عصر ایران؛ سجاد بهزادی - انتخابات با هر کیفیتی و در هر نوع حکومتی به شکلی مطلوب و یا نامطلوب آن آغاز و در نهایت به پایان می رسد؛ اما تحلیل ها پیرامون آن می بایست چراغ راهی برای هر نظام حکم رانی باشد. در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، مسئله عدم مشارکت 60 درصد جامعه در مرحله اول و پس از آن 50 درصد در نوبت دوم، همچنان محل اعتناء جدی است.
به تازگی رییس مجلس شورای اسلامی گفته است" 50 درصدی که رأی ندادند الزاما برانداز نیستند؛ شاید همین بچههای حزباللهیها هم باشند." از طرفی دیگر عباس عبدی در توییتر ودر پاسخ به قالیباف نوشت: "اگر این ( سخن قالیباف) را بپذیریم باید گفت کسانی هم که رای دادند به معنای تایید نظام نیست. در این صورت باید دنبال معیار دیگری برای شرکت و عدم شرکت در انتخابات، یعنی امید و ناامیدی بود."
به اعتقاد نویسنده برای بدست آمدن درک دقیق و درستی از آمار 50 و یا 60 درصدی که در انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری شرکت نکردند، باید چراغ به دست بود و آدرس اشتباهی نرفت و گرنه این اشتباه می تواند بحران عدم مشارکت را نگران کننده تر کند.
ابتدا مرور آمار در مرحله اول و دوم انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری:
- آمارهای رسمی نشان داد که بیش از 60 درصد واجدان شرایط در مرحله اول انتخابات مشارکت نداشتند.کل واجدان شرایط 61 میلیون و 452 هزار و 321 نفر و کل آرای اخذشده 24 میلیون و 535 هزار و 185 رای بوده است. یعنی میزان مشارکت کشور در انتخابات چهاردهم نزدیک به 40 درصد وبیش از 60 درصد در انتخابات 8 تیر شرکت نکردند.
- با پایان شمارش آرای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نیز، آرای ماخوذه به 30 میلیون و 530 هزار و 157 رسید که با توجه به آمار اعلام شده درباره واجدین شرایط رای در این دوره یعنی 61 میلیون و 452 هزار و 321 نفر، مشارکت 49.68 درصدی را نشان داد.
آدرس دقیق آن 60 درصد مشارکت نکرده های مرحله اول و 50 درصد مرحله دوم کجاست و کدام نامزد به آن آدرس ها نزدیک تر بودند؟
یک: بخشی از این 60 درصدی ها هرگز در دسترس نیستند. آنها نه به انتخابات اعتقاد دارند و نه به سیستم برگزار کننده انتخابات و نظام حکم رانی فعلی.
دو: بخش دیگری از این 60 درصدی ها در دسترس هستند؛ اما بر اثر ناملایمی هایی که بر آنها رفته است با صندوق قهرند. قهر آن ها به گونه ای است که چندان آشتی پذیر نیستند و دعوت کم تر سیاست مدار و یا چهره کاریزمایی پیش آنها دارای اهمیت است.
سه: بخش دیگری از 60 درصدی ها، مرددها هستند. آنها اگر چه درگذشته راحت تر در انتخابات مشارکت می کردند اما از دو، سه دوره قبل همواره با اکراه و بی میلی به این حوزه ورود می کنند. آنها دنبال شعارهای واقعی و تغییر محسوس در زندگی خود هستند. پزشکیان در واقع توانست در مرحله دوم این بخش از جامعه را مورد هدف قرار دهد.
چهار: بخش دیگری از 60 درصدی ها، جمعیت توده ای جامعه هستند. جامعه توده ای، آن چنان که گوستاو لوبون می گوید "هیجان ها و عقاید قابلیت تکثیر" در آنها زیاد دیده می شود. احساس قدرت شکست ناپذیری و یکپارچگی جمعی در آنها تشدید شده است و نقش یک رهبر در شکل گیری حرکت آنها بی بدیل است.
پنج: بخش دیگری از این 60 درصدی ها در بیش تر جوامع وجود دارد. آنها کسانی هستند که تقریبا درهیچ انتخاباتی شرکت نمیکنند؛ چون چندان برای آنها تفاوتی ندارد که چه کسانی و چگونه بر آنها حکومت می شود.
نتیجه اینکه مهم تر از پیروزی هر گروه و جریان در انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری ایران؛ درک درست نظام حکم رانی از جامعه خاموش و رای نداده ها است.
بیگانگی محض از واقعیتهای جامعه ایران و روندهای اجتماعی تنها سبب فربه تر شدن جمعیت 60 درصدی ها در سالهای آتی می شود. اگر مطالبات این جمعیت مورد بی توجهی ارکان نظام قرار گیرد، ممکن است در آینده بازی سیاست در ایران دستخوش تغییرات جدی شود.