ماهان شبکه ایرانیان

گوناگون کلامی

۱. اسحاق کندی و پیام امام حسن عسکری علیه السلام

1. اسحاق کندی و پیام امام حسن عسکری علیه السلام

2. چرا در نماز می گوییم:«ایاک نعبد» ؟

اسحاق کندی و پیام امام حسن عسکری علیه السلام

گزاره دوگانگی دین با عقل و فلسفه، یا با علم و دانش، چیز جدیدی نیست، از نخستین روزی که فلسفه یونانی و غیره از طریق ترجمه به میان مسلمانان راه یافت، زمزمه دوگانگی اندیشه های فلسفی با کتاب آسمانی آغاز گردید و اخیرا پس از نهضت علمی غرب عنوان مسئله دگرگون گردید و علم و دانش تجربی جای عقل و فلسفه را گرفت و در هر حال عصر پیشوایی امام حسن عسکری علیه السلام (254-260) مسئله دوگانگی آن دو به سر زبانها افتاد، و شایع شده بود که اسحاق کندی از فلاسفه دست به تالیف کتابی زده و در آن، آن بخش از آیات را که با اصول موروث از فلسفه یونانی هماهنگ نیست تاویل می کند، تا از این طریق دوگانگی را از میان بردارد.

خطیب دمشق، و محدث بزرگوار ابن شهر آشوب( 488-588) در اثر ارزشمند خود می نویسد: «اسحاق کندی » که از فلاسفه اسلام و عرب به شمار می رفت و در عراق اقامت داشت، کتابی تالیف نمود به نام «تناقضهای قرآن »! (1) او مدتهای زیادی در منزل نشسته وگوشه نشینی اختیار کرده و خود را به نگارش آن کتاب مشغول ساخته بود. روزی یکی از شاگردان او به محضر امام عسکری علیه السلام شرفیاب شد. هنگامی که چشم حضرت به او افتاد، فرمود:

آیا در میان شما مردی رشید وجود ندارد که گفته های استادتان «کندی » را پاسخ گوید؟ شاگرد عرض کرد: ما همگی از شاگردان او هستیم و نمی توانیم به اشتباه استاد اعتراض کنیم. امام فرمود: اگر مطلبی به شما تلقین وتفهیم شود می توانید آن را برای استاد خود نقل کنید؟

شاگرد گفت: آری، امام فرمود:

از این جا که برگشتی به حضور استاد برو و با اوبه گرمی ومحبت رفتار نما و سعی کن با او انس و الفت پیدا کنی. هنگامی که کاملا انس و آشنایی به عمل آمد، به او بگو: مسئله ای برای من پیش آمده است، که غیر از شما کسی شایستگی پاسخ آن را ندارد و آن مسئله این است که: آیا ممکن است گوینده قرآن از گفتار خود معانی ای غیر از آنچه شما حدس می زنید اراده کرده باشد؟

او در پاسخ خواهد گفت: بلی، ممکن است چنین منظوری داشته باشد. در این هنگام بگو: شما چه می دانید، شاید گوینده قرآن معانی دیگری غیر از آنچه شما حدس می زنید، اراده کرده باشد و شما الفاظ اورا در غیر معنای خود به کار برده اید؟ امام در این جا اضافه کرد: او آدم با هوشی است، طرح این نکته کافی است که او را متوجه اشتباه خود کند.

شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام رفتار نمود تا آن که زمینه برای طرح مطلب مساعد گردید. سپس سؤال امام را به این نحو مطرح ساخت.

آیا ممکن است گوینده ای سخن بگوید و از آن مطلبی اراده کند که به ذهن شنونده نیاید؟ و به دیگر سخن: مقصود گوینده چیزی باشد مغایر با آنچه در ذهن مخاطب است؟ فیلسوف عراقی با کمال دقت به سؤال شاگرد گوش داد و گفت: سؤال خود را تکرار کن. شاگرد سؤال را تکرار نمود. استاد تاملی کرد و گفت: آری، هیچ بعید نیست، امکان دارد که چیزی در ذهن گوینده ی سخن باشد که به ذهن مخاطب نیاید و شنونده از ظاهر کلام گوینده چیزی بفهمد که وی خلاف آن را اراده کرده باشد.

استاد که می دانست شاگر او چنین سؤالی را از پیش خود نمی تواند مطرح نماید و در حد اندیشه او نیست، رو به به شاگرد کرد و گفت: تو را قسم می دهم که حقیقت را به من بگویی، چنین سؤالی از کجا به فکر تو خطور کرد؟

شاگرد: چه ایرادی دارد که چنین سؤالی به ذهن خود من آمده باشد؟

استاد: نه تو هنوز زود است که به چنین مسائلی رسیده باشی، به من بگو این سؤال را از کجا یاد گرفته ای؟

شاگرد: حقیقت این است که «ابو محمد»(امام حسن عسکری علیه السلام) مرا با این سؤال آشنا نمود.

استاد: اکنون واقع امر را گفتی، سپس افزود: چنین سؤالهایی تنها زیبنده این خاندان است (آنان هستندکه می توانند حقیقت را آشکار سازند).

آنگاه استاد با درک واقعیت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشی روشن کردند و آنچه را که به عقیده خود درباره ی تناقضهای قرآن نوشته بود تماما سوزاند! (2)

چرا در نماز می گوییم «ایاک نعبد»؟

...آنگاه که انسان نماز را با جماعت برگزار می کند، به کار بردن چنین صیغه ای به جای اعبد کاملا پا برجاست; زیرا امام، سوره حمد را از طرف دیگران تلاوت می کند، و طبعا باید بگوید: «ایاک نعبد»: تو را عبادت می کنیم. ولی هنگامی که فردی نماز را به صورت فرادی برگزار می کند، وجز خود کسی نیست چرا می گوید: «ایاک نعبد» در صورتی که باید بگوید:«ایاک اعبد»: ترا عبات می کنم.

مفسران در تفسیر سوره ی «حمد» از این پرسش پاسخهای گوناگونی گفته اند که برخی را یادآور می شویم:

1. اصل در نماز این است که به صورت جماعت خوانده شود، و حالت فرادی نیز به آن عطف شده تا یک نواختی نماز در تمام حالات رعایت گردد.

2. نمازگزار در حال فرادی، به فرشتگان همراه خود اشاره می کند و می گوید: ما همگی ترا می پرستیم.

3. فرد نمازگزار، عبادت خود را شایسته مقام الهی ندانسته،و می خواهد با عطف عبادت خود به عبادت بندگان خالص، زمینه پذیرفته شدن عمل خود را فراهم آورد.

در فقه اسلامی می خوانیم اگر در معامله ی واحد، برخی از اقلام آن ناقص از کار درآید خریدار میان پذیرفتن همه یا رد همه مخیر است و نمی تواند، به استثنای معیب بقیه را بپذیرد.تو گویی خدای مهربان خریدار اعمال بندگان است که اعمال برخی از آنها در غایت کمال، برخی دیگر دارای کاستی هاست، نمازگزار، عبادت خود را جزئی از عبادت بندگان صالح والا قرار داده و تلویحا می رساند که ای خدای بزرگ! تو باید همه را بپذیری، و یا همه را رد کنی،وچون شان تو برتر از دومی است طبعا همه را خواهی پذیرفت. (3)

پی نوشت ها:

1. مقصود تاویل آیات ناهماهنگ با فلسفه یونانی در الهیات و طبیعیات است.

2. سیره پیشوایان،ص 628، به نقل از «مناقب ابن شهر آشوب »:4/424.

3.رازی، مفاتیج الغیب، ج 1، تفسیر سوره حمد، ص 248، ط دار احیاء التراث العربی.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی