چگونه با رفتارهای متغیر نوجوان خود برخورد کنیم؟
مدام بحث میکند و پرخاشگر شده است. امکان ندارد کاری را که از او میخواهیم بلافاصله انجام دهد. آیا این عبارت برای شما نیز آشناست؟ نوجوان داشتن اینگونه است. او دیگر همان کودکی که با لبخند هر چه میخواستید انجام میداد، نیست. نوجوانی سن مرموز شدن، تغییرکردن و تردید است. از طرف دیگر، شما نیز نگران هستید که نکند او مشغول کاری شده باشد که عاقبت خوبی ندارد. پس فشار خود را بر او افزایش میدهید. او نیز که خواهان استقلال بیشتری است، واکنش نشان داده و قصد ندارد در محدودیتی که شما ایجاد کردهاید زندانی شود. بدین ترتیب کار به بحث و مشاجره و گاه به دعوا میکشد. مساله اینجاست که در این میان کسی مقصر نیست بلکه باید مهارتهای ارتباطی را آموخت. سمیناری درباره همین موضوع اردیبهشت ماه در شیراز برگزار میشود که به همین مناسبت درباره رفتار با نوجوانان برای شما مینویسیم.
والدین بیشتر در دهه چهارم یا پنجم زندگی بوده و بسیار محافظهکارانه عمل میکنند و حال آنکه نوجوان بی پروا قصد دارد حرکتی سریع به سوی اهدافش داشته باشد و دسترسی به آرزوهای خود را ممکن و شدنی میبیند. پس اگر دو طرف وضعیت و شرایط را به خوبی درک نکنند، نخواهند توانست ارتباط خوبی با یکدیگر برقرار کنند. این شرایط برای نوجوان نیز سخت است.
عبور از بحران
باید توجه داشت که مرحله عبور از کودکی به بزرگسالی برای خود نوجوان نیز سخت است، چرا که بسیاری از تغییرات در همین سنین رخ میدهد و نوجوان نیز در مواقعی دچار حالت گیجی، تردید، نگرانی و فقدان اعتماد به نفس میشود. او از لحاظ روحی نیز دچار بیشترین تغییرات در حالات عاطفی شده و خشم شدید و عشق فراوان را تجربه میکند. از نظر جسمی نوجوان به تکامل رسیده و نیروی جنسی شدیدی دارد، به همین دلیل است که اگر در این سنین کسی را برای صحبت و گفتگو درباره مسایل خود نداشته باشد ممکن است دچار مشکلاتی شود. او از نظر هوش در فعالترین وضعیت ممکن قرار دارد و به خوبی قادر به تجزیه و تحلیل انواع مسایل و دیدگاههاست.
والدین، زیر ذرهبین نوجوان
در این زمان نوجوان شروع به بررسی رفتارها و نقطهنظرات والدین کرده و با درک تغییرات میان تفکر خود و والدین مناقشات آغاز میشود. از طرفی، نوجوان تحت فشار بیشتری نسبت به گذشته از طرف محیط پیرامونش قرار میگیرد و نیاز به حمایت والدین در این دوران بیشتر از هر وقت دیگر احساس میشود. والدین وقتی با بحران نوجوانی رو به رو میشوند، در بسیاری از موارد سعی میکنند کنترل امور را به دست بگیرند. در این راه ممکن است دیکتاتور و جدی شوند و با نوجوان درگیر شوند تا ثابت کنند قدرت در دست آنان است. برخی دیگر نیز سعی میکنند به هیچوجه به کارهای نوجوان کاری نداشته باشند تا از هرگونه مجادله پرهیز شود و نوجوان خودش راهش را پیدا کند. جالب اینکه هر دو روش بینتیجه است: نوجوانی که والدین قدرتطلب دارد، بیشتر به طغیان و سرکشی میپردازد تا ثابت کند که مستقل و دارای قدرت تصمیمگیری است. ممکن است حتی برخی از مسایل را مخفی کند و از والدین فاصله بگیرد. نوجوانی هم که والدین بسیار انعطافپذیر دارد ممکن است احساس کند بیارزش است و نادیده گرفته شده و والدین اهمیتی به مسایل و مشکلات او نمیدهند. در هر دو حال، نوجوان حمایت کافی را از والدین نمیگیرد. شما در این زمان وقت دارید تا رابطهای متفاوت از دوران کودکی فرزندتان با وی برقرار کنید. سرکشی او را یک حمله به قدرت خود تلقی نکنید بلکه مرحله مهمی در استقلال او بدانید. چنانچه کنجکاو هستید که از امور او اطلاع داشته باشید میتوانید این را با وی در میان بگذارید و از طرف دیگر، به او کمک کنید که درباره ارزشها و باورهای گوناگون فکر کند. شما میتوانید دستاوردهای مثبتی از این دوران فرزندتان داشته باشید که یکی از آنها مشورت است. میتوانید به او نزدیکتر شده و صمیمیت خود را افزایش دهید. البته زمانی را برای تنها بودن یا گذراندن با وی را نیز به او بدهید و در هنگام لزوم در کنارش باشید. بهترین کار در لحظات بحرانی چیست؟ بهترین کار چند لحظه مکث و کشیدن چند نفس عمیق است، با این کار به خود فرصت آرامش و واکنش صحیح میدهید. بهتر است در لحظات بحرانی با نوجوان بحث نکنید و فکر کنید که بهترین و مناسبترین واکنش شما چه میتواند باشد البته با آرامش.
چگونگی برقراری ارتباط با نوجوان
نوجوان تمایل دارد بیشتر با دوستان و همسن و سالان خود باشد اما در عین حال نیازمند والدین نیز است. این رابطه ظریفی است، که در عین ارتباط با او و نشان دادن علاقه به امور وی کمیاو را راحت و به حال خود بگذارید. تحقیقات نشان دادهاند نوجوانانی که با والدین خود درباره مسایلی مانند مواد مخدر و دیگر بزهکاریها گفتگو میکنند، 36 درصد کمتر دچار انواع کجرویها میشوند. پس فکر نکنید که اگر راجع به این موارد صحبت نکنید، احتمال ابتلای او را کاهش دادهاید اما باز هم خاطرنشان میکنیم که به استقلال او احترام بگذارید و اگر نخواست راجع به مورد خاصی صحبت کند، او را تحت فشار قرار ندهید و به عبارت دیگر، سعی در کنترل اجباری وی نکنید که نتیجه عکس خواهید گرفت. از طرف دیگر، یکی از مهمترین عوامل در برقراری ارتباط با نوجوان این است که برایش وقت بگذارید. گاهی اوقات ترتیبدادن یک فعالیت خاص یا حتی سفر نیز مفید است. البته مشارکت در کارهای عادی مانند تماشای تلویزیون، قدم زدن، چیدن میز یا حتی شستن ظرفها با یکدیگر نیز بسیار سودمند است. مراقب باشید که صحبتهایتان جنبه دستوری و قضاوتی نداشته باشد. تشویق کننده باشید. دقت کنید تا به موقع او را تشویق و از او تعریف کنید، به ویژه در جمع، تحسین کردن اثر بهتری خواهد داشت به شرطی که مصنوعی نباشد. برای مثال، اگر او بیش از پیش در درس خواندن تلاش میکند یا اگر در کاری به شما کمک میکند یا اینکه لباسهای مرتب و مناسبی را میپوشد، از او تقدیر کنید. برای مثال میتوان گفت: «من از شیوه صبحت کردن تو با دوستم خیلی لذت بردم.» یا گاهی اوقات از موارد بد جزیی صرفنظر کنیم. یکی از عوامل مهم در صحبت با نوجوان انتخاب وقت مناسب است. در شرایط مناسب این کار راحتتر انجام میشود. در گفتگوها نیز یک طرفه فقط به انتقاد و موضعگیری نپردازید.
والدین چند دسته هستند؟
سه گروه از والدین فرزندانی بیمسوولیت برای آینده تربیت میکنند: گروه اول، والدینی که بیش از حد از فرزندان حمایت میکنند و همه کارها را به جای آنها انجام میدهند. گروه دوم، والدینی که به شدت سختگیر بوده و دایم در حال ایراد گرفتن، انتقادکردن و دستوردادن هستند. دسته سوم والدینی هستند که بیش از حد نوجوان را آزاد میگذارند تا هرچه میخواهد اعم از درست یا غلط انجام دهد. نکته قابل توجه این است که شما برای انجام رفتار مناسب و برخورداری از روحیهای شاد در برخورد با نوجوان نیازمند آرامش هستید، پس برای رسیدن به این آرامش زمانی را نیز برای پرداختن به خود و علایقتان اختصاص دهید.
یک نوجوان ممکن است انتظار داشته باشد که مانند فرد بالغ با او برخورد کنند اما رفتار خودش مانند کودکان باشد. از سوی دیگر، والدین نیز ممکن است به فرزند خود نصیحت کنند که مانند افراد بالغ رفتار کند ولی برخورد آنها با او مانند برخورد با کودکان باشد.
اصول 6 گانه رفتار با نوجوانان
1 اجتناب از به کار بردن زور و فشار: هرگاه وارد مشاجره و اعمال فشار به نوجوانان شدید، بدانید که بازنده خواهید شد. اگر در مواردی با نوجوانان اختلاف پیدا کردید، به جای وارد آوردن فشار بکوشید قوانینی وضع کنید که از طریق آن اختلافهایتان را برطرف سازید. برخی والدین با فرزندان خود مشاجره میکنند و انتظاردارند همیشه پیروز شوند و فرزند خود را وادار سازند تا به آن چیزی که آنها صحیح میدانند، عمل کند. این والدین همواره در حال نبرد با فرزندانشان هستند ولی هیچگاه پیروز نمیشوند.
گاهی اوقات بهتر است شیوههای کنترل را تغییر دهیم. اگر نوجوان به نصیحتی گوش فرانمیدهد به جای مجبور ساختن وی به اطاعت و تقلید، بهتر است در بعضی خواستهها که خطری ندارد بگذاریم راهی را که ما نادرست میدانیم، بپیماید و پیامدهای آن را پذیرا شود. از این طریق میتوانیم همکاری وی راجلب کنیم.
2 بهبود گسترش روابط: با توجه به اینکه نوجوانان تمایل زیادی به صحبت کردن با والدین خود ندارند، برقراری ارتباط با آنها دشوار است. متاسفانه بخش عمدهای از گفتگوهای والدین با فرزند نوجوان خود نیز در نصیحت کردن، اصلاح اشتباهات و آموزش به آنها خلاصه میشود. از این رو آنان سخنان شما را بیشتر به عنوان یک سخنرانی تلقی میکنند تا یک ارتباط دوستانه. برای بهبود این روابط باید مکالمات خود را بر دلبستگیهای آنها متمرکز کنیم مانند: ورزش، موسیقی، لباس و... برای برقراری چنین ارتباطی با فرزندان خود وقت آزاد و کافی به این امر اختصاص دهید.
3 مدارا کردن با نوجوانان: اگر بتوانیم کاری کنیم که فرزندمان احساسات، دلبستگیها و ناراحتیهای خود را آشکار سازد، فرصت مناسبی برای مدارا با او و پرهیز از به کاربردن زور و فشار خواهیم داشت. برای مثال اگر درخواست ما از او این باشد که در تمیزکردن پنجرهها به ما کمک کند و درخواست او از ما این باشد که آخر هفته او را به تماشای فیلمی ببریم، بهتر است هر دو از توسل به زور برای رسیدن به خواسته خویش خودداری کرده و برای رسیدن به هدف معامله کنیم. در مدارا و معامله طرف بازنده و برنده مطرح نیست بلکه هر دو طرف برنده هستند. نیازهای فرزند خود را بشناسید و سعی کنید در ازای هر درخواستی که از او دارید، شما نیز پاسخگوی یکی از نیازهای او باشید. با استفاده از این روش میتوانید به فرزند خود بگویید که من از نیازهای تو اطلاع دارم و تو نیز از نیازهای من. اگر تو با من همکاری کنی من هم با تو همکاری می کنم ولی اگر همکاری نکنی نمیتوانی از من انتظار همکاری داشته باشی.
4 پرهیز از ایجاد عصبانیت: همه نوجوانان گاهی عصبانی و سرکش میشوند و این احساسات را به شکلهای گوناگون نشان میدهند. والدین باید به فرزندان خود کمک کنند تا احساسات و خشم آنها به صورتی مناسب ظاهر شود و از انباشتهشدن عصبانیت در آنها جلوگیری به عمل آید.
5 لاف نزدن: والدین به شکلهای گوناگون تناقضات و بیثباتی گفتارهای خود را نشان داده و موجب گیجشدن فرزندان خود میشوند و رفتارهای خاصی چون گوش ندادن به گفتههای والدین را در فرزندانشان سبب میشوند:
- اگر سر موقع به خانه برنگردی، پاهایت را قلم میکنم.
- اگر در درسهایت پیشرفت نکنی، سال آینده تو را به مدرسه نمیفرستم.
- اگر اذیتم کنی، دیگه دوستت ندارم.
شماحتما مثالهای فراوان دیگری سراغ دارید که والدین در سخنی که میگویند، جدی نیستند و قصد ندارند آن را اجرا کنند. نکته مهم این است که کودکان نیز متوجه این مساله میشوند. بنابراین تهدیدهایی از این قبیل نه تنها موجب ترک رفتار نخواهد شد بلکه کودک شما به رفتار خود ادامه داده، در نهایت این شما هستید که عقبنشینی خواهید کرد.
6 اغراق نکردن: اغراق در گفتار والدین یکی از عوامل پیدایش بیثباتی در خانوادههاست:
- تو هیچ وقت موفق نمیشوی گواهینامه رانندگی بگیری...
- تا وقتی دیپلم بگیری، نمیدانی چطور از تلفن استفاده کنی...
والدین عصبانی شده و قولهایی میدهند یا تهدیدهایی میکنند که قادر به انجام آنها نیستند. سخنی میگویند یا کاری میکنند اما بیدرنگ از کرده خود پشیمان میشوند. با این رفتارها به فرزند خود آموزش میدهند که به حرفهایی که میزنم، توجه نکن و آنها را جدی نگیر چون به آن عمل نخواهم کرد.
منبع: http://www.salamat.com