مرا غرض ز نماز آن بود که یک ساعت حدیث درد فراق تو با تو بگزارم
وگرنه این چه نمازی بود که من بی تو نشسته روی به محراب و دل به بازارم
نماز حقیقی دست آوردهای ارزشمندی برای نمازگزار راستین به همراه دارد.
نوشتهای را که در پیش رو دارید، میکوشد بازتاب زیبای این ارمغان ملکوتی را در سیره و سخن امام رضا (ع) به نظاره بنشیند و با کلمات و رهنمودهای آن رهبر الهی جلوههای زیبای نماز را درهم آمیزد.
این سخن را نیز ناگفته نگذاریم که بر هر مسلمان وظیفه شناس و عاشق الهی شایسته است که این گفتار نبوی (ص) را نصب العین خود قرار دهد که: آن حضرت حضور قلب در نماز و احساس لذت از آنرا اینگونه توصیف کرده است: «یا اباذر! جعل اللّه جلّ ثناؤه قرّة عینی فی الصّلاة و حبّب الیّ الصلاة کما حبّب الی الجائع الطّعام و الی الظمآن الماء و انّ الجائع اذا اکل شبع و انّ الظمآن اذا شرب روی و انا لااشبع من الصّلاة؛ (1) ای اباذر! خداوند ـ جل ثناؤه ـ نور دیده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانید، همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب انسان تشنه قرار داده است (امّا با این تفاوت) که گرسنه هرگاه غذا بخورد سیر میشود و تشنه هرگاه آب بنوشد سیراب میشود امّا من از نماز سیر نمیشوم.»
برترین عمل
از منظر امام رضا (ع) هیچ عملی برتر و ارزشمندتر از نماز نیست، چرا که بهترین و میانبرترین راه برای رسیدن به قرب الهی است. امام رضا (ع) همواره میفرمود: «الصّلاة قربان کل تقیٍّ؛ (2) نماز هر انسان پارسائی را به خداوند نزدیک میکند.» به همین جهت آن حضرت به ابراهیم بن موسی فرمود: «لاتؤخرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الی آخر وقتها من غیر علّةٍ علیک، ابدأ باوّل الوقت؛ (3) انجام نماز را بدون علت از اول وقت آن تأخیر نینداز، همیشه در اول وقت آن شروع کن!»
امام هشتم (ع) خود نیز چنین بود و به هیچ قیمتی فضیلت نماز اول وقت را از دست نمیداد حتی در مهمترین جلسات سیاسی و علمی امام به نماز اول وقت اهمیت میداد. روایت زیر نشانگر این واقعیت است:
به دستور مأمون، علمای برجسته از فرقههای گوناگون در مجالس مناظره حاضر میشدند و امام رضا (ع) با آنها مناظره و بحث میکرد. در یکی از مجالس «عمران صابی» که از دانشمندان بزرگ بود، در مجلس حاضر شد و درباره توحید با امام رضا (ع) وارد گفتگو گردید در آن جلسه امام سؤالهای او را با حوصله، متانت، استدلالهای قطعی و روشن پاسخ داده و او را به سوی توحید متمایل کرده بود هنگامی که بحث و مناظره به اوج خود رسید و چیزی به تحول درونی آن دانشمند زبردست صابئین (4) نمانده بود حضرت رضا (ع) احساس کرد وقت اذان ظهر و هنگام نماز است. امام (ع) به مأمون فرمود: «الصّلاة قد حضرت؛ وقت نماز فرا رسید.»
عمران صابی که به حقایقی دست یافته و از دریای دانش سرشار امام هشتم (ع) بهره هائی برده بود با التماس گفت: «یا سیّدی! لاتقطع علیّ مسألتی فقد رقّ قلبی؛ آقای من! گفتگو و پاسخهای خویش را قطع نکن دل من آماده پذیرش سخنان شما است. امّا حضرت رضا (ع) تحت تأثیر سخنان عاطفی و احساس برانگیز او قرار نگرفت و فرمود: عیبی ندارد نماز را میخوانیم و دوباره به گفتگو ادامه خواهیم داد.
در این حال امام و همراهان به اقامه نماز مشغول شدند حضرت بعد از اقامه نماز دوباره به گفتگو ادامه داده و پاسخهای روشنگرانه خویش را ارائه نمود. (5)
با توجه به این روایت که در کتابهای معتبر روائی و تاریخی آمده است برای اقامه نماز در اول وقت هیچگونه عذری را برای افراد عادی و مسئولین حکومت اسلامی باقی نمیگذارد و پیروان آن حضرت نباید از این حقیقت چشم پوشی کرده و به بهانههای مختلف آنرا سهل بشمارند.
رهرو راستین امام هشتم (ع)
حضرت امام خمینی (ره) در این زمینه گوی سبقت را از تمام پیروان و شیعیان حضرت رضا (ع) ربوده بود. داستان زیر شاهد خمینی میگوید: روزی که شاه فرار کرد ما در پاریس در نوفل لوشاتو بودیم، پلیس فرانسه خیابان اصلی نوفل لوشاتو را بست، تمام خبرنگاران کشورهای مختلف آنجا بودند. این حقیقت راستین است. آقا سید احمد خبرنگاران خارجی از آفریقا، آسیا، اروپا و آمریکا و شاید 150 دوربین فقط صحبت امام را مستقیم پخش میکردند.
برای اینکه خبر بزرگترین حادثه سال را مخابره میکنند، شاه رفته بود و میخواستند ببینند که امام چه تصمیمی دارد، امام بر روی صندلی ایستاده و در کنار خیابان، تمام دوربینها بر روی امام متمرکز شده بود. امام چند دقیقه صحبت کردند و سخنان خودشان را گفتند. من در کنار امام ایستاده بودم. یک مرتبه برگشتند و گفتند: احمد! ظهر شده؟ گفتم بله، الآن ظهر است. بی درنگ امام گفتند: و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته. شما ببینید در چه لحظهای امام صحبتهایشان را رها کردند. برای اینکه نمازشان را اول وقت بخوانند، یعنی جائی که تلویزیونهای سراسری که هر کدام میلونها بیننده دارد C.N.N بود، B.B.C بود، تمام تلویزیونها چه در آمریکا و چه در اروپا بودند. خبرگزاریها همه بودند. اسوشیتیدپرس، یونایتد پرس، رویتر و تمام خبرنگاران روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، در چنین موقعیت حساسی، امام حرفشان را قطع کردند و رفتند سراغ نماز. (6)
ماجرای نماز عید
از مهمترین حوادث سیره امام رضا (ع) حرکت آن حضرت به مصلای نماز عید میباشد که آن بزرگوار اهمیت نماز و تأثیر آن در جامعه و آثار پربار نمازهای دسته جمعی و قدرت تحول آفرینی آنرا به مسلمانان و زمامداران ثابت نمود. ماجرا از این قرار بود که روز عیدی مأمون از امام (ع) تقاضا کرد که نماز عید را با مردم بخواند، تا برای مردم اطمینان بیشتری در امر ولایتعهدی پیدا شود.
امام پیغام داد که: «قرار ما بر این بوده که در هیچ کار رسمی دخالت نکنم. بنابراین مرا از اقامه نماز عید معذوربدار! مأمون اصرار کرد که: مصلحت در این است که شما این نماز با اهمیت را اقامه کنید تا هم موضع ولایتعهدی تثبیت شود و هم فضل و عظمت شما آشکارتر گردد، امّا امام نپذیرفت. مأمون که دست بردار نبود پیکها و پیغامهای متعددی برای متقاعد کردن امام برای حضرتش فرستاد، هنگامی که امام رضا (ع) پافشاری خلیفه را احساس کرد به او فرمود: اگر قرار است که من حتماً به نماز بروم من این فریضه الهی را طبق سیره پیامبر و روش امیرمؤمنان علی (ع) اقامه خواهم کرد!
مأمون گفت: هر طور که دوست داری آن طور عمل کن اختیار با شماست!
آنگاه دستور داد: سرداران و تمام مردم صبح روز عید در مقابل منزل مسکونی حضرت رضا (ع) اجتماع نمایند. با انتشار این خبر مردم مرو مشتاقانه برای شرکت در مراسم و بهره گیری از وجود حضرت رضا (ع) خود را آماده کردند. هنگامی که خورشید طلوع نمود حضرت غسل کرد و عمامه سفیدی را که از پنبه تهیه شده بود بر سر مبارک گذاشت و یک سر آن را روی سینه و سر دیگر را میان دو شانه انداخت. و مقداری هم بوی خوش بکار برد. دامن را به کمر زد و به همه پیروان و دوستدارانش دستور داد چنان کنند. آن گاه عصای پیکان داری به دست گرفت و از منزل بیرون آمد.
آن حضرت در حالی که پابرهنه بود و پیراهن و سایر لباسهایش را به کمر زده بود، به همراه غلامان و یاران نزدیکش ـ که آنان نیز چنین کرده بودند ـ به همین شکل از منزل به سوی مصلا حرکت کردند. موقع خروج از منزل، امام رضا (ع) سربه سوی آسمان بلند کرد و چهار تکبیر گرفت، این تکبیرها آن چنان با صلابت و روحانیت خاصی ادا میشد که گویی آسمان و در و دیوار با نوای امام (ع) هم نواهستند. سرداران، نظامیان و سایر مردم که با آمادگی و آراستگی تمام در بیرون منزل صف کشیده بودند، هنگامی که امام رضا (ع) و یارانش را به آن صورت مشاهده کردند به پیروی از امام رضا (ع) و هماهنگ با او فریاد تکبیر سردادند.
شهر مرو یکپارچه فریاد تکبیر سرداد و به دنبال آن از گریه و ناله هزاران زن و مرد مشتاق اهل بیت (ع) به لرزه درآمد. سرداران نظامی هنگامی که حضرت را با آن حال دیدند از مرکبهای خود پیاده شدند و کفشهایشان را درآورده و کنار گذاشتند و به دنبال امام ناله زنان و تکبیر گویان به راه افتادند. حضرت رضا (ع) پیاده راه میپیمود و هر ده قدم یک بار ایستاده و با نوای ملکوتیاش تکبیر میگفت.
یاسر خادم میگوید: در این حال ما خیال میکردیم که آسمان و زمین و کوه با او هم آوا گشته است، شهر مرو یکصدا گریه و شیون بود، هیجان احساسات و شور و نوا همه جا را فرا گرفته و شکوه ایمان و تکبیر و نماز در پایتخت کشور اسلامی طنین انداز شده بود جلوههای مادّی و ظاهری از ذهنها و خاطرهها فراموش شده و آحاد جمعیت به آفریدگار هستی و پیروی از حجت الهی میاندیشیدند و در صفهای به هم پیوسته به دنبال امام رضا (ع) به سوی مصلا میشتافتند.
هنگامی که این خبر به مأمون رسید، فضل بن سهل به مأمون گفت: اگر لحظاتی دیگر وضع همین طور ادامه یابد همه مردم مفتون و شیفته او خواهند شد و ممکن است با یک اشاره طومار حکومت را در هم بپیچند، مأمون احساس خطر کرده و از امام رضا (ع) عاجزانه درخواست نمود که از میانه راه به منزل برگردد و امام نیز کفشهای خود را طلبیده و به منزل برگشت و فرمود: من که گفتم مرا از این کار معذور بدارید. (7) بلی نماز شکوهمند اولیاء الهی آن چنان قدرتی دارد که میتواند کاخهای ستم را به لرزه در آورده و بنیان طاغوتیان را از ریشه قطع کند و نماز عید حضرت (ع) اینگونه بود.
اقامه نماز باران
در ایامی که امام رضا (ع) در خراسان به سر میبرد مدتی قحط سالی شده و باران نیامد و خشک سالی پدیدار گشت. عدهای از منافقان و حاشیه نشینان مجلس مأمون از این حادثه سوء استفاده کرده و شایع نمودند که چونکه مأمون علی بن موسی (ع) را ولیعهد خود گردانیده است و این امر را خداوند دوست ندارد به همین جهت باران قطع شده و برکات الهی نازل نمیشود.
مأمون در روز جمعهای از امام تقاضا کرد که برای نزول باران و رحمت الهی دعا کند امّا امام رضا (ع) فرمود: روز دوشنبه برای اقامه نماز استسقاء بیرون خواهم آمد زیرا جدم رسول اللّه (ص) را به همراه امیرمؤمنان علی (ع) در عالم رؤیا زیارت کردم و پیامبر به من فرمود: پسرم! تا روز دوشنبه صبرکن و سپس در آن روز به صحرا برو و از درگاه خداوند متعال طلب باران نما! خداوند باران رحمت خود را میفرستد و مردم به عظمت و عزت تو در پیشگاه خداوند پی میبرند و به بزرگی مقامت واقف میگردند.
روز دوشنبه فرا رسید مردم از خانهها بیرون آمدند، امام رضا (ع) به صحرا رفت و مردم نیز گرد آمدند و چشم به حرکات و سکنات آن حضرت دوختند امام دو رکعت نماز استسقاء را اقامه کرده و آنگاه بالای منبر رفت و در خطبه بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: الهم یا ربانت عظّمت حقّنا اهل البیت فتوسلوا بنا کما امرت و اهلوا فضلک و رحمتک و توقعوا احسانک و نعمتک فاسقهم سقیاً نافعاً عاما غیر رایث و لاضائر ولیکن ابتداء مطرهم بعد انصرافهم من مشهد هم هذا الی منازلهم و مقارهم؛ خدایا! ای پروردگار من! تو حق ما اهل بیت را بزرگ شمردهای این مردم به ما متوسل شدهاند همچنان که خودت فرمودهای و به فضل و رحمت تو امیدوارند و چشم انتظار احسان و لطف تواند اینها را از باران سودمند و فراوان و بی ضرر و زیان خود سیراب گردان و این باران را پس از بازگشت آنان به خانههایشان نازل فرما!
یکی از حاضرین در آن اجتماع میگوید: به خدا سوگند همان لحظه حرکت ابرها در هوا شروع شد و رعد و برق پدید آمد، مردم به جنب و جوش افتادند که تا باران نیامده به خانههای خود برگردند.
حضرت علی بن موسی الرضا (ع) به آنان فرمود: آرام باشید! این ابر برای این منطقه نخواهد بارید برای فلان ناحیه میرود، آن ابر رفت و ابر دیگری به همراه رعد و برق آمد، مردم دوباره خواستند حرکت کنند، امام فرمود: این ابر نیز به فلان قسمت خواهد رفت، در حدود ده ابر به همین ترتیب آمد و از فضای منطقه عبور کرد و هر بار امام (ع) فرمود: این ابر برای شما نیست.
یازدهمین ابر از راه رسید. امام رضا (ع) فرمود: این ابر را خداوند متعال برای شما فرستاده است، در برابر فضل و کرم خداوند، شکر کرده و به سوی منازل خویش بازگردید تا شما به خانه نرسیدهاید باران نخواهد بارید. آنگاه امام رضا (ع) از فراز منبر پائین آمده و مردم نیز به خانههایشان رفتند، در همین هنگام بود که باران شدیدی نازل شده و تمام حوضها، گودالها و نهرها را پر کرد و مردم با خوشحالی تمام میگفتند: کرامتها و الطاف الهی بر فرزند رسول گرامی اسلام (ص) مبارک باد.
بعد از نزول باران و سیراب شدن زمین از برکات الهی و خوشحالی مردم، حضرت رضا (ع) به میان جمعیت آمده و آنان را موعظه کرده و به شکرگزاری از نعمتهای الهی به درگاه پروردگار منان دعوت نمود. (8)
اینجاست که از ته دل و عمق جان خطاب به اهل بیت (ع) عرضه میداریم: ارادة الرّب فی مقادیر اموره تهبط الیکم و تصدر من بیوتکم؛ (9) اراده و مشیت پروردگار عالم در تدبیر امور جهان به سوی شما میآید و از خانههای شما به دیگر جاها میرسد.
فوائد و برکات نماز
نماز فوائد بسیاری به همراه دارد از جمله: روح انضباط را در انسان تقویت میکند زیرا باید در اوقات معینی انجام پذیرد و تأخیر و تقدیم آن موجب بطلان نماز میگردد. همچنین آداب و احکام دیگر باید با نظم و ترتیب رعایت شود و اگر با بی نظمی و ناهماهنگی صورت گیرد در حقیقت نماز خلل و اشکال به وجود میآید؟ این چنین است که انسان نمازگزار باید با عادت به نظم و انضباط در نماز آنرا در سایر مراحل زندگی نیز به مرحله عمل درآورد. در زمینه اسرار و ره آوردهای بی شمار نماز حضرت علی بن موسی الرضا (ع) سخن جامعی فرموده است که به بخشهائی از آن اشاره میکنیم: آن حضرت در پاسخ نامهای که از فلسفه و علل تشریع نماز پرسیده بود چنین فرمود: علت تشریع نماز این است که بنده به ربوبیت پروردگار توجه و اقرار داشته باشد و مبارزه با شرک و بت پرستی و قیام در پیشگاه پروردگار، در نهایت خضوع و تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی گذشته و نهادن پیشانی بر زمین همه روزه انجام پذیرد. و نیز هدف این است که انسان همواره هشیار و متذکر گردد، گرد غبار فراموشکاری بر دل او ننشیند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد طالب و علاقه مند افزونی در مواهب دین و دنیا گردد. همین توجه او به خداوند متعال و قیام در برابر او، انسان را از معاصی باز میدارد و از انواع فساد جلوگیری میکند.
امام رضا (ع) در مورد سایر دست آوردهای نماز فرمود: نماز و مداومت یاد خدا در شب و روز سبب میشود که انسان مولا، و مدبّر و خالق خود را فراموش نکند و روح سرکش و طغیانگری در برابر خدا بر او غالب نیاید. (10)
نماز نوجوانان
حسن بن قارن میگوید: از امام رضا (ع) در مورد شخصی پرسیدند که پسر نوجوانش را به انجام نماز وادار میکند و این فرزند گاهی نماز را ترک میکند. امام فرمود: این پسر چند سال دارد؟ گفتند: آقا، 8 ساله است. حضرت رضا (ع) با تعجب فرمود: سبحان اللّه! 8 ساله است و نمازش را ترک میکند؟! گفته شد! بچه است گاهی خسته و ناراحت میشود. امام فرمود: هر طوری که راحت است نمازش را بخواند. (11)
پیراهن متبرک
از منظر حضرت رضا (ع) نه تنها نماز و نمازگزاران ارزشمند هستند بلکه لباسهائی هم که با آن نماز خوانده میشود امتیاز ویژهای دارد. اسماعیل بن علی برادر دعبل خزاعی میگوید: آن حضرت به برادر دعبل پیراهنی را هدیه داده و فرمود: دعبل! این پیراهن را قدر بدان و خوب محافظت کن! که من در آن هزار شب و هر شبی هزار رکعت نماز خواندهام و در آن هزار ختم قرآن به جای آوردهام. احتفظ بهذا القمیص فقد صلیت فیه الف لیلة کل لیلة الف رکعة و ختمت فیه القرآن الف ختمة. (12)
فلسفه نماز جماعت
امام رضا (ع) در مورد علل نماز جماعت فرمود: خداوند متعال نماز جماعت را قرار داده است که شعائر اسلامی و معارف الهی همانند اخلاص، توحید، ارزشهای اسلامی، عبادت و نیایش برای خدا آشکار و ظاهر و مشهور شود زیرا در اظهار این اعمال و علنی بودن آن حجت خداوند بر مردم شرق و غرب عالم تمام میشود.
همچنین مسلمانان دوچهره و منافق و کسانی که نماز را سبک میشمارند مشخص شوند و وادار به انجام دستورات الهی باشند. همچنین گواهی افراد نسبت به عدالت و صلاح همدیگر جائز باشد. افزون بر این نماز جماعت نیکوکاری و ترویج فضیلتها را به همراه دارد و خیلیها را از گناه و فساد باز میدارد. (13)
آداب نماز
امام رضا (ع) در مورد آداب نماز فرمود: اگر برای نماز ایستادی تلاش کن با حالت کسالت و خواب آلودگی و سستی و تنبلی نباشد. بلکه با آرامش و وقار نماز را بجای آور و بر تو باد که در نماز خاشع و خاضع باشی و برای خدا تواضع کنی و خشوع و خوف را برخود هموار سازی در آن حال که بین بیم و امید ایستادهای و پیوسته با طمأنینه و نگران باشی. همانند بنده گریخته و گنهکار که در محضر مولایش ایستاده و در پیشگاه خدای عالمیان بایست. پاهای خود را کنار هم بگذار و قامتت را راست نگهدار و به راست و چپ توجه نکن! و چنان باش که گوئی خدا را میبینی، که اگر تو او را نمیبینی او تو را میبیند. (14)
خاطرهای از شیخ رجبعلی خیاط
این مقال را با نقل خاطرهای پندآموز از مرحوم شیخ رجبعلی خیاط در مورد اهمیت نماز به پایان میبریم: آقای سید قاسم شجاعی از مبلغین توانا و موفق مجالس مذهبی در خاطرات خود آوده است:
من از نوجوانی به سخنرانی و روضه خوانی در محافل دینی و مذهبی اشتغال داشتم و لحن و سخن گرم من موجب شده بود که به مجالس زیادی دعوت شوم. از جمله روزهای هفتم ماه به منزل جناب مرحوم آقاشیخ رجبعلی خیاط نرسیده به بازارچه، بعد از کوچه سیاهها میرفتم. از پلهها بالا میرفتیم و در منزل ایشان برای خانمها روضه میخواندیم. اتاق جناب شیخ هم طبقه پائین آن قرار داشت. روزی بعد از اتمام منبر به طبقه پائین آمدم و برای اولین بار با جناب شیخ برخورد کردم، کلاههائی دستش بود و گویا عازم بازار بود، سلام کردم، یک نگاه به صورت من کرد و فرمود: پسر پیغمبر و نوکر امام حسین (ع) نمازش تا الآن نمیماند!!
(در آن هنگام من سیزده ساله بودم) گفتم: چشم، در حالتی که دوساعت به غروب مانده بود و آن روز مهمان بودم و تا آن ساعت نمازم را نخوانده بودم. امّا آن مرد الهی به محض اینکه به صورتم نگاه کرد این حالت را در من دیده و گوشزد فرمود. (15) و این یادآور سخن امام صادق (ع) است که فرمود: فضل الوقت الاوّل علی الآخر کفضل الآخرة علی الدّنیا؛ (16) برتری نماز اول وقت بر آخر وقت، همانند برتری آخرت بر دنیاست.
پی نوشت ها: ـــــــــــــــــــــــ
1. مکارم الاخلاق، ص 461.
- من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 210.
- بحارالانوار، ج 49، ص 49.
- صابئین گروهی هستند که خود را پیرو حضرت یحیی میدانند و به دو دسته موحد و مشرک تقسیم شدهاند گروهی از آنان ستاره پرست هستند. مرکز آنان قبلاً شهر حرّان عراق بود ولی امروزه در اهواز و بعضی مناطق دیگر به سر میبرند. آنها طبق باورهای خود در کنار نهرهای بزرگ زندگی میکنند.
- توحید صدوق، ص 434؛ حیاة الامام رضا (ع)، ج 1، ص 110.
- نماز خوبان، ص 56، روزنامه کیهان، شماره 3659.
- ارشاد مفید، ج 2، ص 264 و اصول کافی، مولد ابی الحسن الرضا (ع)، حدیث 7.
- عیون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 165.
- الکافی، ج 4، ص 577.
- تفسیر نمونه، ج 16، ص 294.
- وسائل الشیعه، ج 4، ص 20.
- بحارالانوار، ج 79، ص 309.
- وسائل الشیعه (20 جلدی)، ج 5، ص 372.
- فقه الرضا (ع)، ص 101.
- کیمیای محبت، ص 225.
- ثواب الاعمال، ص 36.
مجله: پاسدار اسلام، شماره 286