(متوفی 585 ه.ق)
گفتار استاد:
«ابن حمزه طوسی،معروف به عماد الدین طوسی،هم طبقه شاگردان شیخ طوسی(ره).بعضی او را هم طبقه شاگردان شیخ دانسته و بعضی دوره او را از این هم متاخرتر دانسته اند.نیاز به تحقیق بیشتری است.سال وفاتش دقیقا معلوم نیست، شاید در حدود نیمه دوم قرن ششم درگذشته است.اهل خراسان است.
کتاب معروفش در فقه به نام «وسیله »است.» (1)
ولادت:
محمد بن علی بن حمزه طوسی،از اکابر فقهای امامیه در قرن ششم هجری می باشد.فقیه،متکلم جلیل القدر و واعظ ناصر شریعت مقدسه،کنیه اش ابو جعفر،شهرتش طوسی و به جهت انتساب به تالیفش،«الوسیله »،نام او را«صاحب الوسیله »نیز گفته اند و چون زندگی او معاصر با شیخ طوسی یا پس از درگذشت او بوده است،باتوجه به جنبه فقاهت،به او ابو جعفر ثانی یا ابو جعفر متاخر گفته اند.(چون کنیه شیخ طوسی نیز ابو جعفر بوده است.)او معاصر با شیخ منتجب الدین رازی است.
تالیفات او:
او تالیفات متعددی دارد که صاحب ریحانة الادب برخی از آنها را به این ترتیب ذکر می کند:
1-الثاقب فی المناقب فی المعجزات الباهرات للنبی(ص)و الائمة المعصومین الهداة.
2-الرائع فی الشرائع(فقه)
3-الواسطه
4-الوسیلة الی نیل الفضیلة،که در حدود هشت هزار سطر می باشد. (2)
5-نهج العرفان الی هدایة الایمان،بنابر نظر صاحب ریاض.
گفتار صاحب ریاض:
صاحب ریاض در جلد پنجم کتاب خود در مورد او گوید:
«شیخ بزرگوار امام عماد الدین ابو جعفر محمد بن علی بن حمزة الطوسی المشهدی.فقیه بزرگوار و واعظ گرانمایه ای است.او کتابهایی دارد که طبق نوشته منتجب الدین رازی از آنها:الوسیله-الواسطه-الرائع فی الشرائع-المعجزات فی مسائل الفقه می باشد.» (3)
او سپس می افزاید:«او مشهور به ابو جعفر متاخر می باشد،گر چه برخی از بزرگان در کتاب خویش او را از شاگردان شیخ طوسی نام برده اند و کتاب «التنبه »را به او نسبت داده اند،ولی به نظر اینجانب در صحت این انتساب،نظر و ایراد وجود دارد. برخی ازافاضل در مصنف کتاب الوسیله مرتکب اشتباه شده اند.شیخ نجیب الدین یحیی بن سعید حلی در کتاب «نزهة الخاطر»آن را به شیخ ابو جعفر محمد بن علی الطوسی نسبت داده است و گفته است او همان فردی است که اصحاب ما اقوال او را در فقه نقل می نمایند.نویسنده کتاب «اسرار الائمه »گفته است:«عماد الدین طوسی کتابی درباره معجزات ائمه و پیشوایان دارد.»شاید مقصود او همین شخصیت مورد ترجمه ما باشد،و شهید ثانی در کتاب «الجمعه »کتابی به نام «نهج العرفان الی هدایة الایمان »را به عمادالدین طوسی نسبت داده است و از آن مطلبی نقل می کند و ظاهر این است که طبرسی اشتباهی از قلم ناسخ باشد،بلکه صحیح آن عماد الدین طوسی،همین شخصیت موردترجمه باشد،چون ما عماد الدین طبرسی سراغ نداریم.» (4)
صاحب ریاض در پایان می افزاید:«برخی کتاب الوسیله را از تالیفات ابی یعلی محمد بن الحسن داماد شیخ طوسی دانسته اند و آن هم اشتباه است،چون عماد طوسی متاخرتر از ابی یعلی است.» (5)
گفتار صاحب روضات:
دانشمند متتبع،مرحوم میرزا محمد باقر موسوی خوانساری در کتاب شریف روضات،شرح زندگی او را آورده و درباره او می نویسد:
«کتاب وسیله و واسطه که هر دو از متون فقهی می باشند،از تالیفات او هستند وخوشبختانه هر دو کتاب تا کنون باقی مانده اند و مورد استناد فقهاء ما می باشند.»ومرحوم طبرسی نویسنده آن را به عنوان شیخ بزرگوار و امام علامه فقیه ناصر الشریعه،حجة الاسلام عماد الدین تعبیر آورده است.باز او از کتاب «الثاقب فی المناقب »او نام برده است و از نوشتار او معلوم می گردد که او در طبقه شاگردان شیخ الطائفه یا ازشاگردان شاگردان او دانسته است. (6)
صاحب ریاض در شرح حال او می افزاید:«در تکمیل تقسیمات برخی از فقهاکه عبادات را پنج باب:نماز،زکات،روزه،حج و جهاد دانسته اند،شیخ ابو جعفر محمدبن علی طوسی در کتاب «الوسیله »آن را ده باب شمرده است،به این ترتیب: غسل جنابت،خمس،اعتکاف،عمره و رباط را بر آن پنج نوع اول افزوده است و شیخ ابو یعلی سلار آن را شش باب شمرده است،جهاد را از آن تقسیم حذف کرده و طهارت و اعتکاف را بر آن تقسیم نخست افزوده است و برخی از فقها مانند ابو الصلاح(شرح زندگی او گذشت)عبادات را ده نوع شمرده است،جهاد را از تقسیم اول حذف کرده است و به جای آن وفاء به نذر و عهد و وعده و برهان،قسم و اداء امانت و خروج ازوصایا و حقوق مردم را افزوده است.» (7)
از این سخن منزلت و اعتبار علمی و اجتماعی او روشن می گردد و هم ردیف شمرده شدن او با فقهاء و پیشتازانی مانند سلار و ابو الصلاح حلبی که هر دو ازبزرگترین فقهای نامدار دوره شیخ طوسی(اعلی الله مقامه الشریف)می باشند، روشن می گردد و تا حدودی هم عصر و نزدیک به عهد بودن آنان نیز معلوم می شود.
صاحب ریاض در پایان گفتار خود،درباره او می افزاید:«الثاقب فی المناقب »او،کتاب بسیار جالب و منظم در نوع خود می باشد.فضائل،کرامات،معجزات پیامبراسلام(ص)،فاطمه زهرا(س)و پیشوایان معصوم(ع)را در آن کتاب نقل کرده است وچون این کتاب با توجه به نگارش آن در اختیار محمدون متاخر،(محمد فیض صاحب الوافی،محمد تقی مجلسی صاحب بحار الانوار و محمد حر عاملی صاحب الوسائل)نبوده است تا از آن مطالبی نقل نمایند و ما به عنوان یادگار و کسب ذخیره آخرت بخشی از آن کتاب را در روضات می آوریم.»سپس به بازگویی قسمتی از آن کتاب درمورد معجزات پیامبر عالیقدر اسلام(ص)و کرامات اهل بیت عصمت(ع)که فراگیرنده معجزات تمام انبیاء سلف است می پردازد و سه کرامت ارزنده و بسیارآموزنده از آن کتاب نقل می کند که طالبان تفصیل می توانند به آن کتاب مراجعه کنند. (8)
و اجمال آن سه کرامت به ترتیب زیر است:
1-داستان ابو الصمصام و معجزه رسول اکرم(ص)در اخبار از منویات او ودرخواست هشتاد شتر از امیر المؤمنین(ع)پس از رحلت رسول خدا(ص)و سخن سلمان به ابو بکر جایی که می گوید:کردی و نکردی و حق میره ببردی،چه بهتر حق رابه صاحب حق برگردانی.
2-داستان مورد غضب واقع شدن یک فرد ناصبی که اهانتی در حق علی(ع)وفاطمه(س)مرتکب شده بود تا نور چشم او گرفته شد.
3-داستان سلطان سنجر و شفا یافتن یک مجوسی جذام دار در مرقد امام رضا(ع)و شفا یافتن او،و ساختن ضریح نقره ای بر مرقد مطهر آن حضرت.
تفصیل هر سه مطلب را در جلد ششم روضات می توان مورد مطالعه قرار داد.
ترتیب و تنظیم کتاب دلالت بر وسعت اطلاعات نویسنده می کند،ولی تاریخ دقیق کتابت درست مشخص نیست،ولی ترجمه آن به فارسی در سال 473 ه.ق ومجددا نقل آن به عربی در سال 560 ه.ق صورت گرفته است.
وفات او:
احتمالا او در حدود 585 هجری در کربلا فوت نموده باشد و مدفنش در دروازه نجف،در محلی به نام «بستان »معروف و مزار است،البته سال دقیق رحلت او درست مشخص نیست.
پی نوشتها:
1- آشنایی با علوم اسلامی،ص 298.
2- ریحانة الادب،ج 4،ص 202،در جلد هفتم آن تعداد یازده نفر از کسانی را که با عنوان ابن حمزه شهرت دارند معرفی شده اند،ص 552- 480.
3- ریاض العلماء و حیاض الفضلاء،ج 5،ص 123.
4- مدرک سابق،همان صفحه.
5- مدرک سابق،همان صفحه.
6- روضات الجنات،ج 6،ص 263.
7- روضات الجنات،ج 6،ص 268.
8- روضات الجنات،ص 273 چاپ اسماعیلیان قم.