بعضی اوقات فیلم هایی که از روی داستان های واقعی تاریخی ساخته می شوند چنان از واقعیت ماجرا دور می شوند که باید آن ها را فیلم های فانتزی دانست. اما در کمال ناباوری این فیلم ها چنان استادانه و زیبا ساخته می شوند که کسی به واقعیت داشتن یا نداشتن داستان تاریخی آن ها اعتنایی نکرده و فیلم با استقبال منتقدان و موفقیت تجاری روبرو می شود. فیلم های زیادی وجود دارند که علی رغم داشتن چنین گاف های تاریخی واضحی توانسته اند دل تماشاگران و منتقدان را به دست آورده و به فیلم های افسانه ای و موفقی تبدیل شوند. در ادامه ی ان مطلب قصد داریم شما را با 10 فیلمی آشنا کنیم که بر اساس یک داستان تاریخی واقعی اما با دستکاری های تاریخی زیاد ساخته شده و اکثر آن ها موفق بوده اند.
1- شجاع دل
تعداد فراوان دستکاری های تاریخی در فیلم معروف و پرفروش «شجاع دل» (Braveheart) که مل گیبسون در نقش کارگردان و بازیگر اصلی آن ظاهر شد آن را نه به یک فیلم با واقعیت تاریخی بلکه به یک فیلم فانتزی و افسانه ای تبدیل می کند. ویلیام والاس در این فیلم یک جنگاور خودساخته نبود بلکه در تاریخ اسکاتلند وی یک شوالیه بود که در خانواده ای آریستوکرات به دنیا آمد. شاید نبرد موسوم به «نبرد استرلینگ» را در این فیلم به یاد داشته باشید اما نکته ی جالب این که این نبرد به گفته ی تاریخدانان «نبرد پل استرلینگ» (Battle of Stirling Bridge) نام داشته است که در فیلم هیچ نشانی از این پل دیده نمی شود و در واقع رندال والاس، نویسنده ی فیلمنامه ی این فیلم، به دلایل سینمایی از وارد کردن آن در فیلمنامه خودداری کرد.
در این فیلم آمده است که در آن دوران قانونی به نام «primae noctis» وجود داشت که بر اساس آن لردها،اربابان و افراد زمین دار می توانستند به دختران دوشیزه ی رعیت ها تجاوز کنند اما در واقع هیچ دلیل و مدرک تاریخی دال بر وجود و اجرای چنین قانون مخوفی وجود ندارد. ایزابلا اهل فرانسه که در این فیلم نقش معشوقه ی ویلیام والاس را بازی می کند در دوران شورش ویلیام والاس تنها 4 سال سن داشته است و به همین دلیل رابطه ی عاشقانه ی او با ویلیام والاس و نقش آفرینی او در این فیلم تنها یک داستان ساختگی از طرف سازندگان فیلم «شجاع دل» به نظر می رسد.
2- گلادیاتور
فیلم «گلادیاتور» (Gladiator) فیلم حماسی تاریخی ساخته ی ریدلی اسکات یک فیلم بسیار زیبا و موفق بود اما این فیلم نیز اشتباهات بسیاری در به تصویر کشیدن فضای سیاسی در دوران روم باستان داشت. علاوه بر این که شخصیتی به نام ماکسیموس دکسیموس مریدیوس هیچ گاه وجود خارجی نداشته است، شاید بیشترین تحریف در این فیلم در مورد شخصیت کومودوس صورت گرفته است. در واقع کومودوس بیش از 12 سال بر روم حکومت کرد در حالی که در فیلم «گلادیاتور» این مدت به دو یا سه سال کاهش پیدا می کند.
همچنین او از آن چه که در فیلم به نمایش درآمده جوان تر، ورزیده تر و شجاع تر بوده و در واقع دخالتی در مرگ پدرش،مارکوس اورلیوس نداشته است. در واقع مارکوس اورلیوس به خاطر بیماری طاعون درگذشت و کومودوس نیز در میدان مبارزه گلادیاتورها کشته نشد. واقعیت این است که وی در مبارزه با ماکسیموس تنها زخمی شده و سال ها بعد از ماجرای ماکسیموس در حمام توسط یکی از گلادیاتور به نام نارسیسوس خفه شد. در برخی از صحنه های فیلم سگ های نژاد شپرد آلمانی دیده می شود اما واقعیت این است که در آن زمان چنین نژاد سگی هنوز به وجود نیامده بود.
علاوه بر این در آن دوران در نبرده از منجنیق استفاده نمی شد زیرا بسیار سنگین بوده و انتقال آن از مکانی به مکان دیگر به سختی امکان پذیر بود. همچنین در صحنه ای از فیلم به کمانداران فرمان «آتش» (fire) داده می شود که با توجه به این که این واژه تنها برای شلیک سلاح های گرم به کار رفته و در آن دوره سلاح گرمی وجود نداشت،استفاده از چنین واژه ای برای پرتاب تیر بی معنی به نظر می رسد.
3- 10٫000 سال قبل از میلاد مسیح
رولاند امریش کارگردان بزرگ و مشهوری است اما فیلم «10٫000 سال قبل از میلاد مسیح» (10,000 B.C.) ساخته ی او پر از اشتباهات فاحشی بود که البته نتوانستند مانع استقبال از این فیلم حماسی شوند. در این فیلم ماموت های پشم دار در یک بیابان گرم به تصویر کشیده می شوند که زندگی شادی دارند و همچنین اهرام ثلاثه ی مصر که در این فیلم به نمایش در می آیند نیز با توجه به این که این بناها 8٫000 سال پس از دوران فیلم ساخته شده اند نیز اشتباه فاحشی به شمار آمده و از نقاط ضعف فیلم نامه محسوب می شوند. برای توضیح این دو گاف تاریخی باید گفت که ماموت های پشم دار در چنین هوای گرمی گرما زده می شدند و عملاً امکان زندگی چنین موجودی در هوای گرم وجود نداشته است.
همچنین در آن دوران این جانوران عظیم الجثه در حال انقراض بودند چیزی که در فیلم کاملاً برعکس به تصویر کشیده می شود. علاوه بر این مصریان در حدود 2٫500 سال قبل از میلاد مسیح شروع به ساخت اهرام ثلاثه کردند که این موضوع نیز از اشکالات تاریخی فیلم رولاند امریش محسوب می شود. نکته ی دیگر این که ببرهای دندان شمشیری و پرنده های بزرگ و عجیبی که شخصیت اصلی داستان با آن ها مواجه می شود در واقع قرن ها پیش از سال 10٫000 قبل از میلاد مسیح منقرض شده بودند. همچنین سازه های مصریان و زبانی که در فیلم صحبت می شود نیز کاملاً ساختگی و مضحک بوده و بسیار اشتباهات تاریخی دیگر که فیلم از آن ها رنج می برد.
4- پوکاهانتس
انیمیشن معروف «پوکاهانتس» (Pocahontas) ساخته ی کمپانی دیزنی یک داستان رویایی را روایت می کند که در واقع با واقعیت تاریخی فاصله ی زیادی دارد. دختر سرخپوست زیبایی که در این انیمیشن «پوکاهانتس» نام دارد در واقع «ماتواکا» (Matoaka) نام داشت . پوکوهانتس لقب او به معنای «دختر ناقلا» بوده و قبیله ی او نیز در واقع «پوهاتانس» (Powhatans) نام داشت.
کمپانی دیزنی رابطه ی عاشقانه ی او با یک مهاجر خوش چهره به نام جان اسمیت را تنها برای جذاب کردن ساخته است زیرا در دورانی که اولین مهاجران انگلیسی به سرزمین های سرخپوستان آمریکا وارد شدند، ماتواکا 10 یا 11 سال سن داشت و بدین ترتیب امکان رابطه ی عاشقانه ای بین او و جان اسمیت وجود نداشت. همچنین بر اساس گفته های کسانی که در کشتی مهاجران انگلیسی همراه جان اسمیت بودند وی مردی تند خو، خودخواه و بیرحم بوده است.
5- پرل هاربر
باعث تاسف است که کارگردان خوشنام و معروفی مانند مایکل بی احساس کرده است که باید یکی از حملات هوایی واقعی و مرگبار در تاریخ ایالات متحده را هالیوودی کند. به دلیل فیلم نامه ی ضعیف رندال والاس و بی توجهی مایکل بی به تاریخ و حقیقت این واقعه، فیلم «پرل هاربر» (Pearl Harbor) به عنوان یکی از سوال برانگیز ترین فیلم های حماسی تاریخی سینما شناخته می شود. گاف های تاریخی این فیلم از قبل از شروع حمله آغاز می شود.
شخصیت راف مک کاولی (با بازی بن افلک) در آن دوران نمی توانست به عضویت اسکادران نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا دربیاید زیرا قانون ارتش ایالات متحده اجازه نمی داد که افراد حاضر در ارتش این کشور به خدمت نیروهای یک کشور خارجی دربیایند. در جایی از فیلم مک کاولی و دنی واکر (با بازی جاش هارتنت) تهدید می شوند که به «بازداشتگاه» فرستاده خواهند شد. در این صحنه از واژه ی «brig» استفاده می شود که در واقع در ارتش هیچگاه از چنین کلمه ای استفاده نمی شود. همچنین پرستاران نیروی دریایی نمی توانستند در مورد مهیا بودن شرایط خلبانان برای پرواز نظر بدهند و به طور کلی در آن دوران ارتباط بسیار کمی بین این دو گروه وجود داشت.
همچنین بسیاری از هواپیماها و تجهیزات نظامی که در فیلم به نمایش در می آیند سال ها بعد ساخته شده بودند و دلیلی جز عدم مطالعه ی دقیق تاریخی را نمی توان برای چنین اشتباه فاحش تاریخی برشمرد. زمانی که هواپیماهای ژاپنی به بندر پرل هاربر حمله می کنند مایکل بی بسیاری از واقعیات تاریخی را نادیده می گیرد. به عنوان مثال در زمان حمله که صبح 7 دسامبر سال 1941 بود، دریاسالار کیمل در میدان گلف نبود. رنگ هواپیماهای ژاپنی نیز سبز تیره نبوده و در منابع بسیاری عنوان شده که این هواپیماها رنگ خاکستری روشن داشتند. همچنین در زمان حمله به پرل هاربر، مک کاولی و واکر پرواز نکرده و با هواپیماهای ژاپنی درگیر نشدند در حالی که در فیلم این دو سوار هواپیماهای جنگنده ی خود شده و حتی 7 جنگنده ی ژاپنی را ساقط می کنند. همچنین آن ها هیچ رابطه ی عاشقانه ای با پرستاران نیروی دریایی ایالات متحده نداشتند.
6- جی اف کی
شاید بگویید که فیلم «جی اف کی» (JFK) در زمره ی فیلم های تاریخی حماسی قرار نمی گیرد اما بدون شک هر لیستی از فیلم های هالیوودی که اشتباهات تاریخی فاحشی دارند بدون این فیلم ناقص خواهد بود. الیور استون، کارگردان این فیلم که در مورد ترور جان اف کندی است را به دلیل تمامی تحریفات تاریخی که انجام داده باید نکوهش کرد. بخصوص در این مورد که الیور استون در این فیلم می گوید که لیندون جانسون در این دوران قصد داشته کودتایی را برای کنار زدن کندی و به دست گرفتن قدرت انجام داده و یا دستکم در آن دخالت داشته است که تفاوت بسیاری با مدارکی که در مورد این واقعه وجود دارد در آن دیده می شود.
همچنین در این فیلم یکی از شخصیت های فیلم به نام «دیوید فری» که یکی از افراد مظنون حادثه بوده، در برابر دیوید گریسون، شخصیت اصلی داستان فیلم و کسی که به ماجرای قتل کندی رسیدگی می کند، اعتراف می کند که در این توطئه دخالت داشته است. اما در واقع فری کاملاً هر گونه شایعه ی خرابکاری و توطئه را رد کرده بود و حتی خواسته بود از دستگاه های دروغ سنج استفاده شود تا صداقت حرف های او مشخص گردد. اشتباهات فاحش دیگری نیز در همین سبک و سیاق در این فیلم دیده می شود. شهادت های گریسون که بر اساس شواهد تاریخی و مستدل در آن دوران شدیداً تحت تاثیر مواد مخدر بود توسط الیور استون کاملاً صادق و در حد کتاب مقدس انگاشته شده است.
بسیاری از تئوری های توطئه ساخته شده توسط گریسون نقشه هایی بسیار خنده دار و مضحک بوده و با اسناد تاریخی آن واقعه هیچ تطابقی ندارند. الیور استون به سختی تلاش کرده است که از طریق بازی کردن با واقعیات و تحریف آن ها تریلری هالیوودی و قابل قبول بسازد و اگر چه در این کار نسبتاً موفق بوده است اما نتیجه ی کار او یکی از نادرست جلوه دهنده ترین فیلم های هالیوودی در مورد اتفاقات تاریخ ایالات متحده به شمار می آید. استون در مقابل انتقادها گفته است که نباید به فیلمش به چشم یک فیلم زندگی نامه ای نگاه شود اما وقتی که فیلم عنوان «جی اف کی» را به خود می گیرد باید دانست که تماشاگران این انتظار را دارند که فیلمی در مورد زندگی جان اف کندی ببینند.
در این فیلم الیور استون تلاش می کند که همه ی افراد حاضر در کاخ سفید و دولت ایالات متحده را در قتل جان اف کندی دخیل بداند و تنها کسی که در این قتل بیگناه جلوه می کند هاروی لی اوسوالد است، کسی که در واقع جان اف کندی را به قتل رساند.
7- آخرالزمان
فیلم هایی که توسط مل گیبسون کارگردانی شده اند همواره با اشکالات تاریخی و تحریف هایی همراه بوده اند؛ از فیلم «مرد بدون چهره» (The Man Without a Face) گرفته تا «شجاع دل» (Braveheart)، «مصائب مسیح» (The Passion of the Christ) و در نهایت فیلم تاریخی حماسی «آخرالزمان» (Apocalypto). جالب این که این فیلم به اصطلاح در مورد تمدن مایا ساخته شده اما گاف های تاریخی بسیاری در آن دیده می شود. در این فیلم قهرمان داستان با نام «جگوار پاو» (Jaguar Paw)، با بازی رودی یانگ بلاد، یک شکارچی است که در دهکده ای در زمانی نامشخص در سال های رو به افول تمدن مایا زندگی می کند.
همین موضوع کافی است تا فیلم را به خاطر چنین تحریف تاریخی بزرگی مورد انتقاد قرار دهیم زیرا بر اساس اسناد تاریخی مردم مایا عموماً کشاورز بودند و نه شکارچی. اما این تنها تحریف تاریخی فیلم نیست. این فیلم مایاها را قومی وحشی نشان می دهد که با خشونت و بی رحمی تمام اسیران را شکنجه کرده و انسان های زیادی را قربانی می کنند. هیچ مدرک و سند تاریخی دال بر این که جنگجویان مایا کسانی را از سرزمین های ناشناخته دستگیر کرده و آن ها را قربانی کرده اند وجود ندارد. علاوه بر این مدارک مستدلی دال بر این که اقوام مایا در کل انسان ها را در مقیاس گسترده در مراسم مذهبی خود قربانی می کردند موجود نیست.
این مراسم و رفتارهای پر از کشت و کشتار معمولاً به قوم آزتک نسبت داده می شود و نه قوم مایا. همچنین در فیلم نشان داده می شود که مایاها در مقیاس گسترده ای برده داری می کردند و کلاً انسان های بی تمدن و وحشی بوده اند در حالی که ما امروزه می دانیم که قوم مایا جامعه ی فوق العاده پیچیده ای داشته و در زمینه ی هنر و اختراعات پیشرفت های بسیاری را به جامعه ی بشری ارائه کرده بودند. از همه جالب تر صحنه ی نهایی فیلم است که کاشفان و فاتحان اسپانیایی را نشان می دهد که به سرزمین های تحت نفوذ قوم مایا نزدیک می شوند در حالی که در آن دوران چنین فاتحانی اصولاً وجود خارجی نداشتند. در واقع این فاتحان اسپانیایی 400 سال پس از سقوط تمدن مایا وارد گواتمالا شدند و تاریخدانان بر سر این موضوع توافق دارند. آخرالزمان فیلم بسیار مهیج و پرحادثه ای است اما نباید اشتباهات و تحریفات تاریخی فیلم را نادیده گرفت.
8- رابین هود
اگر بخواهیم صادقانه قضاوت کنیم باید بگوییم که ریدلی اسکات و برایان هلگلند، به ترتیب کارگردان و فیلمنامه نویس فیلم «رابین هود» (Robin Hood)، منابع تاریخی زیادی برای استناد در دست نداشتند و حتی بسیاری از تاریخ دانان وجود شخصی به نام رابین هود را کاملاً نفی کرده اند. برخلاف آن چه که در فیلم نشان داده می شود ریچارد شیردل که در واقع انگلیسی هم صحبت نمی کرد در هنگام شروع داستان در سال 1199 در خانه اش در هالی لند حضور نداشت. وی در آن زمان در یک سفر دریایی به سمت فرانسه به سر می برد و در واقع نبرد او برای بازگشت به هالی لند چندین سال قبل از این تاریخ انجام گرفته بود.
دیگر این که زره های خاصی که سربازان به فیلم دارند بسیار سبک تر از زره های آن دوران هستند. زره های واقعی آن دوران بسیار سنگین و البته گران قیمت بوده به طوری که تنها افراد ثروتمند و شوالیه ها توانایی خرید آن را داشتند. همین موضوع در مورد جام هایی که سربازان با آن نوشیدنی هایشان را می نوشیدند نیز صدق می کند. نکته ی دیگر این که در این فیلم شعرها و ترانه هایی خوانده می شود که در واقع در دوران ریچارد شیردل هنوز ساخته نشده بودند. همچنین نبرد بزرگ و سختی که در پایان فیلم می بینید در واقع هیچگاه رخ نداده است.
در فیلم نشان داده می شود که فیلیپ آگوستوس، شاه فرانسه به سواحل انگلیس حمله می کند اما در واقع چنین نبوده و شاه فیلیپ بیشتر به فکر دفاع از سرزمین های خود بوده تا حمله به سرزمین های دیگران. جالب این که در واقعیت پس از مرگ ریچارد شیردل، شاه جان نیروهای انگلیسی را برای فتح فرانسه اعزام کرد و آن چه که در فیلم نمایش داده می شود دقیقاً برعکس این واقعیت تاریخی است. با این وجود بزرگ ترین اشکال تاریخی به منشور موسوم به «منشور بزرگ» (Magna Carta) مربوط می شود که در فیلم پدر رابین هود در نوشتن آن نقش دارد و این موضوع نقش مهمی در داستان فیلم ایفا می کند. اما یک اشکال جالب وجود دارد و آن این که منشور بزرگ بعد از سال 1215 نوشته شده است یعنی دستکم 16 سال بعد از داستان های رابین هود.
9- میهن پرست
با کمال تاسف و در عین ناباوری بار دیگر باید به سراغ فیلمی با دخالت مل گیبسون برویم. فیلم «میهن پرست» (The Patriot) یک فیلم تاریخی و افسانه ای در مورد جنگ های استقلال ایالات متحده از انگلستان است که رولاند امریش در نقش کارگردان و مل گیبسون در نقش شخصیت اول آن ظاهر می شود. در این فیلم گیبسون نقش قهرمان فیلم با نام بنجامین مارتین را بازی می کند که در واقع از یک شخصیت تاریخی به نام فرانسیس ماریون که فردی بسیار بیرحم و سنگدل و رهبر دسته ای از چریک های آمریکایی بود الهام گرفته شده است.
در واقع ماریون آن طور که در فیلم نشان داده می شود یک سرباز جنگجو و ماهر نبوده که بتواند یک تنه چندین افسر کت قرمز انگلیسی را از پای دربیاورد. در اسناد تاریخی از ماریون به عنوان یک بیمار روانی که به برده هایش تجاوز می کرد و سرخپوستان را تنها برای لذت شکار می کرد یاد شده است، در صورتی که در این فیلم هیچ نشانی از برده های مارتین دیده نمی شود. شاید صحنه های نبرد «Guildford Court House» در انتهای فیلم از به یاد ماندنی ترین بخش های فیلم باشد اما تاریخدانان در این باره نظر متفاوتی دارند. در واقع آمریکایی ها در این نبرد به سختی شکست خوردند اما در فیلم دقیقاً عکس این موضوع نشان داده می شود.
در فیلم کت قرمزهای انگلیسی سربازانی بی رحم و روانی هستند اما اگر چه این فیلم حماسی قصد دارد رشادت های قهرمانان آمریکایی در راه استقلال را به تصویر بکشد اما این کار با ترور شخصیت غیرمنصفانه سربازان انگلیسی انجام می گیرد. در یکی از صحنه های فیلم، سربازان انگلیسی مردم یک شهر کوچک را به زور داخل کلیسا کرده و پس از بستن در کلیسا از پشت، آن را به آتش می کشند که در نتیجه ی آن تمامی افراد داخل کلیسا زنده زنده در آتش می سوزند. اما هیچ سند و مدرک تاریخی دال بر وجود چنین شقاوتی از جانب نیروهای انگلیسی یا دستکم جنایات مشابه وجود ندارد.
10- ماری آنتوانت
کمدی درام «ماری آنتوانت» (Marie Antoinette) ساخته ی سوفیا کاپولا نیز اگر چه فیلم مسحور کننده و پر زرق و برقی است اما واقعیات تاریخی نیز در آن نادیده گرفته شده است. در طول تمامی داستان فیلم شخصیت ماری آنتوانت با بازی کریستن دانست به عنوان یک نجیب زاده ی فرانسوی دچار تغییر نمی شود در حالی که بیشتر تاریخ شناسان بر این باورند که وی تنها بین سنین 15 تا 33 سالگی زندگی خود را به خوردن شیرینی های مختلف و خوشگذرانی در کاخ ورسای می گذرانده و در سن 33 سالگی از یک دختر بی تجریه و خام به زنی باهوش و البته خوش قلب، بخشنده و سخنور تبدیل می شود.
البته کودک انگاری ماری آنتوانت را باید نتیجه ی شایعات و شایعه سازانی دانست که در سال های منتهی به انقلاب فرانسه سعی در تخریب چهره ی او داشتند. فیلم سوفیا کاپولا در مورد شوهر ماری آنتوانت یعنی لویی شانزدهم نیز دچار اشتباه شده است. بر اساس واقعیات تاریخی وی از یک بیماری دستگاه تناسلی به نام «تنگی پوست ختنه گاه» (phimosis) رنج می برده اما در فیلم نشان داده می شود که وی اصولاً از روابط زناشویی ترس دارد. همچنین در فیلم لامپ، دود ناشی از حرکت هواپیما در آسمان، لنزهای تماسی روشن به تصویر کشیده شده و حتی نشان داده می شود که کفش های ماری آنتوانت راست و چپ دارند که در واقع هیچکدام در آن دوران هنوز ساخته نشده بودند. علاوه بر این فیلم در مورد تاریخ تولد و تعداد فرزندان او نیز دچار اشتباهاتی شده است.