آفتاب، ش 11
حاتم قادری در این گفت وگو، رویکرد به اعتدال را در موقعیت سیاسی اجتماعی ایران مورد ملاحظه قرار می دهد .
به نظر ایشان، یکی از مفروضات اعتدال، وجود یک نیروی اجتماعی است که از چنان وزن، گستردگی و اعتباری برخوردار باشد که بتواند مانند یک مفصل عمل کند; یعنی همان طبقه متوسط و لایه های میانی جامعه که می توانند میان لایه های بالا و پایین، به لحاظ اقتصادی، و میان گروه ها و گرایش های چپ و راست، از منظر سیاسی، تعادل برقرار کنند . مشکل جامعه ما فقدان چنین لایه های اجتماعی است . از طرفی آنچه به عنوان سیاست اعتدالی، در دولت دوم آقای خاتمی در دستور کار قرار گرفته است، نه از جهت تئوریک و نه از جهت ارتباط با امر اجتماعی، پایه های روشنی ندارد . ضعف دیگر، در مدیریت این اعتدال است که جهت گیری های لازم در آن دیده نمی شود . از نظر ایشان، سیاست اتخاذ شده در این مدت، سیاستی که از سوی دولت خاتمی و نیروهای هوادار و مؤتلف ایشان در پیش گرفته شد، نتوانست آن بحث های مفهومی و مطالبات را در یک جا سازمان دهد و ایشان را نماینده مناسبی برای پاسخ گویی به آن درخواست ها قرار دهد; همچنین نتوانست با یک چارچوب برنامه ریزی شده و سازمان یافته، نیروهای اجتماعی مقوم آن مطالبات را حمایت کند . کلان ترین شعار آقای خاتمی در پنج سال پیش، جامعه مدنی بود . اگر این را خواستی اجتماعی بدانیم که رای لازم نیز برای آن به دست آمده است، مشخص می شود که مدیریت ایشان تناسبی با این نمایندگی نداشته است . اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، بعید است دولت اصلاحات یا کلیت نظام بتواند قدرت ارتباط خود را با امر اجتماعی حفظ کند .