به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده از انجمن اندیشه و قلم، همزمان با سالروز درگذشت سیمین بهبهانی، سومین نشست از سلسله نشستهای "صد سال ادبیات ایران" گروه هنر انجمن اندیشه و قلم با همکاری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت ارشاد اسلامی با عنوان "سیمین بهبهانی؛ از سهتار شکسته تا زمان ما" به شرح و بررسی "شعر و آثار سیمین بهبهانی" اختصاص یافت.
در این نشست، علیرضا رئیسدانا، ناشر آثار سیمین بهبهانی، علیرضا طبایی، شاعر، پژوهشگر و ترانهسرا و فاطمه راکعی، شاعر و منتقد ادبی، به بررسی ابعاد مختلف آثار و زندگی سیمین بهبهانی در سالروز درگذشت این شاعر پرداختند.
این جلسه که با حضور اهل شعر و ادبیات و دوستداران سیمین بهبهانی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، بعد از صحبت مقدماتی کارشناس و مجری برنامه، احمدرضا توجهی، با صحبتهای ناشر آثار سیمین بهبهانی همراه شد.
علیرضا رئیسدانا، مدیر نشر نگاه با بیان اینکه من تمام اعتبار خودم را از مردم گرفتهام، گفت: من سه کلاس بیشتر درس نخواندم و بعد صبح تا ظهر در مطب دکتر رئیسدانا (پدر فریبرز رئیسدانا) کار میکردم. بعدازظهرها هم در کتابفروشی کار میکردم. سال 50 مرا برای یک کتاب دستگیر کردند و 9 ماه نگهم داشتند. هیچ کتابفروشیای من را استخدام نمیکرد و به ضرورت یک موتورسیکلت دست و پا کردم و ویزیتور کتاب شدم.
او پس از آن داستان ناشر شدن خودش را بیان کرد و با بیان این که من کتابهای کمکدرسی را درست نمیدانم، گفت: ناشران کتابهای کمک درسی من را ناشر نمیدانند و من هم آنها را ناشر نمیدانم. در حالی که من سههزار عنوان کتاب در این مملکت چاپ کردهام.
این ناشر درباره نحوه آشنایی و آغاز چاپ آثار سیمین بهبهانی گفت: به دعوت منوچهر آتشی یک روز به یک مهمانی در منزل خانم بهبهانی رفتم؛ من قبلا کتابی به ایشان هدیه داده بودم. برای کتابش با ناشری قرارداد بسته بود و کمی پول هم گرفته بود و ناشر گفته بود که من دوهزارتا چاپ میکنم. من به خانم بهبهانی گفتم کتاب شما را 11هزار نسخه چاپ میکنم. گفت من 500 تومان پول از ایشان گرفتهام، گفتم من چند میلیون تومان به شما میدهم، پولش را پس بدهید. همین کار را هم کردیم.
او با اشاره به فعالیتهای مدنی سیمین بهبهانی، درباره چاپ آثار این شاعر تعریف کرد: یک روز به قنادی فرانسه رفتیم و یک جعبه شیرینی خریدند و با هم به ارشاد رفتیم. جلو ارشاد کلی مکافات داشتیم و من به خانم بهبهانی گفته بودم تو را به خدا آنجا که میرویم روسریات را جلوتر بگذار و آرایش کمتری بکن. وقتی رسیدیم اصلا متوجه نشدم این روسری کی افتاد و چه زمانی او آرایش کرد! آنجا برای ورودشان به مشکل برخوردیم. و هرچه گفتم کمی به خاطر من روسریات را درست کن، مخالفت میکرد و میگفت بیا برویم! خلاصه من تنها رفتم و موضوع را با بیان مسائلی مانند اینکه او مثل مادر همه ماست و 80 سالش است، حل کردم و وارد شدیم.
رئیسدانا با انتقاد از یکی از افرادی که کتابها را در ارشاد ممیزی میکرد، گفت: یک روز دیگر رفتیم ارشاد و آقایی بسیار برخورد خوبی کرد. از 30 شعر خانم بهبهانی که سانسور شده بود، ایشان خیلی مساعدت کردند و در نهایت فقط سه شعر ایشان حذف شد؛ از جمله شعری که برای امام علی (ع) بود و فکر میکردند برای شاهنشاه است.
این ناشر در پایان اظهار کرد: خانم بهبهانی همیشه میگفت تمام شعرهای من آیینه تمامنمای تاریخ اجتماعی ایران است.
بعد از این گفتوگو نوبت به گفتوگوی کارشناس برنامه با فاطمه راکعی و علیرضا طبایی رسید.
نخستین سوال از علیرضا طبایی پرسیده شد و او در خصوص جایگاه شعر سیمین نسبت به متقدمین خود و فصل ترانهسرایی او گفت: خانم بهبهانی به هر حال چند مسیر در جریان شاعریشان طی کردند. ایشان در حقیقت کار شاعری را با سرودن آثار کلاسیک شروع کردند و از همان آغاز هم دغدغههای جامعه و مردم و زندگی و تلخیها و شیرینیها را داشتند. سیمین بهبهانی از نخستین کتابهایش بهویژه جای پا، تا نیمههای کتاب مرمر، نشان میدهد که شاعری است سنتگرا و بیشتر در حال و هوای شعر سنتی قدم برمیدارد.
این شاعر افزود: اگر دقت کنید زبان و بیان و اصطلاحات و تعابیر و تصاویر و همه چیزهایی که شکلدهنده آثار خانم بهبهانی هستند حال و هوای شعر کلاسیک دارند؛ مانند شاعران همان سالها. اما از نیمه کتاب اول، شعرشان دچار یک تحول میشود و با کارهای گذشتهاش کاملا متفاوت میشود. هم زبان و هم نگاه و تصاویر و اکثر وجوهی که شعر را میسازد و به طور کلی فرم ساختاری غزلها دچار یک تحول درونی و بیرونی میشود و باز هم ملایم است تا کتاب رستاخیز. از کتاب رستاخیز به بعد خانم بهبهانی از درون و بیرون شعرش را متحول میکند و تمام وجودش دیدگاهی تازه پیدا میکند و با تغییر و کشفی که در بحث اوزان پیدا میکند کارکردهای زبان و فرم شعر را گسترش میدهد. کشف اوزان عروضی در غزل، اوج استفاده از ظرفیتهای زبان فارسی توسط خانم بهبهانی بود.
طبایی با اشاره به ویژگیهای شعر سیمین بهبهانی و تحول شعر وی و نگاه اجتماعیاش، در باره ترانههای او گفت: خانم بهبهانی تلاش زیادی میکرد که از آن کلیشههای تکراری خودش را کنار بکشد و کلام و محتوای کارهایش را تحول بدهد و به یک نگرش تازه دست پیدا کند؛ اما در مجموع دستاورد سیمین در ترانهسرایی به درخشش و اوج غزلهایش نیست.
به گفته وی، درگیری سیمین بهبهانی با مسائل زنانه در وجه سیاسیاش از رستاخیز تا پایان عمر، روز به روز جدیتر میشود و نگرانیاش از اوضاع زمانه و دغدغه کلی جامعه شدت میگیرد و مهمترین وجه تفاوت او با شاعران معاصر در همین دغدغههای جمعی اوست.
طبایی با اشاره به شعر مشهور سیمین بهبهانی اظهار کرد: "دوباره میسازمت وطن" غزلی بود که تبلور حد اعلای میهندوستی او بود، اما چون یک خواننده خارج از کشور آن را خواند، تصور شد که یک ترانه است، در حالی که غزل بود.
در این نشست همچنین فاطمه راکعی درباره نگاه به آزادی در شعرهای سیمین بهبهانی و تفاوت نگاه او با زنان شاعر همعصر خود گفت: سیمین شخصیتی داشت که با همه صداقت و صمیمت یک شاعر عاشق پر از شور و عشق به انسان و جامعه و مسائل زنان نگاه میکرد و آن موضعگیری که در شعرهایش درباره جامعه و زنان بود ناشی از همین نگاهش بود و مربوط به حوزه سیاسی نبود. دردهای جامعه با تمام وجودش آمیخته شده بود. این را در همان شعر هایی که برای یک رقاص گفته، برای یک روسپی گفته، برای انسان فقرزده گفته، برای دانشآموزش گفته میتوان حس کرد که با تمام آنها حس درونی پیدا کرده است. این که او برای جیببر، رقاصه، روسپی و شاگرد مدرسه شعر میگوید، یعنی به جزئیات جامعه نگاه انسانی دارد.
این شاعر با اشاره به گرایش و تفکرات سیمین بهبهانی اظهار کرد: سیمین آزادی را هم آزادی بیان از لحاظ اجتماعی میداند و برای آن مینویسد و قلم میزند و هم از آزادی انسانی و آزادی زنان مینویسد و بیشترین نگرانیاش درباره زنان است.
راکعی با اشاره به این که یکی از اولین امضاکنندگان کمپین یک میلیونی زنان سیمین بهبهانی بود و به خاطر همین مسائل هم درباره او واکنشهایی نشان داده شد، گفت: دفاع سیمین از آزادی، سیاسی نبود. با این حال بعضیها حضور ایشان را در جلساتی که فقط برای شعرخوانی بود، برنمیتافتند و از شعرخوانیشان جلوگیری میشد. در سالهای پایانی، گاهی به محافل راهش نمیدادند و در محفلی با ورود او چراغ را خاموش کردند.
او با اشاره به تفاوت نگاه سیمین بهبهانی با شاعران همعصر خودش و همچنین تفاوت و تشابه نگاه او نسبت به پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد اظهار کرد: در گفتمان جنسیت و زبان و نگاه زنانه، سیمین در میانه فروغ و پروین ایستاده است.
فاطمه راکعی درباره توجه سیمین بهبهانی به وطنپرستی و نگاه انسانی و اجتماعی به پدیدههایی چون انقلاب و جنگ و فتح گفت: او برای مادر شهید، جانباز جنگ و برای خرمشهر شعر گفت. هر بار شعر "مردی که یک پا ندارد" او درباره جانباز را میخوانم، نمیتوانم گریه نکنم. بهبهانی با نگاهی مادرانه جانباز را فرزند خود میخواند.
این نشست با پاسخ به پرسشهای حاضران همراه بود.