وسواس فکری- عملی چهارمین اختلال از لحاظ اهمیت در میان اختلال های روان پزشکی است. در سال های اخیر و در مقایسه با گذشته، میزان شیوع وسواس افزایش یافته است. شصت و پنج درصد افراد قبل از بیست و پنج سالگی و پانزده درصد آن ها از سی و پنج سالگی به وسواس مبتلا می شوند. از لحاظ نرخ ابتلا، نسبت زنان به مردان کمابیش برابر است (زنان اندکی بیش از مردان به وسواس مبتلا می شوند). این نسبت در کودکان متفاوت است و در پسران دو برابر دختران دیده می شود. نشانه ها و ویژگی های وسواس در چارچوب اوضاع فرهنگی کشورها متفاوت، ولی میزان شیوع آن در جوامع مختلف، یکسان است. اگرچه بعضی از افراد از یک شروع ناگهانی برای این اختلال خبر می دهند، ولی در واقع وسواس «به تدریج» شکل می گیرد.
اختلال وسواس فکری- عملی یک اختلال عصب شناختی، زیستی و رفتاری است که با افکار و رفتارهای وسواسیِ تکرارشونده همراه است، بسیار تنش زاست، وقت بسیار زیادی را می گیرد، باعث اختلال در زندگی و کارکرد روزانه می شود و بر روابط بین فردیِ مبتلایان تأثیر منفی به جا می گذارد. توصیف اختلال وسواس فکری- عملی به عنوان یک اختلال عصب شناختی، زیستی و رفتاری بدین معناست که این اختلال، نتیجه ی اختلالاتی در فعل و انفعالات شیمیایی و مداری مغز و همین طور الگوهای آموخته شده ی رفتاری و تفکری است. وسواس، محصول تفکر و فرض های نادرست درباره ی موضوع خطر و همین طور برداشت و رفتارهای نادرست فرد از شیوه های برخورد با آن خطر است. انواع وسواس عبارت است از وسواس هاس فکری و وسواس های عملی.
وسواس فکری چیست؟
وسواس فکری شامل افکار، تکانه ها، ایده ها، تصاویر، یا هیجان های پایداری است که یک باره وارد ذهن می شوند، تمامی فضای ذهن را اشغال می کنند و باعث نگرانی، اضطراب، ناراحتی و پریشانی شدید می شوند. این ها، ناخواسته و بدون انتظار قبلی وارد ذهن می شوند. معمولاً فرد تصور می کند که کنترلی بر روی آن ها ندارد. بسیاری از افراد و همین طور متخصصان بهداشت روان به طور مشترک معتقدند که مفهوم وسواس فکری همان مفهوم «ترس» یا «نگرانی» است.
وسواس عملی چیست؟
وسواس عملی عبارت است از «رفتارها» یا «اعمال ذهنی» تکرارشونده ای که در پاسخ به وسواس فکری داده می شوند، به طوری که فرد با انجام دادن این رفتارها یا اعمال، تصور می کند می تواند از بند این افکار رهایی یابد یا از میزان نگرانی، اضطراب، پریشانی و ناراحتی خود بکاهد. گاهی وسواس های عملی می توانند شامل موضوع یا هدفی مبهم مانند جلوگیری یا اجتناب از یک واقعه ی ترسناک مانند مرگ، بیماری یا آسیب به خود و دیگران باشند. گاهی بعضی از وسواس های
عملی چندان ارتباطی با افکار و تصورات ذهنی ندارند، مثل افکار نگران کننده ای که با هدف پیش بینی و جلوگیری از وقوع یک واقعه به ذهن می رسند؛ مثلاً؛ «اگر لامپ را روشن و خاموش کنم، دیگر اتفاقی برای فردی که دوستش دارم، نخواهد افتاد».
غالباً در متون مرتبط با وسواس، به چند بیماری دیگر هم اشاره می شود که اگرچه صرفاً زیر عنوان وسواس قرار نمی گیرند، اما گاه همراه با این اختلال ظاهر می شوند. این بیماری ها عبارت اند از: جویدن ناخن، کندن گوشه ی ناخن یا پوست کنار ناخن، رفتار اجباری دزدی (معمولاً تفکر خاصی پشت این رفتار دیده نمی شود، بلکه گاهی می تواند هیجان لذت و راه رهایی از تنش باشد. در ضمن شیء دزدی شده هیچ گونه ارزش مالی و معنوی برای فرد ندارد و گاهی فرد به راحتی آن را دور می اندازد.)، ترس از بیماری یا خودبیمارانگاری (این نشانه در غیاب هرگونه بیماری واقعی مطرح است.)، بدشکلی بدن (در این مورد، فرد تصور می کند بخشی از بدنش بی ریخت یا بدشکل است؛ مثلاً: بینی او بزرگ است یا ران وی بیش از اندازه چاق است.)، اختلال در خوردوخوراک (پرخوری و کم خوری بیش از حد) و سندرم توره یا تیک.
ویژگی های عمومی اختلال وسواس فکری- عملی کدام اند؟
فرد به وسواس فکری، رفتارهای آیین مند اجباری یا هر دو آن ها مبتلا می شود. معمولاً بیش تر افراد مبتلا، هر دو نشانه را دارند و این امر بسیار شایع است. ظهور یکی از آن ها به ندرت اتفاق می افتد، ولی در صورت ظهور، بروز دیگری چندان هم غیرعادی نیست.
- معمولاً فرد به این امر واقف است که این وسواس ها بی معنی، پوچ، غیرضروری، غیرواقعی و افراطی اند. بعضی از افراد آگاهی کافی درباره ی این نشانه ها ندارند و تصور می کنند که ترس شان واقعی و رفتارهای آیین مندشان، ابزاری خوب برای محافظت آن ها از اضطراب و ناراحتی و همین طور جلوگیری از وقوع وقایع بد در آینده است. شایان ذکر است که اکثریت قاطع افراد مبتلا به وسواس، نسبت به اعمال و رفتار خود بینش و آگاهی دارند.
- وسواس فکری- عملی زمانی به عنوان اختلال مطرح می شود که فرد دچار اضطراب و ناراحتی شدید شود و وسواس ها «مدت زمانی طولانی» (دست کم بیش از یک ساعت) از وقت فرد را بگیرند.
- ابتلا به وسواس نباید به علت استفاده از داروها و مواد اعتیادآور یا ناشی از نشانه های عمومی پزشکی مثل پرکاری تیرویید باشد.
در وسواس فکری- عملی ما با نشانه هایی روبه رو هستیم که از بُعد اجباری و تکراری بودن کماکان شبیه به وسواس اند، ولی به عنوان اختلال وسواس فکری- عملی شناخته نمی شوند؛ مانند افزایش یا کاهش مصرف غذا در فرد مبتلا به اختلال خوردوخوراک، کندن مو در اختلال تریکوتیلومانیا، مشغله ی ذهنی نادرست درباره ی شکل ظاهری در اختلال بدشکلی بدن، اشتغال ذهنی با داروها در اختلال سوءمصرف مواد، اشتغال ذهنی در مورد ابتلا به بیماری های سخت در خودبیمارانگاری و رفتارهای اجباری یا تخیلات تکرارشونده ی جنسی در اختلال نابهنجاری جنسی.
منبع مقاله: شمس، گیتی، (1388)، شناخت وسواس و علایم آن: راهنمای علمی شناسایی علایم وسواس، تهران، نشر قطره، 1388.