ماهان شبکه ایرانیان

وفاق فروشی یا ساختن وفاق؟/ پزشکیان تکلیف را روشن کند

دولت چهاردم از هر فرصتی برای نشان دادن اهمیت «وفاق» دریغ نمی‌کند، تا این‌جای کار ایرادی ندارد، خیلی هم خوب است، اما کلید همین «وفاق» نزد حکومت است، متن زیر با اشاره به بخش‌هایی از کتاب «دام‌های اجتماعی و مساله اعتماد» سازوکار ساختن «وفاق» را از منظر نگارنده صورت‌بندی می‌کند.

وفاق فروشی یا ساختن وفاق؟/ پزشکیان تکلیف را روشن کند

«وفاق» کلید واژه‌ی دولت مسعود پزشکیان شده است، هم خودش هم وزرایش هرجا می‌نشینند از «وفاق» حرف می‌زنند، درست هم می‌گویند، اهمیت دارد، اما بهتر است از اول بگویند درحالی‌که «وفاق» وسط ماجرا است، خودش درخت است، باید کارهایی شود تا این درخت به‌ثمر بشیند، با وفاق وفاق کردن که همدلی درست نمی‌شود.

اجازه بدهید «وفاق» را ملموس‌تر کنیم، چه‌طور می‌شود افراد یک جامعه درباره یک موضوع مشخص با یکدیگر «وفاق» و همدلی داشته باشند؟ مگر غیر از این است که پیش‌نیاز این «وفاق» ، «اعتماد» است؟ مگر غیر از این است که ملت‌ها و حکومت‌ها به‌شرط وجود «اعتماد» به‌یکدیگر می‌توانند پروژه‌های مشترک انجام دهند؟ اصولاً هر نوع همکاری مبتنی بر «اعتماد» و سرمایه اجتماعی است، بدون «اعتماد» جوامع، گروه‌ها و سازمان‌ها گرفتار دام‌های اجتماعی می‌شوند.(دام‌های اجتماعی و مساله اعتماد - صحفه 28)

این اعتمادی که قرار است با آن حکومت‌ها و ملت‌ها با یکدیگر پروژه مشترک انجام دهند از کجا ساخته می‌شود؟ خیلی‌ها هستند که تا صحبت از اعتمادسازی می‌شود بلافاصله مانند بسیاری از موارد یقه مردم را می‌گیرند، در این وضعیت گزاره‌هایی مانند «اگر یک به یک ما فلان کار را انجام بدهیم همه چیز درست می‌شود.» یا «اگر هرکسی از خودش شروع کند و مثلاً از فلان کار حمایت کند به یک جمع واحد یکدست می‌رسیم.» و موارد مشابه مانند این‌ها ظهور و بروز می‌کنند، درصورتی‌که این‌ها اصطلاحاً «سورنا را از سر گشادش می‌زنند.»، اصلاً ماجرا برعکس است، هرکاری را می‌خواهید به گردن مردم بیندازید بیندازید اما این یک کار را نه، اعتماد از پایین (ملت) تولید نمی‌شود بلکه از بالا (حکومت) تولید می‌شود، دقیق‌تر آن‌که نوع خاصی از نهادهای سیاسی هستند که اعتماد تولید می‌کنند، نهادهای حکومتی که برابری سیاسی، حقوقی و اجتماعی تولید می‌کنند و بر اصول انصاف، صداقت و بی‌طرفی بنا شده‌اند اعتماد به بار می‌آورند.(دام‌های اجتماعی و مساله اعتماد - صحفه 20)

حالا باید پرسید منظور از نهادهای حکومتیِ با کیفیت که قرار است اعتماد به‌بار بیاورند کدامند؟ «بو روثستاین» جامعه‌شناس سوئدی معتقد است میان نهادهای بخش نمایندگی سیاست(پارلمان، کابینه احزاب، شورای شهر) و نهادهای بخش اجرای سیاست‌ها(آموزش، بهداشت، پلیس، دستگاه قضایی)، دومی از اهمیت بیشتری برای اعتمادسازی برخوردار است، یعنی اگر مردم در مواجهه با نهاد آموزش مانند مدرسه و دانشگاه، نهاد بهداشت مانند بیمارستان، پلیس و دادگاه‌ها با گزاره‌های بی‌طرفی، اجتناب از خویشاوندگرایی، اجتناب از تبعیض و فساد مواجه شوند آن‌جا است که «اعتماد» ظهور و بروز می‌کند، لذا «همبستگی» با چگونگی درک مردم از عملکرد این نهادها ارتباط مستقیم دارد. (دام‌های اجتماعی و مساله اعتماد - صحفه 187-199)

حالا هرچقدر می‌توانید پشت تریبون‌ها به مردم درباره اهمیت «وفاق» بگویید، مردم که مخالف این ایده نیستند، کلید همین «وفاق» هم در جیب خودتان است! اگر گفتن پر تکرار ایده «وفاق» برای این است که مردم را شاهد بگیرند، بسیار خوب ما گوش می‌دهیم، شاهد حرف‌های‌تان هم هستیم، اما دلمان هم برای عملکردتان تنگ شده است؛ وفاق که فروختنی نیست برایش بازاریابی کنیم، ساختنی است، نشانه‌های پررنگ غیرتریبونی می‌خواهد، سازوکارش باید توسط مردم احساس شود.

*روزنامه‌نگار

233233

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان