چرا امام سجاد برای مرزبانان حکومت ظالم بنی امیه دعا می‌کرد؟

در صحیفه سجادیه، در دعای مرزبانان، حضرت امام سجاد(ع) برای مرزبانان دعا می‌کند.

چرا امام سجاد برای مرزبانان حکومت ظالم بنی امیه دعا می‌کرد؟

سؤال این است: 1. مگر همین مرزبانان از عمال حکومت جور بنی امیه نبوده‌اند؟ آیا این کار امام(ع) تأیید ضمنی نیست؟! 2. آن‌حضرت در این دعا دشمنان آنان را به طرز شدیدی نفرین می‌کنند! پس چرا نفرین حضرت درباره آنان مستجاب نشد و از بین نرفتند؟ 3. آیا می‌توان در سند این دعا خدشه کرد؟
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، به نقل از اسلام کوئست پاسخ این سه پرسش را می خوانید:

پاسخ اجمالی
امام سجاد(ع) در دعای مرزبانان، در حق این افراد بسیار دعا کرده و همچنین دشمنان آنها که در واقع دشمن اسلام و مسلمانان هستند را به شدت توبیخ و بر نابودی آنها دعاها نموده است. اصل این مسئله که کمک کردن و خدمت‌هایی مانند مرزبانی و … در حکومت ظالم چه حکمی دارد، از قدیم مورد بحث بوده است. امام رضا(ع) ذیل روایتی پیرامون مرزبانی در زمان حکومت طاغوت فرموده‌اند: «اگر بر مسلمانان خوف از ناحیه روم بود می‏توانند با ایشان نبرد و جهاد کنند؛ چراکه این جنگ به منظور دفاع از خودشان است نه کمک و نگهداری سلطان جور».

بنابر این، اگر جهاد در زمان حاکم جور، ‌برای حفظ مردم و دفاع از کیان اسلامی باشد،‌ دفاع مقدسی بوده و قابل تحسین و در برخی مواقع واجب است و دعای امام سجاد(ع) نیز برای چنین افرادی است که در مرزها بر علیه کفار جنگیده و از اسلام و مسلمانان دفاع می‌کنند.

 پاسخ تفصیلی

از امام سجاد(ع) دعاهای گوناگونی وجود دارد که در کتاب صحیفه سجادیه گردآوری شده است. از جمله دعاهای موجود در این کتاب، دعایی است که امام سجاد(ع) در مورد مرزبانان نموده و همچنین دشمنان آنها که در واقع دشمن اسلام و مسلمانان هستند را به شدّت توبیخ و برای نابودی آنها دعا نموده است. این دعا را به صورت مختصر می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

الف. «بار خدایا! مرزهای مسلمانان را به پیروزمندی خویش استوار گردان و مرزبانان را به نیروی خود یاری ده و از خزانه فضل خویش به فراوانی آنها را ببخشای. بار خدایا! شمار مرزبانان را افزون کن و سلاحشان را بُرّنده ساز. از منطقه مورد حراستشان، محافظت فرمای و پیرامونشان را نفوذ ناپذیر گردان. جمعشان را متحد کن و خود به تدبیر امورشان بپرداز. سر رشته آذوقه‏شان گسسته مگردان و دشواری‌ها از پیش پایشان بردار. آنان را به نصرت خویش قوّت بخش و به شکیبایی مدد نمای و دفع مکر دشمن را به ایشان بیاموز. خدایا!… به مدافعان مرزها هر چه نمی‏شناسند بشناسان و ایشان را هر چه نمی‏دانند بیاموز و چشمانشان را بر هر چه نمی‏بینند بگشای. خدایا!… چون با دشمنان رویاروی شوند، یاد دنیای مکار فریبنده از خاطرشان دور کن و هوس فتنه‏انگیز این جهان از دلشان محو کن و بهشت را پیش چشم ایشان بینداز و آن مساکن جاوید و آن منازل کریم و آن حوران خوب روی و آن جویباران سرشار از آشامیدنی‏های نغز و گوارا و آن درختان سر فرو داشته و بارور از میوه‏های گونا‏گون بهشتی را به آنان بنمای، تا هوای پشت کردن به دشمن در دل هیچ‌یک از ایشان نجنبد و خیال گریختن از هماورد از خاطر کس نگذرد.«1

ب. قسمت دوم این دعا در مورد دشمنان ایشان بوده و امام آنها مورد نفرین شدید خود قرار می‌دهد:

«خدایا! به این نیایش، خصمشان درهم شکن و چنگال دشمن از تنشان کوتاه کن و میان دشمنان و سلاحهایشان جدایی افکن و بند دلشان بگسل و چنان کن که میان ایشان و زاد و توشه ایشان فاصله‏ای بزرگ پدید آید. در راه، سرگشته و حیرانشان گردان و آن‌سان کن که راه خویش گم کنند. خدایا! دشمنانشان را راه مدد بربند و از شمارشان بکاه و قلوبشان لبریز از وحشت نمای و دستشان از تطاول‏ کوتاه کن و زبانشان از گفتن به بند آر و چنان کن که شکست ایشان سبب پراکندگی و عبرت آن کسان گردد که از پی‏شان می‏آیند و چون ایشان را به خواری در افکنی از آن پس هیچ لشکری انگیزه طمع در ستیز با ما نکند. خدایا! رَحِم زنانشان را عقیم گردان و آب پشت مردانشان را خشک کن [تا هیچ فرزندی از آنان متولد نگردد]، نسل چارپایان آنها را منقطع کن. بر آسمان آنها مقرر کن که قطره‏ای از باران بر آنان نبارد و زمین آنها را دستور ده که گیاهی نرویاند.«2

در این دعا جزئیاتی وجود دارد که هر کدام قابل دقت و بررسی بوده و تفاسیر متعددی دارند که بیان آنها مجال دیگری را می‌طلبد.3

حال با توجه به این دعا به این سؤالات می‌پردازیم:

1. چگونه امام سجاد(ع) برای مرزبانان دعا می‌کند در حالی‌که آنان در خدمت حاکمان ستمکار بنی امیه بوده و از ایشان حقوق دریافت می‌کنند؟

از گذشته‌­های دور بحث شرکت در جهاد در زمان حکومت جور مورد بحث و نظر بوده است؛ از طرفی فضیلت بالای جهاد و وجوب حمایت از اسلام و مسلمانان، ‌انسان را تشویق به شرکت در چنین جهادی می‌کند و از طرف دیگر این جهاد در زمان حاکم ظالم، تأیید و کمک به ایشان می‌باشد که قطعاً مورد قبول نیست. در روایات نقل شده است شخصی در ارتباط با این مسئله خطاب به امام رضا(ع) می‌گوید: فدایت شوم؛ شخصی شمشیر و اسب خود را به کسی که به جهاد می‏رود، هدیه می‏دهد و یکی از پیروان شما این دو را از وی می‏گیرد و به جهاد می‌رود. بعداً یاران و دوستان با این‏ شخص ملاقات می‏کنند و می‏گویند جهاد با این گروهی که تو با آنها می‏خواهی نبرد و کارزار کنی جایز نیست لذا شمشیر و اسب را برگردان. حال وظیفه وی چیست؟ حضرت فرمودند: «اسب و شمشیر را باید برگرداند». راوی گفت: وی به سراغ آن مردی که این دو را از او گرفته بود رفت ولی وی را نیافت و وقتی خبر وی را از قومش گرفت گفتند: او از میان ما رفته و نیست. حال چه کند؟ حضرت فرمودند: «وی خود را به دیده‏بانی مشغول کند و جهاد (مبارزه مستقیم) را رها کند». راوی گفت: در قزوین و دیلم و عسقلان و مانند این شهرها و مرزها می‏تواند دیده‏بانی کند؟ آن‌حضرت فرمود: «آری». راوی: جهاد کند؟ حضرت فرمودند: «خیر، مگر در موردی که بر زمین‌ها و ساختمان‌های مسلمانان بیم و هراس باشد». راوی: اگر روم بر مسلمانان حمله کنند، مسلمانان می‏توانند آنها را تعقیب کرده و با آنها به نبرد بپردازند؟ حضرت فرمودند: « فقط دیده‏بانی کرده و جنگ نکنند ولی اگر تهدیدی از ناحیه رومیان متوجه آنان شود، می‏توانند با ایشان نبرد و جهاد کنند چه آن‌که این نبرد به منظور دفاع از خودشان است نه برای کمک و نگهداری سلطان جور».

راوی: اگر دشمن به مرکزی که دیده‏بان در آن‌جا است بیاید وظیفه وی چیست؟

حضرت فرمودند: «وی موظف است از مسلمین و اسلام حفاظت کند و با دشمن به نبرد بپردازد نه این‌که دفاع از ظالمان نماید. دلیل بر وجوب دفاع از اسلام و مسلمین آن است که ضعیف شدن جامعه اسلامی به ضعیف‌شدن نام محمد ص (و اصل اسلام) خواهد انجامید.»4

بنابر این، اگر چنین جهادی ‌برای حفظ مردم و دفاع از کیان اسلامی باشد،‌ دفاع مقدسی بوده و قابل تحسین است و دعای امام سجاد(ع) نیز برای چنین افرادی است و نه سربازان خودفروخته به حاکمان جور!

2. نکته قابل تأمل دیگر در این دعا، نفرین‌های شدید امام سجاد(ع) علیه دشمنان است. به نظر می‌رسد منظور از این دعا، این است که دشمنان اسلام تضعیف شده و قدرت تهاجم به مسلمانان و جامعه اسلامی را پیدا نکنند، و گرنه قطعاً خشک‌سالی و این‌که افراد بی‌گناه در آتش آن بسوزند و زجر بکشند مورد نظر امام نبوده است.

3. اما در مورد مستجاب نشدن این دعا باید خاطر نشان کنیم که تمام این دعاها – دست کم در ظاهر –  به صورت کلی مستجاب نشده است، اما وظیفه بندگان دعاست و مقدرات الهی گاه اجابت ظاهری آنها را ایجاب نمی‌کند.

البته اگر خداوند می‌خواست، می‌توانست چنین کاری را انجام دهد و همه را مسلمان کند: «اگر خدا می‏خواست مشرک نمی‏شدند، ما تو را نگهبان آنها قرار ندادیم و عهده‏دار امورشان نیستی».[5] اما بنای الهی بر این بوده که دشمنان به سیر طبیعی خود باشند و مسلمانان در مقابل آنها بایستند، هرچند خداوند به صورت جزئی مسلمانان را کمک می‌کند.

بنابر این، امام سجاد(ع) به دنبال آن نبود که دعا و نفرینش قطعاً مستجاب ‌شود؛ بلکه حضرتشان وظیفه بندگی را بجا آورده و می‌دانیم که نفس دعا برای عزّت مسلمانان و نابودی کفار خود امری قابل تحسین است و امام علاوه بر این‌که می‌خواهد این نوع دعا کردن را به ما یاد بدهد، خواهان عزت مسلمانان و نابودی کفار است، همان‌طور که دعا برای سلامتی همه مسلمانان امری پسندیده است، هرچند تحقق خارجی آن در تمام موارد و به صورت کلی، خلاف مقدرات الهی است.

پی نوشت ها:

. 1حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِینَ بِعِزَّتِکَ، وَ أَیِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِکَ، وَ أَسْبِغْ عَطَایَاهُمْ مِنْ جِدَتِکَ. … وَ کَثِّرْ عِدَّتَهُمْ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ، وَ وَاتِرْ بَیْنَ مِیَرِهِمْ، وَ تَوَحَّدْ بِکِفَایَةِ مُؤَنِهِمْ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِی الْمَکْرِ. … وَ عَرِّفْهُمْ مَا یَجْهَلُونَ، وَ عَلِّمْهُمْ مَا لَا یَعْلَمُونَ، وَ بَصِّرْهُمْ مَا لَا یُبْصِرُونَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْسِهِمْ عِنْدَ لِقَائِهِمُ الْعَدُوَّ ذِکْرَ دُنْیَاهُمُ الْخَدَّاعَةِ الْغَرُورِ، وَ امْحُ عَنْ قُلُوبِهِمْ خَطَرَاتِ الْمَالِ الْفَتُونِ، وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ، وَ لَوِّحْ مِنْهَا لِأَبْصَارِهِمْ مَا أَعْدَدْتَ فِیهَا مِنْ مَسَاکِنِ الْخُلْدِ وَ مَنَازِلِ الْکَرَامَةِ وَ الْحُورِ الْحِسَانِ وَ الْأَنْهَارِ الْمُطَّرِدَةِ بِأَنْوَاعِ الْأَشْرِبَةِ وَ الْأَشْجَارِ الْمُتَدَلِّیَةِ بِصُنُوفِ الثَّمَرِ حَتَّی لَا یَهُمَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ بِالْإِدْبَارِ، وَ لَا یُحَدِّثَ نَفْسَهُ عَنْ قِرْنِهِ بِفِرَار»؛ علی بن الحسین(علیه السلام)، الصحیفة السجادیة، ص 126، قم، دفتر نشر الهادی، چاپ اول، 1376ش.

. 2اللَّهُمَّ افْلُلْ بِذَلِکَ عَدُوَّهُمْ، وَ اقْلِمْ عَنْهُمْ أَظْفَارَهُمْ، وَ فَرِّقْ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ أَسْلِحَتِهِمْ، وَ اخْلَعْ وَثَائِقَ أَفْئِدَتِهِمْ، وَ بَاعِدْ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ أَزْوِدَتِهِمْ، وَ حَیِّرْهُمْ فِی سُبُلِهِمْ، وَ ضَلِّلْهُمْ عَنْ وَجْهِهِمْ، وَ اقْطَعْ عَنْهُمُ الْمَدَدَ، وَ انْقُصْ مِنْهُمُ الْعَدَدَ، وَ امْلَأْ أَفْئِدَتَهُمُ الرُّعْبَ، وَ اقْبِضْ أَیْدِیَهُمْ عَنِ الْبَسْطِ، وَ اخْزِمْ أَلْسِنَتَهُمْ عَنِ النُّطْقِ، وَ شَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ وَ نَکِّلْ بِهِمْ مَنْ وَرَاءَهُمْ، وَ اقْطَعْ بِخِزْیِهِمْ أَطْمَاعَ مَنْ بَعْدَهُمْ. اللَّهُمَّ عَقِّمْ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ، وَ یَبِّسْ أَصْلَابَ رِجَالِهِمْ، وَ اقْطَعْ نَسْلَ دَوَابِّهِمْ وَ أَنْعَامِهِمْ، لَا تَأْذَنْ لِسَمَائِهِمْ فِی قَطْرٍ، وَ لَا لِأَرْضِهِمْ فِی نَبَاتٍ». الصحیفة السجادیة، ص 128.

3. برای اطلاع از این تفاسیر ر.ک: کبیر مدنی، سید علیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، محقق، مصحح، حسینی امینی، محسن، ج 4، ص 178 – 209، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق.

4. یونس عن أبی الحسن الرضا(ع) قال: قلت له: جعلت فداک إن رجلا من موالیک بلغه أن رجلا یعطی السیف و الفرس فی سبیل الله، فأتاه فأخذهما منه و هو جاهل بوجه السبیل، ثم لقیه أصحابه فأخبروه أن السبیل مع هؤلاء لا یجوز و أمروه بردهما، فقال: فلیفعل، قال: قد طلب الرجل فلم یجده و قیل له: قد شخص الرجل، قال: فلیرابط و لا یقاتل، قال: ففی مثل قزوین و الدیلم و عسقلان و ما أشبه هذه الثغور؟ فقال: نعم، فقال له: یجاهد؟، قال: لا، إلا أن یخاف علی ذراری المسلمین، أ رأیتک لو أن الروم دخلوا علی المسلمین ألم ینبغ لهم أن یمنعوهم؟ قال: یرابط و لا یقاتل، و إن خاف علی بیضة الإسلام و المسلمین قاتل، فیکون قتاله لنفسه لیس للسلطان، قال: قلت: و إن جاء العدو إلی الموضع الذی هو فیه مرابط کیف یصنع؟ قال: یقاتل عن بیضة الإسلام، لأن فی دروس الإسلام دروس دین محمد صلی الله علیه و آله‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5،‌ ص 21، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛‌ شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 603 – 604، قم، کتاب‌فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.

5. انعام، 107: «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَکُوا وَ ما جَعَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظاً وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکیلٍ»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر