به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده از بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، این نویسنده و مدرس دورههای داستاننویسی آلجلال گفت: امکانات و شرایط نویسنده شدن در تهران مهیاتر است؛ البته این بدان معنا نیست که شهرهای دیگر از این امکانات بیبهرهاند. تمام شهرستانها و استانهای کشور از این امکانات بهره میبرند، اما ممکن است به اندازه تهران نباشد؛ با این حال نباید نویسندگان شهرستانی، خودشان را دورافتاده ببینند. یکی از موضوعاتی که در دورههای آلجلال به آن تأکید میکنم، همین موضوع استفاده نویسندگان از امکاناتی است که پیرامونشان واقع شده است.
او همچنین در پاسخ به این سوال که چرا از دل دورههای داستاننویسی، نوعی جدید از داستان ایرانی با موضوعات بومی خلق نمیشود، گفت: معتقدم که متأسفانه فهم داستان در کشور ما ناقص است. در اینباره خیلیها را هم مقصر میدانم؛ از آنهایی که ادعای داستاننویسی کردند، اما شاعر پرورش دادند. به نظر من بخشی از داستان ایران را خود داستاننویسها به قهقرا بردهاند.
نویسنده رمان «دختر لوتی» برگزیده جایزه جلال توضیح داد: این نویسندگان گاهی فهم درستی از داستان ندارند؛ چون فرمگرایی بیش از اندازه و درگیری با فضای داستانی دهه 70 را هنوز رها نکردهایم. در فرهنگ خانوادهها هم متأسفانه با داستان و نویسندگی و حتی شعر و شاعری مشکل وجود دارد.
عباسی برای برونرفت از این معضل پیشنهاد کرد: باید این نکته را مورد تأکید قرار دهیم که داستان، یک موضوع جدی و یک مسأله مهم است. حالا از جمله جاهایی که میتوان این موارد را نهادینه کرد، دورههای داستاننویسی است و ما در دورههای داستاننویسی آلجلال بنیاد شعر و ادبیات داستانی، آن را در دستور کار خود قرار میدهیم.
این نویسنده ادامه داد: نویسنده باید بداند که ریاضیات، کیهانشناسی و علوم مختلف، با روایت که یک عنصر داستان است، بیان میشود. در حقیقت، همه دانش بشر روایی است و ذهن انسان طوری طراحی شده که فقط روایت را میفهمد. داستان و فلسفه که از یک ریشه و خانوادهاند، کشورها را میسازند. آلمان دو بار و بعد از جنگهای جهانی اول و دوم نابود شد، اما به اتکای همان فلسفه و ادبیات قوی که دارد، کشورش را خیلی قدرتمند ساخت. سیاستگذاران فرهنگی ما باید این نکته را بدانند که داستان یک کار جدی و مهم است.
نویسنده «هتل گمو» در پاسخ به اینکه این سیاستگذاری کجا باید تعیین شود، گفت: هر فعال فرهنگی به فراخور فعالیتی که در این حوزه دارد باید به این حوزه وارد شود؛ البته مسئولیت نهادهای رسمی در اینباره بزرگتر است. به هر حال ما به عنوان نویسنده باید از تریبونهایی که در اختیار داریم، این موضوع را بیان کنیم تا بالاخره جایی شنیده شود.
شهریار عباسی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تمرکززدایی در تربیت نویسنده بیان کرد: در یکی از کارگاههای داستاننویسی آلجلال که با تازگی و به همت بنیاد شعر و ادبیات داستانی در مشهد برگزار کردم، بعد از خواندن آثار هنرجویان شرکتکننده در کارگاه گفتم: این داستانی که شما در مشهد نوشتهاید، اگر در شیراز یا اصفهان یا هر شهر دیگری نوشته میشد، تفاوتی نمیکرد؛ زیرا در این داستانها به مشهد و پیرامون آن اشارهای نشده است.
او افزود: یا در یکی از کارگاههای دیگر که در زنجان برگزار کرده بودم، از هنرجویان پرسیدم: آیا زنجان افسانه ندارد؟ جغرافیا ندارد؟ تاریخ ندارد؟ چرا در داستانهای شما خبر و اثری از اینها نیست؟ متأسفانه نویسندههای ما در سراسر ایران، مسأله جغرافیا را رها کردهاند و میخواهند مانند موراکامی، نویسنده ژاپنی که به تازگی آثار او گل کرده است، بنویسند و او را تبلیغ کنند.
این داستاننویس ادامه داد: برای جهانی کردن ادبیات ایران باید نوع زندگی خود را در آثارمان منعکس کنیم. در این حالت مخاطب جهانی برای پاسخ دادن به سوالات ذهنش به سراغ این آثار میآید و ادبیات ما هم جهانی میشود. مارکز و اورهان پاموک و ... با همین اندیشه جهانی شدهاند. اتفاقاً حافظ و فرودسی و مولانای ما هم با این اندیشه جهانی شدهاند.
او خاطرنشان کرد: در کارگاههایی که بنیاد شعر و ادبیات داستانی با نام دورههای داستاننویسی آلجلال در استانهای مختلف کشور برگزار میکند، این موضوعات را گوشزد میکنیم. البته پیشنهاد من این است که این کارگاهها بر اساس برنامههایی که برای خود مدون میکنند، به صورت منطقهای و با توجه به ظرفیتهای آن منطقه و استادانی که از آن منطقه برخاستهاند و یا در خصوص آن منطقه مورد نظر تحقیق کردهاند، برگزار شود تا همه استانها حداقل برای یک بار شاهد برگزاری کارگاههای آلجلال با رویکردهایی که عنوان کردم، باشند.
عباسی یکی از راههای تحقق این امر را داشتن نمایندگیها و یا دفاتر بنیاد در مراکز استانها دانست و گفت: مدیریت این دفاتر البته باید به بچههای خلاق و فعال در حوزه داستاننویسی سپرده شود و نباید شکل کارمندی به خود بگیرد.
او همچنین با بیان اینکه نتیجه برگزاری دورههای آلجلال در دوره مدیریت اخیر بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان از سه سال قبل تاکنون، انتشار یک مجموعه داستان و آمادهسازی چند رمان توسط نویسندگان جوان است، گفت: کارکرد بنیاد شعر و ادبیات داستانی در چند سال اخیر، قابل دفاع است و اکنون میزان خروجی بنیاد در حوزه داستاننویسی و تربیت نویسنده فوقالعاده است.