به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، جایگاه و مقام امام صادق(ع) در توسعه علوم اسلامی بر کسی پوشیده نیست. اهمیت این مسئله به گونهای است که علمای اهل تسنن در جلسات درس ایشان شرکت داشته و دانستههای بسیاری از وی آموختهاند.
یکی از تفاوتهای امامیه و اهل تسنن در آن است که مذهب شیعه به روایات ائمه معصومین (ع) در مسائل مختلف استناد میکند ولی در نگاه مقابل، چنین چیزی صحیح نیست و از آنجا که عامه فقط از روایات پیامبر اکرم (ص) بهره میبرند، دامنه احادیثی که در علوم تفسیر، فقه، کلام و اخلاق مورد توجه آنان است بسیار کمتر از آن چیزی که در مذهب امامیه وجود دارد.
با این مقدمه، جایگاه احادیث امام صادق (ع) در منابع حدیثی اهل سنت در زمینههای مختلف موضوعی حائز اهمیت است که باید مورد توجه قرار گیرد و میتواند کارکردهای بسیاری داشته باشد.
نخستین مطلب آنکه بسیاری از عالمان اهل سنت به صراحت تأکید کرده که بسیاری از بزرگان مذهب عامه مانند مالک بن انس و ابوحنیفه از امام صادق روایت نقل کردهاند. بهعنوان نمونه، شیخ عبدالله بن محمد بن عامر شبراوى شافعى در اینباره میگوید: «السادس من الائمة جعفر الصادق[ع]، ذوالمناقب الکثیرة والفضایل الشهیرة. روى عنه الحدیث ائمة کثیرون مثل مالک بن انس و ابى حنیفه و یحیى بن سعید و ابن جریج و الثورى و ابن عیینه و شعبه و غیرهم»؛ امام صادق(ع) ششمین امام است و دارای مناقب بسیار و فضایل مشهوری است. ائمه بسیاری مانند: مالک بن انس، ابو حنیفه، یحیى بن سعید، ابن جریج، ثورى، ابن عیینه، شعبه و دیگران از ایشان روایت نقل کردهاند. محمد بن حبان بن احمد، ابوحاتم تمیمى بستى میگوید: امام صادق(ع) از سادات اهل بیت(ع) در فقه و علم و فضل است. ثوری، مالک و شعبه از وی حدیث بیان کردهاند.»
مطلب بعدی آنکه در کتابهای بزرگان اهل سنت روایات بسیاری از امام صادق (ع) یافت میشود که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
ابونعیم اصفهانى از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل میکند: هرگاه خداوند به تو نعمتی عطا کرد و دوست داشتی که آن نعمت ماندگار باشد، برای آن نعمت بسیار حمد و شکر کن؛ زیرا خداوند در قرآن میفرماید: «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ: و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعا سپاسگزارى کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسى نمایید قطعا عذاب من سخت خواهد بود.» (ابراهیم: 7) اگر روزی به تو دیر میرسد، استغفار زیادی داشته باش؛ چون خداوند در قرآن میگوید: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا: گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است، یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا: [تا] بر شما از آسمان باران پى در پى فرستد، وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا: و شما را به اموال و پسران یارى کند و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد.» (نوح: 10ـ12) ای سفیان، اگر چیزی از طرف سلطان یا غیر سلطان تو را محزون کرد: «لا حول و لا قوه» بسیار بگو؛ چراکه ذکر مذکور، کلید گشایش و گنجی از گنجهای بهشت است.»
در روایت دیگری از ایشان چنین نقل شده: اصل مرد، عقل و بزرگواری مرد تقوای او است و مردم در تولد از آدم با یکدیگر مساوی هستند. نهایتا اینکه امام صادق(ع) در حدیث دیگری میفرماید: هر کس با انسان بدکار همنشینی کند سالم نمیماند و هر کس داخل مکان بدی شود متهم شده و اگر کسی زبانش در اختیارش نباشد پشیمان میشود.
عظمت علمی امام صادق(ع) مورد تحسین مالک بن انس واقع شده
است. مالک میگوید: اگر جعفر بن محمد نبود، مردم احکام و مناسک حج را نمیدانستند.
در کتاب حدیثی «صحیح مسلم»، ابوداود سلیمان بن اشعث سجستانی در کتاب سنن و فقهایی
مانند «ترمذی»، «ابن ماجه» و «نسائی» روایات بسیاری در ابواب فقهی مختلفی از امام
صادق(ع) روایت نقل کردهاند.
بدون شک چنین ارتباط علمی قوی بین امام صادق (ع) و ائمه
مذاهب مانند ابوحنیفه و مالک دارای کاکردهایی است که ضرورت دارد تبیین شوند. با
توجه به گستردگی راویانی که از امام صادق(ع) به نقل حدیث پرداختهاند و وجود
احادیث مختلف در زمینههای متعدد در منابع حدیثی اهل سنت از ایشان چنین بستری میتواند
عاملی برای تقریب و پیوند مسلمانان شمار آید. ایشان در عصر خویش محور برادری و
اتحاد و عامل همبستگی امت اسلامی بوده است.
نگاهی به سیره، رفتار و گفتار آن معصوم نشانگر آن است که در
جلسات درس ایشان هر شاگردی با عقیدهای شرکت داشته است و از درس بهره میبردهاند.
افزون بر این، ایشان تأکید کرده با پیروان سایر مذاهب ارتباط برقرار شود مانند
اینکه به عیادت بیماران، شرکت در تشییع جنازهها، نمازهای جماعت توصیه کردهاند.
روایت «کُونُوا دُعَاهً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ
لِیَرَوْا مِنْکُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاهَ وَ الْخَیْرَ
فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَهٌ؛ مردم را با غیر زبانتان بلکه با رفتار خود دعوت کنید.
اگر مردم ورع، تلاش، نماز و خوبیهای شما را ببینند، به سوی شما گرایش پیدا میکنند»
مؤید این مطلب است.
از جمله مواردی که در این زمینه قابل بیان است، نشر مباحث
فقهی در عصر ایشان است. این امر تا حدی است که فقه امامیه به فقه جعفری مشهور شده و
حتی برخی از فقها نام کتابهای خودشان را «فقه الصادق» نهادهاند. به دلیل آنکه در
آن زمان اندیشههای انحرافی، غلات، اهل رأی مختلفی وجود داشت بدیهی است که ارائه
احادیثی که مشتمل بر معرفی دقیق فقه اسلامی باشد و اشتباهات و تحریفات نقد شود و
به گونهای که متفاوت از آرا و افکار آن دسته از گروهها باشد، بهنوعی که حالت یکسنخی
داشته باشد، خود مبین وحدت است. از طرفی ایشان اختلافات فکری پیروان اهل بیت(ع) را حل
و فصل میکرد که موجب داشتن یک نگاه و فکر یکسان میشود.
رویه امام صادق(ع) بهگونهای است که از مناقشههای
غیرعالمانه خودداری میکرد؛ امری که در وضعیت امروزی، خلا آن در جامعه احساس میشود و
بسیاری از افراد دنبال بحثهایی هستند که فقط سرگردانی و حیرت برای عامه مردم بهدنبال
دارد و نتیجه آن سرگردانی جز اختلاف و تفرقه بین افراد نیست.
سیره جعفری در این زمینه الگویی برجسته است که با میراث روایی باقیمانده از این امام بزرگوار، مورد توجه علمای اسلامی است و جامعه اسلامی با تاسی از این سیره میتواند عمده مشکلات خود را که ناشی از شقاق و اختلاف است، حل و فصل نماید.
سهراب بهادری