ماهان شبکه ایرانیان

ماهیت و وظایف واسطه‎های مالی بانکی و شبه بانکی

این مقاله به ماهیت و وظایف واسطه های مالی می‎پردازد. برای این منظور، ابتدا مسئله اطلاعات نامتقارن و مشکلات ناشی از آن به صورت «انتخاب بد» و «خطر اخلاقی» در واگذاری وجوه پس انداز کنندگان به بنگاهها مورد بحث قرار می گیرد

چکیده:

این مقاله به ماهیت و وظایف واسطه های مالی میپردازد. برای این منظور، ابتدا مسئله اطلاعات نامتقارن و مشکلات ناشی از آن به صورت «انتخاب بد» و «خطر اخلاقی» در واگذاری وجوه پس انداز کنندگان به بنگاهها مورد بحث قرار می گیرد. سپس نشان داده می شود که واسطه های مالی با تجهیز پس اندازها، تخصیص آنها، نظارت، کاهش ریسک نقدینگی و تسهیل مبادلات می توانند مشکلات فوق را برطرف نمایند و رشد اقتصادی را به ارمغان آورند.

مقدمه

اقتصاددانان نظرات مختلفی دربارة اهمیت سیستم مالی دارند. (Hicks, 1969) معتقد است که سیستم مالی از طریق تجهیز سرمایه برای طرحهای بزرگ نقش مهمی را در توسعه صنعتی انگلستان ایفا کرده است. به نظر (Schumpeter, 1934) بانکها از طریق شناسایی و تامین مالی طرحهای خوب، موجبات رشد ابداعات تکنولوژیکی را فراهم آوردهاند. برخی دیگر از اقتصاددانان (Robinson, 1952) میگویند که سیستم مالی پیرو اوضاع اقتصادی است. به این ترتیب، توسعه اقتصادی انواع خاصی از ترتیبات مالی را پدید میآورد. عدهای دیگر از اقتصادانان نقش توسعه مالی را در رشد اقتصادی چندان مهم نمیدانند. (Lucas, 1988) بیان میکند که اقتصاددانان بیش از اندازه بر نقش تأمین مالی در رشد اقتصادی تاکید میکنند. به هر حال، اکثر اقتصاددانان با استدلالهای تئوریک و شواهد تجربی رابطة توسعه مالی و رشد اقتصادی را مثبت میدانند.

این مقاله مروری بر ادبیات موجود در زمینه ماهیت و وظایف واسطههای مالی شبه بانکی است. در قسمت دوم مقاله اطلاعات نامتقارن، انتخاب بد و خطر اخلاقی مورد بحث قرار میگیرد. در قسمت سوم، ماهیت واسطه های مالی شبه بانکی بررسی میشود. در قسمت چهارم، وظایف واسطههای مالی شبه بانکی با تکیه بر حل مسئله انتخاب بد و خطر اخلاقی تشریح خواهد شد. در قسمت پنجم نیز نتیجهگیری مقاله ارائه میشود.

1- اطلاعات نامتقارن: انتخاب بد و خطر اخلاقی

یک مدل سادة کلان را در نظر میگیریم، در این مدل، دو نوع عامل اقتصادی شامل خانوارها و بنگاهها وجود دارد. خانوارها عوامل تولید را در اختیار بنگاهها قرار میدهند و بنگاهها کالاها و خدمات را تولید میکنند و در اختیار خانوارها قرار میدهند، اگر به ارزش پولی این جریان توجه کنیم، میبینیم، بنگاهها ارزش محصول را در قبال عوامل تولید به خانوارها میدهند و خانوارها نیز درآمد خود را صرف خرید کالاها و خدمات تولید شده توسط بنگاه ها میکنند. فرض کنیم که کل تولید فقط بین عوامل تولید توزیع شود یعنی اگر بنگاهها 100 واحد تولید کنند، این 100 واحد به عوامل تولید (خانوارها) داده شود. در اینجا یک نکته وجود دارد و آن این است که خانوارها تمام درآمدشان را هزینه نمیکنند بلکه بخشی از آن را پسانداز میکنند. در واقع، مسئله این است که انتقال مازاد وجوه ناشی از افرادی که کمتر از درآمدشان هزینه کردهاند به افرادی که دچار کسری وجوه هستند میتواند موجب رشد اقتصادی شود. این کار توسط بازارهای مالی صورت میپذیرد. خانوارها عمدهترین گروه پساندازکننده هستند، اما گاهی دولت و نیز خارجیها هم وجوه مازاد دارند. از سوی دیگر، بنگاهها و دولت عمدهترین گروههای وامگیرنده هستند، البته گاهی خانوارها و خارجیها نیز وام میگیرند، در این مقاله، تأکید ما بر جریان اصلی انتقال وجوه است که از خانوارها به بنگاهها منتقل میشود.

انتقال وجوه از پساندازکنندگان به ؟؟وامگیرندگان از این جهت مهم است که پساندازکنندگان اغلب کارفرما نیستند (فرصتهای سرمایهگذاری سودآور در اختیار ندارند). واسطههای مالی میتوانند عمل انتقال وجوه را صورت دهند. بدون وجود بازارهای مالی انتقال وجوه بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین، وجود بازارهای مالی برای ارتقای کارآیی اقتصادی ضروری است. بازارهای مالی اجازه میدهند که وجوه افرادی که فاقد فرصتهای سرمایهگذاری مولد هستند به افرادی منتقل شود که چنین فرصتهایی را در اختیار دارند. به این ترتیب، بازارهای مالی میتوانند تولید بیشتر و کارایی بالاتر را برای کل اقتصاد به ارمغان آورند.

در هر حال، قبل از واگذاری وجوه از سوی پساندازکنندگان به وام گیرندگان باید به دو سؤال پاسخ داده شود.

سؤال اول اینکه آیا کسانی که وجوه به آنها واگذار میشود، واقعاً سرمایهگذار هستند؟ گاهی سؤال به این صورت مطرح میشود که آیا طرح مورد نظر طرح خوبی است یا خیر؟ به عبارت دیگر، آیا انتخاب ما، در مورد فرد سرمایهگذار یا طرح درست است یا خیر؟ در واقع، با مسئله «انتخاب بد» مواجه هستیم.

مسئله دوم این است که با فرض انتخاب درست در مورد سرمایهگذار یا طرح، آیا کارفرما (وامگیرنده) مقدار تولید را به درستی اظهار میکند یا خیر؟ از آنجا که پاداش به پساندازکنندگان براساس مقدار تولید اظهار شده صورت میگیرد، دانستن مقدار واقعی تولید اهمیت زیادی دارد. از این مسئله تحت عنوان «خطر اخلاقی» نام برده میشود.

انتقال وجوه پساندازکنندگان به وامگیرندگان به دو روش مستقیم و غیرمستقیم صورت میگیرد. در این مقاله انتقال وجوه به روش غیرمستقیم و از طریق واسطههای مالی مورد بحث قرار میگیرد. میخواهیم ببینیم که واسطهمالی چیست و چه وظایفی را انجام میدهد و چگونه میتواند مسئله «انتخاب بد» و مسئله «خطر اخلاقی» را حل کند. همچنین، میخواهیم ببینیم که واسطة مالی چگونه کارآیی و رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار می دهد.

2- ماهیت واسطههای مالی

واسطهمالی یک بنگاه است. طبق تعریف، بنگاه یک واحد اقتصادی است که مبادله انجام میدهد. واسطههای مالی بنگاههای خاصی هستند که مبادلات خاصی را در اقتصاد انجام میدهند. ماهیت واسطههای مالی را با سه ویژگی زیر می توان بیان کرد:

الف واسطههای مالی وجوه را از یک گروه (پساندازکنندگان) میگیرند و در اختیار گروه دیگر (بنگاهها) قرار میدهند.

ب هر یک از دو گروه از دریافت کنندگان و واگذارکنندگان بسیار بزرگ هستند تا بتوانند تنوع لازم را در دو طرف تأمین کنند. با توجه به این شرط، وضعیتی که یک نفر به نفر دیگر پولی قرض بدهد، مورد بحث نیست. به عبارت دیگر، اگر تعداد افراد در دو گروه زیاد نباشد، واسطه گری مالی محسوب نمیشود.

ج اسناد بدهی/ طلب (پرداختها) که در اختیار دریافتکنندگان و واگذارکنندگان وجوه قرار دارد، به مقدار تولید بستگی دارد.

3- وظایف واسطههای مالی بانکی و شبه بانکی

جمعآوری اطلاعات به منظور انجام معاملات موجب پدید آمدن بازارها و نهادهای مالی شده است. این بازارها و نهادها برای رفع مشکلات موجود در زمینه کسب اطلاعات و انجام معاملات پدید آمدهاند. سیستم مالی برای کاهش هزینههای اطلاعات و معاملات یک وظیفه اصلی انجام میدهند: آنها «تخصیص منابع» را تسهیل میکنند. این وظیفه اصلی را میتوان به شش وظیفه کوچکتر تجزیه کرد که به تفکیک در زیر میآید:

1-3-تجهیز پساندازها

طرحهای بزرگ میتوانند صرفههای اقتصادی به بار بیاورند. از سوی دیگر، طرحهای بزرگ به سرمایههای هنگفتی نیاز دارند. این سرمایههای عظیم را میتوان از طریق یک کاسه کردن پساندازهای کوچک فراهم کرد. پساندازکنندگانی که میخواهند پول را برای انجام طرحهای بزرگ واگذار کنند، باید احساس خوبی داشته باشند. این اطمینان وقتی حاصل میشود که پسانداز کننده بداند که پسانداز خود را به یک کارفرمای خوب واگذار کرده است و کارفرما مقدار تولید را به درستی اظهار کند.

مسأله دیگر این است که جمعآوری پساندازها، واگذاری آنها به متقاضیان، اعطا پاداش به پساندازها، باز پس گرفتن پساندازها از سوی خانوارها، نیازمند انجام تعداد زیادی مبادله است. اگر قرار باشد، کلیه این مبادلات در دفترخانه ثبت شود، این کار زمانبر و پرهزینه است.

واسطههای مالی اولاً میتواند اطلاعات لازم را برای حصول اطمینان نزد واگذارکنندگان وجوه، تولید کنند. به دلیل اهمیت موضوع تولید اطلاعات، این بحث در قسمت مستقلی صورت میگیرد. ثانیاً: واسطههای مالی میتوانند هزینه ثبت مبادلات را به نحو چشمگیری کاهش دهند.

2-3-نظارت قبل از واگذاری وجوه (تخصیص پساندازها)

پیش از واگذاری وجوه توسط خانوارها باید مسئله انتخاب بد حل شود. اساساً، این مسئله ریشه در عدم تقارن اطلاعات دو طرف (خانوارها و بنگاهها) دارد. یعنی گیرندة وجوه میداند که کارفرما است یا خیر. اما خانوار این اطلاعات ندارد. پس، اطلاعات دوطرف در مورد سودآوری طرح (سرمایهگذاری) مساوی نیست. برای حل این مسئله میتوان روش آزمون و خطا را پیشنهاد کرد. بر این اساس خانوار پسانداز خود را به متقاضی وجوه که مدعی کارفرمایی است، میدهد. اگر گیرنده وجوه کارفرما بود و طرح خوبی را اجرا کرد، خانوار به مقصود خود رسیده است. در صورتی که گیرنده وجوه کارفرما نباشد، خانوارها به این نتیجه می رسند که پس از این وجوه خود را در اختیار این متقاضی قرار ندهند و به این ترتیب او را تنبیه کنند.

باید توجه داشت در صورتی که گیرنده وجوه کارفرما نباشد، واگذاری وجوه به او به دو طریق به اقتصاد ضرر میزند. اولاً، با توجه به محدودیت منابع، با انتخاب یک کارفرمای بد یک کارفرمای خوب از کسوت کارفرمایی خارج میشود. زیرا، فرض میشود افراد در فعالیت اقتصادی به دو نوع کارفرما و کارگر تقسیم میشوند. توضیحات مختلفی برای این فرض وجود دارد. یک توضیح این است که عدهای از افراد که میتوانند طی دورة سرمایهگذاری صبر کنند و وجوه خود را باز پس نگیرند تا سرمایهگذاری به تولید منجر شود، کارفرما هستند. آن دسته از افرادی که نمیتوانند تا پایان دورة سرمایهگذاری از برداشت وجوه خود صرفنظر کنند، کارگر خواهند بود. به هر حال، اگر افراد را به دو نوع کارگر و کارفرما تقسیم کنیم، واگذاری وجوه بدون کسب اطلاعات از طرح یا سرمایهگذار میتواند کارگر را به جای کارفرما و کارفرما را به جای کارگر بنشاند. معمولاً جبران این اشتباه بسیار دشوار است. کارفرمایی که طی یک دورة تولید به کارگری گمارده شده باشد، پس از آن معمولاً رغبت کارفرما شدن را از دست میدهد. فرد در ابتدای دوره کار (جوانی) میتواند انتخاب کند که کارگر یا کارفرما شود، وقتی از جوانی به ناچار کارگر شد، تغییر وضعیت در آینده بسیار سخت خواهد بود. ثانیاً، واگذاری وجوه بدون کسب اطلاعات موجب از بین رفتن سرمایههای اقتصاد شده است. بنابراین، در روش تنبیه سیستم اقتصادی، هم کارفرمایان و هم سرمایههای خود را از دست می دهد.

راه حل منطقی این است که طرحها قبل از واگذاری وجوه مورد ارزیابی قرار گیرد. به عبارت دیگر، باید نظارت صورت گیرد. اما نظارت مستلزم تولید اطلاعات است که یک فرایند هزینهبر است. چه کسی باید نظارت را انجام دهد؟ آیا نظارت میتواند توسط خانوارها صورت گیرد؟ اگر خانوارها بخواهند نظارت را انجام دهند، دو حالت را میتوان تصور کرد که در هر حالت یک مشکل بروز میکند.

حالت اول این است که یک نفر نظارت را انجام دهد و سپس اطلاعات خود را در اختیار سایر خانوارها قرار دهد. در این صورت، همه منتظر آن یک نفر میمانند. از این مسئله تحت عنوان «سواری مجانی نام برده میشود. مسئله سواری مجانی موجب میشود که هیچ کس نظارت نکند. حالت دوم این است که هر کس برای خودش نظارت کند و اطلاعات کسب شده را نزد خود حبس کند. در این صورت، مشکل «تکرار هزینههای نظارت» پیش میآید. زیرا، به جای یک بار پرداخت هزینه نظارت، اقتصاد باید nبار (به تعداد پساندازکنندگان) هزینههای نظارت را بپردازد. بدیهی است که چنین وضعیتی مغایر با کارآیی اقتصادی است. راه درست این است که گروه کوچکی نظارت را از طرف کلیه پساندازکنندگان انجام دهند. بنابراین، هزینههای کسب اطلاعات موجب پیدایش واسطههای مالی میشود (Diamond, 1984).

معرفی واسطههای مالی به مدل مسئله انتخاب بد را از بین میبرد. با وجود واسطه های مالی معمولاً طرحهای خوب انتخاب میشوند. ویژگی طرحهای خوب در یک فضای رقابتی این است که باید کالای جدیدی تولید شود که بخشی از نیازهای جامعه را برآوردهکند یا اینکه باید از تکنولوژی جدیدی استفاده کرده یا تکنولوژی جدیدی را ابداع کنند.

بنابراین، وجود واسطههای مالی از طریق انتخاب طرحهای خوب موجب ابداع و نوآوری میشود؛ یعنی با منابع معین مقدار تولید یا رفاه جامعه افزایش مییابد، پس، واسطههای مالی میتوانند زمینه رشد اقتصادی را فراهم نمایند.

3-3- نظارت پس از واگذاری وجوه

حال، فرض میکنیم که خانوارها توانستهاند کارفرمای خوب را بیابند و با او قراردادی از تولید امضا کنند. کارفرما مقدار تولید را میداند، اگر او مقدار تولید را به درستی اظهار کند، خانوارها سهم خود را از تولید میگیرند. اگرکارفرما مقدار تولید را به درستی اظهار نکند، خانوارها مقدار کمتری دریافت میکنند و احساس خوبی از واگذاری وجوه نخواهند داشت. بنابراین، پساندازکنندگان باید نظارت کرده تا از مقدار تولید مطلع شوند.

نظارت میتواند در حین تولید و یا پس از تولید صورت گیرد. اگر نظارت در حین تولید صورت گیرد، آنگاه باید همة طرحها را نظارت کنیم که مستلزم تحمل هزینه است. میتوانیم نظارت را پس از تولید انجام بدهیم، در این صورت، دو نوع طرح خوب و طرح بد خواهیم داشت. طرحهای خوب، سود مورد انتظار پساندازکنندگان را فراهم میکنند. بنابراین، نیازی به نظارت طرحهای خوب نیست. طرحهای بد میتوانند به دو دلیل وجود داشته باشند. اولاً، اینکه طرح بد بوده ولی در ارزیابی اولیه خوب معرفی شده است. ثانیاً، طرح سودآور و خوب بوده ولی کارفرما مقدار تولید واقعی و در نتیجه سود واقعی را کتمان میکند. با انجام نظارت در مورد طرحهای بد، مقدار سود واقعی آنها تعیین میشود.

برای کاهش هزینههای نظارت، بنگاه و واسطة مالی میتوانند توافق کنند که نظارت پس از تولید صورت گیرد. اگر طرح خوب بود و سود مورد انتظار را تأمین کرد، آنگاه نظارت صورت نگیرد. در صورتی که پس از تولید معلوم شود که طرح بد بوده و سود مورد انتظار را فراهم نکرده است، آنگاه نظارت صورت خواهد گرفت. این قرارداد دو فایده دارد: اولاً، تولید کننده بدون مزاحمت به تولید میپردازد. ثانیاَ، اگر طرح خوب بود، خانوار «نرخ سود وعده داده شده (Promissed)» را دریافت میکند. البته باید توجه داشت که نرخ سود مورد نظر صرفاً «وعده داده شده» است. اگر سود مورد نظر حاصل شد، این سود به پساندازکننده پرداخت میشود. در صورتی که سود مورد نظر حاصل نشود، بنگاه مجبور نیست سود وعده داده شده را به خانوار بپردازد. به این ترتیب نرخ سود وعده داده شده، قطعی نیست. اگر طرح خوب نبود، نظارت صورت میگیرد. بنابراین، با پیشنهاد «نرخ سود وعده داده شده» به جای نظارت بر n طرح، تنها درصد محدودی از طرحها مورد نظارت قرار میگیرند.

حال سؤال این است که چه کسی بر ناظر (واسطه مالی) نظارت میکند، چگونه میتوان مطمئن بود که بانک طرحهای خوب را انتخاب کرده و قرارداد مناسبی با کارفرما بسته است. اگر یک فرد بخواهد نظارت را انجام بدهد، مجدداً مشکلات «سواری مجانی» و «تکرار هزینههای نظارت» پدید میآید. به علاوه، بانکها به مؤسسات غیرشفاف «Opaque» معروف هستند. یعنی بسیار مشکل میتوان فهمید که بانک به چه کسانی و چه مقدار وام داده است.

برای حل مسئله نظارت بر ناظر، بانک نیز میتواند از پیشنهاد «نرخ سود وعده داده شده» استفاده کند. اگر بانک یک بنگاه حداکثرکننده سود در نظر گرفته شود، میتواند با توجه به سودآوری اکثر طرحها، نرخ سود وعده داده شده را برای پساندازکنندگان فراهم کند. از آنجا که براساس «قانون اعداد بزرگ» اغلب چنین است، گاهی تصور میشود که نرخ سود پرداختی از سوی بانک به سپردهگذاران قراردادی و قطعی است. از سوی دیگر، میتوان بانک را یک واسطه مالی ائتلافی (Financial Intermedication Coalition) در نظر گرفت. به این ترتیب، گویی بانک ائتلافی است که تابع مطلوبیت خانوارها را حداکثر میکند. اگر طرح خوب باشد، بانک نرخ سود بالایی را به صاحبان ائتلاف (خانوارها) میدهد و برای خودش نیز یک حقالعمل به اندازة هزینههای عملیاتی برمیدارد.

بانک از طریق «تنوع» در سپردهگذاران و وامگیرندگان میتواند اعتماد خانوارها را جلب کند. تنوع در سپردهگذاران بدین معناست که بخش عمدة سپردهها به افراد محدودی تعلق نداشته و با خروج سپردههای آنها از بانک موجبات ورشکستگی بانک فراهم نگردد. تنوع در سرمایهگذاران میانگین سود کل طرحها را تضمین میکند. در واقع، یک قطعیت طبیعی در مورد حصول سود براساس «قانون اعداد بزرگ» پدید میآید. یعنی وقتی تعداد بسیار زیادی سرمایهگذار (وامگیرنده) وجود دارد، اگر در انتخاب طرحها اشتباهاتی صورت گیرد و مثلاً به 10 درصد از طرحهای بد وام داده شود، ضرر حاصله از این گروه در سود حاصله از 90% طرحهای دیگر حل میشود و بانک در مجموع سود مثبتی را بدست میآورد که معمولاً کمتر از نرخ سود وعده داده شده نیست.

«تنوع در سپردهگذاران و سرمایهگذاران» مورد انتقاد قرار گرفته است. انتقاد این است که همه ریسکها را نمیتوان با تنوع از بین برد. ریسکهای سیستماتیک با تنوع از بین نمیرود. یعنی وقتی همه اقتصاد به سمت رکود میرود، اغلب بنگاهها بازده منفی دارند به گونهای که متوسط بازده همه بنگاهها منفی است. در این صورت نمیتوان یک سود مثبت قطعی طبیعی به دست آورد. در پاسخ باید گفت که اگر خانوارها وجوه خود را مستقیماً به بنگاه بدهند، در یک وضعیت رکودی، یک بنگاه کوچک نیز از ورشکستگی مصون نخواهد ماند. اگر یک بانک بزرگ داشته باشیم که خانوارها پساندازهای خود را در آن سپردهگذاری کرده باشند، در یک وضعیت رکود دولت وظیفة خود میداند که از ورشکستگی بانک جلوگیری کند. بنابراین، در صورت وجود ریسک سیستماتیک، احتمال شکست یک بانک بزرگ از یک بنگاه کوچک کمتر است.

مسئله دیگر در قضیه نظارت بر ناظر این است که چون بانکها بزرگ هستند، نظارت بر آنها ممکن نیست. در پاسخ باید گفت که چون بانکها بزرگ هستند، فعالیت آنها در معرض دید همگان قرار دارد. از این رو بانکها ناچار هستند تا اطلاعاتی را در مورد فعالیتهای خود در اختیار خانوارها قرار بدهند. به این ترتیب، بانکها میتوانند درک عاقلانهای در افراد ایجاد کرده و از این طریق که تنوع لازم را در سپردهگذاران و وامگیرندگان ایجادکنند. در غیر این صورت، با فرض اینکه بانکها تا حدودی رقابتی عمل میکنند. این احتمال وجود دارد که خانوارها چنین بانکی را کنار بگذارند.

4-3- تولید اطلاعات

نظارت (قبل از واگذاری وجوه و پس از آن) به اطلاعات در مورد طرحهای سرمایهگذاری نیاز دارد. اگر اطلاعات توسط یک فرد تولید شود. با مشکل «سواری مجانی» و «تکرار هزینههای نظارت» مواجه خواهیم شد. برای حل این مشکلات، تولید اطلاعات توسط یک گروه کوچک صورت میگیرد. در تولید اطلاعات دو مسئله وجود دارد: اولاً، آیا میتوان به اطلاعات تولید شده اعتماد کرد؟ تولیدکننده اطلاعات به آن اعتماد دارد ولی ممکن است دیگران به آن اعتماد نداشته باشند. ثانیاً، آیا تولید کننده اطلاعات میتواند تمام منافع آن را به خود اختصاص دهد؟ اگر تولیدکننده اطلاعات آن را به نفر اول بفروشد، او میتواند از این اطلاعات استفاده کند و بدون اینکه منافعش کاهش یابد، اطلاعات خریداری شده را به دیگری بفروشد. به این ترتیب، همة منافع تولید اطلاعات به تولیدکننده تعلق نمیگیرد. در این صورت، تولید اطلاعات به صرفه نخواهد بود. بنابراین، باید یک نفر یا یک گروه اطلاعات را تولید و سپس مصرف کند. در این صورت، تولیدکننده اطلاعات به آن اعتماد دارد و منافع اطلاعات تولید شده به خودش میرسد. در مسئله نظارت، واسطه مالی اطلاعات مربوط به طرحها را تولید میکند و از منافع آن بهره میبرد.

5-3- کاهش ریسک نقدینگی

نقدینگی تعاریف متعددی دارد که دو مورد از آن در این جا آورده میشود. «نقدینگی نوعی دارایی است که افراد مطلع و افراد غیرمطلع میتوانند آن را به قیمت مساوی بفروشند»؛ مانند قیمت ارز، اما یک خانه را نمیتوان «نقدینگی» دانست. افراد مطلع و غیرمطلع نمیتوانند آن را به قیمت مساوی بفروشند. در تعریف دوم، «نقدینگی یک دارایی است که به سهولت مبادله و نقد میشود».

واسطههای مالی سپردههای افراد را جذب میکنند. این سپردهها بدهی بانک محسوب میشود. اما سپردهگذاران هر وقت بخواهند میتوانند آن را نقد کنند. «سپردههای دیداری» نوعی دارایی مالی هستند که تنها بوسیله واسطههای مالی ایجاد میشوند. بانکها میتوانند سپرده بلندمدت نیز ایجاد کنند. سپردههای بلندمدت این ویژگی را دارد که در صورت شکیبایی تا پایان دورة سرمایهگذاری میتواند پاداش دریافت کند. در صورتی که به طور غیرمنتظره به نقدینگی نیاز داشته باشیم، میتوان سپردة بلندمدت را نقد و به میزان مدت شکیبایی پاداش دریافت کرد. بدون وجود واسطههای مالی هر گاه فرد نیاز به نقدینگی پیدا کند، ناچار است که دارایی خود را حتی به قیمت پایینتر بفروشد. وجود واسطههای مالی ریسک نقدینگی را کاهش میدهد. در واقع، واسطههای مالی میتوانند پساندازکنندگان را در برابر شوک نقدینگی بیمه کنند بدون آن که طرحهای بلندمدت از دست برود. در این قسمت، بحث با فقه تماس پیدا میکند. آیا میتوانیم به این نهاد اجازه بدهیم که سپردههای ما را بیمه کند؟ بعلاوه، گفته شد که یک قطعیت طبیعی در حصول «نرخ سود وعده داده شده» وجود دارد. آیا با وجود این قطعیت طبیعی در حصول سود میتوان این نرخ سود را تضمین کرد؟ پاسخ به این سؤالات به عهدة فقیهان است.

6-3-تسهیل مبادلات

آدام اسمیت در کتاب «ثروت ملل» (1776) بین سه مفهوم «تخصصی شدن اقتصاد»، «نیاز به تعداد زیاد مبادله» و «رشد اقتصادی» ارتباط برقرار میکند. در یک اقتصاد تخصصی، به جای آنکه یک نفر نیروی کار، تولید را از اول تا آخر انجام دهد، چند نفر در چند مرحله تولید را انجام میدهند.در این روش علاوه بر افزایش تولید تعداد استخدامها، مواد اولیه مورد نیاز، فروش و تعداد مبادله نیز افزایش مییابد. برای آنکه تخصصی شدن اقتصاد به صرفه باشد، باید با افزایش تعداد مبادلات، هزینه آن را کاهش دهند. واسطههای مالی میتوانند مبادلات را به طور متمرکز ثبت کنند و به این ترتیب هزینه ثبت را کاهش دهند. پیدایش پول و تحولات آن توانسته هزینههای مبادله را مکرراً کاهش دهد. نوآوریها در زمینه واسطههای مالی باز هم میتواند هزینههای مبادله را بیشتر کاهش دهد.

4- نتیجهگیری

واسطههای مالی پساندازهای افراد را تجهیز کرده، آنها را به بهترین طرحها اختصاص داده، بر تولید نظارت میکنند و نیز ریسک نقدینگی را کاهش داده، و مبادلات را تسهیل مینمایند. هر یک از این وظایف از طریق دو کانال میتوانند بر تولید اثر بگذارند: افزایش در انباشت سرمایه و نوآوری تکنولوژیکی.

به عنوان نمونه، کاهش در ریسک نقدینگی و اطمینان از دسترسی به نقدینگی در صورت نیاز موجب میشود که فرد تمام پسانداز خود را در بانک نگه دارد. بانک میتواند بخش عمده آن را به وام (جهت سرمایهگذاری) اختصاص دهد. همچنین، تخصیص منابع موجب نوآوری تکنولوژیکی میشود. بنابراین، واسطههای مالی با انجام وظایف گفته شده میتوانند رشد اقتصادی را به ارمغان آورند.

کتابنامه :

1. Alexander Gordon J., Jonathan D. Jones, and Peter J. Nigro, Does Mutual Fund Disclosure at Banks Matter? Evidence from a Survey of Investors, The Quarterly Journal of Economics and Finance, Vol. 41, 2001, pp. 387-403.

2. Allen, Franklin, and Anthony M. Santomero, What Do Financial Intermediaries Do? Journal of Banking and Finance, Vol. 2001, pp. 271-294.

3. Amable, Bruno and Jean-Bernard Chatelian, Can Financial Infrastructures Foster Economic Development?, Journal of Development Economics, Vol. 64, 2001, 481-489.

4. Arstis, Philip and Panicos Demetriades, Financial Development and Economic Growth: assessing the evidence, The Economic Journal, 1997, pp. 783-799.

5. Bencivenga, Valerie R. and Bruce Smith, Financial Intermediation and Endogenous Growth, Review of Economic Studies, 1991, pp. 195-209.

6. Brewer, J., The Sinews of Power: War, Money and the English State, 1688-1783, Cambridge: Harvard University Press, 1988.

7. Brock, Philip L., Reserve Requirements and the Inflation Tax, Journal of Money, Credit, and Banking, Vol. 21, No. 1, 1989, pp. 105-121.

8. Calomiris, Charles W. and R. Glenn Hubbard, Firm Heterogeneity, Internal Finance, and Credit Rationing, Economic Journal, 1990, pp. 90-104.

9. Cesaratto, Sergio, Saving and Economic Growth in Neoclassical Theory, Cambridge Journal of Economics, 1999, pp. 771-793.

10. Chirinko, Robert S., Why Does Liquidity Matter in Investment Equations?, Journal of Money , Credit, and Banking, Vol. 27, No. 2, 1995, pp. 527-548.

11. CHO, Yoon Je, The Effect of Financial Liberalization on the Efficiency of Credit Allocation: some evidence from Korea, Journal of Development Economics, Vol. 29 1988, pp. 101-110.

12. Daniel, Betty C. and Hong-Bum kim, An Alternative Rationale for Financial Dualism, Journal of Money, Credit, and Banking, Vol. 24, No. 4, 1992, pp. 570-577.

13. Diamond, Douglas W., Financial Intermediation and Delegated Monitoring, Review of Economic Studies, 1984, pp. 393-410.

14. Diamond, Douglas W., Liquidity, Banks, and Markets, Journal of Political Economy, Vol. 105, No. 5, 1997, pp. 928-956.

15. Diamond, Peter, National Debt in a Neoclassical Growth Model, American Economic Review, 1965, pp. 1126-1150.

16. Dixon, Huw, Controversy: finance and development, The Economic Journal, 1997, pp.752-753.

17. FAMA, Eugene F., Banking in the Theory of Finance, Journal of monetary economics, 1980, 39-57.

18. Fry, M.J., Money, Interest and Banking in economic Development, Baltimore: Johns Hopkins University press, 1987.

19. Greenwood, Jeremy and Jovanovic, Boyan. Financial Development, Growth, and the Distribution of Income, J. Pilot. Econ., Oct. 1990, 98 (5), pp. 1076-1107.

20. Gregorio, Jose De, Pablo E Guidotti, Financial Development and Economic Growth, World Development, Vol. 23, No. 3, 1995, pp. 433-448.

21. Goldsmith, R. W., Financial Structure and Development, Yale university Press, New Havean, Ct, 1969.

22. Hicks, John. A Theory of Economic History, Oxford: Clarendon Press, 1969.

23. Holmstorm, Bengt and Jean Tirole, Financial Intermediation, Loanable Funds, and the Real Sector, Quarterly Journal of Economics, Vol. CXII, No, 3, 1997. pp. 663-691.

24. Jung. Woo S., Financial Development and Economic Growth: international evidence, Economic Development and Cultural Change, 1986, pp. 333-346.

25. Khan, Mohsin S. and Abdlhak S. Senhadji, Financial Development and Economic Growth: an overview, IMF Working Paper, December 2000.

26. King, Robert G., and Ross Levine, Finance and Growth: Schumpeter might be right, Quarterly Journal of Economics, 1993 c, pp. 717-737.

27. Lacker, Jeffrey M., Financial Intermediation, Optimality, and Efficiency, Canadian Journal of Economics, 1989, pp. 364-382.

28. Levine, Ross, Financial Development and Economic Growth: views and agenda, Journal of Economic Literature, Vol. XXXV (June 1997), pp. 688-720.

29. Levine, Ross, Norman Loayza, and Thorsten Beck, Financial Intermediation and Growth: causality and causes, Journal of Monetary Economics, Vol. 46 (2000), pp. 31-77.

30. Lucas ,Jr, On the Machines of Economic Development, Journal of Monetary Economics, Vol. (22), (1988), pp.3-42.

31. McCallum, Bennett T., The Role of Overlapping Generation Models in Monetary Economics, Carnegie-Rochester Conference series on Public Policy, 1983, pp. 9-44.

32. Mckinnon, R. I., Money and Capital in Economic Development, Brookings Institution, Washington, DC, 1973.

33. Neal, Larry, The Rise of Financial Capitalism: International Capital Markets in the age Sof Reason, Cambridge: Cambridge University Press, 1990.

34. Robinson, J. The Generalization of General Theory, In: The Rate of Interest and other Essays, MacMillan, London, 1952.

35. Romer, David, Advanced Macroeconomics, Mc Grow Hill, 1996.

36. Rousseau, Peter L. and Richard Sylla, Financial System, Economic Growth, and Glolalization, Working Paper 8323, NBER, 2001.

37. Saint-Paul, Gilles, Technological choice, financial markets, and economic development, European Economic Review 36 (1992) 763-781.

38. Schumpeter, J. A. (1912), The Theory of Economic Development (translated by Redvers Opie), Harvard University Press, 1934.

39. Tamaki, N, Japanese Banking: A History, 1859-1959, Cambridge: Cambridge University Press, 1995.

پی نوشت:

* استاد یار دانشکده اقتصاد دانشگاه مازندران

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان