اعتماد، 18/9/81
آزادسازی، شاه بیت عصر «جهانی شدن » است و کمتر اجلاسی از نهادهای بین المللی است که با این شاه بیت آغاز یا انجام نگیرد . از دیدگاه صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و اغلب کشورهای شمال، حذف موانع از سرراه تجارت، از بزرگ ترین اقداماتی است که دولت ها می توانند برای بهبود وضع فقیران خود و سهیم کردن آنان در رفاه جهانی انجام دهند . اما منتقدان بر این باورند که جهانی شدن نه تنها هرگز نمی تواند در خدمت فقیران قرار گیرد، بلکه هم پیوندی با بازارهای جهانی، ناگزیر به فقر و نابرابری دامن می زند . این «جهان ترسی » (1) نیز معقول نیست . از تجارت بین المللی می توان در جهت کاهش فقر استفاده کرد . صحت این حکم را تجربه کشورهای شرق آسیا به اثبات رسانده است .
اما اگر جهان ترسی نامعقول است، «جهان دوستی ساده لوحانه » (2) نیز نابخردانه است; چراکه به وابستگی بی قیدوشرط به خیابان نوزدهم در واشنگتن می انجامد . شعاری که بر ورودی این خیابان نقش بسته، این است: «هم پیوندی تجاری با جهان، کارت سبز عبور از جاده رشد سریع اقتصادی و امحای فقر است » . بی تردید، این ادعا را که جهانی شدن به نفع فقیران است، نباید چندان جدی گرفت . الگوهای فعلی نابرابری در جهان، نه تنها با هیچ یک از ارزش های جهان متمدن همخوانی ندارد، بلکه نافی تمامی تعهدات جامعه بین المللی در مورد امحای فقر تا سال 2015 م نیز هست . از سویی، ادغام کشورهای درحال توسعه در اقتصاد جهانی، اشکال دیگر فقر را نیز تشدید می کند که تبعیض جنسیتی از مهم ترین آنهاست . جهانی شدن میلیون ها زن را به سوی اشتغال رانده و آنان را مورد استثمار شدید قرار داده است .
اگر قرار است امروز جهان با فقر مبارزه کند، لازم است در گام نخست، نوعی تعادل و توازن میان جهان دوستی و جهان ترسی به وجود آید . دولت ها، نهادهای بین المللی و جامعه مدنی، که نقش عمده را در کاهش فقر و تحقق عدالت اجتماعی بر عهده دارند، باید به رایزنی نزدیک با یکدیگر بپردازند . در عرصه ملی نیز سیاست گذاری تجاری نقش محوری را در کاهش یا افزایش فقر ایفا می کند . در مقیاس جهانی هم، کشورهای ثروتمند باید شرایطی را ایجاد کنند که در آن، کشورهای فقیر بتوانند سهم بیشتری را از تجارت جهانی به خود اختصاص دهند .
پی نوشت:
1. aibohpabolg.
2. ailihpabolg.