امور مالی غیرمتمرکز اصطلاحی است که به مجموعهای از محصولات مالی غیرمتمرکز (با درجههای مختلف عدم تمرکز) با استفاده از فناوری قراردادهای هوشمند و در بستر بلاکچین اطلاق میشود. بازوی پژوهشی مجلس در گزارشی بیان میکند هرچند امور مالی غیرمتمرکز و مالی متعارف هر دو به ارائه خدمات مالی میپردازند، اما ایده محوری نظام مالی متعارف بر «افزایش کارآیی با هدف تسهیل تجارت، سرمایهگذاری و توسعه» و «کاهش ریسکهای مالی» بنا شده است و امور مالی غیرمتمرکز، «افزایش دسترسی مالی»، «شفافیت» و «گسترش دموکراسی در ارائه خدمات» را دنبال میکند. امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای(Decentralized finance)، بستری نوآورانه مبتنی بر فناوری دفترکل توزیع شده (Distributed ledger technology) است که برخی خدمات مالی مانند پرداخت، تامین مالی، پوشش ریسک، مدیریت دارایی و... را به شیوهای متمایز از نظام مالی فعلی ارائه میکند.
این گزارش بیان میکند که با استفاده از قراردادهای هوشمند، افراد در بستر دیفای میتوانند بهصورت مستقیم با یکدیگر روابط مالی برقرار کنند. بهعنوان مثال یکی از خدماتی که در دیفای ارائه میشود، امکان وامدهی غیرمتمرکز است که در آن افراد بدون نیاز به واسطههای مرکزی مانند بانکها، داراییهای دیجیتالی خود را به دیگران قرض میدهند. امور مالی غیرمتمرکز تفاوتهای ذاتی، کارکردی و عملیاتی با نظام مالی متعارف دارد که ازجمله آنها میتوان به عدم نیاز به احراز هویت، عدم اتکا به واسطهگری و همچنین شفافیت در فرآیندها و مبادلات اشاره کرد.
روند رشد دیفای
این بستر در سالهای اخیر رشد بسیار سریعی را تجربه کرده است؛ بهگونهایکه ارزش داراییهای این بازار از حدود یکمیلیارد دلار در ابتدای سال٢٠١٩ به بیش از ١٧٠میلیارد دلار تا انتهای٢٠٢١ افزایش یافت. با این حال، با آغاز موج ریزشی در بازار رمزداراییها و همچنین سقوط رمزدارایی پایدار الگوریتمی ترا، حجم این منابع به ٣٠میلیارد دلار در انتهای٢٠٢٢ و سپس در یک روند صعودی در ماه مه ٢٠٢٤ به ١٠٥میلیارد دلار رسید. امروزه زیست بوم دیفای در مراحل اولیه رشد خود قرار دارد و با وجود رشد پرسرعتی که در سالهای اخیر داشته است، همچنان با چالشهای متعددی همچون فقدان حفاظت از مصرف کننده، تهدیدات امنیتی، مسائل مقیاسپذیری، نااطمینانی از وضعیت تنظیمگری، پایداری بلندمدت، تهدیدات کلاهبرداری، تهدید تمرکز در پلتفرمها و دارندگان داراییهای آن و... مواجه است.
در گزارش مرکز پژوهشها اشاره شده است که با وجود ظرفیت بالای موجود در توسعه خدمات مالی غیرمتمرکز و با وجود رشد و توسعه سریع، زیست بوم دیفای همچنان در مراحل اولیه رشد خود قرار داشته و چالشهای متعددی در مسیر توسعه آن وجود دارد. بنابراین، امروزه دیفای اغلب شاهد فعالیتهای سفتهبازان در خریدوفروش رمزداراییهای مختلف بوده و همچنان دیفای جایگاه خود را بهعنوان ارائهدهنده خدمات مالی نیافته است. در حال حاضر، اصلیترین انگیزه برای مشارکت، انتفاع از افزایش یا کاهش (قرارداد فروش تعهدی) قیمت داراییهای دیجیتال موجود در این بستر یا بهرهمندی از بستههای تشویقی مختلف است. به نظر میرسد تا زمانی که راهکاری برای مدیریت نوسانات شدید موجود در بازار داراییهای دیجیتال یافت نشود، این مشکل پابرجا باشد. به علاوه، وجود ابهام در چگونگی حکمرانی غیرمتمرکز، مانعی در برابر تمرکززدایی حداکثری بوده است و همچنان راهحلهای مطمئنی برای جلوگیری از گسترش باگهای نرمافزاری و حملات هکری وجود ندارد. در همین حال، همچنان معمای کارآیی و مقیاسپذیری در زیستبوم دیفای به پاسخ مطمئن و گستردهای دست نیافته است و بسیاری از برنامههای دیفای با هزینهها و کارمزدهای بالا دست وپنجه نرم میکنند.
ضرورت بررسی حاکمیت بر دیفای
گزارش مرکز پژوهشها به پیشنهادهایی درخصوص برطرف کردن چالشهای امور مالی غیر متمرکز پرداخته است و ادامه میدهد با توجه به روند رو به رشد رواج رمزداراییها و خدمات مبتنی بر دفاتر کل توزیع شده و تاثیر و تاثر آن بر بازارهای مالی متعارف، لزوم بررسی این بستر نوآورانه مالی ازسوی حاکمیت واضح است. در وهله اول، نیاز است تا سیاستگذاران با بررسی ظرفیتهای بسترهای نوآورانهای همچون دیفای، سناریوهای محتمل شکلگیری نظام مالی در آینده را بررسی کنند تا علاوه بر ایجاد آمادگی کافی برای مواجهه با این سناریوها، از ظرفیتهای فناورانه در جهت اصلاح نظام مالی کشور بهره ببرند.
در وهله دوم، لازم است تا تدابیر لازم برای بهرهمندی از ظرفیتهای موجود دیفای در داخل کشور اتخاذ شود. دستیابی به اهدافی همچون حفاظت از مصرفکننده، حفظ ثبات مالی و حاکمیت پولی، جلوگیری از جرایم مالی و... مستلزم اهتمام سیاستگذاران به این حوزه در سطوح مختلف تقنینی، نظارتی و اجرایی است.در سطح تقنین، تعیین تکلیف قواعد حقوقی متناسب با اقتضائات دیفای بهویژه حقوق مالکیت در قوانین موجود یا وضع قوانین جدید متناسب با آن ضروری جلوه میکند.در سطح نظارت، پایش و کنترل تبلیغات، ارائه آموزش و آگاهی درخصوص انواع ریسکها و توسعه زیرساختهای فنی رصد و پایش دفاتر کل توزیعشده با هدف محافظت از مصرفکننده اهمیت دارد.در سطح اجرا نیز باید با ایجاد زیرساختهای لازم، امکان تحقیق و توسعه کسبوکارهای این حوزه را در بستر محیطهای آزمایش ایجاد کنیم و با همکاری علمی با دیگر کشورها به دنبال ایجاد چارچوب تنظیمگری بهینهای برای فعالیتهای این زیستبوم باشیم.