سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
مشکلات معیشتی گسترده در آمریکا
گزارش کارزار مردم نهاد «متحد برای آلیسها» در آمریکا که خبرگزاری ایلنا اخیرا آنرا منتشر کرد نشان میدهد که جمعیت زیر خط فقر آمریکا که در تامین مایحتاج روزمره خود نیاز به کمک دارند و در عین حال شاغل بوده و بیکار نیستند، به 51 میلیون خانوار افزایش یافته است.
در گذشته بیشتر جمعیت زیر خط فقر آمریکا را خانوادههایی تشکیل میدادند که سرپرست آنها دچار چرخه معیوب بیکاری-بدهی بوده و شغل خود را از دست داده بودند، اما طبق گزارش تازه این نهاد مدنی، جمعیت شاغل زیر خط فقر فدرال اعلام شده در سالهای اخیر به رقم بیش از 40 درصد از کل جمعیت ایالات متحده آمریکا نزدیک شده است.
آلیسها یا اختصاراً ALICE مخفف «Asset Limited, Income Constrained, Employed» به معنای جمعیتی است که «شاغل و با دارایی محدود و درآمد محدود» محسوب میشود.
شاخص ALICE، روش جدیدی برای تعریف و درک مشکلات خانوارهایی است که درآمدشان بالاتر از خط فقر مطلق فدرال در آمریکاست، اما باوجود داشتن درآمد و دارایی و عدم بیکاری، وضعیت معیشتیشان به اندازهای نیست که بالاتر از خط فقر نسبی بیایند و دریافتی آنها به اندازهای نیست که بتواند بودجه یک خانواده را تامین کند. در این خانوادهها، هزینه زندگی از درآمد آنها بیشتر است و همین امر آنان را ناگزیر در تله بدهی و فقر میاندازد.
جمعیت آلیسها طی بررسی این کارزار در چهارسال اخیر باوجود وعدههای توزیعی بایدن و پایان همهگیری کرونا که درصدی فقر به آمریکاییها تحمیل کرده بود، نه تنها کاهش نیافته که روند پرشتابتر افزایشی نیز پیدا کرده است.
رشد پر شتاب آلیسها براساس دادهها و معیارهای کارزار United for ALICE نشان میدهد که این شاخص در پنج سال اخیر (اواخر ترامپ و کل دوره جو بایدن) توسعه یافته است. در سال 2018 میلادی بیش از 35 میلیون خانوار آمریکایی آلیس بودند که (29٪ کل جمعیت) در سراسر کشور را شامل میشد. اما در سال 2024 این رقم بر مبنای محاسبات فقرسنجی فدرال آمریکا و محاسبات کارشناسان این نهاد مردمی، در مجموع 51 میلیون خانوار ایالات متحده (42٪) را شامل میشود که برای تامین مخارج زندگی خود تلاش میکنند اما همچنان در تله فقر و در خطر فروغلطیدن به جمعیت زیر خط فقر مطلق هستند. [1]
*همواره بایستی توجه داشت و دقت کرد که "مشکل اقتصادی" در همه کشورهای دنیا وجود دارد و بدترین اتفاق در قبال این مسئله؛ یک رخداد ذهنی بیمارگونه است که تصور می کند مثلا زندگی در اروپا و آمریکا با هیچ مشکلی همراه نیست و مردم در این ممالک دارای بهترین وضعیت معیشتی هستند!
جالب است بدانید که ایران در برخی شاخص های اقتصادی مهم مثل شاخص "فقر مطلق" (به معنای گرسنگی) از آمریکا و انگلیس رتبه بهتری دارد. و یا همینطور حکومت ایران توانسته است یکی از ارزان ترین نرخ های سوخت و مالیات را در اختیار شهروندان خود بگذارد.
همچنین است که ارزانی خدمات درمانی و دارو در ایران هم زبانزد خاص و عام است.
صد البته ما هم در ایران با مشکلات اقتصادی فراوانی از قبیل تورم بالا، کاهش قدرت خرید، مسئله مسکن و... مواجهیم لکن در سرجمع آماری و برخی شاخص های مهم اقتصادی؛ ایران در رتبه بهتری نسبت به آمریکا و برخی دیگر از ممالک بزرگ دنیا از نظر معیشت مردم قرار دارد.
پس از رخداد بیمارگونه ای که در بالا اشاره کردیم؛ اتفاق بد دیگر اینست که یک شهروند نسبت به فضای پیرامون خود دچار انکسار ذهنی و سیاه نمایی شده باشد. به این معنی که واقعیت ها و مثبتات اطراف خود را نبیند و صرفا به این فکر کند که معیشت بهتر در کشور دیگری ممکن است و مردم در اروپا و آمریکا بر خلاف ما هیچ مشکل اقتصادی ندارند!
هشدار این هر دو اتفاق بد اگرچه وظایفی را بر دستگاه های مسئول کشور مترتب می کند لکن شهروندان و آحاد مردم نیز باید میزانی از توجه، تفکر و مطالعه را به این مسئله اختصاص بدهند تا واقعیت ها و مثبتات اطراف خود را بهتر ببینند.
آحاد جامعه در این زمینه البته تکلیف جهاد تبیین هم دارند و افرادی که دارای آگاهی های مستند نسبت به مقولات اقتصادی و حقایق پیرامون هستند بایستی نسبت به آگاه سازی دیگران به صورت مستند اقدام کنند.
***
دو بال پزشکیان برای عبور دادن مردم از گرانی و تورم
حشمت ا... فلاحتپیشه، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون الزامات سیاست های اقتصادی در دولت جدید گفته است:
"آقای پزشکیان باید بداند هرگونه گرانسازی و افزایش مالیات به ویژه گرانسازی کالایی مثل بنزین یک پوست خربزه زیر پای او است. دولت و مجلس باید در لایحه بودجه یک بررسی مجدد انجام دهند. بسیاری از حیف و میلهایی که صورت میگیرد یا عهدشکنیهایی که در کارخانههای خودروسازی و واردکنندگان خودرو وجود دارد. همهی اینها عامل اصلی حیف و میل ثروت کشور هستند باید به جای اینکه گرانسازی شود، بودجه را سر و سامان دهند. با این کار به میزانی ثروت ایجاد میشود که دولت پزشکیان می تواند اولین دولتی شود که بودجه آن فشار اقتصادی را بر مردم زیاد نکند بلکه کم کند. ما دیدیم در دولت گذشته هر سال پنجاه درصد به مالیاتها اضافه میشد و بسیاری از اقلام بین پنجاه تا نود درصد گران میشد. آقای پزشکیان باید از بودجه کشور اشرافیتزدایی کند و در این قضیه مجلس باید همکاری کند و پاسخگو باشد. "[2]
*یکی از اقدامات اشتباهی که در دولت سابق صورت گرفت و منجر به اثرات پایدار تورمی شد افزایش بیش از 50 درصدی مالیات در هر سال بود.
اقدامی که نمی گذاشت اقدامات دولت رئیسی در نزد مردم لمس شود.
فلاحت پیشه به درستی این هشدار را به پزشکیان داده است که باید از افزایش شدید مالیات جلوگیری کند و شیب آنرا به کانال معقول سابق بازگرداند.
ما این نوید را به دکتر پزشکیان می دهیم که تنها با کاهش شیب افزایش مالیات سالانه و نیز افزایش ندادن برخی ضرایب مالیاتی به راحتی می توانند وارد فرایند کنترل تورم شوند.
فرایندی که گام بعدی آن نظارت بر قیمت های بیقاعده ای است که از هیچ قاعده بازاری، دلاری، تحریمی و تورمی پیروی نمی کند.
این دو بال می تواند دولت پزشکیان را در آسمان اقتصاد به پرواز درآورد و کارنامه خوبی از او نزد مردم بر جای بگذارد.
درباره مسئله گران سازی بنزین نیز اگرچه کارشناسان باید نظر بدهند و البته دیدگاه دولت جدید هم در این رابطه اهمیت دارد لکن نکته اصلی که همه باید بدانیم این است که در قبال گران سازی برخی کالاها؛ الزام اصلی بر "کنترل کشش تورمی" و حفاظت از سبد معیشت خانوارها در قبال این کشسانی اقتصادی است.
یعنی گران سازی در برخی موارد لزوما می تواند بد نباشد و حتی شاید ضروری باشد اما این به شرطی است که دولت وارد فرایند کنترل کشش تورمی و حفاظت از کالاهای سبد معیشت خانوار شود.
سیلاب کشش تورمی اگر با موج شکن و کانالهای هدایت معقول مواجه شود؛ گران سازی مقولات ضروری هرگز نخواهد توانست مثل یک موج مخرب عمل کند!
***
چرا باهنر نگران پزشکیان است؟
محمدرضا باهنر، از معاریف جریان اصولگرا و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از یک مصاحبه درباره وضعیت اقتصادی و دولت جدید گفته است:
"باوجود این که ایشان (پزشکیان) را بسیار متدین، دلسوز، انقلابی و پاکدست میدانم، اما نگرانی ای که از جانب آقای پزشکیان دارم این است که روز اولی که ایشان روی صندلی ریاست جمهوری به صورت رسمی بنشیند، انقدر مشکلات روزمره از پرداخت حقوق و یارانه تا مطالبات گندمکاران و قطع برق و …سرش تلنبار شود و گرفتارش کند که اصلا به این که یک اتاق فکر خردمندانه داشته باشد که دنبال جراحی -اقتصادی- بروند، نباشد. "
به گزارش شفقنا، او می افزاید: ببینید وقتی یک پزشک جراح میخواهد یک جراحی انجام شود باید کاردیوگراف و پزشک داخلی به درستی بیماری و درمان را تشخیص دهد و دستورالعمل را صادر کند تا جراح بداند که کجا را چگونه و چه زمانی جراحی کند. همینطور اگر بخواهیم جراحی کنیم نمیشود، در دولت هم همین است و باید اتاق فکری کار کند و خردمندانه و عالمانه با ابعاد مختلف اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به یک پروژه برسد. بعد بگوید این پروژه را با چه شرایطی میخواهد اجرا کند. باید آقای پزشکیان اینها را در نظر بگیرد. هرکس که رئیس جمهور میشد ضمن کارهای روزمره باید یک اتاق فکر خردمندانه میداشت تا پروژههای سنگین را تعریف و تبیین کنند و به مرحله اجرا برسانند. [3]
*نگرانی باهنر یک نگرانی منطقی است که نه لزوما درباره پزشکیان بلکه درباره هر رئیس جمهور دیگری هم صادق است.
لکن مسئله اینجاست که جراحی های اقتصادی اصولی در دولت هایی مورد انتظار است که اولا دارای رجال کارآمد و صاحب کارنامه در امر اقتصاد باشند و ثانیا فارغ از پیروزی در انتخابات بعدی به فکر صلاح کشور و مردم نیز باشند.
مادام که این دو شرط محقق نباشد؛ مشکلات همچنان روی هم تلمبار می شود و کسی زیر بار جراحی اقتصادی نخواهد رفت.
ایران امروز در مباحثی مثل قیمت سوخت، گرانی و تورم بیقاعده، یارانه ها و مسکن نیازمند جراحی گسترده است و ما امیدواریم یکی یا همه این جراحی ها در دولت دکتر پزشکیان انجام شود یا در فرایند آغاز قرار گیرد.
دقت شود که مطالبه خواص و مردم از دولت برای تن دادن به جراحی های اقتصادی نیز می تواند در این فرایند بعنوان کاتالیزور عمل کند و سرعت بیشتری به فرایندها بدهد.
***
1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1506990
2_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1508805
3_https://fa.shafaqna.com/?p=1850665