مقدمه
هر دینی یک سلسله تعالیم را در قالب «عقاید»[1] و «اساطیر»[2] در باب سه موضوع مهمّ خدا، انسان و جهان در اختیار آدمی مینهد و نیز یک رشته احکام متناسب با آن عقاید را در قالب «اخلاقیات» و «عبادیات» در باب ارتباطات و مناسبات انسان با خدا، با خودش، با انسان های دیگر و سایر موجودات عرضه میدارد که این احکام و آن تعالیم مجموعاً شأن و کارکرد خاصّی دارند.
افعال و رفتارهای مورد توصیه یا الزام دین را میتوان به دو دسته عمده تقسیم کرد:
1) افعال اخلاقی (moral) مثل عدالت ورزیدن، صداقت داشتن، احسان کردن، متواضع بودن و... که ممکن است مطلوب لذاته یا مقدمهای برای رفتارهای دیگر باشد.
2) افعال عبادی (مناسکی شعائری (ritual)) که هیچ دینی را بدون این شعائر (اعمال مقدس)، اعم از ساده و پیچیده شامل خطبه و خطابه، سرود و مناجات، تعظیم کردن و زانو زدن، تقدیم هدایای گوناگون و...، نمیتوان تصوّر کرد. این اعمال و رفتارهای مناسکی شعائری دو خاصیت عمده دارند: یکی اینکه همگی اعمالی سمبلیک و نمادین[3] هستند، اما این اعمال در شبکه و بافت اعتقادی هر دین و مذهبی معنا و مفهوم و شأن و کارکرد خاصّی دارند؛ و دیگر آنکه در خدمت هدفیاند. فیالمثل، به دنبال ایجاد حالات و ملکات اخلاقی در انساناند؛ به سخن دیگر، در پی آنند که فضایل اخلاقی را تعلیم و القا کنند و در ذهن و ضمیر فاعل رسوخ دهند.[4]
افزون بر این، گرچه شیوههای عبادت و شعائر و مراسم گوناگون و اعمال مذهبی از دینی به دین دیگر فرق میکند، مشابهت های بنیادینی را در روح و جوهر ادیان میتوان یافت که عبارت است از اینکه همه این اعمال به شیوههای خاص خود، معطوف به خدا یا خدایان برای کسب لطف و رحمت آنان است.[5]
معناشناسی عبادت
واژه «عبادت» از لحاظ لغتشناسی مشتق از ریشه «عَبَد» به معنای «خضوع، اطاعت خاشعانه و نهایت خضوع» است و در اصطلاح به شناخت، احترام و تکریم خدا یا خدایان اطلاق میشود و فعالیت هایی نظیر ستایش، پرستش، اعتراف، شکرگزاری، شفاعت و دادخواهی را در بر میگیرد که عمدتاً نقش تنظیم و ساختاردهی را در ادیان برعهده دارند.[6]
مضافاً اینکه دو واژه «عبادت» و «عبودیت» که هر دو مأخوذ از ریشه «عَبَد» است، در زبان های عبری و عربی به معنای واحدی به کار رفته، با اندک تفاوتی در هر سه دین ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) به معنای اطاعت کامل و محض و صادقانه از خداوند در تمامی امور است و هر سه کتاب «عهد قدیم»، «عهد جدید» و «قرآن» این اطاعت محض و خالصانه را مختص به خداوند میدانند.[7]
ناگفته نماند که عبادات احکام، آداب و اسرار و حکمت هایی دارند که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
معناشناسی «صلوه (نماز)»
«صلوه» که معادل فارسی آن «نماز» است، در لغت به معنی «پرستش، سجود، بندگی و اطاعت، و خم شدن برای اظهار بندگی» است.[8] و در اصطلاح به یکی از فرایض دینی گفته میشود که طی مراسمی به صورت فردی یا جمعی به عنوان عبادت روزانه اقامه میشود. این مراسم که، با تفاوت هایی، در همه ادیان ابراهیمی وجود دارد، غالباً با تطهیر و آداب و تشریفات خاصّی در محلی و به سوی مکانی یا جهتی خاص برگزار میشود.[9]
نماز (تُفیلا) و حکمت آن در یهودیت
بنابر اعتقاد یهودیان، هدف از آفرینش انسان، عبودیت، بندگی و به عبارت دیگر تشبّه یافتن به آفریننده جهان است. مراد از تشبّه یافتن، انجذاب صفات خدا (یهوه) در خود است. از میان صفات گوناگون، هفت صفت، پسندیده درگاه الهی میباشد که عبارتند از: ایمان، صداقت، عدالت، احسان، ترحّم، راستی و صلحجویی. در این میان، مهم ترین صفتی که تمامی روابط انسان با خدا بر آن استوار میشود، «ایمان» است. ایمان هنگام دعا کردن و نماز خواندن به عالی ترین وجه جلوهگر میشود. به سخن دیگر، نماز (تفیلا) بهترین فرصتی است که یک یهودی در آن میتواند به خدای خویش تقرّب جوید.[10]
از مهم ترین شرایط تفیلا آن است که
1 برای هر نماز باید نَطیلا (وضو) گرفت[11]؛
2 در اوقات خاصّی، باید اقامه شود؛
3 تفیلا را میتوان به دو صورت انفرادی و به جماعت به جای آورد؛
4 باید رو به قبله (بیتالمقدس) ایستاد؛
5 بدن نمازگزار و مکان نماز باید پاک باشد و بهتر است که در کنیسه برگزار شود؛
6 آقایان هنگام خواندن تفیلا سر خود را با کلاه (کیپه یا کیپا) و زنان موهای خود را باید بپوشانند؛
7 خواندن تفیلا در هر سه نوبت صبح، بعدازظهر و شامگاه بر مردان بالغ (بالای 13سال) واجب است و خانم ها مکلّفند که از میان سه نوبت، دست کم یک نوبت آن را بخوانند؛
8 در صورت عدم امکانِ خواندن یک نوبت تفیلا، میتوان آن را در نوبت بعدی، با دوبار خواندن جبران نمود.
تفیلا که نام عبری نماز است، به دو بخش کلّی تفیلای عادی و تفیلای ویژه تقسیم میشود. تفیلای عادی در تمام ایام هفته (شنبه شب الی بعدازظهر جمعه) هر روز سه نوبت خوانده میشود که عبارتند از:
1) شحریت (صبح): از حدود یک ساعت قبل از طلوع آفتاب تا حدود چهار ساعت پس از آن.
2) مینحا (بعدازظهر): نیم ساعت پس از ظهر شرعی تا دقایقی پس از غروب آفتاب.
3) عرویت (شامگاه): از غروب آفتاب تا قبل از سپیده دم روز بعد.
این سه تفیلا از دو بخش مقدّمات، مؤخّرات و یک بخش اصلی تشکیل شده است. هر چند مقدّمات و مؤخّرات این سه تفیلا با هم متفاوتند و مقدّمات و مؤخّرات نماز صبح (شحریت) طولانیتر از بقیه است. در هر سه تفیلا گزیدهای از تورات، تلمود، مزامیر و متون مربوط به تفیلا قرائت میشود. بخش اصلی تفیلاها که به «لَحَش» (به معنای آهسته) یا «شَمُونَه عَشَرَه» (به معنای هجده دعا) معروف است، به صورت مشترک و یکسان خوانده میشود، با این تفاوت که در تفیلاهای شحریت و عرویت علاوه بر بخش اصلی لَحَش، متن «شَمَع یسیرائِل» که گزیدهای از آیات تورات است و در آن توحید، پاداش و مجازات الهی و توجه به احکام خداوند مورد تأکید قرار گرفته است، قرائت میشود. همچنین، در روزهای دوشنبه و پنجشنبه پس از قرائت «شمونه عشره» تومار دستنوشته تورات از جایگاه مخصوص خود در کنیسه بیرون آورده میشود و بخش کوتاهی از فصل مربوط به آن هفته از روی آن قرائت میگردد.
تفیلای ویژه مشتمل است بر: 1 . شَبات (شنبه)؛ 2 . رُوش حُودِش (اول ماه عبری)؛ 3 . اعیاد سه گانه و اول سال نو عبری؛ 4 . یوم کیپور. این تفیلاها گاهی اوقات، با تغییراتی، در تفیلاهای عادی و بعضاً با خواندن تفیلاهای اضافی مثل «موساف» و قرائت متنهای ویژه مانند «سفر توراه» و «هِلِل» (به معنای تهلیل و ستایش از خداوند) در مناسبتهای مختلف خوانده میشود.[12]
نماز و حکمت آن در مسیحیت
مسیحیت که مدعی است دینی مبتنی بر رهایی و نجات از زندگی توأم با رنج و گناه است، عیسی را منجی بشر معرّفی میکند و در آن اعتقاد بر این است که راه رهایی و رستگاری در تشبّه یافتن به مسیح است. تشبّه یافتن به مسیح با تأسّی به رفتار و کردار وی میسّر است؛ یعنی اینکه زندگی مسیح را که به طور قطع اسوه و نمونه اعلای زندگی آمیخته با عشق و محبّت عمیق، تواضع و تحمّل درد و رنج است، باید الگوی زندگی قرار دارد.
اما نکته مهمّ این است که رستگاری و نجات بدون فیض خدا میسّر نیست و برای کسب فیض خدا باید به درگاهش دعا و نیایش کرد. دعا و نیایش مسیحی ممکن است فردی یا جمعی باشد و اغلب در کلیساها برگزار میشود، امّا برگزاری عبادات جمعی عمدتاً در روز یکشنبه اتفاق میافتد.[13]
قدر مسلّم آن است که نماز، آنگونه که در یهودیت و اسلام رایج است، در مسیحیت وجود ندارد، بلکه غالباً صورت دعا و نیایش به خود گرفته است. همچنین، شکل، آداب و الفاظ خاصی ندارد. هر مؤمن مسیحی آزاد است که آنطور که کلیسا سفارش می کند، یا هر طور دیگری که دلش بخواهد، نماز بخواند و دعا کند. افزون بر این، مسیحیان نماز واجب ویژهای که هر روز، یا روزهای خاصّی بخوانند، ندارند.[14]
نماز و حکمت آن در اسلام
دین اسلام، همانند سایر ادیان، دارای عباداتی است که نشانههای عبودیت و شیوههایی برای برقراری ارتباط بشر با خدا تلقّی میشود. عبادات صور گوناگونی دارد که بارزترین مصداق آن نماز است. اهمیت نماز در دین اسلام تا بدان پایه است که به عنوان ستون دین معرفی و قبولی سایر عبادات به قبولی آن مشروط شده است. قرآن کریم نیز نماز را نشانه ایمان، تقوی، اصلاح، فروتنی، احسان، نیکوکاری و... میداند.[15]
نماز در دین اسلام احکام، آداب و اسراری دارد. از مهم ترین احکام نماز در این دین میتوان به داشتن طهارت (وضو، غسل، تیمّم)، ایستادن رو به قبله (مسجدالحرام)، رعایت اوقات معین، داشتن شرایط ویژه از حیث مکان و لباس و... اشاره کرد.
مقصود از آداب نماز، مستحبّاتی است که تعدادی از آنها در کتاب های فقهی آمده است، مانند پوشیدن لباس پاکیزه، شانه کردن موها، خوشبو کردن خود و به دست کردن انگشتر عقیق و... . تعدادی دیگر از این آداب را باید در کتاب های اخلاقی و عرفانی جستجو کرد. از جمله «توجه به عزّ ربوبیت و ذلّ عبودیت»، «خشوع»، «سکونت قلب و اطمینان خاطر»، «نشاط و بهجت»، «تفهیم»، «حضور قلب» و... .
همچنین گفتیم که نماز اسرار و حکمتهایی دارد که باطن و حقیقت معنوی آن را تشکیل میدهد که با باطن انسان در ارتباط است و حشر انسان نیز با همان خواهد بود. به عبارت دیگر، سرّ همه عبادات از جمله نماز رسیدن به یقین و کمال است.[16] البته، وصول به این مرتبه از نماز برای همگان میسور نیست مگر برای اهل معرفت و «اهل الله»، که حقیقت آن «عبارت از حصول معراج حقیقی و قرب معنوی و وصول به مقام فنای ذاتی است.»[17]
در یک تقسیمبندی کلی میتوان نماز را در دین اسلام به دو نوع تقسیم کرد:
الف) نمازهای واجب؛ که عبارتند از: 1. «نماز یومیه و آنچه ملحق به آن است مانند نماز جمعه، نماز قصر (شکسته)، نماز احتیاط، نماز قضاء و نمازی که نمازگزار دوباره آن را اعاده میکند؛2. نماز آیات که شامل زلزله، خسوف و کسوف و مانند اینها میشود؛3. نماز میت؛4. نماز طواف واجب خانة کعبه برای حجّ و عمرهای که واجب شده باشد؛5. نماز قضای والدین بر پسر بزرگ؛6. نمازی که بواسطه اجاره، نذر، قسم و عهد واجب میشود.»[18]
ب) نمازهای مستحّبی؛ تعداد این نوع نمازها بسیار زیاد است که از جملة آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ا .نافلة نمازهای روزانه (مجموعاً بیست و چهار رکعت)؛2 .نماز غفیله (دو رکعت)؛3 .نماز شب (یازده رکعت)؛ 4 .نماز تراویح (نمازی بیست رکعتی و به قولی هشت رکعتی که به صورت دو رکعتی بطور انفرادی یا به جماعت پس از نماز عشاء در ماه مبارک رمضان خوانده میشود و مخصوص اهل سنّت میباشد)؛ 5 .نماز عیدین (عید فطر و عید قربان)؛6 .نماز استسقاء (طلب باران)؛7 .و...[19]
گفتنی است که هر یک از این نمازها احکامی دارند که به سبب آشنایی خوانندگان محترم، از ذکر آنها خودداری میشود و در صورت نیاز میتوان به کتب فقهی مراجعه کرد.
نتیجه
از آنچه گذشت، چنین برمیآید که نماز صرفنظر از تفاوت های آشکاری که در آن از لحاظ صورت و محتوا در ادیان ابراهیمی دیده میشود عالی ترین جلوه و بارزترین مصداق عبادت است که از طریق آن میتوان به مقام قرب الهی نایل آمد که معنای حقیقی آن وصول به مقام یقین و کمال نهایی میباشد.
سوتیترها
بنابر اعتقاد یهودیان، هدف از آفرینش انسان، عبودیت، بندگی و به عبارت دیگر تشبّه یافتن به آفریننده جهان است. مراد از تشبّه یافتن، انجذاب صفات خدا (یهوه) در خود است. از میان صفات گوناگون، هفت صفت، پسندیده درگاه الهی میباشد که عبارتند از: ایمان، صداقت، عدالت، احسان، ترحّم، راستی و صلحجویی.
دو واژه «عبادت» و «عبودیت» که هر دو مأخوذ از ریشه «عَبَد» است، در زبان های عبری و عربی به معنای واحدی به کار رفته، با اندک تفاوتی در هر سه دین ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) به معنای اطاعت کامل و محض و صادقانه از خداوند در تمامی امور است و هر سه کتاب «عهد قدیم»، «عهد جدید» و «قرآن» این اطاعت محض و خالصانه را مختص به خداوند میدانند.
قدر مسلّم آن است که نماز، آنگونه که در یهودیت و اسلام رایج است، در مسیحیت وجود ندارد، بلکه غالباً صورت دعا و نیایش به خود گرفته است. همچنین، شکل، آداب و الفاظ خاصی ندارد.
|