این مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره ترجمههایی که به صورت کپی از ترجمههای قدیمیتر هستند، اظهار کرد: چنین چیزی دیگر رونویسی است و نمیتوان به آن ترجمه گفت. این هم بیشتر به اخلاق کاری ناشران برمیگردد تا دیگر عوامل صنعت نشر.
او با بیان اینکه ترجمه کپی هفت - هشت سالی است رواج بیشتری در بازار کتاب پیدا کرده است، گفت: به طور معمول هم این نوع کتابها را ناشران خرد و کوچک مرتکب میشوند. اسامی مترجمان بر روی چنین کتابهایی نیز معمولاً ناشناس یا ساختگی است. اخیراً کتابهای پیش از انقلاب را به این شکل رونویسی میکنند و منتشر میشود.
نوید افزود: حل معضلاتی از این دست فقط و فقط به دست تشکلهای مربوط به نویسندگان و ناشران مرتفع میشود. اگر سانسور برچیده شود و نظارت بر چاپ و نشر کتاب به این شکل که هست، نباشد و آن را بر عهده اتحادیهها و اصنافی که مربوط به ناشران و نویسندگان و مترجمان هستند، قرار دهند میتوانند جلو آن را بگیرند؛ اما زمانی که نظارت بر نشر به این شکل باشد این اتفاقات هم میافتد.
این مترجم ترجمه تحتاللفظی را نتیجه فقر زبانی و ندانستن زبان فارسی بین مترجمان دانست و اظهار کرد: این مترجمان ادبیات فارسی را یا نمیخوانند یا کم خواندهاند و با امکانات زبان فارسی آشنایی چندانی ندارند، و این هم نتیجه چند دهه نظام آموزشی در مدرسهها و دانشگاههاست. ممکن است حتی بر زبان مبدأ تسلط داشته باشند اما زبان فارسیشان فقیر است؛ برای همین است که ترجمهها کلمه به کلمه است و یا خیلی از اصطلاحات، امثال و... به نحو دیگری ترجمه میشوند که در زبان ما معنایی ندارد.
او با اشاره به بحث استراتژی در ترجمه، یادآور شد: گاهی با متنی ادبی مواجه میشوید که ملزماید به ترجمه کلمه به کلمه تا سبک و بازی زبانی متن را به نوعی در فارسی بسازید. اما در متنی دیگر نحوه کارتان و استراتژیتان برای نزدیکی به سبک متن جور دیگری است. به طور کلی مترجمان کمی هستند که بخواهند در ترجمه سبک نویسنده را دربیاورند.
مهدی نوید با بیان اینکه با کپیرایت موافق نیست، گفت: کپیرایت بخشی از ساز و کار سازمان تجارت جهانی است و بیشتر به جای آنکه کمکی به پدیدآورندگان و مؤلفان کند تا حقوقشان زایل نشود، به صاحبان سرمایه و ناشران و پخشکنندگان نفع میرساند. در ایران، از سر همین نپیوستن به سازمان تجارت جهانی، ترجمههای موازی پدید میآید. ترجمه موازی لزوماً اتفاق بدی نیست؛ حق انتخاب را به مخاطب میدهد. مترجمان و ناشران سعی میکنند هر چه بهتر اثرشان را منتشر کنند تا فروش بیشتری داشته باشند.
این مترجم یادآور شد: البته از این هم نباید گذشت که بسیاری از این ترجمهها، که ناشران خرد و کوچک منتشر میکنند، ناقصاند و پُر از ایراد؛ چون پرشتاب هستند و دقت به پایینترین حد خود میرسد.
او همچنین گفت: معمولاً ترجمه خوب به مرور زمان جای خود را پیدا میکند و به دست مخاطب میرسد. هر چند نباید این را از نظر دور داشت که کتاب برای آنکه به دست مخاطب برسد باید هم ترجمه خوبی داشته باشد، هم چاپ خوبی و هم پخش و تبلیغات خوبی. اگر یکی از موارد درست انجام نشود یا کتاب دیده نمیشود یا مخاطب آن را خیلی جدی نمیگیرد.