهى که تجاوز مى کند، بجنگید تا به حکم خدا باز گردد. پس اگر بازگشت، میانشان به عدالت و انصاف، صلح و آشتى برقرار کنید و همواره دادگرى را پیشه سازید که خدا دادگران را دوست دارد.* جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند؛ بنابراین [در همه نزاع ها و اختلافات ] میان برادرانتان صلح و آشتى برقرار کنید و از خدا پروا نمایید که مورد رحمت قرار گیرید.

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در خطبه اى فرمودند:

هر کس براى صلح بین دو نفر حرکت کند، ملائکه تا وقت بازگشت به او درود فرستند و اجر شب قدر به او عطا شود و هر کس براى جدایى بین دو نفر حرکت کند به قدر اجر اصلاح کننده، بار در پرونده او خواهد آمد و لعنت حق بر او حتم خواهد گشت تا داخل جهنم گردد و در آنجا عذابش دو چندان خواهد بود «0.

و نیز آن حضرت فرمود:

مَنْ مَشى فى إصْلاحٍ بَیْنَ إمْرَءَةٍ وَزَوْجِها أعْطاهُ اللّهُ اجْرَ ألْفَ شَهیدٍ قُتِلُوا فى سَبیلِ اللّهِ حَقّاً وَکانَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ یَخْطُوها وَکَلِمَةٍ فى ذلِکَ عِبادَةُ سَنَةٍ قیامٌ لَیْلُها وَصِیامٌ نَهارُها «21».

هر کس براى آشتى بین زن و شوهر حرکت کند، ثواب هزار شهید کشته شده به حق را در راه خدا دارد و براى هر قدم و هر کلمه اى در این راه ثواب یکسال عبادت براى اوست که شب هایش به قیام و روزهایش به روزه گذشته باشد.

فى وَصِیَّةِ مَوْلانا أمیرِالْمُؤْمِنینَ علیه السلام عِنْدَ الْوَفاةِ قالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ صلى الله علیه و آله یَقُولُ: صَلاحُ ذاتِ الْبَیْنِ أفْضَلُ مِنْ إقامَّةِ الصَّلاةِ وَالصَّوْمِ، وَإنَّ الْمُبیرَةَ وَهِىَ الْحالِقَةُ لِلدّینِ فَسادُ ذاتِ الْبَیْنِ وَلا قُوَّةَ إلّابِاللّهِ «2.

در وصیت امیرالمؤمنین علیه السلام هنگام وفات آمده: از رسول خدا شنیدم مى فرمود: اصلاح بین دو نفر بهتر از اقامه نماز و روزه است و قطع کننده دین انسان به حقیقت فساد ایجاد کردن بین دو نفر است و قوتى نیست مگر به خدا.

امام کاظم علیه السلام فرمود: در انجیل آمده:

طُوبى لِلْمُصْلِحینَ بَیْنَ النَّاسِ اولئِکَ هُمُ الْمُقَرَّبُونَ یَوْمَ الْقِیامَةِ «23».

خوشا به حال اصلاح کنندگان بین مردم، اینان در قیامت از مقربان هستند.

پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در آویختگان به شاخه هاى درخت طوبى فرمود:

وَمَنْ أصْلَحَ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَالْوالِدِ وَوَلَدِهِ وَالْقَریبِ وَقَریبِهِ وَالْجارِ وَجارِهِ وَالأجْنَبِىِّ وَالْأجْنَبِیَّةِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ «24».

کسى که بین زن و شوهر و پدر و فرزند و دو قوم و خویش و همسایه و همسایه و غریبه و غریبه، اصلاح کند به شاخه آن آویخته است.

 

صله رحم

از مسائل بسیار مهم و از عبادات پر قیمت صله رحم است، لازم است انسان قسمتى از اوقات خود را وقف دیدن و زیارت پدر و مادر و برادر و خواهر و اقوام دور و نزدیک کند و گاه گاهى از آنان دلجویى نموده و مشکلات ایشان را حل کند، ترغیب فوق العاده اسلام به صله رحم نه فقط براى دیدن آنان است، بلکه بیشتر براى رفع حوائج و حل سختى ها و درمان دردهاى آنان است و حتى نباید از رحمى که با انسان قطع رحم کرده و سر تافته قطع کرد و سر تافت.

قالَ امیرُالْمُؤْمِنینَ علیه السلام: صِلُوا أرْحامَکُمْ وَلَوْ بِالسَّلامِ «25» یَقُولُ اللّهُ تَبارَکَ وَتَعالى : [وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ ] «26».

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: صله رحم بجاى آرید گرچه به یک سلام باشد.

خداوند تبارک و تعالى مى فرماید: خدایى را که به نام او از یکدیگر درخواست مى کنید بپرهیزید و درباره ارحام کوتاهى ننمایید.

داود رقى مى گوید: به حضرت صادق علیه السلام وارد شدم، فرمود:

اى داود! روزهاى پنج شنبه اعمال شما بر ما عرضه مى شود، در پرونده ات چیزى دیدم که مرا خوشحال کرد و آن صله تو درباره پسر عمویت بود، این صله مرگ او را نزدیک مى کند و از رزق تو چیزى کم نمى نماید، داود مى گوید: پسر عمویى داشتم ناصبى که داراى فرزندان زیاد بود و احتیاج به مال داشت، چون خواستم به مکه روم سفارش کردم به او از مال من کمک کنند، وقتى خدمت حضرت رسیدم مرا از این عملم خبر داد «27».

منصور دوانیقى به حضرت صادق علیه السلام عرضه داشت:

حدیثى در صله رحم بگو تا مهدى پسرم را از آن خبر دهم، فرمود: پدرانم از جدم على علیه السلام از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل کردند: مردى سه سال بیشتر از عمرش باقى نیست صله رحم بجا مى آورد، خداوند آن را سى سال قرار مى دهد و مردى سى سال از عمرش باقى است قطع رحم مى کند خداوند آن را سه سال قرار مى دهد.

سپس این آیه را تلاوت فرمود:

[یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ ] «28».

خدا هر چه را بخواهد محو مى کند و هر چه را بخواهد ثابت و پابرجا مى نماید و" امّ الکتاب" نزد اوست.

منصور عرضه داشت: این حدیث منظورم نبود.

فرمود: همان گونه پدرانم از على علیه السلام از رسول اسلام صلى الله علیه و آله نقل کرده اند:

صله رحم آباد کننده دیار و اضافه کننده عمرهاست اگر چه اهلش از اخیار و خوبان نباشند.

گفت: حدیث خوبى است ولى این را منظور نداشتم.

فرمود: پدرانم از على علیه السلام از رسول خدا صلى الله علیه و آله آورده اند:

صله رحم حساب را آسان و آدمى را از بد مردن حفظ مى کند.

منصور گفت: آرى، این حدیث را مى خواستم «29».

عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله إنَّهُ قالَ: ألرَّحِمُ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ الْأرْضِ إلىَ السَّماءِ یَقُولُ: مَنْ قَطَعَنى قَطَعَهُ اللّهُ وَمَنْ وَصَلَنى وَصَلَهُ اللّهُ «30».

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: رحم ریسمانى کشیده از زمین به آسمان است مى گوید: هر کس مرا قطع کند! خدا قطعش کند و هر کس مرا وصل کند خدا وصلش کند.

در حدیث آمده: پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:

هر کس با جان و مال به سوى قوم خویش براى صله رحم برود، اجر صد شهید دارد و به هر قدمى چهل هزار حسنه براى اوست، چهل هزار سیئه از نامه اش محو مى گردد و چهل هزار درجه به او عنایت مى شود و مانند این است که صد سال در حال صبر و احتساب خدا را عبادت کرده «31».

روایات باب صله رحم و گناه قطع رحم بسیار زیاد است مى توانید به جلد هفتاد و شش و هفتاد و هفت و هفتاد و هشت «بحار الأنوار» و «مستدرک سفینة البحار» جلد چهارم و سایر کتب حدیث مراجعه کنید.

 

جهاد

شرح شرکت در جهاد فى سبیل اللّه در باب هشتادم «مصباح الشریعة» با خواست خداوند به طور مفصل خواهد آمد.

 

صلاح قلب و دین

امام صادق علیه السلام در جمله آخر روایت باب زکات مى فرماید:

و زکات دیگر پایت، شرکت در جایى است که صلاح قلب و دین توست و آنجا بدون شک مجالس مذهبى و مساجد الهى و مجلس اخیار و محفل عارفان و اولیاى خداست که در این گونه محافل شهوات مهار مى شوند و معرفت آدمى به خدا و قیامت و معارف اضافه مى گردد و در این مجالس نفس اهل حال، روان مرده را زنده و قلب غافل را بیدار مى کند.

 [هذا مِمّا یَحْتَمِلُ الْقُلُوبُ فَهْمُهُ وَالنُّفُوسُ اسْتِعْمالُهُ وَما لا یُشْرِفُ عَلَیْهِ إلّاعِبادُهُ الْمُقَرَّبُونَ الْمُخْلِصُونَ أکْثَرْ مِنْ أنْ یُحْصى وَهُمْ أرْبابُهُ وَهُوَ شِعارُهُمْ دُونَ غَیْرِهِمْ ]

امام صادق علیه السلام در پایان این روایت مهم مى فرماید:

آنچه در باب زکات ذکر شد به اندازه طاقت فهم مردم بود و به مقدارى که براى نفوس مردم قابل عمل است.

اما آنچه از اسرار و حقایق که براى بندگان مقرب و مخلص حضرت حق معلوم است و آن بزرگواران بر آن اشراف دارند بیش از آن است که به شماره آید که راه بردن به کنه حقایق و اطلاع بر باطن اسرار و فهم دقایق الهیه کار عباد مقرب و مخلص است و دیگران را بر آن راهى نیست!!

پروردگارا! معبودا! این قسمت از شرح در ساعات آخر عصر جمعه، با لطف و محبت تو پایان پذیرفت، مرا جز تو امیدى نیست و برایم غیر عنایت تو تکیه گاهى نمى باشد، با کرم بى نهایت و لطف عمیم و رحمت و مرحمتت مرا مهلت ده تا این راهى که فقط و فقط از باب فضیلت پیش پایم گذارده اى تا آخر بپیمایم، عنایتى کن که دنباله این شرح تا پایان آن ادامه یابد، شاید از توجه خاصت به این گداى راه نشین، خدمتى به دین و به خلق تو انجام گیرد.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- التوحید: 240، باب 34، حدیث 1؛ بحار الأنوار: 81/ 133، باب 13، حدیث 24.

(2)- کامل الزیارات: 10، باب 1، حدیث 1 و 2.

(3)- کامل الزیارات: 11، باب 1، حدیث 4؛ وسائل الشیعة: 14/ 331، باب 2، حدیث 19332؛ بحار الأنوار: 97/ 123، باب 2، حدیث 31.

(4)- کامل الزیارات: 13، باب 2، حدیث 11.

(4)- کشف الغمة: 1/ 395؛ بحار الأنوار: 56/ 176، باب 23، حدیث 9.

(5)- بحار الأنوار: 97/ 257، باب 3، حدیث 1.

(6)- بحار الأنوار: 98/ 45، باب 6.

(7)- الکافى: 4/ 587، باب النوادر، حدیث 1؛ کامل الزیارات: 286، باب 96، حدیث 1؛ بحار الأنوار: 98/ 365، باب 32، حدیث 1.

(9)- کامل الزیارات: 287، باب 96، حدیث 4؛ وسائل الشیعة: 14/ 578، باب 95، حدیث 19856؛ بحار الأنوار: 98/ 366، باب 32، حدیث 6.

(10)- من لا یحضره الفقیه: 2/ 73، باب ثواب صلة الإمام علیه السلام، حدیث 1765؛ وسائل الشیعة: 9/ 476، باب 50، حدیث 12531؛ بحار الأنوار: 71/ 354، باب 21، حدیث 29.

(11)- بشارة المصطفى: 110؛ بحار الأنوار: 71/ 354، باب 21، حدیث 31؛ مستدرک الوسائل: 10/ 380، باب 78، حدیث 12226.

(21)- وسائل الشیعة: 17/ 209، باب 49، حدیث 22354؛ بحار الأنوار: 75/ 275، باب 23، حدیث 112.

(31)- الکافى: 2/ 178، باب زیارة الإخوان، حدیث 13؛ وسائل الشیعة: 14/ 590، باب 100، حدیث 19880؛ بحار الأنوار: 71/ 349، باب 21، حدیث 13.

(41)- الکافى: 2/ 175، باب زیارة الإخوان، احادیث متعددى در این باب آمده است.

(15)- الکافى: 1/ 34، باب ثواب العالم والمتعلم، حدیث 1؛ ثواب الأعمال: 131؛ بحار الأنوار: 1/ 164، باب 1، حدیث 2.

(16)- الکافى: 1/ 35، باب ثواب العالم والمتعلم، حدیث 3؛ بصائر الدرجات: 5، باب 2، حدیث 11؛ وسائل الشیعة: 16/ 172، باب 16، حدیث 21270.

(17)- الکافى: 1/ 35، باب ثواب العلم والمتعلم، حدیث 5؛ بحار الأنوار: 1/ 185، باب 1، حدیث 109.

(18)- انفال (8): 1.

(19)- حجرات (49): 9- 10.

(20)- ثواب الأعمال: 288؛ وسائل الشیعة: 18/ 441، باب 1، حدیث 24006؛ بحار الأنوار: 73/ 366، باب 67، حدیث 30.

(21)- ثواب الأعمال: 288؛ وسائل الشیعة: 16/ 343، باب 22، حدیث 21717؛ بحار الأنوار: 73/ 369، باب 67، حدیث 30.

(22)- الکافى: 7/ 51، باب صدقات النبى صلى الله علیه و آله، حدیث 7؛ تحف العقول: 197؛ بحار الأنوار: 75/ 99، باب 18، حدیث 2.

(32)- تحف العقول: 392؛ بحار الأنوار: 75/ 309، باب 25، حدیث 1.

(24)- تفسیر الامام العسکرى: 645؛ بحار الأنوار: 8/ 166، باب 23، حدیث 111.

(25)- الخصال: 2/ 612، حدیث 10؛ بحار الأنوار: 71/ 91، باب 3، حدیث 14.

(26)- نساء (4): 1.

(27)- الأمالى، طوسى: 413، المجلس الرابع، حدیث 929؛ وسائل الشیعة: 16/ 111، باب 101، حدیث 21116؛ بحار الأنوار: 71/ 93، باب 3، حدیث 20.

(28)- رعد (13): 39.

(29)- الأمالى، طوسى: 480، المجلس السابع عشر، حدیث 1049؛ بحار الأنوار: 71/ 93 باب 3، حدیث 21.

(30)- عوالى اللآلى: 1/ 362، حدیث 45؛ بحار الأنوار: 47/ 187، باب 6، حدیث 35؛ مستدرک الوسائل: 15/ 242، باب 11، حدیث 18124.

(31)- الأمالى، صدوق: 431، المجلس السادس والستون، حدیث 1؛ بحار الأنوار: 71/ 89، باب 3، حدیث 6؛ مستدرک الوسائل: 15/ 249، باب 11، حدیث 18140.

 

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان