اولین قانون اساسی جهان

یکی از اسنادی که مایه تفاخر کلیه مسلمانان جهان محسوب می شود، قراردادی است که در اولین سال هجرت رسول اکرم (ص ) به مدینه ، توسط آن بزرگوار تنظیم شده و ضمن آنکه نخستین قانون اساسی مدون جهان به شمار می آید، حکم یک نوع بیمه اجتماعی برای نیازمندان آن شهر را نیز داشته است .

یکی از اسنادی که مایه تفاخر کلیه مسلمانان جهان محسوب می شود، قراردادی است که در اولین سال هجرت رسول اکرم (ص ) به مدینه ، توسط آن بزرگوار تنظیم شده و ضمن آنکه نخستین قانون اساسی مدون جهان به شمار می آید، حکم یک نوع بیمه اجتماعی برای نیازمندان آن شهر را نیز داشته است .

این سند را که توسط یک مورخ آلمانی کشف و شناسایی شده ، پروفسور محمد حمیدالله به انگلیسی برگردانده و طی مقاله ای فاضلانه به تجزیه و تحلیل آن پرداخته و اعتبارش را اثبات کرده است .

وی در شروع مقاله خود متذکر شده است : «اولین قانون اساسی مکتوب در جهان ، که به وسیله رئیس حکومتی تنظیم و تدوین شده باشد، قانونی است که توسط شخصیتی مانند حضرت محمد(ص ) طرح و تنظیم شده و چون یکی از مفاخر عالم اسلام است ، جا دارد نسل جدید مسلمانان نیز آن را بشناسد.»

وی ، با تأکید بر اینکه اولین حلقه قانونگذاری در اسلام ، دوران زندگی پیامبر اسلام بوده ، ضمن مهم دانستن سند مورد بحث ، افزوده است : «تا جایی که معلومات فعلی من حکم می کند چنین متنی در تاریخ جهان نگارش نیافته و هیچ سند مشابهی مقدم بر آن وجود ندارد.»

پروفسور حمیدالله که در فاصله سال های 1958 تا 1968 ضمن کنفرانس های متعدد در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی استانبول کوشیده در حد امکان به ارزیابی سند بپردازد، در پاسخ به کسانی که صحت سند و اعتبار آن را پذیرفته ، اما معتقدند با همه اهمیتی که دارد نمی تواند اولین نمونه از نوع خود در جهان باشد، اظهار داشته است : «نوشته سولون در شهر آتن را نمی توان قانونی مدون به شمار آورد. زیرا سولون منصب فرمانروایی یا پادشاهی نداشت . بلکه عضوی از هیأت حاکمه یونان بود که تغییراتی در قانون اساسی کشور را مطرح ساخت و پیشنهادش مورد موافقت قرار گرفت . درحالی که هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند آن تغییرات مکتوب شده است .

قانون اساسی تنظیم شده توسط ارسطو، یا قانون تدوین شده توسط چاندرا گوبتا امپراتور بودایی هند را نیز که معاصر ارسطو بوده ، نمی توان همسطح سند مورد بحث به شمار آورد. زیرا هر دو نوشته ، بیشتر به الاحکام السلطانیه ، تألیف ماوردی و ابویعلی شباهت دارد و یا به غیاث الامم ، تألیف امام الحرمین جوینی شبیه است تا به قانونی که در آن مصالح مردم لحاظ شده است .»

پروفسور حمیدالله ، به مجموع قوانین بازمانده از دنیای قدیم ، یا قوانینی که نام و مشخصات آنها به روزگار ما رسیده ، اشاره کرده و نوشته است : «از میان آنهمه نوشته ، فقط رساله ارسطو که در روزگار معاصر کشف شد و در سال 1891 به زبان های مختلف ترجمه و منتشر شد باقیمانده ، که آن هم به صورت نصیحت نامه ای برای امرا و شاهزادگان ، یا به شکل مباحث تاریخی است و نمی تواند به عنوان قانونی دولتی تلقی شود که توسط هیأت حاکمه جامعه ای تنظیم شده است .»

وی افزوده است : «در اولین سال هجرت ، پیامبر اسلام (ص ) طرحی تهیه فرمود که در آن از وظایف ، حقوق و تعهدات حاکم و نیز سایر احتیاجات اولیه نیازمندان بحث شده بود.»

این طرح ، که خوشبختانه ابن اسحاق و ابن عبید آن را کلمه به کلمه در کتاب های

گلستان قرآن » شماره 84 (صفحه 25)

خود آورده اند، شامل 52 جمله ، یا به اصطلاح قضایی دارای 52 ماده و نمونه بسیار خوبی از زبان قضایی ، حقوقی و شیوه نگارش در زمان تنظیم سند است و به نظر می رسد مسیحیان اروپایی ، اهمیت آن را بیشتر از مورخان مسلمان درک کرده اند. زیرا بسیاری از محققان آلمانی ، هلندی ، ایتالیایی و انگلیسی نظیر ویلموزن ، مولر، گریم ، اشپرنگر، ونسینگ ، کیتانی ، بوهل و... ضمن آثارشان به آن استناد کرده اند.»

به نوشته پروفسور حمیدالله ، «از همان روزی که حضرت محمد(ص ) به پیامبری مبعوث شد و با آشکار ساختن رسالت خود تغییر و تبدل در عقاید و اعمال نسل معاصرش را به عهده گرفت ، رسالتش جنبه عمومی و جهانی داشت و اگرچه اقداماتش ابتدا تعجب همشهریان را برانگیخت و سپس باعث بروز بی مهری هایی از جانب آنان شد، طبیعی به نظر می رسید که شریعتش در سراسر جهان معلوم آن روز، مخصوصاً ایران و روم رواج پیدا کند. زیرا آن بزرگوار ضمن دعوت و مواعظ خود، منافع و مصالح عمومی مردم را مطرح می ساخت و پیروزی بر امپراتوران را وعده می فرمود.»

جهت مزید اطلاع خوانندگان و برای آنکه مشخص شود تدوین چنین قانونی از سوی پیامبر عظیم الشأن اسلام چه ضرورتی داشت ، ذکر این نکته ضروری است که وقتی اهل مکه شروع به آزاردادن و اذیت پیامبر و پیروان معدود آن حضرت کردند، مسلمانان که امنیت جانی و مالی و آرامش خود را از دست داده بودند، شروع به ترک شهر و دیار خود و مهاجرت به سوی مدینه کردند و اعراب ، چون ترس داشتند مسلمانان مهاجر در خارج از مکه تجهیز شوند و برای انتقام گرفتن به مکه برگردند، به صرافت از میان برداشتن شخص پیامبر، به عنوان مرکز و محور دین جدید افتادند و لاجرم برای آن حضرت نیز چاره ای جز مهاجرت به مدینه و پیوستن به مهاجران نماند.

در آن زمان ، به گواهی تاریخ ، مدینه بین پنج تا ده هزار نفر جمعیت داشت که نصف آنها را ده قبیله از یهودیان تشکیل می داد و بقیه ساکنانش اعرابی بودند که به ده قبیله تقسیم می شدند. درحالی که تعداد مهاجرین حداکثر به چند صدنفر می رسید.

تاریخ این نکته را نیز ثبت کرده که از گذشته های دور بین قبایل عرب اوس ، خزرج و... با یهودیان قبایل بنوقینقاع ، بنونضیر، بنوقریظه و... نفاقی شدید وجود داشت و اگر هم بر حسب اتفاق قبایلی از اعراب و یهودیان با همدیگر اتفاق داشتند، علیه قبایل دیگر عرب یا یهودی متحد شده بودند و جنگ های طولانی با همدیگر، آنان را به شدت خسته کرده بود و پیامبر اکرم (ص ) پس از ورود به مدینه ، برای آنکه هر قبیله ای استقلال نداشته باشد و نتواند به طور انفرادی تصمیم بگیرد و تصمیماتش را به مرحله اجرا بگذارد، بلکه تمرکز قدرتی ایجاد شود که سکنه مدینه در پناه آن بتوانند با آرامش و امنیت خاطر زندگی کنند، 12 شخصیت مسلمان را به عنوان نقیب در میان 12 قبیله گماشت و سرپرستی با عنوان نقیب النقباء برای آنان تعیین کرد و هنگامی که عده ای از مردم مدینه به اسلام گرویدند و به صورت انصار و مهاجرین درآمدند، پیامبر موقع را برای اجرای قصد خود مناسب دید و مبادرت به تنظیم و تدوین قراردادی کرد مشتمل بر:

1- تعیین وظایف و حقوق خود به عنوان پیامبر خد

2- ایجاد تفاهم بین سکنه شهر، بخصوص بین مسلمانان و یهودیان

3- ایجاد ترتیباتی برای سازمان سیاسی و دفاع نظامی از شهر

4- ترتیب دادن وضع اسکان مهاجران مکی

5- تأمین غرامت خسارت های مالی و جانی مهاجران که توسط قریش صورت گرفته بود.

سند مورد اشاره ، تاکنون محل جدل و بحث بسیاری از محققان بود ولی تاکنون در ایران ، چنانکه باید و شاید مورد ارزیابی قرار نگرفته و تا جایی که نگارنده اطلاع دارد، فقط یک بار در سال 1357 با ترجمه سیدغلامرضا سعیدی در پنج هزار نسخه انتشار یافته و انتشار آن می تواند وسیله ای برای برانگیختن شوق محققان برای تفسیر و ارزیابی بیشتر آن و همچنین تعیین صحت یا سقم آن باشد.

ترجمه متن دستور دولت اسلامی در عصر نبوی

بسم الله الرحمن الرحیم

1- این (نوشته ) دستور یا منشوری است از طرف محمد(ص ) فرستاده خدا، در میان مؤمنان و مسلمانان از طایفه قریش و اهالی یثرب (مدینه ) و کسانی که از آنها پیروی کنند و به آنها بپیوندد و همراه با آنها جهاد کنند، نافذ و جاری خواهد بود.

2- اینها صرفنظر از سایر مردم ، امتی هستند یگانه و مشخص (یک واحد سیاسی ).

3- مهاجران قریش مسؤول حفظ و حراست بخش خود خواهند بود و خون بهای خود را با رعایت حس نیکوکاری و عدالت که در میان مؤمنان وجود دارد خواهند پرداخت و نیز فدیه اسیران خود را بر اساس اصول نیکوکاری و عدالت همه با یکدیگر پرداخت خواهند کرد.

4- بنوعوف نیز مسؤول حفظ و حراست بخش و ناحیه خود خواهند بود و نیز خون بهای مربوط را با توافق یکدیگر خواهند پرداخت و همچنین فدیه مربوط به اسیران خود را نیز با رعایت اصول نیکوکاری و عدالت رایج در میان مؤمنان تأدیه خواهند کرد.

5- بنوحارث (خزرجی ها) مسؤول حفظ و حراست ناحیه خود خواهند بود و هر طایفه و گروهی با توافق فدیه مربوط به اسیران خود را بر اساس عدالت و نیکوکاری پرداخت خواهند کرد.

6- بنوساعده مسؤول نگهداری و حفاظت بخش خود خواهند بود و هر گروهی بر اساس اصول نیکوکاری و عدالت رایج در میان مؤمنان فدیه خود را خواهد پرداخت .

7- بنوجشم مسؤول حفظ و نگهداری بخش خود خواهند بود و بر اساس اصول نیکوکاری و عدالت رایج در میان مؤمنان فدیه خود را خواهند پرداخت .

8- بنونجار مسؤول نگهداری و حفاظت بخش خود خواهند بود و هر طائفه و گروهی بر اساس عدالت و نیکوکاری رایج در میان مؤمنان فدیه خود را خواهند پرداخت .

9- بنو عمروبن عوف مسؤول نگهداری و حفاظت ناحیه خود خواهند بود و هر طایفه ای بر اساس عدالت و نیکوکاری رایج در میان مؤمنان فدیه خود را ادا خواهد کرد.

10- بنونبیت مسؤول حفظ و حراست بخش خود خواهند بود و هر طایفه ای بر اساس عدالت و نیکوکاری رایج میان مؤمنان فدیه خود را خواهند پرداخت .

11- بنواوس مسؤول نگهداری و نگهبانی ناحیه خود خواهند بود و هر طایفه ای فدیه خود را مطابق اصول عدالت و نیکوکاری رایج در میان مؤمنان پرداخت خواهد کرد.

12- الف : مقرر است که مؤمنان هیچ فردی را که بر اثر فشار قرض از پا درآمده باشد (بدون کمک ) به حال خودش وانگذارند و در موضوع فدیه نیز بر اساس اصول عدالت و نیکوکاری رایج میان مؤمنان و همچنین راجع به خون بها رعایت حال چنان شخصی را بنمایند.

12- ب : نیز مقرر است هیچ مؤمنی با مولا (هم پیمان ) مؤمن دیگری علیه او به مخالفت برنخیزد.

13- نیز مقرر است که مؤمنان پرهیزکار باید در برابر آن فردی که از میان یاغی شود یا بخواهد به دیگران تجاوز و ستمکاری کند، یا اینکه موجبات تعدی و جنایتی را فراهم سازد یا در میان مؤمنان فسادی ایجاد کند، همه با یکدیگر همکاری کنند و

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر