ماهان شبکه ایرانیان

کشف المحجوبِ هُجویری

کشف المحجوب / علی بن عثمان هجویری؛ مقدمه، تصحیح و تعلیقات دکتر محمود عابدی. تهران: سروش، ۱۳۸۳.

کشف المحجوب / علی بن عثمان هجویری؛ مقدمه، تصحیح و تعلیقات دکتر محمود عابدی. تهران: سروش، 1383.

چکیده:

کشف المحجوب تألیف ابوالحسن علی بن عثمان بن ابی علی جُلاّبی هجویری، یکی از مهمّترین کتب صوفیّه است، هم از جهت احتوا بر امّهات مسائل تصوّف، هم از لحاظ معرّفی بزرگان فرق صوفیه، هم از نظر سبک نوشتاری و کهنگی نثر، و هم از جهت نظریات بدیع مؤلّف. کشف المحجوب، شامل سه بخش است: بخش نخست، مقدّمه مؤلف در سبب علّت تألیف کتاب. بخش دوّم، دربردارنده اطّلاعات کلّی در باب تصوّف و تراجم احوال صوفیان معروف تا زمان هجویری. بخش سوم، که در حقیقت، قسمت اصلی کتاب است و نام کشف المحجوب ظاهرا به مناسبت همین بخش بر کتاب نهاده شده، شامل یازده «کشف» است. هجویری در این یازده کشف، مسائل مختلف تصوّف را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.

کشف المحجوب نخستین بار در سال 1926 م به اهتمام ژوکوفسکی در لنینگراد انتشار یافت. چاپ قابل توجّه دیگری هم به اهتمام دکتر محمد حسین تسبیحی در سال 1374 ش در اسلام آباد (مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان) صورت گرفت. چاپ منقّح و مصحّح این کتاب با استفاده از چند نسخه دیگر، با مقدّمه دکتر محمود عابدی انتشار یافته است.

کلید واژه: کشف المحجوب، هجویری، تصوف، صوفیان، عرفا، خرقه.

1. نام کتاب

در سده پنجم هجری دو کتاب مهم به زبان فارسی به نام کشف المحجوب نوشته شده است: یکی تألیف ابویعقوب اسحق بن احمد سگزی که از آثار مهم اسماعیلیه است، در هفت مقاله شامل مباحث مربوط به توحید، عقل، نفس، طبیعت، موجودات روی زمین، نبوّت و سرانجام بحث معاد.

دوم کتاب مورد بحث ما که تألیف ابوالحسن علی بن عثمان بن ابی علی جُلاّبی هُجویری است، چنانکه در ابتدای کتاب ذکر شده است. ابوالحسن کنیه هجویری است و رسم بر آن بوده است که کنیه و لقب را غالباً برحسب رسم تعیین می کردند، چنانکه مثلاً کسی که نامش علی بود معمولاً کنیه ابوالحسن را برای او انتخاب می کردند، در الاعلام زرکلی از هر صد نفر که نامشان علی بوده است و کنیه ای داشته اند، کنیه حدود 80 نفر از آنها ابوالحسن است و البته گاهی، چنانکه دکترعابدی در تعلیقات خود نوشته اند، کنیه را از نام فرزند هم می گرفتند، خواه از فرزند موجود یا فرزندی که امیدوار بودند داشته باشند.

این کتاب یکی از مهم ترین کتب صوفیّه است که هم از جهت احتوا بر امّهات مسائل تصوّف و هم از جهت معرفی بزرگان این فرقه و هم از لحاظ سبک نوشته وکهنگی اسلوب فارسی و هم از جهت نظریات بدیع مؤلف حائز اهمیت بسیار است و تأثیری که این کتاب در نوشته های صوفیان بعد داشته است نیز بسیار قابل ملاحظه بوده است، چنانکه اشاره خواهد شد.

2. مؤلّف کتاب

از زندگی مؤلف کتاب یعنی شیخ ابوالحسن علیّ بن جلاّبی هجویری اطلاع چندانی در دست نیست و تقریباً تمام اطلاعات ما منحصر است به آنچه از خود این کتاب به دست می آید. در کتب معاصران و نویسندگان بعد از او نیز تقریباً هیچ مطلب قابل ذکری از زندگی او به دست نمی آید. نه تاریخ تولد او معلوم است و نه تاریخ وفات او و نه چگونگی زندگی او. نیکلسون در مقدمه کتاب تذکرة الاولیاء فوت هجویری را در سال 465 هجری ذکر کرده است2، اما دکتر عابدی در بررسی های خود بدین نتیجه رسیده اند که تألیف کتاب کشف المحجوب قبل از 465 ق آغاز شده و بعد از 469 ق به پایان رسیده است و در این صورت تاریخ فوت او باید بعد از آن یعنی حداقل در 470 ق بوده باشد.3 مذهب هجویری حنفی است و او در رعایت شریعت و اعمال دینی طبق قواعد این مذهب بسیار پامی فشارد و اصرار می کند و در شرح مسائل تصوف همه جا مراعات شریعت را لازمه و مقدمه آن می شمارد و حتی در مواردی مثل سماع و رقص و خرقه دریدن که از آداب رایج صوفیان بوده است، بین مراعات شرع و رسم صوفیان به سختی توفیق برقرار می کند و ناچار می شود که حرمت آنها را طبق موازین شرع بپذیرد، اما برای سالکانی که به مدارجی از عرفان دست یافته و درحال بیخودی و وجد دست بدین کارها می زنند ارج و قربی قائل شود و لذا مباحث این باب طول و تفصیل پیدا کرده است.4

3. مباحث کتاب

کشف المحجوب درحقیقت شامل سه قسمت است:

اوّل مقدمه: درباره سبب نوشتن کتاب است که به گفته دکتر پورجوادی، یکی از صادقانه ترین دیباچه هاست و در آن مطالبی جالب درباره وضع کتاب در جامعه و سرقت ادبی و حقوق مؤلف مطرح شده است مؤلف در آن با خوانندگان کتاب صمیمانه مطالبی را مطرح کرده است که گرچه به موضوع تصوف ارتباط ندارد، اما پرده از روی مشکلات نویسندگان آن زمان برداشته است. او ابتدا در چند سطر مختصر مطالبی کلی درباره این کتاب ذکر می کند چون: نام خود، استخاره و طلب خیر کردن از خدا در تألیف کتاب و اجابت مسؤول سؤال کننده ای که از او خواسته است کتابی در این باره بنویسد و امثال آنها. سپس جزء به جزء این مطالب را به تفصیل تمام شرح داده است که چنین شیوه ای در مقدمه یا دیباچه هیچ کتابی دیده نشده است. دکتر پورجوادی این مقدمه را در مقاله ای در نشر دانش5 به تفصیل تجزیه و تحلیل کرده است.

قسمت دوم: شامل اطلاعات کلی در باب تصوف و شرح حال صوفیان معروف است که تا زمان هجویری نام بردار بوده اند. در ابتدای این قسمت شش باب درباره مسائل مقدماتی تصوف چون معنای علم، فقر و تصوف و آداب خرقه پوشیدن و فرق میان فقر و صوفیگری (صفوت) و بحثی درباره ملامتی گری آورده است و سپس به شرح حال بزرگان تصوّف از ابتدا تا زمان خود در هفت باب پرداخته است: باب اوّل آن به پیشوایان اوّلیه تصوف یعنی چهار خلیفه اوّل اختصاص دارد و در باب بعدی به اهل بیت پرداخته است که شامل امام حسن مجتبی تا حضرت امام جعفر صادق(ع) می گردد و سپس بر اهل صفّه و بعد به چهار نفر از صوفیان تابعین مثل اویس قرنی و حسن بصری پرداخته است و در باب بعد 64 نفر از اتباع تابعین و آنگاه ده نفر از متأخّران را نام می برد و از آنان مطالبی عرفانی نقل می کند و تعدادی از معاصرین خود را نیز در باب بعدی ذکر می کند و سرانجام در باب آخر، فرقه های مختلف صوفیه را نام می برد، شامل نام 12 فرقه، که بسیاری از آنها اکنون وجود ندارند و درعوض فرقه های دیگری امروزه بجای آنها موجود است. به نظر نیکلسون، از این 12 فرقه فقط فرقه ملامتیه در آثار قبل از هجویری معرفی شده است و هجویری این فرقه را به نام قصّاریّه نامیده است.

تا اینجا کل این قسمت در 14 باب به پایان می رسد.

قسمت سوم: که در حقیقت قسمت اصلی کتاب است و نام کشف المحجوب ظاهراً به مناسبت همین قسمت بر این کتاب نهاده شده است شامل 11 کشف است یا بهتر بگوییم یازده کشف حجاب یعنی برطرف کردن اشکالات و حجاب هایی که در پیش چشم صوفیان ساده و مردم عادی وجود دارد و باید حقیقت آن را آشکار کرد تا صوفی با بینش درست تری بدانها بنگرد. نخستین کشف برطرف کردن حجاب در معرفت خداست، یعنی خداشناسی واقعی، چنانکه یک عارف باید داشته باشد و رفع هرگونه سوء تفاهماتی در این زمینه، لذا در این مبحث مانند یک متکلم یا حکیم سخن می گوید و نظریات مختلف را محک می زند و دلیل بطلان هرکدام را شرح می دهد و سپس عقاید مشایخ صوفیان را در این زمینه نقل می کند که چگونه به معرفت خدا رسیده اند. هجویری در همه مباحث این کشف های یازده گانه، همین روش را در پیش می گیرد و لذا با خواندن این کتاب می توان به افکار عارفان و صوفیان چهار سده اوّل هجری در تمام این زمینه ها واقف شد. کشف دوم در توحید و سوم در ایمان و چهارم در طهارت و توبه و پنجم در نماز و محبت به خدا و محبت خدا به خلق و ششم در زکات و جود و سخاست و هفتم در روزه و هشتم در حجّ و نهم در آداب صحبت و معاشرت با یکدیگر در سفر و حضر و آداب سخن گفتن و ازدواج و غیره، و دهم در شرح اصطلاحات صوفیان است، از قبیل حال و وقت و مقام و تمکین و محاصره و قبض و بسط و علم و معرفت و شریعت و حقیقت و امثال آنها. در اینجا از طریقت، سخنی به میان نیامده است و معلوم است که هنوز این اصطلاح متداول نشده بوده است و سرانجام باب آخر یعنی باب یازدهم درباره سماع و رقص و وجد و نظر در روی سادگان و خرقه دریدن و امثال آنهاست که ظاهراً این دو کشف آخر از همه مهمتر است که بعد از هجویری باب این بحث ها هر روز بیشتر گشاده شده است.

هجویری سنّی متعصبی است، اشعری مذهب و معتقد به رؤیت خدا6 و گویا شیعیان را با اسماعیلیان و فاطمیان مصری یکی گرفته است7 و آنها را مشیّعه (یعنی شیعی نما) خوانده است و یکجا هم که نام شیعه را برده است8 آنها را با قرمطیان و باطنیان قرین کرده است و گاهی به ابوطالب سخت تاخته است.9 او حلاّج و پیروانش را مردود می داند.10 و «روافضه» را هم به هواداران او ملحق کرده است11 از جهت الحاد.

هجویری از کتب صوفیان پیش از خود مانند اللُّمع تألیف ابونصر سرّاج طوسی (متوفی 378 ق) و طبقات الصوفیة تألیف ابوعبدالرحمن سُلَمی (متوفی 412 ق) و رساله قُشَیریّه تألیف ابوالقاسم قشیری استفاده کرده است. کتاب کشف المحجوب مورد استفاده غالب متصوفان قرار گرفته است چنانکه در تذکرة الأولیاء عطّار و نفحات الأنس جامی به خصوص از قسمت شرح حال های صوفیان که در کشف المحجوب آمده، بسیار استفاده شده است.

در فارسی، قبل از کشف المحجوب کتاب شرح تعرّف تألیف امام ابو ابراهیم اسماعیل بن محمد مستملی بخاری در علم تصوّف نوشته شده است که در چهار مجلّد تنظیم شده است و نام اصلی آن نورالمریدین و فضیحة المدّعین است و درحقیقت شرحی است بر کتاب التّصرف لمذهب أهل التصوّف کلابادی، اما گویا هجویری این کتاب را که بسیار با کشف المحجوب وجه اشتراک دارد، ندیده بوده است. درهر حال باید گفت که کشف المحجوب دومین کتاب فارسی موجود در زمینه تصوف است که اینک در دست است. در کشف المحجوب داستان ها و افسانه های خرافی بسیار از مشایخ صوفیه نقل شده است که باورکردن آنها مشکل است، گرچه همان ها و مشابهات آنها در تذکرة الاولیاء و در نفخات الانس، هم تکرار شده است. مثل آنکه وقتی یکی از مشایخ صوفیه قرآن می خواند چهارپری از هیبت آن مُردند12 یا زُرارة بن أبی أَوْفی در هنگام نماز آیتی خواند و نعره ای زد و مُرد13 و زن دیگری در کوفه با شنیدن آیتی جان داد، یا اینکه صد شتر با باری دوبرابر معمولی با آواز حُدی یک غلام راه طولانی را یکسره طی کردند و مردند14، یا از صوت خوش حضرت داود یک بار 700 کنیزک عَذْراء مردند، و در باب سماع از این افسانه ها بسیار گفته است، اما به زبانی که گویی براستی واقع شده است. یا ابراهیم خوّاص با شنیدن بیتی شعر، که صوفیی خواند چنان به وجد آمد که شروع کرد به پای کوبیدن بر زمین و پاهایش در سنگ مثل موم فرو می رفت. مرحوم علاّمه قزوینی درباره این قبیل مطالب، در مقدمه ای که بر تذکرة الأولیاءِ عطار نوشته اند، تحت عنوان «امور مکذوبه» شرحی آورده است.15

4. چاپ کتاب

کشف المحجوب از کتبی است که مورد توجه صوفیان و عرفا بوده و نسخه های خطی متعددی از آن در کتابخانه های جهان موجود است و از کتبی است که در سده نوزدهم میلادی در هند چاپ شده و سپس بارها در ایران و خارج چاپ شده است؛ از آن جمله چاپ ژوکوفسکی شهرتی به دست آورده بود و از بهترین چاپ های این کتاب محسوب می شد. چاپ قابل توجه دیگری هم به همّت محمدحسین تسبیحی منتشر شده است. اما اینک چاپ جدید آن با تصحیح دکتر محمود عابدی در سلسله انتشارات سروش انتشار یافته است که ما را از هر چاپ دیگری بی نیاز می کند.

این چاپ از روی نسخه خطی موجود در کتابخانه سلطنتی وین که احتمالاً در سده هشتم نوشته شده است فراهم شده و با چند نسخه دیگر مقابله گردیده و به صورتی مضبوط و حروفی خوانا و روشن چاپ شده است. که اصل کتاب در 610 صفحه است، ولی علاوه بر آن مقدمه دکتر عابدی در 74 صفحه حاوی اطلاعات بسیار ذیقیمتی درباره کتاب و سوابق آن و مؤلف و ویژگی های سبکی آن و کیفیت تصحیح آن بر ارزش کتاب افزوده است. و در آخر هم تعلیقات و توضیحات دکتر عابدی به ترتیب صفحات کتاب تمام مشکلات متن را از نظر لغات و عبارات و توضیحات آموزنده، به درک مطالب کتاب کمک بسیار ارزنده ای کرده است و بدون آنها مطالعه این متن کهنه و مشکل سده پنجم هجری حتی برای اهل ادب هم آسان نبود. این تعلیقات خود بخش بزرگی از کتاب را اشغال کرده است، در 320 صفحه با حروفی ریزتر از متن و می توان گفت که از نظر حجم شاید حداقل معادل دو سوم اصل کتاب باشد.

در آخر فهرست های متنوّع گوناگونی بر مزیّت کتاب افزوده است که آن را بیشتر از پیش قابل استفاده ساخته است.

دکتر عابدی قبلاً هم با همین شیوه دقیق و استادانه و درست با همین سبک، کتاب نفحات الأنس جامی را تصحیح و چاپ کرده بودند که نخست در 1370 به همّت مؤسسه اطّلاعات منتشر و بعد از آن هم مکّرر تجدید چاپ شده است و ما اکنون خوشوقتیم که این دو کتاب بزرگ ادب فارسی که از مهمترین آثار تصوف ایرانی است، اکنون به وضع آبرومند و پرفایده ای به همّت دکتر محمود عابدی منتشر شده است. تصحیح کشف المحجوب برای دکتر عابدی ده سال طول کشیده است و معلوم است که با این همه زحمت چه منفعت عظیمی به خوانندگان می رسد.

5. برخی غلط های مطبعی

در مقدمه کتاب در حواشی به تعلیقات ارجاع داده شده است که این ارجاعات از صفحه 13 مقدمه تا صفحه 41 همه اشتباه چاپ شده است و نشان می دهد که دکتر عابدی بعد از نوشتن مقدمه تغییراتی در تعلیقات داده اند ولذا صفحات مورد ذکر در مقدمه همه غلط شده است به شرح زیر:

ص 13 مقدمه: تعلیقات 806 = ص 779

ص 14 مقدمه: تعلیقات 816 و 686 = 787 و تعلیقات 805 = 778

ص 34 مقدمه: تعلیقات 622 = 620 و تعلیقات 623 = 621

ص 36 مقدمه: تعلیقات 766 = 747

ص 39 مقدمه: تعلیقات 752 = 732

ص 40 مقدمه: تعلیقات 812 = 784 و تعلیقات 816 = 787

ص 41 مقدمه: تعلیقات 808 = 781

ص 62 مقدمه: تعلیقات 651 = ؟

اما در ص 55 و ص 60 شماره صفحات تعلیقات درست است.

غلط های چاپی دیگر بسیار اندک است؛ مثلاً در صفحه 253 سقاه صوبُ رضوانه باید صوت رضوانه باشد و در ص 290 «بَخّ ٍ بَخّ ٍ مَنْ مِثْلُکَ» شاید بهتر باشد به صورت «مِنْ مِثْلِک» خوانده شود. و در ص 307 به جای «استقیموا و لن تَحْصوا باید «و منْ تُحْصوا» باشد. در مورد «تاب اللّه علیه» که در ص 615 به معنای «خداوند او را توبه دهد» ترجمه شده است، شاید بهتر باشد بگوییم: «خدا او را ببخشاید»؛ چنانکه در قرآن «تاب علیه» و «یتوب علیه» و مشتقات آنها مکرر آمده است و همه بدین معناست.

پی نوشت ها

1. موضوع «کنیه» به این سبب ذکر شد که دکتر عابدی در تعلیقات خود (ص 613) در کنیه «ابوالحسن» برای هجویری ابراز تردید کرده اند.

2. ص 58، چاپ اساطیر.

3. نک: مقدمه کشف المحجوب، ص 41.

4. نک: متن کتاب، ص 571 610

5 . س 7، ش 1. [تجدید چاپ شده در این شماره، ص 123 140]

6. ص 589.

7. نک ص 200، 558 و 590

8 . یعنی در ص 385.

9. ص 394.

10. ص 200.

11. ص 232.

12. ص 575 .

13. ص 579 .

14. ص 584 .

15 نک: تذکرة الاولیاء، چاپ اساطیر، ص 63.

16. نک: ابن اثیر، النّهایة ابن اثیر، ج 1، ص 398.



1. پژوهشگر زبان و ادب فارسی و عربی و دانش زبانشناسی.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان