از کارل مارکس گرفته تا هوراس مان و تئودور آدورنو، بعضی از این متفکران بینظیر از قدرت تخیل خود استفاده کردهاند و یک سری داستان و رمان را از بازتاب افکارشان شکل دادهاند. بنیتا امروز برای شما فهرستی از جذابترین و غیرمنتظرهترین رمانهای فلسفی را جمعآوری کرده است:
فلسفه به نظر خشک و بیروح میآید و تمایلش بیشتر به سمت مباحث ریاضی یا حکمهای دادگاهی است تا هنر، اما بعضی فلسفهها تصویری از نشاط یا حس شاعری را در رابطه با زبان یا نوع روایت خود به نمایش گذاشتهاند و حتی بعضی از آنها در مورد احساس و خیال دست به تفکر زدهاند. به عنوان نمونه ژان بودریار اصصلاحی به نام «تئوری ادبیات» را شکل داد و در آن روی سناریوهایی برای جهان واقعی کار کرد که حتی نسبت به داستانهای علمی و تخیلی خیلی بیشتر غیر قابل باور و پر از خشونت بود. در این مورد بخصوص هدف تلاش برای برانگیختن احساسات و معانی بیپایه بوده است.
اما فلاسفه فقط از بدگمانی پُستمدرن به عنوان تنها راهبرد خود برای قصهگویی و پیشبرد طرحهای خود استفاده نکردهاند. اثر بزرگ هِگل «پدیدار شناسی روح» را میشود به عنوان یک رمان بلند که در آن شخصیتها که در اینجا تجسم ارواح هستند، به تدریج بواسطه دنیا و تاریخ حرکت میکنند، در نظر گرفت. ژان هیپولیت مترجم فرانسوی است که این پدیده را رمان فلسفی میخواند. در یک بخش از رمان دو شخصیت کتاب، «خدا و ضامن»، در کشاکشی مثالزدنی بر سر پاسخ به سوالاتِ بازشناسی و ادراکی خود هستند. نیچه خود صاحب سبک بود و کتاب «چنین گفت زرتشت او» اغلب در فهرست رمانهای فلسفی قرار میگیرد. در این رمان شما یک شخصیت اصلی و داستانی را دارید که یادآور رمانهای تربیتی است چرا که در این داستان معلم قهرمان داستان، درسهای غمانگیزش از زندگی را از طریق تجاربش یاد میگیرد.
همینطور که نظام سرمایهداری و صنعتی با جنگها و کارخانههایش اروپا را تکان میداد، ادبیات از میان ابرها خود را به عنوان یک موضوع مهم برای فلاسفه ناامید، پدیدار کرد. مخصوصاً آن فلاسفهای که در آلمان بعد از جنگ قرار داشتند و تحت تعالیم سنتهای هِگلی با آن حس و حال تاریخ جهانی و روشهای دیالکتیکش قرار داشتند. بعضی از این فلاسفه پذیرفتند که شعرهای حماسی به ظاهر هماهنگ و یکپارچه جهان باستان، در عصر جدیدی که رمان در آن به عنوان ساختاری که توسط یک شخص برای مصرف شخص دیگری تولید میشود، دستنیافتنی هستند.
نظریه گیورک لوکاچ که در اوج جنگ جهانی اول نوشته شد، توصیفکننده سقوط شخصیتی در زندگی مدرنی است که بیارزش و بدون جایگاه و خالی از هرگونه معنای بزرگتری است.
رمان، ساختارهای خود را در جهانی شکل داد که زندگی، آشوبها و سرخوردگیهای شخصی افراد با هم برخورد کرده بود و با هم ترکیب شده بود.
در اوایل قرن بیستم رمان فرسوده شده بود و جذب آشفتگی، سر و صدا و شلوغی زندگی مدرن شده بود. به عنوان یک کمونیست، لوکاچ هم مثل کارهای افرادی مثل والتر اسکات و بالزاک به سمت رماننویسی توصیه شده که براساس خلق یک دنیای منطقی و کاربردی بود، حرکت کرد. در کوتاه مدت راه چاره برای لوکاچ، افرادی مثل: توماس مان و فرانتس کافکا بود. فلاسفه دیگر که دنبالهروی هگل، مارکس و نیچه بودند تئوری انتقادی را ابداع کردند و بطرق مختلف ادبیات را از دل سیاست و فلسفه بیرون کشیدند. آنها حرکت خود را، روی تجاربی مثل: اغراق و طنین عاطفی سبک «اکسپرسیونیسم»، مسخرگی جنبش «دادائیسم» یا افسانهها، رازهای حکایات و لطافت طبع زننده جنبش «عینیت نو»، بنا نهادند. یکی از این فلاسفه والتر بنیامین است که ما فهرست خود را با او آغاز میکنیم.
1. قصهگو توسط والتر بنیامین
بنیامین به خاطر فلسفه مارکسیستی و مسیحیاش شناخته میشد که در آن زمان او برای تعریف خود از مفهوم تاریخ از قدرت تمثیل و توصیفات شاعرانه استفاده میکرد. کسی که کمتر به خاطر سایر کارهایش او را میشناسند. فعالیتهایی که در آن بصورت تفننی انواع قالبهای ادبی مثل: نوشتن نمایشنامههای رادیویی، غزل، فیلمنامه نویسی، ژانر افسانه، رماننویسی و ... را تجربه کرده است. ادبیات او شامل تمثیلهایی از کافکا، قطعات خندهداری که در واقع کنایهای به شرایط زندگی شخصیاش بوده، فراواقعگرایی و داستانهای خیالی، اسطورههایی برای کودکان و داستانهای واقعی روانشناسانه است. قلم داستانی او مثل نوع نوشتههای فلسفیاش به موضوعاتی مثل: مسافرت، بازی، قمار، عشق، سرنوشت، ادبیات سنتی و رابطه بین عمل و انفعال نسلها پرداخته است. یکی از اولین آثارش با عنوان «شیلر و گوته» که تصورات یک شخص عامی است. این اثر یک توهم نامانوس از تاریخ ادبیات آلمان است که روی از هم پاشیده شدن هرم طبقاتی جامعه و بردن جامعه به مرز از هم گسستن توسط شیطان متمرکز است.
2. همخونی داوطلبانه از یوهان ولفگانگ فون گوته
این اثر از گوته فوقالعاده عظیم است. او یک شاعر، مدیر، سیاستمدار، نمایشنامهنویس، نویسندههای داستانهای کوتاه و رماننویس است. سبک نوشتاری او تحت تاثیر، نگاه فسلفیای که به همان اندازه که سرشار از نوشتههای ادبی بود به همان میزان نیز تاثیر گرفته از دیدگاه ذاتی فلسفی تجربی او در تئوری رنگها و نورشناسی، تکامل و گیاهشناسی قرار داشت. این رمان علایق مختلف او در کشف جاذبه روابط انسانی و جاذبه و دافعه، اثر و عکسالعمل آنها را با هم ادغام میکند.
3. رمان عقرب و فلیکس یک رمان فکاهی به قلم کارل مارکس
در سال 1837 میلادی در سن 19 سالگی این رمان را نوشت. این رمان مضحک، غریب و پر از لفاظی همراه با عناصری از سبک نوشتاری رمان «زندگی و عقاید آقای تریسترام شندی» نوشته لورنس استرن است. این رمان همچنین بخشی از مقابله با تفکر ایدهآلگرای آلمانی و دارای مضمونی قوی از نیازهای مادی یک فرد و تقسیمبندی طبقاتی جامعه است. "این انسان عادی است که: هیچ حق برتری ندارد، حق به مبارزه طلبیدن چالشهای روزگار را ندارد، اوست که باید خود را به میان امواج خروشان بیندازد تا بتواند از اعماق دریا گهرهای خلاقیت و دانش را شکار کند و قبل از اینکه چشمان او بتواند این عظمت را درک کند و او این را با سرسختی بدست میآورد اما کسی که در جامعه وارث همه چیز است فقط اجازه میدهد او ذرهای از این دریای عظیم دانش را با خود ببرد. برای ایجاد ترس هم که شده ممکن است عضوی از بدن او را قطع کند و اجازه هیچ کاری را ندهد.
4. آثار ارنست بلوخ
بلوخ نثر ادبی نمینوشت اما بعضی نوشتههای ابتدایی فلسفی او مثل: «این مجموعه»، اضافات مقالههایش، داستانها، افسانههای پریان و حکایات، حالت بیسرانجامی است که بدنبال اضافه کردن حس «تعلیق» و «روشنایی» به ابهامات لحظه حاضر هستند. این موضوع همانقدر که فلسفی است ادبی نیز هست.
5. گینستر توسط زیگفرید کراکائر
یک رمان از شرح حال خودش همراه با نمایشهای خندهداری که بیپرده از چارلی چاپلین نقل قول میکند و یک طنز تلخ نسبت به دنیا که گویی متعلق به نسلی گمشده است. یک کمدی مأیوس از پاره پاره شدن انسان عصر حاضر و نابودی شخصیتش در جامعه بزرگ امروز است که فقط به زبان آلمانی موجود است!
![](/Upload/Public/Content/Images/1395/11/23/1731080972.jpg)
Eric Schaal/Time & Life Pictures/Getty
6. دکتر فوستوس از توماس مان
بدون در نظر گرفتن آفتاب سوزان آلمان و کالیفرنیا توماس مان و تئودور آدورنو با همدیگر روی این رمان بلند کار کردند. این اثر در مورد قساوت و منطقگرایی یک آهنگساز است که بسیار به آهنگساز مشهور آرنولد شونبرگ شبیه است. اثر روایتگر زندگی افسانهای و اهریمنی شخصیت داستان که یک آهنگساز بیمار مبتلا به سفلیس به نام «آدرین لِوِکُن» است. این شخصیت را شما در کتاب «فلسفه موسیقی نو» از آدورنو هم میبینید. آدورنو خودش نیز به صورت یک شیطان و تا جایی که اندیشه به او اجازه میدهد در ظاهر یک تئوریپرداز و منتقد، کسی که خودش آهنگساز است، ظاهر میشود.
7. گنج ایندین جو نوشته تئودور آدورنو
آدورنو این اشعار را در اوایل سال 1930 تحت تاثیر رمان «باد شدید در جامائیکا» اثر ریچارد هیوز نوشت. داستان در مورد دوستی دو پسر در جامعه روستایی آمریکا در قرن نوزدهم است اما زمینه داستان ترس و گناه است. این اثر مضامینی همچون قتل، خانههای روحزده و اعدام دارد و از قدرت آثاری مثل: «هاکلبری فین» و «تام سایر» برای کشف ناشناختهها استفاده کرده است. اثر مضمونی ضد اسطورهای دارد که برای آدورنو بسیار عزیز است. این کتاب هم فقط به زبان آلمانی است.
8. طرحی برای یک رمان، نویل چمبرلین (نخست وزیر سابق بریتانیا) از ماکس هورکهایمر
هورکهایمر یک جامعهشناس و تئوریپرداز مکتب فرانکفورت است که کتاب «سپیدهدم و زوال» را که یک تحقیق شاعرانه روی جامعه آلمان است و اساس ضد انقلابی آن از کلمات قصار و کوتاه استفاده کرده، نوشته است. نوشتهای نادر است اگرچه سبک نوشتاری غیر معمولی دارد. یک اثر با زبان هزلی است که بدنبال چمبرلین بعد از مرگ و ملاقات او با خداوند است. خدا برخلاف انتظار خودش در هیبت یک زن است که تردیدهای خودش را دارد، او نشانههایی از یک جامعهگرا و دموکرات را در خود دارد.
9. همه اسبهای پادشاه از میشل برنشتاین
برنشتاین یک موقعیتگرا بود و خیلی روشن بود که به دامان فلسفه هگل و مارکس بیفتد. طبق گزارشها این رمان را نوشت تا برای گسترش ادبیات سبک «تراش پاپ» جوانان بعد از جنگ، پول جمع کند. "همه ما مثل شخصیتهای یک رمان هستیم، تا حالا متوجه این موضوع نشدهاید؟ فقط من و شما با یک جملاتی کوتاه و خشک صحبت میکنیم. فقط یک موضوع ناتمام در مورد ما انسانها وجود دارد و رمانها نیز به همینگونهاند. آنها همه چیز را به شما نمیدهند. این قاعده بازی است و زندگی ما هم مثل رمانها همانطور قابل پیشبینی است.
10. باغ وحش دادلی: داستان یک فیل توسط آلفرد سانرتل (اقتصاددان)
آلفرد را بیشتر به خاطر کارهایش در حوزه معرفتشناسی تجرید واقعگرایانه میشناسند تا کتابش برای کودکان که در وست میدلندز انگلیس نوشته است. داستان در مورد فیلی است که از باغ وحش فرار میکند و یک اتوموبیل مینیکوپر قرمز روشن را له میکند. یک داستان افسانهای که مورد تقدیر رسانهها بوده (اما از لحاظ ادبی بیارزش) و دارای نوشتاری ظریف و کنایهآمیز است. این کتاب در سال 1987 در آلمان، وقتی منتشر شد که آلفرد 88 ساله بود. کتاب همراه با تصویر زیبایی از او که در حال خواندن روزنامه «ساندی تایمز» است به همراه تصاویری از یک مینیکوپر، بعد از اینکه یک فیل آن را له کرده است، به بازار عرضه شده است.
امیدوارم بعضی از این آثار بسیار بزرگ را به زبان فارسی در کشور خودمان ببینیم.