در این نوشتار برخی ابعاد معنوی کار و تلاش در طلب معاش و روزی را با بهره گیری از سخن و سیره اهل بیت (ع) بیان خواهیم کرد.
ابعاد معنوی کار و تلاش
این ابعاد عبارتند از:
1.وظیفه بودن طلب روزی؛ بدین بیان که خداوند متعال، شرط رسیدن روزی به انسان را در طلب عملی یعنی تلاش و کوشش وی قرار داده است؛ ازاین رو طلب روزی وظیفه هر مرد و سرپرست خانوار است و با ترک طلب و پرداختن به عبادت و دعاکردن برای رسیدن روزی یا درخواست دعا از دیگران، روزی انسان نمی رسد و این تکلیف از دوش انسان برداشته نمی شود.
2.کار و تلاش برای تأمین معاش خانواده طاعت و عبادت خداست و ترک این کار به انگیزه پرداختن بیشتر به عبادت، در حقیقت ترک عبادتی بزرگ تر است!
3.سخت کوشی برای تأمین خرجی خانواده، هم سنگ جهاد در راه خداست و پاداش مجاهدت در راه خدا را دارد.
4.طلب دنیا با انگیزه های متعالی همچون تأمین هزینه های خانواده و انفاق در راه خدا کمک بر آخرت بلکه همان طلب آخرت است.
مقدمه
کار و تلاش و طلب معاش از مباحث مهم اقتصادی است که هر فرد و جامعه ای با آن دست به گریبان است و موضع گیری درست یا نادرست نسبت به آن می تواند در سعادت یا شقاوت دنیوی و اخرویِ فرد و اجتماع انسانی تأثیرگذار باشد. از آنجا که دین اسلام، دینی سعادت گرا و آخرت گراست شاید در ذهنیت برخی چنین نقش بسته باشد که اسلام به کار و تلاش و طلب روزی چندان بها نمی دهد و رویکرد اسلام بیشتر به عبادت و بندگی و زهد و وارستگی از قید همه تعلقات مادی و دنیوی است.
چنان که در جهان اسلام از همان قرون نخستین، جریانی معروف به نام تصوف پدید آمد که بیشتر به این اندیشه مایل بود و در زهد و عبادت طریق افراط را می پیمود. اما با دقت در آموزه های اهل بیت (ع) روشن می شود که این صورت ذهنی بر حاق اسلام منطبق نیست و اسلام در جای خود به کار و تلاش در راه تأمین معاش وقع و ارج بسیار نهاده و آن را در جایگاهی والا و قدسی نشانده است و اصولاً یکی از ابعاد زندگی اهل بیت (ع)، پرداختن به کار و ترغیب بدان بوده است. آنان بر کارکردن هر مرد با دست خود و عرق ریختن او در کارهایی همچون کشاورزی و صنعت تأکید و ترغیب می کرده اند و برای تأمین معاش به همین مقدار بسنده نمی کردند که اموالشان را به کارگزار یا خادمی بسپارند تا در آن تجارت یا زراعت کند و سودش را به آنان بازگرداند.
هدف و انگیزه اساسی کار و تلاش
با تأمل در روایات اهل بیت (ع) می توان چهار هدف و انگیزه اساسی را برای کار و تلاش بازشناخت که عبارتند از:
1.تأمین هزینه خود و خانواده خود و گشایش دادن بر آنان؛
2.بی نیازی از هم نوعان و پرهیز از سرباری دیگران و حفظ عزت و استقلال خود؛
3.حفظ خود از افتادن در گناهان ناشی از فقر؛
4.مصرف مال در راه های خیر همچون صله رحم، صدقه، حج و زیارت.
با این مقدمه به بیان برخی ابعاد معنوی کار و تلاش در طلب معاش و روزی از منظر اهل بیت (ع) می پردازیم و این مهم را در قالب چهار نکته اساسی دنبال می کنیم.
الف. طلب روزی، یک تکلیف الهی
در عده ای از روایات اهل بیت (ع) این مطلب آمده است که رفتن به دنبال روزی یا طلب روزی یک دستور الهی است و پرداختن به کار دیگری همچون عبادت مستحب، جای آن را نمی گیرد و سبب نزول روزی نمی شود. عمر بن یزید می گوید: «به امام صادق (ع) گفتم: مردی گفت: در خانه ام می نشینم و بسیار نماز می خوانم و بسیار روزه می گیرم و پروردگارم را بسیار عبادت می کنم و روزی ام نیز نزدم خواهد آمد. امام صادق (ع) گفت: این یکی از سه کسی است که برایشان مستجاب نمی شود.» یعنی این خواسته روزی آنان به درگاه خدا به اجابت نمی رسد و روزی برای آنان نمی رسد.
گاه برداشت ناروا از یک آیه یا یک روایت، انسان را به وادی افراط یا تفریط در یک موضوع دینی همچون طلب روزی می کشاند؛ علی بن عبدالعزیز می گوید: امام صادق (ع) به من گفت: عمر بن مسلم چه کرد؟ گفتم: فدایت شوم به عبادت رو آورده و تجارت را ترک کرده است. امام (ع) گفت:
وای بر او! آیا ندانست که برای تارکِ طلب (خواسته اش) مستجاب نمی شود. گروهی از اصحاب رسول خدا (ص) هنگامی که این آیه نازل شد: «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ» درها را بستند و به عبادت رو آوردند و گفتند: کفایت شده ایم. این خبر به پیامبر (ص) رسید، پس به سوی آنان فرستاد و گفت: چه چیزی شما را بر این کار واداشت؟! گفتند: ای رسول خدا! خداوند متکفل روزی هایمان شده است پس به عبادت رو آوردیم. پیامبر (ص) گفت: همانا کسی که این کار را بکند برای او [خواسته اش] مستجاب نمی شود. بر شما باد به طلب.
روشن است که روزی مستقیم از آسمان پایین نمی افتد! این عالَم، عالَم اسباب است و خداوند، طلب را سبب نزول روزی قرار داده است. درست است که خداوند می گوید: «و فی السماء رزقکم؛ روزی شما در آسمان است»، ولی کار و تلاش سبب نزول آن است؛ عمر بن یزید می گوید: «امام صادق (ع) گفت: آیا می پنداری اگر مردی وارد خانه اش شود و در را ببندد از آسمان چیزی بر او فرو می افتد؟
اصل طلب روزی را نه می توان با عبادت و دعای خود جایگزین کرد و نه با دعای دیگران؛ شخصی می گوید: «نزد امام صادق (ع) نشسته بودیم که ناگاه علاء بن کامل وارد شد و در برابر امام صادق (ع) نشست و گفت: خدا را بخوان که مرا بی رنج و زحمت روزی دهد. امام (ع) گفت: برایت دعا نمی کنم! طلب کن همچنان که خدا امرت کرده است». امام در اینجا تصریح می کند که امر به طلب، امر الهی است و چیزی نیست که حتی پیامبر اکرم (ص) آن را بنیان گذاشته باشد.
کُلَیب صَیداوی می گوید: «به امام صادق (ع) گفتم: برای من خداوند عزوجل را در [امر] روزی بخوان که کارهایم قاطی و پیچیده شده است. امام به سرعت پاسخ داد: خیر، خارج شو و طلب کن». مراد از خارج شو و طلب کن؛ یعنی باید حرکتی از تو باشد تا برکت از جانب خدا برسد و تا وقتی در خانه بیکار بنشینی نباید توقع گشایش در کار خود را داشته باشی.
گفتنی است این روایت و امثال آن دعاکردن برای طلب روزی و وسعت در آن را نفی نمی کند، بلکه می گوید: دعا بدون طلب بی اثر است و حتی امام معصوم نیز برای آن دعا می کند؛ زیرا هر سنتی در محدوده خودش تأثیر دارد و سنت دعا جای سنت طلب روزی را نمی گیرد و باید با توکل زانوی اشتر را بست!
ائمه (ع) گاه تأثیر طلب در رسیدن روزی را با ذکر مثالی از طبیعت به اصحاب خود یادآوری می کردند که برخی موجودات بسیار ضعیف چگونه به دنبال روزی هستند و روزی خود را با تلاش به دست می آورند؛ علاء بن رزین می گوید: «از امام صادق (ع) شنیدم که می گفت: آیا یکی از شما عاجز است از اینکه همچون مورچه باشد؛ همانا مورچه به سوی لانه اش می کشد». یعنی شما که از مورچه ناتوان تر نیستید اگر به دنبال طلب روزی بروید خداوند روزی تان را می دهد.
امام صادق (ع) به اصحاب خود سفارش می کرد که بعد از خواندن نماز صبح و انصراف از آن، بامدادان به دنبال روزی بروند و روزی حلال را طلب کنند. همچنین از آن حضرت نقل شده است که امام زین العابدین (ع) بامدادان در طلب روزی خارج می شد.
اهل بیت (ع) شیعیان خود را به طلب روزی در سخت ترین شرایط نیز امر کرده اند؛ امام صادق (ع) به هشام صَیدلانی گفت: «یا هِشَامُ إِنْ رَأَیتَ الصَّفَّینِ قَدِ الْتَقَیا فَلَا تَدَعْ طَلَبَ الرِّزْقِ فِی ذَلِک الْیوْمِ؛ ای هشام! اگر دیدی دو صف [حق و باطل] با هم برخورد کرده اند [و آماده کارزارند] طلب روزی را در آن روز فرومگذار». در همین راستا در روایت دیگر شهاب بن عبدربه می گوید: «امام صادق (ع) به من گفت: اگر پنداشتی یا به تو [خبر] رسید که این امر [ظهور قائم] در فردا خواهد بود پس طلب روزی را رها مکن و اگر توانستی که سربار دیگران نباشی چنین کن»
انتظار فرج سبب نمی شود که ما دست از کار و تلاش روزانه خودمان برداریم. انتظار فرج به معنای رهاکردن دنیا و کسب و کار نیست؛ چون حتی وقتی که امام زمان (عج) هم بیاید باز امر به طلب روزی سر جای خود خواهد بود!
ب. کار و تلاش؛ طاعت و عبادت خدا
دسته ای از روایات اهل بیت (ع) کار و تلاش را طاعت و عبادت خدا می خواند. روایات دال بر این مطلب متعدد است که در اینجا به بیان برخی از آنها می پردازیم.
«محمد بن منکدر در نیمروزی گرم، امام باقر (ع) را در اطراف مدینه دید که مشغول تلاش و عرق ریختن بود. با دیدن این صحنه با حالت دلسوزی به سمت امام آمد و به خیال خود شروع به موعظه امام کرد که: پیری از قریش در این ساعت از روز در طلب دنیاست! اگر در این حال مرگت فرا رسد چه می کنی؟! امام (ع) به او گفت: اگر در این حال مرگ به سراغم آید در طاعت خداوند عزوجل هستم، خودم و عیالم را با این کار از تو و از مردم حفظ می کنم»
اسباط بن سالم می گوید: «بر امام صادق (ع) وارد شدم و امام از حال عمر بن مسلم از ما پرسید که چه کرد؟ گفتم: شخص صالحی است لکن تجارت را رها کرده است. امام صادق (ع) سه بار گفت: [این] کار شیطان است! آیا ندانست که رسول خدا (ص) قافله ای را که از شام آمد خرید پس در آن به اندازه ای سود کرد که بدهی اش را پرداخت و [باقیمانده آن را نیز] در میان خویشاوندانش تقسیم کرد؟!
خداوند عزوجل می گوید: «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیعٌ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ» قصه پردازان می گویند: «این گروه تجارت نمی کردند» دروغ می گویند؛ آنان [تجارت می کردند] ولی نماز در اوقاتش را ترک نمی کردند و چنین کسی برتر است از کسی که به نماز حاضر می شود و تجارت نمی کند».
اینکه امام (ع) ترک کسب وکار و پرداختن به عبادت را کار شیطان خوانده است، یعنی شیطان آن شخص را گمراه کرده و حقیقت امر را بر او مشتبه کرده است. این عبارت به روشنی اهمیت کار و تلاش را می رساند. از سوی دیگر، در ذیل روایت نیز، تجارتِ همراه با عبادت را برتر از عبادت محض دانسته است؛ یعنی خود تجارت نیز از عبادتی که امثال عمربن مسلم انجام می دهند برتر است.
معلی بن خنیس می گوید: «نزد امام صادق (ع) بودم که امام از احوال مردی پرسید. گفتند: دچار فقر شده است. امام گفت: پس الآن چه می کند؟ گفتند: در خانه پروردگارش را عبادت می کند. امام گفت: پس قوتش از کجاست؟ گفتند: از نزد برخی برادرانش. امام (ع) گفت: «وَ اللَّهِ لَلَّذِی یقُوتُهُ أَشَدُّ عِبَادَةً مِنْهُ»: به خدا قسم! کسی که قوت او را می دهد عبادتش سخت تر از اوست». این روایات نشان می دهد که باید نگاه ما به عبادت، تغییر یابد و عبادت را تنها به ایستادن و خم وراست شدن در برابر خدا ندانیم.
محمد بن عُذافر از پدرش نقل می کند که امام صادق (ع) 1700 دنیار به من داد و گفت: با آن تجارت کن سپس گفت: «أَمَّا عَلَی ذَاک مَا بِی شَرَهٌ وَ لَکنْ أَحْبَبْتُ أَنْ یرَانِی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُتَعَرِّضاً لِفَوَائِدِهِ؛ بدان که من حرصی بر سود آن ندارم لکن دوست دارم که خدا مرا در حال طلب فواید آن ببیند». مشابه این مطلب در روایت دیگر از امام صادق (ع) نیز چنین آمده است: «من در برخی از زمین های کشاورزی ام کار می کنم تا جایی که عرق می ریزم درحالی که کسی را هم دارم که مرا از این کار کفایت کند؛ برای اینکه خداوند عزوجل بداند من روزی حلال را طلب می کنم»
ج. کار و تلاش، همسنگ جهاد در راه خدا
دسته ای دیگر از روایات اهل بیت (ع) کار و تلاش در راه تأمین نیازهای خانواده را همسنگ جهاد در راه خدا می نهد. در یک روایت، حلبی از امام صادق (ع) چنین نقل می کند: «الْکادُّ عَلَی عِیالِهِ کالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛ کسی که با سختی برای عیالش کار کند همانند مجاهد در راه خداست»
کَدّ به معنای سختی در کار و طلب درآمد و اصرار در طلب است. طبیعی است که کدّ با خستگی ملازمه دارد، ازاین رو برخی از اهل لغت، کدّ را به خسته کردن نیز معنا کرده اند که اگر در روایت کد را به این معنا بگیریم به معنای خسته کردن خود است. عیال نیز جمع عَیِّل و به معنای کسانی است که مرد متکفل زندگی و خرج آنان است.
در این روایت، سختی در راه معیشت با سختی جهاد در راه خدا همانند دانسته شده است. پس آنچه از پاداش های عظیم خدا به مجاهدان در راه خدا در قرآن و روایات وعده داده شده است برای تلاشگران در راه معیشت خانواده نیز خواهد بود. در روایت دیگر نیز فضیل بن یسار از امام صادق (ع) چنین نقل می کند: «هنگامی که مرد تنگدست باشد و به اندازه قوت خود و خانواده اش کار کند و حرامی را طلب نکند، پس او همانند مجاهد در راه خداست»
ظاهراً مقصود روایت آن است که اگر کسی ثروتمند باشد و روزی خانواده را بی زحمت یا با زحمت اندک به دست آورد ثواب مجاهده در راه خدا ندارد. در روایت قبل نیز تعبیر کّد آمده بود که به معنای سختی در کار است. یک وجه شبه جهاد در راه خدا و کد بر عیال نیز سختی هر دو کار است، البته در صورتی که کد بر عیال فقط برای طلب حلال باشد؛ زیرا چنان که در روایت نیز اشاره شده است که اگر پای مال حرام به روزی باز شود دیگر کار از ارزش می افتد گرچه آن مال حرام آمیخته به حلال باشد. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که جنگیدن با شمشیرها از طلب حلال آسان تر است.
در روایتی دیگر اجر تلاش برای خانواده، از جهاد در راه خدا نیز بزرگ تر دانسته شده است؛ زکریا بن آدم از امام رضا (ع) چنین نقل می کند: «کسی که از فضل خدا طلب می کند چیزی را که با آن عیالش را حفظ کند اجرش از مجاهد در راه خداوند عزوجل بزرگ تر است»
د. کار و تلاش، طلب آخرت
یکی از بیان های زیبای اهل بیت (ع) درباره رابطه دنیا و آخرت این است که دنیا را کمک کار آخرت و دنیا را برای رسیدن به آخرت می دانند و از این منظر دنیا نه تنها نکوهیده که بسی پسندیده است. در روایات و نقل های متعدد از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) چنین آمده است: «نِعْمَ الْعَوْنُ الدُّنْیا عَلَی طَلَبِ الْآخِرَةِ؛ دنیا خوب کمکی است بر طلب آخرت».
بالاتر و زیباتر از این تعبیر نیز در برخی روایات آمده است که طلب دنیا را همان طلب آخرت گرفته اند و میان آنها جدایی قائل نشده اند؛ عبدالله بن ابی یعفور می گوید: «مردی به امام صادق (ع) گفت: به خدا سوگند! همانا ما دنیا را طلب می کنیم و دوست داریم که دنیا به ما داده شود. امام (ع) از او پرسید: دوست داری با دنیا چه کنی؟ گفت: با آن خود و عیالم را تأمین کنم، صله رحم کنم، صدقه بدهم و حج و عمره بگزارم. امام (ع) گفت: این طلب دنیا نیست، این طلب آخرت است»
گویا طلب دنیا به خودی خود از منظر اهل بیت (ع) به تعبیر منطقی لابشرط است؛ چنان که امام (ع) هم از آن مرد پرسید: دوست داری با دنیا چه کنی؛ یعنی مهم هدف از طلب دنیاست؛ اگر انگیزه های مثبت در ورای طلب دنیا نهفته باشد دیگر دنیاطلبی مذموم نیست و دنیاطلبیِ نکوهیده در روایات دیگر، از این قسم خروج موضوعی دارد.
در برخی روایات دیگر آمده است که سرانجامِ طلب دنیا برای انگیزه های مثبت، سعادت در آخرت است. امام باقر (ع) می گوید: مَنْ طَلَبَ [الرِّزْقَ فِی ] الدُّنْیا اسْتِعْفَافاً عَنِ النَّاسِ وَ تَوْسِیعاً عَلَی أَهْلِهِ وَ تَعَطُّفاً عَلَی جَارِهِ لَقِی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَیلَةَ الْبَدْرِ؛ کسی که [روزی در] دنیا را طلب کند برای طلب عفت از مردم و گشایش دادن بر خانواده اش و عاطفه ورزی بر همسایه اش، خداوند عزوجل را در روز قیامت ملاقات می کند درحالی که رویش همچون ماه در شب بدر تمام است.
توسعه دادن بر خانواده و درآوردن آنها از مضیقه و تنگناهای زندگی، خود یک ارزش است. تعبیر: «وجهه مثل القمر...» نیز اشاره به این نکته است که طلب روزی به انگیزه های فوق به انسان نورانیت می بخشد.
در برخی دیگر از روایات علاقه به جمع کردن مال برای هزینه کردن در راه های درست نشانه وجود خیر در انسان معرفی شده است؛ امام صادق (ع) می گوید: لَا خَیرَ فِی مَنْ لَا یحِبُّ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ حَلَالٍ یکفُّ بِهِ وَجْهَهُ وَ یقْضِی بِهِ دَینَهُ وَ یصِلُ بِهِ رَحِمَهُ؛ هیچ خیری نیست در کسی که جمع مال از [راه] حلال را دوست ندارد، تا با آن [آب] رویش را حفظ کند و بدهی اش را بپردازد و صله رحم کند.
اگر این بی علاقگی به جمع مال از راه حلال را بتوانیم زهد بنامیم، روشن است که این قسم از زهد از چارچوب زهد اسلامی خارج است. از بررسی روایات فوق و سیر در سیره و سخنان اهل بیت (ع) به روشنی به دست می آید که مفاهیمی همچون زهد و عبادت ـ به معنای خاص آن ـ هر یک حدود و چارچوب های معینی دارد که خروج از آنها به مفاهیم دیگر دینی ضربه می زند. آنچه گذشت برخی ابعاد معنوی کار و تلاش از منظر اهل بیت (ع) بود.
منابع
1.أساس البلاغة، زمخشری، محمود بن عمر، چ1، بیروت، دار صادر.
2.جمهرة اللغة، محمد بن حسن ابن درید، چ1، بیروت، دارالعلم للملایین.
3.الکافی، محمد بن یعقوب کلینی رازی، تهران، دارالکتب الإسلامیة، 1365ش.
4.کتاب العین، فراهیدی، خلیل بن احمد، چ2، قم، هجرت، 1410ق.
5.المحیط فی اللغة، اسماعیل بن عباد (صاحب بن عباد)، تحقیق محمدحسن آل یاسین، چ1، بیروت، عالم الکتب.
6.معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس، تحقیق: عبدالسلام محمد هارون، چ1، قم، مکتب الإعلام الإسلامی.