از قدیم گفتهاند «قبل از ازدواج چشمها را خوب باز کنید و بعد از آن چشمها را ببندید». این مثل به خوبی اهمیت انتخاب صحیح برای یک ازدواج خوب توأم با آرامش را نشان میدهد؛ اما انتخاب باید برچه مبنایی باشد؟ چه نکاتی باید مدنظرباشد؟ گاهی مشکلات رفتاری و اخلاقی در یکی از زوجها وجود دارد که بعد از شروع زندگی تظاهر پیدا میکند و به همین دلیل عدهای میگویند تا با کسی زیر یک سقف نرویم متوجه خصوصیات اخلاقی او نخواهیم شد. اما روانشناسان نظر دیگری دارند و میگویند تمام خصوصیات رفتاری فرد از پیش از ازدواج قابل شناسایی است لیکن کار سادهای نیست و تنها یک روانشناس و مشاور متخصص قادر به شناسایی آنها است. برای آشنایی بیشتر با این موضوع و کمک به افراد برای انتخابی عقلانی و اصولی در ازدواج، بنیتا گفتوگویی با دکتر پروانه صفایی مقدم یکی از روانشناسان متبحر کشور ترتیب داده است که در ادامه میخوانید. با ما همراه باشید.
خانم دکتر آیا اختلالات خلقی ممکن است در دوران آشنایی پنهان بمانند؟
زمانی که دختر و پسری قصد ازدواج دارند ممکن است همه رفتارهای طرف مقابل برایشان عادی به نظر برسد و حتی در مواردی به علت علاقه زیاد به طرف مقابل رفتار نادرست او را توجیه کنند. این مشکل خصوصا در ازدواجهایی که رسمی و سنتی شکل میگیرد شایع است. یکی از مواردی که ممکن است عادی به نظر برسد، اختلالات خلقی است. به طور نمونه نوعی از افسردگی معروف به افسردگی مقطعی وجود دارد که در زمانهای مشخص ایجاد میشود؛ از دید دیگران، فرد مبتلا فردی بی ثبات است. درحالی که مسأله تنها بی ثباتی نیست و این شخص نوسانات خلقی دارد. شاید فرد مقابل فکر کند که فرد بهانهگیر است و اگر به بهانههای او توجه کند مشکلات حل خواهد شد. اما رفته رفته متوجه خواهد شد که نه تنها شرایط بهتر نمیشود بلکه بدتر هم شده است. در واقع این فرد دچار مشکل افسردگی است که رفته به رفته بدتر میشود.
اختلالات خلقی پنهان شامل چه موارد دیگری است؟
نوع دیگری از اختلال خلق، پرخاشگری است. اگر کسی پرخاشگریهای دائم دارد نباید این مشکل را عادی تلقی کرد و خود را مقصر دانست؛ زیرا پرخاشگری زمینه در ناکامی دارد و فردی که دچار ناکامی شده و نتوانسته به نیازهای خود برسد دچار پرخاشگری میشود. پرخاشگری یکی از دلایل افسردگی است. اگر این مشکل قبل از ازدواج حل نشود و به بعد از دوران ازدواج برسد بسیار مشکلساز خواهد بود.
نوع دیگری از اختلال در گروه اختلالات شخصیتی است و معمولا خانمها بیشتر با آن مواجه هستند. شخصیتهای هیستیریک مشکلات روحی خود را به صورت دردهای جسمانی بروز میدهند. مدام از سردرد، کمردرد و دردهای جسمانی شکایت میکنند. اختلال خودشیفتگی مورد دیگری از اختلالهای شخصیتی است؛ شخص مبتلا همه چیز را برای خود میخواهد و خود را از همه برتر میداند و دوست دارد همسرتنها متعلق به خودش باشد و با افراد دیگر ارتباط نداشته باشد.
شخصیتهای وابسته، گروه دیگری از مبتلایان به اختلال شخصیتی هستند و این اشخاص همیشه مطیع هستند تا مورد تأیید طرف مقابل قرار بگیرند در نتیجه این مسأله باعث میشود توقعات خاصی به وجود آید. دسته دیگری از اختلالهای شخصیتی شخصیتهای نمایشی است که در مقابل دیگران رفتارهای خوب دارند و در واقع رفتار دیگری دارند. این اختلالات زندگی را دچار به هم ریختگی میکنند.
اختلالات هیستریک چه نشانههایی دارند؟
اختلالاتی که جنبه هیستریک دارد، معمولا در خانومها شایع است و زمانی که مورد بی توجهی قرار میگیرند احساس میکنند بخشی از بدن آنها دچار ناراحتی است و از دردهای جسمانی گله میکنند. این بیماریها نظیر بیماری میگرن، بیماریهای قلبی و فشار خون از دسته بیماریهایی هستند که معمولا واکنشهای عصبی دارند و کمتر کسی فکر میکند این بیماریها جنبه روانی دارند و اغلب عامل فیزیکی را دخیل میدانند و سعی میکنند با دارو مشکل خود را برطرف کنند.
چه اختلالات شخصیتی دیگری وجود دارد که در ظاهر ممکن است طبیعی تلقی شوند؟
گاهی افراد دچار تنش و بیقراری هستند و با هر تغییر واوقات فراغتی در فکر مهمانی دادن و یا رفتن هستند. این افراد دائم در حال حرکتند و نمیتوانند یک جا بودن را تحمل کنند و باز تصور ما براین است که این فرد اجتماعی است و علاقمند به ارتباط مداوم با اطرافیان است. در حالی که احتمالا این فرد دچار تنش و نگرانی است و از تنهایی احساس خوبی ندارد.
برخی از افراد اختلال کنترل عدم انطباق دارند و قادر به وفق دادن خود با شرایط موجود نیستند. خیلی سریع عصبانی میشوند و زود هم عصبانیت آنها فروکش میکند. در برداشت عامیانه ممکن است اینگونه ارزیابی شود که فلانی خیلی زود عصبانی میشود ولی چیزی توی دلش نیست و زود عذرخواهی میکند در حالی که این موضوع نباید ساده تلقی شود و همیشه گفتهاند آب از دست رفته به جوی باز نمیگردد؛ فردی که بی حرمتی و پرخاشگری میکند باز هم این رفتار را تکرار خواهد کرد.
آیا اختلالهای جنسی هم در گروه اختلالهای پنهان قرار میگیرند؟
اختلالات جنسی از مواردی است که در زندگی زناشویی بسیار تأثیرگذار است و به این دلیل که در زمان آشنایی زوجها تنها در این مورد صحبت میکنند و تجربهای راجع به این مسائل ندارند، بعد از ازدواج مشکلات خاصی ایجاد میشود. معمولا اگر از آقایان در این باره سوال شود میگویند مشکلی ندارند و این درحالی است که توانایی جنسی با مهارت جنسی دو مقوله مجزا است. بیشتر ازدواجها به دلیل عدم وجود این تشخیص به انتها میرسد.
افراد خودشان قادر به شناسایی این اختلالها در طرف مقابل هستند؟
باید در نظر گرفت همه افراد روانشناس نیستند و تخصصی در این زمینه ندارند. برای همین بهتر است پیش از ازدواج مشاوره ازدواج داشته باشند. دیدی که یک روان شناس برای شروع یک زندگی مشترک دارد با دیدی که یک فرد عادی دارد متفاوت است و باید از تجربه روانشناس استفاده شود. زمانی که تست پیش از ازدواج گرفته میشود، تمامی اختلالها قابل شناسایی است و راهکار مقابله با آن از جانب روانشناس قابل ارائه است.
خانوم دکتر تا چه میزان اختلال پنهان به ازدواج آسیب میرساند؟
یک اختلال پنهان قادر است تا 60 درصد به زندگی زناشویی لطمه بزند. زوجهایی هستند که ده سال زندگی کردهاند و یکی از زوجها دچار یک نوع اختلال نظیر افسردگی مقطعی است و بهانهگیریهای مداوم او زندگی را در مقاطعی به هم میریزد. متأسفانه زوج تصمیم میگیرند با بچه دار شدن مشکل را حل کنند و با این کار نهتنها مشکل حل نمیشود بلکه دوچندان میشود. بنابراین باید به این نکته توجه کنیم که 60 درصد از ارتباطات میتواند با وجود این اختلالها از بین برود و چهل درصد ارتباطی که حفظ میشود ممکن است ایجاد طلاق عاطفی کند و زوجها به اجبار کنار هم میمانند و هیچ احساس رضایت و لذتی ندارند.
سلامت جسمی افراد در چه شرایطی به خطر میافتد؟
اختلالها دو نوع هستند، یا نورتیک هستند یا نوررز. این اختلالها جنبه استرسی و اضطرابی دارند و قابل کنترل از طریق دارو ومشاوره درمانی هستند. برخی از اختلالها جنبه سایکوتیک یا پتی کوتیک دارند به این معنی که توأم با توهم و هذیان هستند که این اختلالها معمولا نیاز به بستری شدن دارند و برای خانواده و اطرافیان فرد خطرناک بوده و باید کنترل شوند.
کدام یک از اختلالها در خانومها و کدام در آقایان شایع است؟
معمولا افسردگی بیشتر در زنان شایع است زیرا مردان دید منطقیتری به شرایط داشته و با دلیل و برهان مسائل را حل میکنند. زنان به این دلیل که از نظر عاطفی حساس هستند و موضوعات را از دو دریچه منطق و عواطف نگاه میکنند بیشتر دچار افسردگی میشوند. اما هیستری بیشتر شامل مردان میشود تا زنان. مردان بیشتر از گرفتگی کمر و سردرد شکایت دارند و این به دلیل وجود مشکلات روحی و روانی است که از درون افراد نشأت میگیرد.
نحوه برخورد با فرد مبتلا به اختلال خلقی باید به چه صورت باشد؟
باید در نظر گرفت فردی که دچار اختلال خلق هست هم از نظر هورمونی و هم از نظر رفتاری دچار ضعفهایی است که نمیتواند مانند یک آدم عادی باشد و نمیتوان انتظار داشت با مصرف دارو به تنهایی درمان شود. فردی که بیمارخلقی است نیاز به رفتاردرمانی و شناختدرمانی دارد. بنابراین باید بر روی سیستم فکری این فرد کار شود تا بتوان او را مدیریت کرد تا بتواند کم کم با شرایط موجود وفق پیدا کند و از نظر رفتاری اطرافیان باید آگاه باشند چه رفتاری از خود نشان دهند تا برای فرد آزاردهنده نباشد.
کدام نوع از اختلالات خلقی اگر در فردی وجود داشته باشد، گزینه مناسبی برای ازدواج نیست؟
با افرادی که اختلال دو قطبی دارند بهتر است ازدواج نکنیم. این افراد معمولا دارای دو قطب رفتاری مانیک دپرسی یا افسردگی شیدایی هستند. دارندگان این اختلال ممکن است چهار تا شش ماه در یک فاز رفتاری فرو بروند؛ به طور نمونه اگر در فار مانیک باشند بسیار سرزنده بشاش و شاد هستند و امکان دارد در همین زمان دچار حالت افسردگی باشند. معمولا این افراد دچار اختلال شخصیت مرزی هستند به صورتی که رفتارهای اجتماعی و اخلاقی آنها طبیعی نیست و تصمیمات آنی میگیرند و به موارد جنسی در زمانی که مانیک هستند بیشتر اهمیت میدهند، اهل زندگی و شرایط عادی نیستند زیرا مدام در تغییر و تحول هستند. بنابراین گزینه مناسبی برای ازدواج نیستند. دسته دیگری از افراد که ازدواج با آنها اشتباه است افرادی هستند که شخصیت اسکیزوفرنی دارند؛ این بیماران ضرورت دارد در بیمارستان بستری شوند تا به خود و دیگران صدمه نزنند.
یکی دیگر از اختلالهای شخصیتی که بسیار آزاردهنده است و در جامعه بسیار با آن مواجه هستیم اختلال شخصیت پارانوئید یا شک و سوءظن هست که ازدواج با این افراد بسیار سخت است؛ یا باید پذیرفت این افراد بیمار هستند و درمان آنها زمانبر و دشوار است و یا باید نهایتا گزینه جدایی را انتخاب کرد.
ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. سخن آخر شما برای مخاطبان بنیتا چیست؟
توصیه من این است که جوانان پیش از ازدواج حتما برای مشاوره اقدام کنند و تستهای روانشناسی که مربوط به ازدواج است را انجام دهند. این که گمان کنند تمامی مشکلات با دوست داشتن قابل حل است تفکر غلطی است و بهتر است بدانند که ابعاد زندگی مشترک بسیار مهمتر و پیچیدهتر از دوست داشتن صرف است.
اگر دوست داشته باشید میتوانید سری هم به مطلب «روانشناسها چطور اختلال دو قطبی را تشخیص میدهند؟» بزنید.