ماجرای انتخاب و تدوین پایان نامه نفوذ فرهنگی آمریکا در ایران
در سال 1358، پس از انحلال دبیرستان علوی، در دبیرستانی ثبت نام کردم که پیش از انقلاب اسلامی، متعلق به آمریکاییان بود و «کامیونتی اسکول» نام داشت. ویژگی های این مدرسه چنان بود که در طول سه سال بعد، بیش از آن که به درس بپردازم، با راه اندازی بخش سمعی- بصری، به همراه تعدادی از دانش آموزان و معلمان، کتابخانه دو زبانه، کلیسا، لابراتوار عکاسی و امکانات رسانه ای و رایانه ای آن دبیرستان را وارسی کردم و همواره در این اندیشه ماندم، که مگر آمریکایی ها در ایران چه می کردند که به چنین مدرسه ای نیاز داشتند. در همان سال ها، سفارت آمریکا در تهران اشغال شد؛ یکی از نتایج این امر برای من، صرف تمام پس اندازم در بهمن 1361 برای تهیه مجلدات مختلف اسناد سفارت و مطالعه آن در تابستان سال بعد بود. از قضای روزگار در همان تابستان به مناسبت یک اردوی آموزشی با مرکز مطالعات مدیریت ایران وابسته به دانشگاه هاروارد آمریکا آشنا شدم و سه ماهی فرصت داشتم تا ضمن اشتغال به فیلمبرداری دروس اردو، با حیرت از ترکیب دو معماری سنتی و مدرن در اتاق ها و سالن های زیبای آن مؤسسه از خود بپرسم چرا باید آمریکایی ها در ایران اقدام به تأسیس یک دانشکده مدیریت بکنند. سال بعد، در دانشگاه امام صادق (ع) پذیرفته شدم و دریافتم که این دانشگاه در محل همان مؤسسه، شکل گرفته است. باز هم مانند دوران دبیرستان، با راه اندازی مرکز خدمات رسانه ای دانشگاه، سراغ بروشورهای قدیمی رفتم و در انبارهای متروک دانشگاه به یافته های ارزشمندی از جمله فیلم های مربوط به تأسیس و افتتاح مرکز و سخنرانی های بنیانگذاران ایرانی و آمریکایی آن در اولین مراسم فارغ التحصیلی دست پیدا کردم. من که در ابتدا قصد داشتم در رشته علوم سیاسی ادامه تحصیل دهم، در عمل به رشته تبلیغ یا ارتباطات کشیده شدم و مطالعات خود را در مرز مشترک سیاست و تبلیغات دنبال کردم. پایان نامه کارشناسی ارشدم تحت عنوان «اقتدارگرایی، فرهنگ و تبلیغات حکومتی» هم فرصتی فراهم کرد تا تحت نظر مرحوم دکتر عبدالهادی حائری به رابطه دولت و فرهنگ در ایران معاصر، بپردازم.
ورود به دوره دکتری رشته فرهنگ و ارتباطات، مرا با گستره ارتباطات بین المللی و روابط بین المللی، آشنا کرد. متون درسی و فصول برگزیده ای که در این دوره به بحث و بررسی گذاشته شد، حاوی تأکیدات جدی بر تلاش کشورهای قدرتمند برای نفوذ غیر رسمی در کشورهای دیگر، از طریق ابزارها و شیوه های فرهنگی و ارتباطی بود، با این زمینه ها بود که از میان موضوعات متعددی که برای رساله دکتری قابل طرح بود، «فرهنگ، ارتباطات و سیاست خارجی: دیپلماسی فرهنگی آمریکا در ایران 1332-1357» را انتخاب کردم.
بعد از انتخاب موضوع، مسأله اصلی، انتخاب استادان راهنما و مشاور بود. این رساله، نیازمند دو استاد راهنما بود، زیرا یک بخش رساله رویکردی تحلیلی- تاریخی را می طلبید و بخش دیگر، با تحلیل محتوا، سر و کار داشت . پس تصمیم گرفتم در این دو مقوله، از وجود دو استاد برجسته و کارآزموده بهره بگیرم و در زمینه روابط بین الملل، سیاست های فرهنگی و ارتباطی آمریکا و ارتباطات بین المللی هم از استادان مشاور، بهره مند شوم.
در دوره دکتری، درس روابط بین المللی و ارتباطات بین المللی را با آقای دکتر کاظم معتمدنژاد گذرانده و طعم شیرین سختگیری های استادانه را چشیده بودم؛ می دانستم اگر ایشان راهنمایی مرا بپذیرند ، کارم سنگین، ولی راهم هموار خواهد بود. وقتی ایده این رساله را با ایشان طرح کردم، بدون هیچ زمینه قبلی، حدود یک ساعت درباره اهمیت و لزوم پرداختن به این موضوع برایم توضیح دادند و در نهایت نظریه ای را برای دانشکده ام ارسال کردند. اکنون که دوباره نظریه استاد معتمدنژاد را می خوانم کاملا باور می کنم که ایشان در خشت خام طرح رساله اینجانب، نکاتی را می دیدند که هنوز خودم پس از دو سال کار، نمی توانم آن را در آینه فصول پایان نامه نشان دهم ، ایشان ، چنین نوشتند: «این تحقیق با توجه به جایگاه برجسته ای که دولت ایالات متحده آمریکا در دوره پس از جنگ جهانی دوم و زمان جنگ سرد با بلوک شوروی، برای ایران در میدان آزمون و اجرای دو نظریه معروف «جریان جهانی آزاد اطلاعات» و «نوسازی مبتنی بر کاربرد وسایل ارتباط جمعی» در جهان سوم و به عبارت دیگر دو رکن تازه سیاست خارجی آن کشور، در این دوره درنظر گرفته بود، از اهمیت زیادی برخوردار است.
اختصاص نصف بودجه سفارت آمریکا در تهران در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیت های اداره اطلاعات این کشور، که در بعضی گزارش های رسمی آن دوره منعکس است و همچنین توجه به مقام مخصوص ایران در تحقیق سفارشی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا (از سوی اداره اطلاعات ایالات متحده) در مورد مخاطبان رادیوی صدای آمریکا و چگونگی نفوذ این رادیو در منطقه حساس خاورمیانه به محققان انستیتوی تکنولوژی ماساچوست (MIT) و مرکز پژوهشهای اجتماعی کاربردی دانشگاه کلمبیای نیویورک که در سال 1950 آغاز شد و گزارش نهایی آن در سال 1958 در کتابی با عنوان «گذر از جامعه سنتی: نوسازی خاورمیانه» از سوی دانیل لرنر استاد انستیتوی مذکور انتشار یافت و «نظریه ارتباطی نوسازی» موردنظر ایالات متحده برای کشورهای خاورمیانه و سایر کشورهای در حال توسعه را ارایه کرد، نشانگر اهمیت ویژه این تحقیق است. بخصوص که نظریه اخیر از اوایل دهه 1960، به موازات برنامه های سیاست جهانی نوین دوره ریاست جمهوری جان اف کندی رهبر وقت ایالات متحده موسوم به «مرزهای نو» و همراه با برنامه تازه وی در زمینه کمک به توسعه کشورهای آمریکای لاتین با عنوان «اتحاد برای پیشرفت» در قالب اصول «انقلاب سفید» در ایران به اجرا گذاشته شد.
تهیه و تدوین این رساله می تواند به از میان بردن خلاء منابع و مآخذ مستقل فارسی درزمینه سیاست های فرهنگی جهانی ایالات متحده آمریکا در دوره بعد از جنگ جهانی دوم و چگونگی اعمال این سیاست ها درباره ایران کمک کند. با در نظر گرفتن مطالعات و تحقیقات پیشین پژوهشگر در دوره آموزش دکتری «فرهنگ و ارتباطات» راجع به موضوع این رساله و کوششهای بعدی ایشان، در جمع آوری کتاب ها و مقاله های فراوان، برای شناخت منابع نظری پژوهش و همچنین پیش بینی تحقیق تجربی از طریق تجزیه و تحلیل محتوای مهمترین نشریات اداره اطلاعات ایالات متحده در ایران - که یک نمونه بی مانند جهانی به نظر می رسد - می توان با اطمینان گفت که محقق در کار این رساله، موفق خواهد بود.»
با این دلگرمی، به دنبال استاد دیگرم رفتم. آقای دکتر محسنیان راد را از سال 1366 می شناختم؛ دروس متعددی از روش تحقیق تا ارتباط جمعی در کشورهای اسلامی را با ایشان در مقاطع مختلف گذرانده بودم و می دانستم راهنمایی ایشان برای من مغتنم خواهد بود، به خصوص که ایشان علاوه بر تجربیات فراوان و کم نظیر در حیطه انواع تحلیل محتوا، سال های طولانی برای تهیه یک نرم افزار کاملا ایرانی و نوآورانه، وقت صرف کرده اند و این نرم افزار، دارای قابلیت های کاملا مناسب برای کار من است. وقتی موضوع را با ایشان طرح کردم، از من خواستند تا طرح تحقیق را برایشان برفرستم و سپس این متن را، برای دانشکده فرستادند:
«تصور می شود در تاریخ معاصر ایران هیچ کشوری همانند ایالات متحده آمریکا در ایران فعالیت رسانه ای نداشته است. (فعالیت چند ساله تلویزیون ارتش آمریکا در تهران و انتشار مستمر بیش از دو دهه ماهنامه تمام رنگی و رایگان مرزهای نو در ایران)
تصور می شود سهم پروپاگاندا در فعالیت های فرهنگی و رسانه ای ایالات متحده آمریکا بیش از فعالیت کشورهای دیگر مثلاً اتحاد جماهیر شوروی، غیر مستقیم تر و در نتیجه پنهان تر بوده است.
تبیین این پروپاگاندا، قطعاً اقدام جدیدی است. ضمن آنکه بااطلاعی که از سوابق دانشجو دارم، ایشان را برای انتخاب زاویه ای نو در نگاه به پدیده مورد بحث، توانا می بینم.»
واقعیت این است که کمک های ایشان در مراحل بعدی بسیار فراتر از تصورات و توقعات من بود. آقای دکتر محسنیان راد، در یک دوره کاملا فشرده، مرا عملا در پیچ و خم های اجرای پروژه تحلیل محتوا، درگیر کرد. کمک بسیار مهم ایشان در این مرحله، الزام من به انجام پروژه تحلیل محتوای تصویری در مورد یکی از مهمترین محصولات فرهنگی اداره اطلاعات سفارت آمریکا در تهران یعنی نشریه «مرزهای نو» بود. به این ترتیب، مجموع ابزارها و شیوه های تحقیقی اعم از کمی و کیفی در این تحقیق، جایگاه خود را پیدا کرد:
کتابخانه ای: با تاکید بر روش تاریخی مبتنی بر سند پژوهی در منابع داخلی و خارجی.
کمی: تحلیل محتای سطحی و نیمه عمیق در نمونه ای مناسب از شماره های چهارده ساله مجله مرزهای نو و آزمون های نتایج.
کیفی: مصاحبه های عمقی، سرگذشت پژوهشی و تحلیل محتوای عمقی.
درخواست از آقای دکتر حمید مولانا که ساکن واشنگتن هستند برای مشاوره رساله، ایده آل بود. ایشان هم این خواسته را اجابت کردند و الحق- با کمک مالی دانشگاه- در تهیه منابع موردنیاز سنگ تمام گذاشتند و با استفاده از پست، پست الکترونیک، تلفن، فاکس و شش ملاقات دوساعته، راهنمایی های ارزنده ای را درمورد اهمیت و برخی جوانب ناشناخته بحث، ارایه کردند.
قدم بعدی، شناسایی و تهیه منابع برای پایان نامه بود. من سه نوع منبع اصلی نیاز داشتم؛ اول: منابعی برای مطالعات نظری و شناخت روابط متقابل ارتباطات، فرهنگ و سیاست خارجی. دوم: منابع مربوط به دیپلماسی فرهنگی آمریکا بخصوص با تمرکز بر تاریخ و تجربه آژانس اطلاعات ایالات متحده. سوم: منابع و مستنداتی درباره اقدامات فرهنگی و ارتباطی آمریکا در ایران. متأسفانه در زبان فارسی، جز در موضوع روابط بین المللی، منابع چندانی وجود ندارد و لازم بود برای شناخت منابع معتبر خارجی راهی پیدا می کردم. اینترنت راه خوبی است ولی سؤال اینجاست که چگونه می توان در اینترنت به منابع معتبر و قابل استناد دست یافت؟ من نیاز داشتم ورای رتبه بندی های جستجوگرهای تجاری، با ارزشیابی منابع اینترنتی آشنا شوم. با مطالعه چندین مقاله تخصصی، دریافتم که ملاک های ارزیابی منابع اینترنتی، درواقع همان ملاک هایی است که در کتاب های پیشرفته روش تحقیق درمورد همه منابع دیگر هم ذکر می شود. درواقع اینترنتی بودن یک منبع، دلیلی برای افزایش یا کاهش اعتبار آن نیست.
با این مقدمه، سراغ سایت های اختصاصی دروس نظریه های روابط بین المللی، ارتباطات بین فرهنگی، دیپلماسی فرهنگی و... در دانشگاه های معتبر جهان رفتم و درآنجا منابع اینترنتی دروس پیشرفته را مورد توجه قرار دادم و به این ترتیب از گلچین استادان برجسته، بهره مند شدم.
درمورد ابعاد فرهنگی روابط ایران و آمریکا، اشاراتی در کتب عمومی مربوط به روابط سیاسی این دو کشور به چشم می خورد. کتاب «پیوندهای فرهنگی ایران و آمریکا» نوشته علی پاشا صالح، که به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده، مستقیم ترین و درعین حال مستندترین کتاب موجود است ولی تحقیق مستقل در حوزه پایان نامه های ایرانی و آمریکایی در Irandocو Umi-جز پایان نامه کارشناسی ارشد آقای ابوالفضل نورایی که در سال 1369 در رشته روابط فرهنگی بین المللی تحت عنوان «ورود آمریکا به ایران و نقش استعماری آن در بعد فرهنگی از 1953 تا 1979 به راهنمایی آقای دکتر فرهنگی نوشته شده و اکنون در کتابخانه دانشگاه هنر نگهداری می شود- ثبت نشده است. این پایان نامه دارای 149 صفحه است و تا صفحه 114 شامل مروری تاریخی بر روابط سیاسی ایران و آمریکاست؛ در زمینه فرهنگ به کلی گویی فهرستوار، بسنده کرده و در 35صفحه به عناوینی چون سینما، رادیو و تلویزیون، مطبوعات، ارتش، انجمن فرهنگی ایران و آمریکا، مدارس عالی و دانشگاه ها، جشنواره ها و هیأت های مستشاری، اشاره کرده است.
کتابخانه دانشگاه امام صادق(ع) اولین محل مراجعه بود. با استفاده از سیستم رایانه ای، تمام کتاب هایی را که با نظریه های روابط بین الملل، نظریه های ارتباطات بین المللی و ارتباطات بین فرهنگی مرتبط بود، اول فهرست وار و بعد- گزیده ای از آنها را- با دقت بیشتر موردتوجه قرار دادم. کتابخانه تازه تأسیس وزارت خارجه هم ازنظر منابع روابط بین المللی و هم سیاست خارجی آمریکا، بسیار غنی است (البته با معیارهای ایرانی) و محیط و ساعات سرویس دهی آن نیز بسیار مناسب است، چند هفته ای هم درآنجا ماندم که نتیجه اش تکثیر صدها صفحه کتاب و مقاله بود. کتابخانه کوچک ولی بسیارهدفمند مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری نیز بسیار مفید بود. در فرصت بسیار کوتاهی هم که برای شرکت در یک همایش دانشگاهی پیش آمد توانستم در کتابخانه و مرکز اسناد ملی کانادا، مهمترین کتاب هایی را که در زمینه دیپلماسی فرهنگی فهرست کرده بودم بیابم و از آنها یادداشت برداری کنم.
برای دسترسی به مقالات معتبر، که معمولاً دارای نسخه های چاپی بسیارگران هستند، اینترنت فقط یک ابزار دسترسی به ایندکس ها و فهرست ها است و برای رسیدن به متن کامل مقالات، باید به صورت شخصی یا سازمانی، به عضویت یکی از بانک های عظیم اطلاعاتی پذیرفته شوید. ما در دانشگاه خودمان به مجموعه مقالات Proquest و Ebsco دسترسی داریم و می توانیم ازصدها هزار مقاله علمی جاری و پیشین استفاده کنیم. من دراین مورد دل به دریا زدم و ده ها مقاله مناسب و جدی حاصل ساعت ها جست و جو بود. هروقت، منبع نابی را می یافتم و می دیدم من ایرانی در این سوی خاک چقدر راحت در نتیجه تحقیقات بسیاری از دانشمندان جهان شریک می شوم، از خودم می پرسیدم راستی آیا مسأله ما در ایران شکاف دیجیتالی است یا پرکردن شکاف اطلاعاتی ازطریق پل های دیجیتالی؟ ارزش علمی اینترنت برای دانشجوی ایرانی و جهان سومی، بسیار بیشتر از دانشجوی آمریکایی و اروپایی است، زیرا منابع کاغذی آن اطلاعات در دسترس دانشجوی غربی است اما ما در صورت محرومیت از اینترنت، تمام رابطه خود را با ذخایر جهانی اطلاعات ازدست می دهیم.
رساله «فرهنگ، ارتباطات و سیاست خارجی: دیپلماسی فرهنگی آمریکا در ایران 1357-1332» با مطالعه دو عامل اساسی شکل گیری سیاست خارجی آمریکا، یعنی هویت فرهنگی و منافع ملی آغاز می شود و در ادامه به تحول دیپلماسی عمومی آمریکا می پردازد؛ سپس دیپلماسی عمومی این کشور را نسبت به ایران در دو شاخه: دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی ارتباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد، بررسی دیپلماسی فرهنگی با تأکید بر رویکرد ارتباطات بین فرهنگی در چارچوب مطالعه برنامه فولبرایت (تبادل استاد و دانشجو) و بررسی رویکرد ارتباطات بین المللی در چارچوب مطالعه پیام های تصویری نشریه مرزهای نو(نشریه اداره اطلاعات آمریکا در تهران) انجام می شود.
در فصل اول، سه مسأله بنیادین در تعامل میان فرهنگ، ارتباطات و سیاست خارجی، نقش و تأثیر هویت ملی بر سیاست خارجی، ابزارهای فرهنگی و ارتباطی سیاست خارجی و چگونگی استفاده از این ابزارها برای ایجاد تماس فرهنگی، مورد بررسی قرارگرفته است.
در فصل دوم، ابتدا با نگاهی تاریخی، شکل گیری فعالیت های فرهنگی بین المللی و مهمترین تحولات دیپلماسی عمومی ایالات متحده از زمان جنگ جهانی اول تا زمان حاضر در ابعاد اهداف، سیاست ها، راهبردها و سازماندهی مورد بررسی قرارمی گیرد. پس از آن، با نگاهی کارکردی به هریک از حیطه های چهارگانه دیپلماسی عمومی، شامل: برنامه های تبادلات علمی، آموزشی و شهروندی، برنامه های فرهنگی و هنری، برنامه های اطلاع رسانی و برنامه های اینترنتی و رادی و تلویزیونی پرداخته می شود. سپس با رویکردی سازمانی، آخرین ساختار آژانس اطلاعات آمریکا، ساختار و نیروی انسانی در خارج از کشور و کمیته های مختلف برنامه، بودجه و نظارت معرفی می شوند و در نهایت ضمن بررسی آخرین برنامه راهبردی آژانس، به وضعیت جاری و بحران های دیپلماسی عمومی آمریکا در ابتدای قرن بیست و یکم توجه می شود.
در فصل سوم، ابعاد فرهنگی و ارتباطی روابط آمریکا با ایران از ابتدا تا 1357 مورد توجه قرار می گیرد. در ابتدا، دو جریان ریشه ای در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران بازشناسی می شود. جریان اول که منفعت محوری نام گرفته، منافع کوتاه و میان مدت اقتصادی، سیاسی و امنیتی را موردتوجه قرارداده و جریان دوم، که براساس عناصر اصلی هویت آمریکایی شکل گرفته، به پایه ریزی روابط ماندگار و منافع بلندمدت معطوف شده است. دیپلماسی فرهنگی آمریکا در ایران، بر پایه دیدگاه هویت محور قابل بررسی است. در بخش دوم با تکیه بر اسناد برجای مانده از سفارت آمریکا در تهران و اسناد آزاد شده وزارت خارجه آمریکا، اهداف و سیاست های درازمدت فرهنگی آمریکا مورد بررسی و بازشناسی قرارگرفته و در پنج محور: ترویج الگوها و شیوه زندگی آمریکایی به عنوان گزینه مطلوب گذار از جامعه سنتی و تقویت طبقه متوسط غربگرا، جهت دهی به دانش و دانشگاه ها، گسترش زبان انگلیسی به عنوان زبان علمی و ارتباطی و تشکیل شبکه ای از نخبگان فرهنگی مؤثر، علاقه مند و مرتبط با آمریکا تلخیص شده است. در بخش چهارم، با نگاهی سازمان محور، به مهمترین تشکیلات و ابزارهای سازمانی دیپلماسی عمومی آمریکا در ایران، پرداخته شده است. سپس با تکیه بر اسناد وزارت خارجه آمریکا، آژانس اطلاعات ایالات متحده، کمیسیون روابط خارجی کنگره آمریکا و ماهنامه مرزهای نو به جنبه های اجرایی دیپلماسی فرهنگی آمریکا در ایران پرداخته می شود و با رویکردی موضوع محور به این اسناد، ساختاری نو بر مبنای سیاست های مورد بحث و گروه های هدف بنا می شود.
فصل چهارم، به بررسی پیام های تصویری موجود در «مرزهای نو»، نشریه اصلی اداره اطلاعات ایالات متحده در ایران می پردازد و محتوای تصویری این نشریه را از منظر ویراستاری فرهنگی مورد توجه قرار می دهد- هدف از این پژوهش، شناخت عمیق تر رویکرد ارتباطات بین المللی و دیپلماسی عمومی آمریکا در ایران از طریق تحلیل ساختار و پیام های آشکار و ضمنی موجود درتصاویر نشریه مرزهای نو است.
فصل پنجم، به پردازش و پیرایش یافته های نظری و راهبردی و ارائه پیشنهادهایی برای ادامه پژوهش اختصاص یافته است.
هدف نظری این رساله، کسب شناخت عمیق تر از ابعاد نظری روابط متقابل ارتباطات،فرهنگ و سیاست خارجی،مطالعه ریشه ها، زمینه ها و ابعاد فرهنگی روابط بین کشورها برای درک ماهیت، کیفیت و میزان تاثیرپذیری آنان از این روابط و تلاش برای انسجام بخشی به یک نظریه تبیین گر در خصوص تعامل «فرهنگ دیگر» با فرهنگ بومی درچارچوب مفهومی «تماس فرهنگی» است. هدف موردی این پژوهش، بازشناسی چگونگی پشتیبانی فرهنگ و ارتباطات ازسیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران و درک واقع گرایانه از ابعاد حضور فرهنگ آمریکایی درتلاش های تبلیغاتی سفارت آمریکا درتهران، به منظور گسترش وغنی سازی ابعاد و عمق رشته فرهنگ و ارتباطات است.
دراین رساله، با بهره گیری از چند رشته نظریه پردازی درحوزه بین المللی، ارتباطات بین المللی، تبلیغات بین المللی و استفاده از مدل های عملیات روانی،تبلیغات سازمانی و سیاسی و بهره گیری از روش تحلیل محتوای تولیدات رسانه ای با مراجعه به منابع کتابخانه ای در زمینه روابط بین المللی و روابط ایران - آمریکا، اسناد دولتی و منابع آرشیوی درایران و آمریکا و انشتارات اداره اطلاعات سفارت آمریکا درتهران تلاش شده تا به چند پرسش اصلی پاسخ داده شود:
ویژگی های فرهنگی چه نقشی درشکل گیری و تداوم تاریخی سیاست خارجی آمریکا، داشته است؟
دیپلماسی فرهنگی دولت آمریکا نسبت به ایران با چه اهداف، سیاست ها و برنامه هایی تنظیم شده و تحول یافته است؟
در اجرای این برنامه ها از کدام روشها، ابزار و رویکردها استفاده شده است؟
محتوای تبلیغات فرهنگی آمریکا چه بوده، چه اهدافی را دنبال می کرده و چگونه با فرهنگ بومی، تعامل می کرده است؟
درمورد تأثیرات کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت این اقدامات فرهنگی به چه گمانه هایی می توان دست یافت؟
ابعاد فرهنگی دیپلماسی آمریکا نسبت به ایران را با چه نظریه ای می توان تبیین کرد؟
از دستاوردهای این محقق، چه راهکارهایی را می توان برای آینده روابط فرهنگی بین المللی ایران طراحی کرد.